تشکیل اجتماعات و راهپیمایی طبق اصل ۲۷ قانون اساسی آزاد است، ولی برگزاری آن در پارکها، میادین و معابر عمومی منوط به کسب مجوز از وزارت کشور است. با وجود این که متن این ماده، ظاهرا میل به آزادی تجمعات دارد اما در نهایت معنای آن محدودیت است. از یک سو برگزاری راهپیمایی و تجمع را صرفا یکی از حقوق احزاب و گروهها میداند و نه هر یک از شهروندان و از سوی دیگر مجلس شورای اسلامی علاوه بر دو شرط برگزاری تجمع یعنی بدون حمل سلاح و مُخلِّ مبانی اسلام نبودن، شرط مجوز وزارت کشور را نیز بدان اضافه کرده است.
طبق قانون احزاب مصوب سال 1360 مجلس، و قانون جديد فعاليت احزاب مصوب سال 1394، تأكيد بر اين شده است كه تشكيل تجمعات نياز به مجوز دارد. آنان می توانند با استفاده از پلاكارد یا راهپيمايی سكوت، شعارهایی برحسب عرف و قانون بدهند که ساختارشكنانه نباشد و یا در جلوی سازمانی خاص بست بنشینند. هدف برجسته کردن حقوقی است که از آنها ضایع شده است یا به نوعی ترجیح می دهند تا شرایطی بهتر از وضعیت موجود داشته باشند.
ظرفیتهای اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی به دلایل مختلف و تا حد زیادی مغفول و بلااستفاده مانده است. وضعیتی که منجر به مسدود شدن مسیر مستقیم انتقال مطالبات مردم به مسئولان و در نهایت افتراق سیاسی شده است. و عیب اساسی اصل 27 این است که فقط احزاب را مدنظر دارد و به دلایل اعتراض آمیز دیگر گروه ها بی تفاوت مانده است.
وقتی با هجمه ای از تجمعات اعتراض آمیز اقشار گوناگون در جامعه خود مواجه می شویم چند سئوال به ذهن خطور می کند:
1 - ما چون ملتی انقلاب کرده هستیم، تجمعات اعتراض آمیز در جامعه ما فرهنگ سازی شده و به یک نوع عادت اجتماعی تبدیل شده است؟
2 - افزایش روزافزون اعتراضات در بین اقشار گوناگون جامعه حتی در بین دانش آموزان، گویای نبود بِسترهای مناسب برای گفت و گو مابین افراد است؟
3 - نابرابری های اجتماعی و اقتصادی در جامعه ما به قدری افزایش یافته است که آستانه تحمل افراد بسیار کم شده است؟
4 - کانال های مدیریتی در جامعه ما با ضعف و ناشایستگی خود، افراد را هنگام برخورد با هر نوع تضییع حق و حقوقی، ناخودآگاه به سوی تجمعات اعتراض آمیز هدایت می کنند؟
5 - نبود تشکل های مدنی به عنوان واسطه مابین دولت و مردم، برای اقشار گوناگون راهی به جز تجمع اعتراض آمیز جهت بیان خواسته ها نمی گذارد؟
6 - زبان مشترکی برای بیان مسأله و درک آن بین مسئولان و مردم، وجود ندارد؟
7 - بی اعتنایی و عدم پاسخگویی به موقع مدیران به خواسته های اقشار گوناگون، چنین تداعی می کند که با برجسته سازی موضوع در یک تجمع، می توان حقانیت خود را به کرسی نشاند؟
8 - مسئولان برای جلب رضایت مردم، بیشتر به دادن شعار تمایل دارند تا عمل به قوانین. تضاد مابین این دو به ایجاد نارضایتی و بیان اعتراض آمیز منجر می شود؟
9 - ما آزادی را در قانون پیش بینی کرده ایم اما از برابری که برادر تنی آزادی است مغفول مانده ایم، برای همین هراز چندگاهی توسط برخی از گروه ها، صدای اعتراض بلند می شود؟
موضوع تفاوت و یا تبعیض از سوی هیچ گروه سنی و جنسی قابل پذیرش نیست. وقتی با همه در برابر یک قانون کلی به طور مساوی برخورد نمی شود، طبیعی است که صدای اعتراض بلند شود. فرض کنید از سوی وزارتخانه چنین اعلام شود که فقط دبیران ریاضی باید به طور حضوری امتحانات خود را برگزار کنند. به نظر شما آنان این استثنا را در شرایط کرونایی خواهند پذیرفت؟ یعنی مرگ خوبست برای همسایه؟ آنان نیز معترض می شوند و البته با سازوکاری مشابه. علیرغم این که تمامی مجامع دارای انجمنی مستقل هستند و از مجموع افرادی جهت نیل به اهدافی مشترک گرد هم آمده اند، اما ظاهرا انجمن ها کارکرد مدنی ندارند و فقط به رتق و فتق امور معمول می پردازند.
پس یکی از دلایل اعتراض دانش آموزان ، حضور استثنا شده آنان برای جلسات امتحانی بوده است که این تمایز منطقا قابل قبول نیست. اگر این امر برای پیشگیری از انجام هر نوع تقلب احتمالی صورت می گیرد، پس تکلیف دیگر پایه ها چیست؟ این که با جبر و زور بخواهیم یک دانش آموز را از انجام کار بد بازداریم، پسندیده است یا با ایجاد شیدایی اخلاق حسنه، او خود از کار خلاف دور بماند؟ بهتر نیست در همین فرصت آموزش مجازی، باور کنیم که ما در تربیت اخلاقی کودکان ناکام مانده ایم و با بها ندادن به یادگیری ارزش ها و هنجارها، وجدان آنان را در خوابی عمیق فرو برده ایم؟
همه آنانی که به طور مستقیم و غیرمستقیم در دستور دستکاری کتب درسی قرار دارید، شما نیز در این ورشکستگی سهیم و مقصرید.
سئوال: چرا برخی از همان دانش آموزان اصفهانی نسبت به حفظ آثار باستانی یا فرهنگ و تمدن خود کج کاری کرده اند و به آنها در شب چهارشنبه سوری یا دیگر روزها آسیب وارد ساخته اند اما کسی تجمع اعتراض آمیز نکرد؟
کودکان و نوجوانان برای انجام یک رفتار مناسب نیازمند الگوی عملی هستند. یعنی تمامی آنان قادر نیستند خود الگو باشند. همچنان که ما بزرگترها نیز چنین ظرفیتی نداریم یا حداقل جامعه ما چنین قابلیتی ندارد. این که گرتا تونبرگ نوجوان 15 ساله، صدای نظام آموزشی سوئد گردید و به نمادی جریان ساز در دیپلماسی سیاسی بدل شد، که علاوه بر نامزدی جایزه صلح نوبل، یکی از مهمانان دائم سازمان ملل متحد گردید و در بسیاری از مجامع بین المللی سخنرانی کرد و به عنوان مذاکره کننده ای قابل احترام با رهبران کشورهای بزرگ به گفت و گو نشست، فقط حاصل نظام آموزشی کشور سوئد نیست، بلکه محیطی که در آن زندگی می کند و دیدگاه والدین او نسبت به محیط زیست نیز تعیین کننده الگوی رفتاری تونبرگ بوده است.
برعکس الگوی رفتاری که در جامعه ما برای کودکان و نوجوانان جا افتاده است همان تجمع اعتراض آمیز است. چون ما نیز برای دادخواهی خود تنها کانال معتبر را در همان عمل می یابیم. نبود فرهنگ گفت و گو و یا وجود مرجع قانونی برای شنود مشکلات، درد کلی جامعه ماست. باید قبول کنیم که ضعف مدیریتی، آثار خود را در تمامی لایه های اجتماعی به نمایش می گذارد .
با بیان خاویر کرمنت نویسنده و روانشناس آمریکایی از تفاوت اعتراض دیروز و امروز کاملا موافقم:
" اعتراض مدنی، مد روز است. سابقا روال بر این بود که مردم اعتراض میکردند تا به آزادی و حقوق خود برسند، اما گویا امروزه افراد زیادی آزادی و حقوق خودشان را در راه اعتراض کردن استفاده میکنند. آنها همیشه در حال اعتراض مدنی و شعار دادن هستند. شعار دادن در نزدشان حتی از یافتن راه حل منطقی برای مسئله ای که به آن اعتراض دارند هم مهم تر است....."
اگر به گذشته دور نگاهی بیندازیم و تاریخ انقلاب های گوناگون را مطالعه کنیم بیشتر آنها برای دسترسی به آزادی و برابری به پاخاسته اند، اما امروز افراد آزادی و حقوق خود را برای اعتراض کردن هزینه می کنند ، گویی از این طریق ارتزاق می کنند و به حس روشنفکری می رسند، ولی این فقط یک عادت اجتماعی است که نتایج مورد انتظار از طریق آن تحقق نمی یابد.
چند پدر و مادر یا معلم در کشور ما دوست دار محیط زیست یا آثار تاریخی هستند که این حس را برای فرزند یا دانش آموز خود الگوسازی کنند؟ آنان در این حیطه ها به چه درجاتی از شناخت رسیده اند؟
در جامعه ما الگوی مناسب عبارت است از تخریب آثار تاریخی و ساخت محلی بزرگ و باشکوه برای برگزاری نماز جمعه و پارکینکی مناسب برای آن است.( ارگ علیشاه تبریز ). یا برای درک آثار فرهنگی چند نفر از ما کودکان خود را به موزه ها و بناهای تاریخی می بریم؟ خود ما بازدید از آنها را فقط در سفرهای خود فرض واجب می دانیم.
یک کودک چگونه متوجه شود که می تواند آنها را دوست بدارد یا باید در پاسداشت آنها بکوشد؟ یا وقتی کتب درسی ما به تدریج همان آثار تاریخی را به جرم تأسیس در زمان شاهان که تاریخ جدایی ناپذیر این کشور است، حذف می کنند، چگونه حس ملی گرایی در او ایجاد شود؟ کدام فیلم یا نمایشی در مورد مسایل فرهنگ و تمدن ایرانی به طور متناوب از طریق رسانه ها تولید و پخش می شود که عِرق ملی این کودک تحریک شود؟ او حتی رنگ پرچم خود را اَزبر می کند و احترام به پرچم را به عنوان یک نماد فرهنگی، رفتار ی مقدس نمی شناسد. متولی آشنایی کودکان با فرهنگ و تمدن کدام سازمان است؟ چند کشور برای تحقق این منظور وزارتی به نام وزارت فرهنگ و ارشاد ( اسلامی ) دارند؟ در این حیطه تا چه اندازه موفق عمل نموده است؟
( پرچم ایران در میانه خرابه ها )
( در تصویر بالا که از یکی از شهرهای ایالت پنسیلوانیا گرفته شده است ، نقش پرچم آمریکا را بر شیر آتش نشانی مشاهده می فرمایید . )
باید قبول کنیم که ضعف مدیریتی، آثار خود را در تمامی لایه های اجتماعی به نمایش می گذارد اما چون بیشتر ما تحلیل همه جانبه نسبت به موضوع نداریم، پس به بیان ویژگی های فیل در تاریکی می نشینیم و با کنار هم قرار دادن تجربه حاصل از حس لامسه خود، تصویری نسبتا واقعگرایانه تر از فیل به دست می آوریم.
تفسیر مولوی از فیل در تاریکی به فرامرزها نیز رسیده است و معتقدم که اگر ما قدر مغزمایه های فرهنگ و تمدن خود را ندانیم و وقعی برای آنها قائل نشویم، فردا چیزی برای گفتن نخواهیم داشت.
تعبیری که پیتر سنگه ( Peter Senge ) دانشمند آمریکایی در علوم سامانه ها، از داستان فیل برای توصیف تفکر سیستمی استفاده میکند و هنری مینتز برگ ( Henry Mintzberg ) دانشمند کانادایی در زمینه تجارت و مدیریت، برای اشاره به درستی هم زمان مکتب های استراتژی به آن تکیه میزند. یا مارشال ریو ( Johnmarshall Reeve ) دانشمند آمریکایی در زمینه روانشناسی آموزش، وقتی میخواهد کاربردی بودن هم زمان همه نظریه های انگیزش را در کتاب انگیزش و هیجان خود شرح دهد، دست به دامان فیل در اتاق تاریک میشود. (1)
علت اساسی افزایش تجمعات اعتراض آمیز در اصول مهم زیر نهفته است:
1 - ضعف نگرش نسبت به علم مدیریت
2 - نبود نگرش سیستماتیک نسبت به مسایل گوناگون
3 - عدم وجود شایسته سالاری در انتخاب و انتصاب مدیران
4 - تشدید نابرابری های اجتماعی
5 - ضعف و نبود تشکل های مدنی
6 - به روز نبودن قانون
7 - نادیده انگاری برخی از اصول مهم قانون اساسی
8 - باور مسئولان نسبت به تجمعات اعتراض آمیز به عنوان سوپاپ تخلیه خشم و نارضایتی
9 - رسانه ها به روشنگری و افشاگری مسایل اجتماعی - سیاسی کمتر می پردازند.
10 - آداب گفت و گو در جامعه ما فرهنگ سازی نمی شود و برای آن کانال قانونی وجود ندارد.
11 - بی تفاوتی و بی اعتنایی مردم نسبت به مسایل جاری، باعث انفجار موضوع می شود.
