عوامل زیادی در این موضوع دخیل هستند از جمله : اقتصاد، فرهنگ، کتاب های درسی،انگیزه، محیط خانواده،مدرسه
اما مهمتر از همه عوامل ذکر شده ،بحث انگیزه از بقیه عوامل تاثیر گذارتر است.همه ما شنیده ایم که موفق ترین افراد در زمینه های مختلف مانند پزشکی،سیاست،فن آوری و سایر رشته ها معمولا در زمان کودکی در رنج و سختی زندگی می کردند، ولی با انگیزه و پشتکار توانستند پله های ترقی را طی کنند.
چرا در گذشته دانش آموزان با جدیت و با علاقه بیشتری به مدرسه می رفتند و درس می خواندند و چرا امروز دانش آموزان فقط به فکر نمره و قبولی هستند و معمولا در غیر از ایام زحمات زیادی برای درس نمی کشند؟
برای پاسخ به این سوآل لازم است موارد را به صورت زیر بیان نمایم:
1-حذف تنبیه و دانش آموز سالاری بزرگترین اشتباه مسئولان آموزش و پرورش در چندین سال گذشته بود.البته تنبیه به معنی آگاه کردن است نه اینکه کسی را به شدت کتک بزنیم، بلکه می توان تنبیه را صورت محدود و متعارف توسط معاونین و مدیران مدارس در شرایط های مختلف انجام داد.نه از آن شوری شور گذشته نه از آن بی نمکی امروز.
پس تنبیه در حد قابل قبول برای ایجاد مسئولیت دانش آموز در برابر مدرسه و معلم ضروری است.اگر دانش آموزی آزاد و بی انگیزه به مدرسه رفت و آمد کند،مثل این است که انتظار داشته باشیم سربازی بدون اجازه مافوق خود به پادگان رفت و آمد داشته باشد.
2-نظام ارزشیابی توصیفی یاقبول شدن بدون دردسر دانش آموزان به مقاطع بالاتر تا پایان متوسطه اول،به نوعی باعث از بین بردن رقابت بین دانش آموزان در مقایسه با نظام ارزشیابی با نمره می شود.وقتی مردود شدن دانش آموز تا مقطع ذکر شده تعریف نشده است و معلمان برای بالا بردن رضایت مدیران شان، به ناحق نمرات غیر واقعی به دانش آموزان می دهند،توقف ادامه این روند در مقطع متوسطه دوم و حتی دانشگاه مشکل و غیر قابل کنترل است.امروزه می بینیم که در اکثر دانشگاه ها،دانشجو به دانش آموز مبدل می شود و توان علمی تحقیق و نوشتن پایان نامه را ندارد،شب امتحان درس می خواند و فقط به فکر مدرک است.این روند در آینده ای نه چندان دور ضربه مهلکی به بنیه علمی کشور خواهد زد.
3-مشکلات اقتصادی خانواده ها ،با توجه به اوضاع اجتماعی و فرهنگی امروز،توان نظارتی پدر و مادر ها را بر فرزندان خود کاهش داده است و با توجه به امکاناتی مانند تلفن همراه هوشمند، تلویزیون، ماهواره، اینترنت،رایانه معمولا دانش آموزان امروز ،وقت های مفید روزانه خود تلف کرده و با این وسایل کار می کنند و وقت چندانی برای درس نمی گذارند.
البته لازم به ذکر است این مورد و موارد مطرح شده شامل عده زیادی از دانش آموزان می شود و دانش آموزان درس خوان در یک کلاس به تعداد محدودی هستند که به مرور زمان ،عادت های سایرین روی آنها تاثیر منفی می گذارد.
4-کتاب های درسی،بدون توجه به نیاز های ضروری دانش آموزان تالیف می شوند و بدتر از آن نظر خواهی نکردن معلمان سراسر کشور از محتوای کتاب های تالیف شده است.بهتر است کتاب های درسی با توجه به نیاز زمان و خرد جمعی همه کارشناسان و معلمان مربوطه تالیف شود که خوشبختانه تا حدودی برخی کتاب ها مانند تفکر و سبک زندگی،فن آوری به مجموعه کتاب های درسی افزوده شده است.
