«- خانم اجازه! میخوام یه رازی بهتون بگم. رازدارم میشید؟ آخه دوست ندارم همکلاسیهام بدونن.
- بگو عزیزم.
- خانم اجازه! مامان من دو سال پیش از بابا طلاق گرفت و رفت. بعد از اون من و بابا باهم زندگی میکنیم. وقتی مامانم رفت، من هشت سالم بود و حالا 10 سالمه. بابا گفته امروز قراره یه پرستار بیاد خونمون که هم من دیگه تنها نباشم و هم به درس و مشقم برسه؛ آخه خانم! از وقتی مامانم رفته، کسی نیست منو توی خونه برای درسها کمک کنه و دلگرمی بده. تازه من بیشتر روز رو تو خونه تنهام. بعضی وقتها خیلی میترسم.
- از مامان هیچ خبری نداری؟
- چرا خانم. مامانم بهم زنگ میزنه. همین دو روز پیش زنگ و گفت میخواد بیاد منو برای همیشه ببره پیش خودش، اما من دوست ندارم برم. مامانم اگه منو دوست داشت، نمیرفت و من تنها نمیشدم.
- خب عزیزم، من که از موضوع اطلاع دقیق ندارم، ولی شاید مامان مجبور شده که بره. خانوادههای منسجم فرزندانی شاد و موفق دارند و اغلب کودکانی که رفتارهای پرتنش از خود نشان میدهند و معمولا نمیتوانند با کسی دوستی موثر داشته باشند، در خانواده دچار مشکلات عدیده هستند
- خانم اجازه! وقتی پدر و مادرم باهم کنار من بودن، من خیلی احساس خوبی داشتم. حتی توی درسها هیچ مشکلی نداشتم، ولی از وقتی مادرم از پیش ما رفت، من دیگه هیچوقت خوشحال نشدم. حتی حالا که مامان میگه میخواد منو با خودش ببره، بازم خوشحال نیستم، چون اون وقت هم بابا نمیخواد باشه.
- غصه نخور عزیزم! مطمئن باش مامان و بابا هر دو شما رو خیلی دوست دارن. شاید مجبور شدن که از هم جدا بشن.
- خانم اجازه! امروز که قراره برای اولینبار پرستار بیاد برام، خیلی استرس دارم. به نظرتون اون میتونه برای جبران افت تحصیلی، منو کمک کنه؟
- استرس برای چی؟ آروم باش. مطمئنا بابا خانم خوبی رو برای پرستاری شما انتخاب کرده. البته که ایشون میتونه به پیشرفت تحصیلی شما کمک کنه، اما اصل موضوع تلاش خودت هست و اینکه آروم باشی و به روزهای خوبی که در انتظارت هست فکر کنی و استرس و غصه رو از خودت دور کنی، اون وقت میبینی که هیچ مشکلی توی درسها هم نخواهی داشت...»
آنچه خواندید بخشی از یک گفتوگوی کوتاه دانشآموز دختر 10 ساله با معلم خود است که در یک درد دل برای معلم خود، دغدغهها، استرسها و تاثیر همه اینها بر روی وضعیت تحصیلیاش را بیان میکند.
متاسفانه در اثر روند افزایشی آمار طلاق در کشور، تعداد فرزندان آسیبدیده از این پدیده نامیمون اجتماعی نیز افزایش یافته و آثار آن در میان دانشآموزان مدارس، هم از نظر تحصیلی و هم رفتاری و عاطفی نمود روشنی دارد.
خانواده بستر اجتماعی شدن فرزندان است
روانشناسان آثار طلاق والدین را بر روی فرزندان، دارای گستره وسیع میدانند. از آنجا که هر انسانی قسمت اعظم زندگی خود را در خانواده سپری میکند، این نهاد کوچک، اولین گروه خویشاوندی او محسوب میشود. یک کودک در بستر این کانون منسجم، از نظر جسمی و فکری رشد مییابد، اخلاق و حیات او شکل میگیرد و در یک کلام مقدمات اجتماعی شدن در او فراهم میشود.
حال زمانی را در نظر بگیرید که کودکی از کانون خانواده بیبهره باشد، یا از شرایط خانوادگی مناسب و پشتیبانی و حمایت عاطفی والدین خود برخوردار نباشد و نیازهای روحی و روانیاش تامین نشود. از آنجا که پاسخ گرفتن به نیازها از سوی والدین لازمه زندگی یک کودک و موفقیت تحصیلی اوست، در این شرایط او بهدنبال ارضای احتیاجات خود دچار بیتوجهی به تحصیل یا ترک آن میشود.
در این خصوص ن.گ که معلم پایه چهارم است، اظهار میکند: «وقتی در کلاس درس دانشآموزانی را میبینم که از نظر درسی یا رفتاری وضعیت مناسبی ندارند، سعی میکنم از طریق ارتباطگیری با والدین مشکل دانشآموز را حل کنم. اما بارها این موضوع را تجربه کردهام اکثر کودکانی که دچار افت تحصیلی هستند و همینطور با محیط اطراف و همسالان خود سازگاری ندارند، عمدتا از دردی پنهان رنج میبرند، اما آن را زیر لبخندهای کودکانهشان پنهان میکنند. این مشکل که معمولا کودکان آنرا از همه پنهان میکنند، طلاق عاطفی یا فیزیکی والدین است.
طی سالها تدریس برای کودکان این شهر، به من ثابت شده است که خانوادههای منسجم فرزندانی شاد و موفق دارند و اغلب کودکانی که رفتارهای پرتنش از خود نشان میدهند و معمولا نمیتوانند با کسی دوستی موثر داشته باشند، در خانواده دچار مشکلات عدیده هستند.»
پرخاشگری و اضطراب؛ ارمغان طلاق برای فرزندان
روانشناسان معتقدند که طلاق والدین تاثیرات مهمی در ابعاد مختلف زندگی فرزندان میگذارد و آنها را دچار تنشهایی میکند که میتواند مسیر آینده و زندگیشان را تغییر دهد. ترس از طردشدگي و تنها ماندن، احساس گناه، غم و اندوه، افسردگي، بهوجود آمدن زمينههاي اضطراب، پرخاشگري و از کوره دررفتن از جمله آثار طلاق بر روی فرزندان است که در افرد مختلف متناسب با جنسیت و شخصیت، بروز پیدا میکند؛ آثار دهشتناکی که فقط یکی از آنها کافیست تا یک کودک یا نوجوان از تحصیل بازماند و در تنظیم روابط خود با افراد و محیط پیرامون دچار مشکل شود.
با توجه به آثار زیانبار طلاق بر روی فرزندان، توصیه مشاوران خانواده و نیز روانشناسان این است که زوجین در سالهای اولیه زندگی مشترک، برای فرزنددار شدن تعجیل نکنند؛ چراکه فرزندآوری مسئولیت سنگینی را برای والدین ایجاد میکند و اگر به هر دلیلی زندگی به طلاق منجر شود، نخستين قربانيان آن، فرزنداني خواهند بود که از نفاق و تفرقه زوجين به جاي ماندهاند.
روزنامه مردم نو
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
بسیار سطحی به مسئله نگاه شده ...