چند سئوال:
* با توجه به این که این تجمعات توسط دانش آموزان انجام شده است، آیا آنان با مجوز و اطلاع والدین خود شرکت جسته اند یا خیر؟ یعنی والدین نیز مخالف برگزاری امتحانات پایه نهم به صورت حضوری هستند؟
* فردا بعد از اتمام ایپدمی کرونا، که مدارس رسما باز خواهد شد، اگر دانش آموزان دیگر استانها با چنین تجمعاتی در حیاط مدرسه آن را وسیله ای برای مطالبات خود قرار بدهند، نحوه برخورد مدیران چگونه خواهد بود؟ باز تهدید نمره انضباط؟ که گمان نمی کنم مؤثر باشد یا گزارش به حراست اداره یا پلیس؟ کدام راهکار بهتر خواهد بود؟ بازدارندگی یا تسلیم در برابر خواسته آنان؟
* حال باید پرسید که چرا فقط کارگران و معلمان در جامعه ما به تجمعات اعتراض آمیز دست می زنند؟ چرا وکلا، قضات، پزشکان، مهندسان و روحانیون، هرگز تجمع اعتراض آمیزی نداشته اند؟ آیا آنان حق پایمال شده ای برای اعتراض ندارند یا راههای حل مشکلات برای آنان به صورت سازمان یافته پیش بینی شده است؟ یا وزرا و پیشقراولان آنان از همان ابتدا برای تأمین بهترین شرایط شغلی و زندگی، تلاش لازم را نموده اند؟ یعنی حقی پایمال نشده است که قصد اعاده آن را داشته باشند.
به نظر می رسد ضعف کارکردی وزرا و مدیران ارشد به تزلزل ساختار اداری بیشتر بخش ها منجر شده است که اثرات سوء آن بر کار و تولید اجتناب ناپذیر است. مثلا معلمان جوان نیز از معلمان دیروز یاد گرفته اند که معترض باشند. یعنی این رویه تبدیل به یک فرهنگ عمومی شده است. یا بازار بورس ایران که روزگاری دارای نظم و نظام اقتصادی بود و به طور متعادل می چرخید در یک دو سال اخیر با جذب سرمایه های همه مردم دارا و ندار و شهری و روستایی، تبدیل به عرصه ای پیشتاز برای تجمعات اعتراض آمیز شده است. به نظر شما آن دانش آموز که پدر خود را به عنوان مالباخته بازار سرمایه پیشتاز تجمعات اعتراض آمیز روزها و ماههای اخیر می یابد یا به عنوان معلم و کارگری در زیر خط فقر می شناسد، به غیر از تجمع، فریاد اعتراض آموز خود را چگونه به گوش وزیر آموزش و پرورش برساند؟ که من به عنوان یک دبیر بازنشسته از تناقض تصمیمات ایشان سردرگم و گیج هستم.
باید متوجه باشیم که آنان الگوی رفتار نامناسب برای مطالبات خود را در همین جامعه یافته اند و تا منابع و مراجع تعدیل قانون و عدالت در جامعه جولان ندهد، چنین رفتارهایی بازدارنده سازندگی، ما را از رسیدن به یک تفاهم و توافق درست باز خواهد داشت. در این میان آنچه که رنگ خواهد باخت مدنیت و عقلانیت خواهد بود. بالا بودن حجم شکایات مربوط به حق و حقوق حرفه های گوناگون که سرآمد همه آنان آموزش و پرورش است در محاکم قضایی و دیوان عدالت اداری، جای افتخار و مباهات ندارد. برعکس این حجم از اعتراض و شکایت، لزوم ایجاد کانال هایی حسابگر و حسابرس را در لایه های سطوح پایین اداری جهت رسیدگی به ضعف ها و وضع قوانین جامع و مانع ضروری می سازد.
یعنی وزیر آموزش و پرورش به حجم رکوردداری شکایات سازمان خود می بالد یا به گلوگاه های وزارتخانه در تمامی سطوح می اندیشد و به دنبال راهکارهای مناسب است؟ شاید برای همین تاکنون وزیری شایسته و موفقی به جز شادروان غلامحسین شکوهی پدر " علم تعلیم و تربیت " ایران نداشته ایم.
1) متمم. حکایت فیل در تاریکی. داستان فیل مولانا در مثنوی.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
چون دانش آموزان نهم باید در این پایه تعیین رشته کنند، اگر آزمون آنها حضوری نشده و اعتبار لازم را نداشته باشد حق دانشآموز ضایع می شود. دوازدهمی ها هم چون نمراتشان در تعیین دانشگاه موثر است، باید همه در آزمونی با سوالات یکسان شرکت کنند.
