شما هم حتماً با این اتفاقات مواجه شدهاید:
تابلوهای راهنمایی و رانندگی کنار جادهها که خطخوردهاند یا از جا کنده شده است.
صندلیهای بوستانی که علیرغم حصار و نگهبان دونیمه شده است و لامپهای شکستهاش فرهنگ استفاده از اموال عمومی را برایتان روشن میسازد.
موتورسوارانی که بدون گواهینامه و کلاه غیرمعقول و ناایمن مشغول رانندگی هستند و چهبسا جان خود و دیگران نیز به کام مرگ کشاندهاند.
گاهی از خودمان میپرسیم اینها چه کسانی هستند؟ پیران جامعه هستند یا جوانان؟
تربیت نادرست که سنین کودکی و مدرسه شکل میگیرد بلایی به جان اجتماع میاندازد که شهروندان غیرمسئول و بی تعهد حاصل آن است.
شهروندانی که از گامهای نخست در مدارس و خانواده باید احترام، نظم، قانون و مهارتهای اجتماعی را میآموختند. به یقین میتوان گفت وقتی نظم کم ارزشترین مورد در مدرسه باشد و دانشآموز حتی با عدم حضور در یک سال تحصیلی بتواند با نمره بالا به دوره بعد برود در آینده نمیتوان انتظار یک شهروند قانونمدار از آنها داشت.
به راستی در 12 سال آموزش و پرورش مستمر و سالیانه آیندهسازان این سرزمین چه چیزی را فرامیگیرند؟
چه مسئلهای ارزش تلقی میشود و چه مواردی انجام آنها ممنوع است؟
سال تحصیلی گذشته یک سال آموزشی سخت و طاقتفرسا بود که کاهش شدید کیفیت تحصیلی را -که در ایام حضوری نیز وجود داشت- بیشتر نمایان ساخت.
هرچند مدیران آموزش و پرورش کشور ، شبکه شاد را سنگ تمام آموزش و یادگیری در فضای مجازی عنوان کردند اما بسیاری از مدارس و دانش آموزان بهرهای چندان از آن نبردند.
فقر یکی از عواملی است که چه در دوره حضوری و چه در سال گذشته عامل اختلال در ادامه تحصیل دانش آموزان بوده است.
در استانهایی چون هرمزگان ، مدیران آموزش و پرورش پارها این مورد را اعلام کردهاند.
شروع عجولانه سال تحصیلی توسط وزیر از شهریور ماه بود و شش ماه بعد در هرمزگان یعنی 21 بهمن 1399 تفاهمنامه تأمین 12 هزار تبلت برای دانش آموزان نیازمند منعقد شد !
هرچند کسی بعد از آن بهطور دقیق اعلام نکرد که چه تعداد از این تبلت ها تأمین شد و در اختیار کدام مدارس و مناطق قرار گرفت ؟
مسئله آموزش و پرورش در زمان حضوری بودن مدارس جای انتقاد زیادی داشت و در زمان مجازی بودن وضعیت بسیار نگرانکنندهتر شد.
تلاش گسترده همکاران آموزشی در تهیه و تولید محتوا و همچنین دغدغه مندی برخی مسئولان آموزش و پرورش بر کسی پوشیده نیست اما بزرگترین ضعف در زمینهٔ کیفیتبخشی برنامههای مدرسه انتخاب نالایق مدیرانی است که سالها بدون ارزیابی و بدون بررسی برنامههای مدیریت آنها «مدیر» میشوند. به راستی در 12 سال آموزش و پرورش مستمر و سالیانه آیندهسازان این سرزمین چه چیزی را فرامیگیرند؟
مدیرانی که نه تنها تمهیدات بازگشایی مدرسه، تأمین وسایل و امکانات موردنیاز دبیر و دانشآموز، انجمن اولیا و مربیان و نشستهای دبیران برایشان مهم نیستند بلکه بهراحتی نمرات دبیر را هم تغییر میدهند.
عجیبتر این که مسئول مرتبط با رصد کیفیت آموزش و نمره دهی اداره نیز در جریان کار است و گویا این افزایش نمره امتیازی برای منطقه و آبرویی برای تلاشهای صورت نگرفته محسوب میشود.
مدرسهای که باید نظم، قانون و فرهنگ یکی از اولویتهای اصلیاش برای آموزش باشد خود نماد قانونگریزی و ناهنجاریهایی میشود که بعدها در اجتماع آنها را به شکلهای مختلف میبینیم.
به یقین میتوان گفت وقتی نظم کم ارزشترین مورد در مدرسه باشد و دانشآموز حتی با عدم حضور در یک سال تحصیلی بتواند با نمره بالا به دوره بعد برود در آینده نمیتوان انتظار یک شهروند قانونمدار از آنها داشت.
مدارس جز آموزش موارد درسی، با نگاه دقیق مدیر، معلم، مشاور و اولیا میتواند سرنوشت و آینده دانش آموزان را بهتر بسازند.
سرنوشتی که سرنوشت اجتماع همه ماست است و در آن زندگی میکنیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان