پرسش مهر سال تحصیلی جدید که توسط رئیس جمهور کشورمان مطرح گردید عبارتست از : پارسال چه مهارتهایی آموختید و برای امسال در این زمینه چه انتظاراتی دارید؟ تاکنون چه کسی و کدام معلم به شما در کسب مهارت بیشتر کمک کرده و فکر میکنید چه مهارتهایی برای زندگی تان مهم تر است؟
اصولا وقتی سئوالی طرح می گردد باید برخاسته از ماهیت یک واقعیت باشد، اما این سئوال در بطن نظام آموزشی ما جایگاهی ندارد.
در عنوان یادداشتی که در 7 مهر 96 نگاشته شده است :
" جناب رئیس جمهور ! چگونه وزیر آموزش و پرورش به دانش آموزان مهارت و کار فرا دهد وقتی که ...؟ " سئوال طرح شده در آن این است که مگر نظام یا محتوا و ساختار نظام آموزشی ما مهارتی به کودکان می آموزد که انتظار فراگیری مهارت توسط دانش آموزان را داریم ؟ یعنی سئوال طرح شده در درجه اول همخوانی و یا تناسبی با جنس آموزش و پرورش ما ندارد.
شاید بهتر است گفته شود مفهوم "مهارت آموزی " برای دانش آموزان ما فقط یک رؤیای دست نیافتنی است. به جز مدارس فنی و حرفه ای و شاید کار و دانش تا حدی ، عملا ما هیچ نوع مهارتی به دانش آموزان یاد نمی دهیم حتی مهارت زندگی و یا مراقبت و محافظت از خود و یا همان خودمراقبتی و یا آداب و معاشرت .
گفتن و رد شدن از کنار صورت مسأله ، بدتر از نگفتن و یا نپرداختن بدان است.
وقتی راجع به موضوعی ، سخن رانده نمی شود یعنی توجه آحاد جامعه بدان جلب نمی گردد. به طور فردی ، برخی می توانند راجع به موضوع مغفول مانده بیندیشند یا دست به کاری در آن حیطه بزنند ، اما وقتی در جامعه کسی بدان نمی پردازد آن موضوع همچنان در غفلت ، پنهان باقی می ماند. سئوال مهر طرح شده هر سال رئیس جمهور ، چنان سرنوشتی دارد. عدم طرح هر سئوالی ، یعنی در انزوا ماندن آن یا ادامه کارکرد پنهان آن .
ظاهرا چنین سئوالاتی فقط سمبلی برای واداشتن دانش آموزان به اندیشه است اما مدت زمان این واداشتگی چند دقیقه یا ساعت است ؟ یا مدت زمان تأثیرگذاری طرح یک سئوال بدون هر نوع پیگیری یا انتخاب برترین ایده برای گروه سنی دانش آموزان ، چقدر می تواند باشد ؟
مُتولی پیگیری آثار و نوشته های دانش آموزان در پاسخ به سئوال مهر ، روابط عمومی ریاست جمهوری است یا آموزش و پرورش ؟
چه کسی تا حال در منطقه یا شهر خود توسط مدیر کل یا مدیر ناحیه و منطقه خود شنیده است که دانش آموزی بهترین و عملی ترین پاسخ ممکن را به سئوال امسال رئیس جمهور داده است؟ یا پاسخ ها ابتدا استانی و سپس در سطح ملی ، برگزیده شده و به عملیاتی کردن امکان آن اندیشیده ایم ؟
چرا سئوالی از رکن اصلی و دیگر مدارس ، یعنی معلمان پرسیده نمی شود؟ مانند:
خلاقیت اثرگذار شما طی آموزش در سالی که گذشت چه بود؟
تلخ ترین و شیرین ترین خاطره کلاس درسی شما در سالی که گذشت چه بود؟
امسال کدام رویه تدریس یا آموزش خود را می خواهید تغییر دهید و یا تصور می کنید نیاز به تغییر دارد؟
جایگاه و منزلت خود را نسبت به سایر مشاغل چگونه ارزیابی می کنید و سرمنشأ تحول نظام آموزشی را نام ببرید .
چرا ما در این خصوص ، در همان جایگاه پرسش باقی می مانیم ؟ چون فرهنگ گفتن برای ما آسانتر و سهل الوصول تر از فرهنگ عملیاتی کردن است. چون در جامعه ما صِرف طرح سئوال نشانۀ روشنفکری مآب بودن است.
اگر کسی سئوالی حکیمانه طرح کند که در اصل واقعیت ندارد و هیچ امکان عملی برای آن در جامعه نیست ، نوعی کشف الشهود محسوب می شود و تحسین همگان یا نخبگان را برمی انگیزاند! تصور نمی کنید عدم پیگیری سئوال طرح شده در آغاز هر مهر ماه و حتی نوروز هر سال، باعث بی اهمیت دانسته شدن موضوع و یا مسئولیت ناپذیری دانش آموزان و ملت در قبال توجه بدانها و یا تفکر برای حل موضوعات طرح شده باشد؟
با انتخاب برترین و بهترین پاسخ ، دانش آموزان به مسایل جدّی پیرامون خود ، سرسری نمی نگرند. تأمل ، تفکر، قاطعیت ، توانستن ، ارزشمندی از جمله قابلیت های رشد پذیرندۀ وجود آنان خواهد بود. فردا در بزرگسالی نیز همین فاکتورها در وجود او تبلور یافته و در تجزیه و تحلیل مشکلات و معضلات جامعه جهت رسیدن به رابطۀ منطقی علت و معلولی یاری خواهند یافت.
طرح سئوال بدون داشتن هر نوع سنخیتی با واقعیت های جامعه، فرهنگ بی تفاوتی ، خنثی بودن، عدم دقت ، عدم کشف توانایی های حل مسأله،سطحی نگری ، سهل گزینی و...... را در وجود کودکان و نوجوانان نهادی خواهد ساخت و این کانالی برای عدم مسئولیت پذیری مدیران
و شاغلین فردای جامعه خواهد بود. بار دیگر می گویم : گفتن و رد شدن از کنار صورت مسأله ، بدتر از نگفتن و یا نپرداختن بدان است .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
از سال 1376 تا سال 1397 تاکنون هجده دوره پرسش مهر برگزار شده است . ( ایرنا )
امید یک ارزیابی از گفته ها و نکرده ها هم تنظیم گردد
تا میزان عزم و اراده ملت ایران برای عدم فعالیت و درجا
زدن نیز محک بخورد.
اگر به کودک خود آموزش می دهیم که با دهن پر نباید سخن گفت،ابتدا می بایست خود عمل کنیم و گر نه خاصیت تربیت ما بی رنگ و بو می شود. اهمیت حتمی خود را برای مؤثر بودن از دست می دهد.
پرسش کردن فعلی نیکوست برای جستجوی جواب و رسیدن به روابط علت العلل . کاویدن یعنی تفکر کردن.
وقتی خودمان روی سئوال را باور نداریم و یا می دانیم واقعیت ندارد ، دانش آموز چگونه موجودیت آن را قبول کند؟
تحلیل جالبی بود و منطبق با مهارتهای موجود جامعه. سپاس