در شرایطی که تعداد زیادی از دانشآموزان و خانوادههایشان درخواست دارند امتحانات پایههای نهم و دوازدهم در شرایط کرونایی به صورت حضوری برگزار نشود، مسؤولان آموزش و پرورش عنوان کردند حتی اگر این امتحانات را به زمان دیگری موکول کنند اما حضوری برگزار میشود.
سلام و عرض ادب
باید خدمتتان عرض کنم که با اعمال فشار، احتمال برگزاری امتحانات به صورت غیر حضوری هست.
تجمع دانش آموزان را گروهی حمایت کردند، که خود دستی بر آتش دارند.
آموزش و پرورش نامی فرو ریخته در نزد قشر نوجوان است.
تهدیدهای دانش آموزان برای مدرسه را هم کم کم باید خطرساز دانست.
کنترل خشم از وجود اکثریت این نسل رخت بسته است.
آنچه که بیشتر اهمیت دارد نهادی شدن
فعل تجمعات اعتراض آمیز است. وقتی
چنین الگوی رفتاری تا سطح
دانش آموزی رسیده باید نگران آشفتگی
روزافزون در جامعه خود شد.
به خاطر دارم در بیشتر یادداشت هایم نوشته ام اگر به موقع به مطالبات معلمان پاسخ ندهید تبدیل به جریانات
اعتراض آمیزی خواهد شد که کنترل آنها دشوار خواهد بود و بسیاری از بخش های جامعه آسیب خواهد دید.
جامعه بدون مدرسه، جدّا حیات ندارد، این مقوله ای دیگر است که خیلی اهمیت دارد، فعلا باید نگران الگوجویی
دانش آموزان بود.
ادامه دارد......
کلاس های نهم و دوازدهم را بیان کنند تا توجیه شوند.
مشکل اساسی دیگر در جامعه ما بی توجهی به وجدان هست. یک
دانش آموز کلاس نهمی تصور می کند
که برای عدم تقلب، باید حضوری امتحان بدهد نه به دلیل اهمیت انتخاب رشته.
چقدر ما در کلاس مراقب جملاتی بوده و هستیم که بیان می کنیم، سرنوشت
دانش آموز فقط یک تیتر خبری معمول
نیست. باید چندین بار یک جمله را بسنجند تا مقبول ترین را بیان کنند.
تشکر همکار گرامی.
وقتی دانش آموز امروز، بدین شکل اعتراض می کند آن هم برای بدیهی ترین مسئله ای که می توانست از آسیب اجتماعی حاصل از آن جلوگیری شود، در آینده ای نه چندان دور، به لبه ی تیغ فرهنگی می رسد و بی تفاوتی خبر پانا را در له شدن همه چیز خواهیم دید.
دانش آموزان در دنیا برای حفظ دنیا و زندگی سالم معترضند و دانش آموزان ما برای رهایی از تفکر و پوشیدن لباسی که ظاهرش هم شکل آزادی و خوشبختی ندارد.
در تجمعات دانش آموزی سیگار را به لب دانش آموزان زیاد دیده ام.
این نوجوانی ست که ما آینده ساز پرورده ایم!
رشد بی تفاوتی و کاهش حس مسئولیت پذیری، یک فاجعه است؛ چرا اینگونه میشود؟
15 شهریور 99 را به خاطر دارید؟ طبق "قانون جنگل" مدارس را باز کردند و بدون هیچ بخشنامه رسمی و تعیین حق الزحمه از معلمان بیگاری کشیدند.
معلمان، والدین و اقوام همین دانش آموزان امروزند. دیدند و یاد گرفتند. انتظار نداشته باشید بهتر از این عمل کنند.
بنده نیز در متن، غیر این نگفته ام.
باید نگران عادی شدن چنین رفتارهایی در بین دانش آموزان شد. عادت به این چنین حرکات ، فرصت تفکر و انجام عمل درست تر را از همه ما سلب
می کند.تشکر
شما در جایی مرقوم فرمودید که :
«... تجمعات اعتراض آمیز در جامعه ما فرهنگ سازی شده و به یک نوع عادت اجتماعی تبدیل شده است؟»
باید عرض کنم که این فقط محدود به مملکت ما نیست ، بلکه از جوامع توسعه نیافته ، در حال توسعه و به اصطلاح مهدهای دموکراسی ، علم و ثروت و ... نیز در همین ماه ها و سال های اخیر دیده می شود!