مسئله دیگر چاپ کتاب های درسی توسط مولفان انتشارات غیر دولتی است که خالی از اشکال نمی باشد و مشکل برخی از آنها، حجم بالای محتوای و در نظر نگرفتن توانایی دانش آموزان است. بیشتر این کتاب ها برای هنرجویان فنی و حرفه ای و کاردانش استفاده می شوند.
5-نیروی انسانی با تجربه در مدیریت ها، معلمان با انگیزه بالا،بودجه کافی در تجهیز مدارس شامل امکانات آزمایشگاه ،تجهیز کتابخانه،امکانات ورزشی،تفریحات سالم و سایر موارد برای تقویت انگیزه دانش آموزان بسیار مهم هستند .
در پایان امیدوارم مدیران ارشد آموزش و پرورش، با توجه به امکانات موجود کشور و برنامه ریزی مناسب،برای حل مشکلات آموزش و پرورش اقدامات لازم را انجام دهند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
عدم جذابیت کتابهای درسی, شیوه تدریس و محیط تحصیل.
پرجمعیت بودن کلاس های درس و عدم امکان توجه کامل معلم به تمام دانش آموزان.
نامناسب بودن فضا و امکانات مدرسه... نداشتن سالن ورزش, موسیقی, کتابخانه...
شاد نبودن محیط کلاس و مدرسه..
همکاران محترم یکبار با هم متحد شویم و نمره قبولی ب دانش اموزان ناتوان ندهیم تا انها هم قدر معلم را بدانند
وقتى به مدرسه مى آيند براى زندگى خود معلمين را تنها منجى خود دانسته همراه با كتابهايى كه پر از نصيحتها ، پند و اندرزها و حرفهاى خوب و قشنگ است و معلم هم وسيله ياد دادن اين حرفهاى خوب و قشنگ و الگوى ملموس و زنده آنان است براى همين است كه حرف پدر و مادر را بخاطر حرف معلمشان زمين مى گذارند ، اما هرچه بزرگتر مى شوند مى بينند مطالب كتابها فقط حرف است و معلم هم آنقدر ستم ديده كه خودش هم ديگر اين حرفها را باور ندارد ، كم كم بخود مى گويد " هرچه بگندد نمكش مى زنند واى به روزى كه بگندد نمك " وقتى از او مى پرسند در آينده مى خواهى چكاره شوى اگر خداى نكرده بگويد "معلم " پدر و مادر او راتوبيخ و تنبيه نموده و مى گويند مگر مى خواهى بدبخت شوى برو دكتر شو يا حداقل مهندس ، اگر بيكار هم بودى مهم نيست حداقل پزش را مى دهيم زندگيت را هم پدر پولدارت تامين مى كند ....ادامه دارد
پس تنبیه در حد قابل قبول برای ایجاد مسئولیت دانش آموز در برابر مدرسه و معلم ضروری است.اگر دانش آموزی آزاد و بی انگیزه به مدرسه رفت و آمد کند،مثل این است که انتظار داشته باشیم سربازی بدون اجازه مافوق خود به پادگان رفت و آمد داشته باشد.
دومانویسنده دادن نمره الکی رابرای رضایت مدیران می داندبایدنوشت رضایت مدیران رده بالای آ.پ.چون آنها بامدیران میانه قراردادمی بندندمعضل اصلی بی سوادی 1-عدم وجودتنبیه
2-بیکاری درقشرتحصیل کرده 3-ارزشیابی توصیفی 4-وسایرموارد نویسنده
نداشتن آگاهی لازم ازتعلیم وتربیت دربین خانواده ها
نجاتمان می دهد،
وضعمان بهتر می شود..
همه گرسنگان را طعام مي دهد،
همه فقیران را لباس نو می پوشاند...
اما هیچکس نمی داند
برای ذهنهای فقیر درمانی دارد؟؟
ذهنهایی که بیشتر از غذا
به بینش نیازمندند..؛
کاش زودتر بیاید …
دلمان یک دل شود،
این مردم گرسنه نیستند!
.
.
ظهور در جمجمه هاست…
نه جمعه ها!