آمار دقیقی از تعرض به نوجوانان در کشور وجود ندارد اما خبرهای جسته و گریختهای از تعرض در فضای مجازی دیده میشود که اکثر مواقع مسکوت یا انکار میشود و حادثه اخیر از تعرض یک نیروی آزاد (غیردولتی) به دانشآموزان یک مدرسه غیردولتی در غرب تهران افکار عمومی را جریحهدار کرد و موجب تأسف همکاران خدوم و معلمان دلسوز شد ؛ معلمانی که دانشآموزان را فرزندان خود میدانند و در صورت کوچکترین حادثه برای دانشآموزان از جان خود نیز دریغ نمیکنند و در گذشته شاهد فداکاری آنان تا پای جان بودهایم اما اینگونه اتفاقات تأمل برانگیز و اسفبار نیز نکاتی را به ذهن متبادرمیکند.
1- به کار گیری نیروهای آزاد در مدارس غیردولتی بدون احراز صلاحیتهای حرفهای و اخلاقی و از سویی عدم آشنایی با مسائل تربیتی و روانشناسی و حتی کمترین ساعات آموزش بدو خدمت انتظار اینگونه حوادث دور از ذهن نیست.
2- آنچه بارها پیرامون ناکارآمدی سیستم آموزش و پرورش گفتهشده است و خلأ آموزش و آگاهی دانشآموز از بدن خود و مراقبت و حفظ خود در مقابل افراد بیمار و روانی از اصولیترین پایههای خود مراقبتی به شمار می آید که بهواسطه وجود تابوها در جامعه و سیستم آموزشی و موانع پیش پای مسؤولین تا الآن این امکان آموزش میسور نشده است.
3- نوع تربیت فرزندان و آگاهی خانوادهها حول خود مراقبتی نیز دچار مشکلات عدیدهای است لذا خانوادهها نیز بهواسطه شرم و حیا در مقابل فرزندان این موضوعات را ممنوعه میدانند و آگاهسازی انجام نمیشود و چنانچه مسئولان مدارس به این مهم رسیده باشند و مشاورانی را برای بیان مسائل دعوت کردهاند با مخالفت شدید خانوادهها روبه رو شدهاند لذا اینگونه حوادث برای دانشآموزان غیرقابل درک و موجب عدم بروز آن در خانواده و با خودسانسوری مواجه میشود.
4- در سیستم آموزش و پرورش نیز طرح آموزشهای خود مراقبتی پیرامون این مسائل با خط قرمز روبه رو میشود و در حال حاضر هیچگونه اقدامی حول راهکار و چگونگی آموزشها در سیستم آموزشی انجام نشده است و لذا تبیین اینگونه مسائل را برای اولیا و دانشآموزان با برداشت غیرعلمی و مخالفت از سوی والدین به سند 2030 منتسب میکنند درصورتی که آموزش اینگونه مسائل بههیچوجه آموزش جنسی موجود در سند نیست بلکه نوعی آموزشهای خود مراقبتی است و خلأ برنامههای آموزشی برای والدین ضمن کلاسهای خانواده و آموزش دانشآموزان توسط مشاوران و روانشناسان و مربیان پرورشی ضروری به نظر میرسد
بنابراین قبول مشکل، اولین قدم برای حل آن است لذا بیان واقعیات و واقع انگاری پیرامون اینگونه مسائل خود میتواند اندیشمندان و پژوهشگران تعلیم و تربیت را در جهت پژوهش و کشف راهکار مناسب برای آموزش خود مراقبتی و حفظ خود در مقابل اعمال مجرمانه، افراد را از خطرات محفوظ نماید و مراقبتهای مشاوران بعد از اتفاقات صرفاً موجب کاهش مشکلات روانی خواهد شد لذا توجه به شعار پیشگیری قبل از درمان باید سرلوحه آموزش و پرورش قرار گیرد.
خود مراقبتی شامل اعمال اکتسابی است، آگاهانه و هدفدار است که برای خود و دیگران انجام میدهیم تا تندرست بمانیم.
از سلامت ذهنی و جسمی خود حفاظت کنیم و نیازهای روانی و اجتماعی خود را برآورده سازیم.
خود مراقبتی موجب افزایش کارایی و مهارتهای فردی میشود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
صم بکم عمی فهم لا یعقلون
فرهنگ شایسته سالاری اگر چنین تلفظی است
همان بهتر که که در جامعه ما حاکمیت ندارد!!!!!!
نیروهای آزاد با پول خودشان درس خواندند، بسیار بروزتر از معلمان رسمی هستند.تازه خدمت هم رفته اند و بابت خدمت کلی تعهد و خرج روی دست آموزش و پرورش هم نمی گذارند حالا یک بی وجدان یک کار اشتباهی کرده دلیل نداره همه به نیرو ی آزاد بتازند
به حساب خشم جامعه بگذارید.
فدر مسلم انسانهای شریف تحت
عنوانی وجود دارند. این موضوع
فقط زنگ خطری است برای بیداری
آموزش وپرورشی ها.
هر کس و هر جایی می توانست باشد
شرمنده شما به خود نگیرید.
واقعیت مطلب عده ای مخالف مدارس
غیرانتفاعی اند و عده ای مخالف جذب
معلم از هر کانالی هستند و هر دوگروه
به این امر می تازند. پیر شوید انشاالله.
تا وقتی نظارت درست نباشد همین طور است
تا وقتی راند و باند باشد همین طور است
تا وقتی این بچه ها رو پسر یا برادر خودمون حس نکنیم دردمان نمی گیره.
همکاران محرتم
خدا نکنه این اتفاق برای بچه های خودمون بیفته
اما اگه اعضای خانواده خود ما قربانی این فاجعه بودند همین قدر عکس العمل نشان می دادیم؟
آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران می بایست جایگاه معلمین، مدیران و مسؤولینن انقالبی باشد
نه صرف کسانی که ظاهری دارند و جز نفاق از ایشان بر نیامده است
خداوند کافران را بر مؤمنان غلبه نمی دهند
ولی
وای از شر منافق
وای از شر منافق
وای از شر منافق
اگر تصور شما این است پس فرق تان با آن مجرم
روانی چیست؟!!!!!!