اعتراض جلیقه زردها که بیش از یک سال در خیابان ها بودند! به چه بود؟ آن هم در مهد دموکراسی و لایسیته!
آیا فرانسه هم مشکل ایدیولوژی،قانونگذاری، نهادهای به اصطلاح مدنی و ... دارد؟ مشکل کجاست؟
اعتراضات پس از قتل جورج فلوید در آمریکا که ماه ها و با برجا گذاشتن چندین کشته و خسارت های مالی بود را دلیل چیست؟
آیا ایالات متحده فاقد سیستم قضایی و مجازات کارآمد است؟
در حالیکه پلیس های خاطی بلافاصله ، معلق ، بازداشت و محاکمه شدند!
آیا ایالات متحده فاقد نهادهای مدنی و رسانه های منتقد است؟
شما پاسخ دهید!
به نظر شما تجمعات اعتراض آمیز پس از قتل جورج فلوید، توسط
دانش آموزان ۱۳/۱۴ ساله انجام شد یا
اقشار گوناگون مردم، بالاخص سیاه پوستان؟
اعتراضات فرانسه یا کره جنوبی بیشتر در زمینه های سیاسی / اجتماعی انجام می شود نه تعیین حضوری یا غیرحضوری بودن امتحانات پایان سال تحصیلی.
انگیزه های تجمعات در کشورهای گوناگون متفاوت است. در کشور ما بیشتر برای معاش و خلاف هایی است که مثلا یک موسسه اعتباری با کلاهبرداری، اموال اعضا را
برداشته و فرار کرده است.
بِستر و اثرات تجمعات هر کشوری با ساختار فرهنگی / سیاسی دیگر کشورها قابل مقایسه نیست.
برخورد پلیس یا نیروهای امنیتی نیز
در هر دو متفاوت است.
منظور بنده این است که برای
خواسته های معمول، گفت و گو و شفاف سازی بهترین سازوکار است و برای دانش آموزان چنین حرکت هایی
بسیار زود است.
سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از ابتلای ۷۶۹ نفر به کرونا در ۲۴ ساعت اخیر در مراکز تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی اصفهان خبر داد.
احتمالا امتحانات برای تمام پایه ها حتی پایه نهم به صورت غیرحضوری است و فقط دانش آموزان پایه دوازدهم امتحان نهایی حضوری در تیرماه خواهند داشت.
با توجه به تأثیر نتایج امتحانات پایههای نهم و دوازدهم در سرنوشت دانشآموزان و بر اساس مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش، امتحانات پایههای مذکور با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی و نظارت مراقبین بهداشتی به صورت حضوری برگزار میشود تا ارزشیابی دقیقتری از آموختههای دانش آموزان به عمل آید.
خودشه پس ما کلاس
نهمی ها هم باید به فکر
خودمون باشیم به خدا
می ترسیم
اگر خصلتی را در دیگران نمی پسندید در خود نیز نباید ترجیح دهید.
تعطیلی مدارس فاجعه ای ماندگار برای برای دهه هاست، اما مقصر اصلی ضعف مدیران و نبود هماهنگی بین سازمانی است.
در ضمن نترسید که از فاکتورهای حتمی برای ابتلا به بیماری کروناست.
چرا بجز ایران، در کشور دیگری حتی عقب مانده تر از ما، چنین حرکتی انجام نمی گیرد؟
بهتر است بجای محکومیت
دانش آموزان که قربانی تصمیمات و
سیاست های غلط دیروز و امروز
هستند، بیندیشیم کجاها اشتباه
کرده ایم؟
راستی سهم ما در بی مسئولیتی و سرکشی این نسل، چقدر هست؟
فراموش نکنیم که قرار نیست نسل امروز، تمام خصوصیات دیروز ما را
داشته باشند.
شمارو نمیدونم ولی من به نوبه خودم، در پیدایش این موضوع اشتباه یا قصوری نکرده ام. سالهاست پدر و مادرها در تربیت فرزندان خود کوتاهی می کنند به دلایل زیادی. به بچه ها امکانات رفاهی بیشتر و استقلال عمل گسترده تری داده شد. نقش و جایگاه مقتدرانه پدر، در خانواده توسط نهادهای مختلف تضعیف شد. فرهنگ ماهواره و فضای مجازی بی حد و حساب در بین نوجوانان گسترش یافت. این وسط، برخی معلمان و مربیان پرورشی هم در انجام وظایف خویش قصور کرده اند. و این چیزی شد که الان شاهدش هستیم. دانش آموز سیزده چهارده ساله میاد جلوی اداره کل و برعلیه تصمیمات مدیران ارشد آ پ، شعار مخالفت میده!!! عجب... نوجوان امروز قرار نیست مانند نوجوان دهه شصت یا هفتاد باشد ولی ، این منطق نباید موجب تربیت یک نسل سرکش، تنبل، دروغگو و بی مسولیت شود. نوجوان امروز برخلاف دهه شصتی ها از توجه و امکانات آموزشی و رفاهی و مادی و آزادی عمل به مراتب بیشتر برخوردار هست پس باید شکرگزار این نعمت ها باشد.
ما مردم ایران نباید چشم ها را ببندیم یا به خودمان دروغ بگوییم. اغلب خانواده های امروز، در حال تربیت نوجوانانی هستند که فکر نمی کنم در آینده، انگیزه ای برای پدر یا مادرشدن داشته باشند. همه در این امر مقصر هستند.
مبحث حقوق و تکالیف دانش آموزان
را نمی توان در یک یا چند جمله ناقص
پاسخ داد، چون حق مطلب اَدا
نمی شود.
به عنوان یک معلم، سرکشی نسل را بنده هم تایید نمی کنم اما باید چندین جامعه آماری را از بین گروه های سنی مختلف دانش آموزی انتخاب و مطالعه کرد تا معتقد شد که نسل حاضر چنین ویژگی هایی دارد.
همه والدین یکسان عمل نمی کنند و همه دانش آموزان سرکش و دیگر مواردی که گفتید، نیستند.
بلی شاید من و شما خود را بی گناه بدانیم و واقعیت نیز چنین باشد، اما این کودکان حاصل زحمات ۲۵/ ۳۰ سال
یا کمتر همه ما هستند. خانواده در ۷ سال اول زندگی کودکان، سهم خشت اول را دارند. رسانه ها مقصرند.
محتوای کتب درسی، شیوه تدریس و
خیلی موارد دیگر.
اگر قرار باشد هر یک از ما بی گناهی خود را باور کنیم، می شود من نبودم دستم بود تقصیر آستین ام بود.
هر کس باید سهم خود را در خلق شرایط نامطلوب تربیتی امروز کودکان بپذیرد تا اراده ای برای اصلاح امور بوجود آید.
ما نیازمند همفکری، گفت و گو و مشورت با یکدیگریم نه پیدا کردن مقصر. تشکر
با این حساب معلمان که در این مسایل
حرفه ای ترند.
علی آقا، تجمع اعتراض آمیز حق هر شهروند برای دادخواهی و حق خواهی
است، منتهی مراتب دلایل تجمع و گروهی که اعتراض می کنند، باید مدنظر کارشناسان باشد که مبادا نوجوانان و جوانان تنها طریق رسیدن
به خواسته های خود را در این راه بیابند.
آموزشی و تفریحی در مدرسه حاضر نشدند.
همچنین معلمان بدلیل کیفیت بد محتوای درسی ونحوه تدریس در مدرسه حاضر نشدند.
گفتنی است که کارشناسان بجای ریشه یابی
اصل موضوع، موضوع کرونا را اصل موضوع میدانند. در حالیکه قدیمی ترین ساختمانهای
دولتی ساختمان مدارس میباشد. همچنین در اقدامی عجیب در درس محیط زیست افراد بجای یادگیری تفکیک و جمع آوری زباله، مشغول
حفظ کردن مطالب درسی هستند درحالیکه کلاسها سرشار از آشغال و زباله است.
یا در درس سلامت و بهداشت بجای بحث کردن
درباره سلامت چشم و بدن یا یادگیری اندازه گیری فشارخون و آشنایی با هرم غذایی و نحوه خواندن برگه آزمایش، مشغول حفظ کردن مطالب کتاب هستند. درحالیکه در بوفه مدرسه
انواع شیرینی ، شکلات و پفک مضر موجود میباشد. این فقط یک طنز بود و مطالبه بچه ها
فقط چیزهای پیش پا افتاده است. ما همون جهان سوم باشیم بهتره
تناقض در کدام بخش از زندگی بیشتر ما وجود ندارد؟
و بانی هر بدبختی اند.
مگر در تجمعات معلمان شاغل و بازنشسته که حدود ۱/۵ میلیون نفرند
همه حضور می یابند؟
اصولا تعداد نفرات در اعتراضات مهم نیست و در کشورهای پیشرفته زیر ده نفر هم معترض می شوند.
پس معلمانی که امروز سیگار می کشند باید اخراج شوند، بیشتر افراد سیگاری
از نوجوانی شروع کرده اند. شکر دیگر
برای ماه رمضان نیز کلا حرمتی باقی نمانده است.
میتوان درخواست کرد زمان امتحانات تغییر کند اگر ستاد ملی کرونا بر اساس جمعبندی کارشناسان بر روی زمان برگزاری امتحانات نهایی تجدید نظر کند مخالفتی وجود ندارد اما اگر به بهانه مخالفت با برگزاری امتحانات حضوری تجمعات دانش آموزی ایجاد شود اثر تجمعات در شیوع بیماری بیشتر از امتحانات حضوری است.
هم اکنون موضوع مورد تقاضا تغییر زمان آزمونها و محل برگزاری است که باید ضوابط مورد تایید ستاد ملی کرونا رعایت شود یعنی فاصله اجتماعی زیاد و تعداد حوزهها افزایش یابد و جمعیت دانش آموزان در حوزههای امتحانی زیاد نباشد.
تأکید میکنم ضروری است که ما امتحانات را قبل از کنکور سراسری برگزار کنیم تا بتوانیم سوابق تحصیلی دانشآموزان کنکوری را به سازمان سنجش ارسال کنیم.
«همین دانشآموزانی که این روزها معترض برگزاری امتحانات حضوری هستند، فردای روز کنکور هم به نتایج اعتراض خواهند کرد و میگویند چون امتحان نهایی مجازی بوده و تقلب گسترده صورت گرفته پس معدلش که در نتیجه کنکور تأثیر گذاشته، معتبر نیست و حق ما ضایع شده است.»
غیر قانونی است و افراد بالای 15 برای تقلب به زندان فرستاده می شوند.
آزمونهای تحت نظارت آموزش و پرورش نیز اشاره کرد و گفت: آزمون پایه نهم به صورت حضوری ۲۷ اردیبهشت تا ۲۴ خرداد برگزار میشود. همچنین آزمون پایه دوازدهم ۲۷ اردیبهشت تا ۲۴ خرداد برگزار خواهد شد. آزمون سنجش ملی پایه ششم ۲۵ اردیبهشت به صورت حضوری برگزار میشود. آزمون سمپاد ۲۰ و ۲۱ خرداد، آزمون مرحله دوم المپیاد دانشآموزی ۲۴ تا ۲۶ اردیبهشت و ۲۳ تا ۲۵ خرداد به صورت حضوری برگزار خواهد شد.
با توجه به تفاوت بسیار میان مناطق مختلف کشور و با توجه به عدم دسترسی شهرهای کوچک و برخی از شهرها به حمل و نقل عمومی و فاصله ای که افراد باید طی کنند تا به مدرسه برسند و نگرانی از اینکه برخی از مناطق کشور نتوانند فاصله گذاری اجتماعی را به خوبی اجرا و رعایت کنند و با عنایت به اینکه آموزشها به صورت مجازی انجام شده، با همان استدلال نیز می توان امتحانات را هم مجازی برگزار شود.
وزیر آموزش و پرورش عوض شده یا اشتباهی صورت گرفته؟
خسرو ساکی وزیر آموزشوپرورش بیان کرد: حذف ۳۰ درصد مطالب کتابهای درسی برای امتحانات نهایی پایه نهم و دوازدهم و امتحانات پایه نهم استانی و پایه دوازدهم کشوری و حضوری برگزار خواهد شد .
اعتراض دانشآموزان به ستاد کرونا/ خون داوطلبان کارشناسی ارشد رنگینتر از دانشآموزان است؟!
به رغم تمام گلایههای دانشآموزان نسبت به برگزاری آزمونهای حضوری، اما ستاد کرونا با برگزاری حضوری برخی امتحانات موافقت کرد؛ این در حالیست که زمان آزمون کارشناسی ارشد که قرار بود در خرداد برگزار شود، تغییر کرد.
رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی درباره امتحانات و حذفیات کتب درسی توضیح داد و گفت: ۳۰ درصد از محتوای کتب درسی حذف شده که برای دو پایه نهم و دوازدهم که امتحان هماهنگ و نهایی دارند از این حذفیات سوال طرح نمی شود و قطعی است.
به گزارش فارس، احمد توکلی رئیس هیأت مدیره دیدهبان شفافیت و عدالت کشور با ارسال نامهای به وزیر آموزش و پرورش خواستار رسیدگی به اعتراض داوطلبان محق تیزهوشان سال 99 شد.
جامعه خبری تحلیلی الف.
۹ خرداد ۱۴۰۰ . کدخبری4000309116