گروه مدرسه| با روي كار آمدن دولت تدبير و اميد بارقهاي از اميد در دل معلمان ايجاد شد. اين اميد با معرفي دكتر محمدعلي نجفي به عنوان وزير پيشنهادي اوج گرفت. كمتر معلمي در آن ايام بود كه پيگير سرانجام بررسي مجلس نباشد؛ سرانجامي كه اميدايجاد شده را به يكباره به نااميدي تبديل كرد. يكي از مصاديق اميدواري خروج تشكلها از ركودچندساله بود. چند تشكل مطرح صنفي و مدني معلمان به تكاپو افتادند و همراه با معلمان پيگير تغييرات وتحولات در عرصه آموزش و پرورش بودند، ديدارهاي انجام شده و يادداشتها در رسانهها و ابرازنظرها در مجامع، ازجمله مصاديق اين تحرك و پويايي بود.
بازماندن دكتر نجفي با اختلاف فقط يك راي جامعه معلمان به ويژه فعالان تشكلها را در شوك فرو برد. معرفي دكتر علياصغر فاني كه از چهرههاي سنتي آموزش و پرورش و مديري محافظهكار است حالتي از تعليق را بر فضاي كنش گران حاكم كرد؛ حالتي كه نه ميتوانستند با قاطعيت از اين گزينه پيشنهادي حمايت و نه ميتوانستند با آن مخالفت كنند چرا كه نه گزينههاي ممكن وجود داشت و نه مجلس از شرايط و جو مناسبي برخوردار بود. واكنشهاي همراه با احتياط تشكلها موجب شد وزير پيشنهادي پا جلو بگذارد و اين بار او تشكلها را به تحرك واداشت تا حدي كه چندديدار و ساعتها گفتوگوي انجام شده كافي بود تا اعتماد سرد فعالان را كمي به سوي گرمي سوق دهد. راي اعتماد از اين ارتباط نكاست و با معرفي مشاور وزير در امور تشكلها فاني نشان تعامل با تشكلها را جدي دنبال كرد. ايشان به ارتباط با واسطه اكتفا نكرده و خود نيز هرازگاهي پذيراي تشكلها بوده است و به تبع ايشان معاونان و مديران سطوح مياني نيز ارتباط خود را با تشكلها برقرار ساختند.در اين شرايط و باتوجه به اينكه دومين سال دولت روحاني از نيمه گذشته و بدنه معلمان نيز فعالتر شده است ميزگردي تشكيل داديم تا به بحث و گفتوگو پيرامون الزامات كنش گري معلمان و تشكلهاي صنفي- مدني فرهنگيان بپردازيم. دراين ميزگرد از چهار تشكل فعال معلمي دعوت به عمل آورديم. كانون صنفي معلمان، سازمان معلمان ايران، انجمن اسلامي معلمان و مجمع فرهنگيان ايران اسلامي چهار تشكلي هستند كه مسوولان آن در اين نشست حضور دارند.
سيدحسن الحسيني: شما با آموزش و پرورش محافظهكاري روبهرو هستيد. آموزش و پرورشي كه نه مدرن است و نه انتقاد در آن جايگاه و معنا دارد؛ تمام فرآيند آن از گزينش معلم گرفته تا تربيت معلم، با رويكردي محافظهكارانه صورت ميگيرد .
عليرضا هاشمي: سازمانيافتگي و پرهيز از پراكندگي و تندروي، اتكا به خرد جمعي و رسيدن به تصميمهاي مشترك و صبوري سه الزام اساسي براي حل مسائل آموزش و پرورش و تحقق مطالبات معلمان است
* پرسش نخست ما از دبيران كل سازمان معلمان ايران و كانون صنفي معلمان و نايبرييس انجمن اسلامي معلمان پيرامون شرايط تشكلها پس از روي كار آمدن دولت تدبير و اميد و آغاز به كار اين دولت بود و اينكه آيا تغييراتي ايجاد شده است يا نه؟
سيدحسن الحسيني نايبرييس اول انجمن اسلامي معلمان در پاسخ به اين پرسش به گروه مدرسه «اعتماد» گفت: ورود تشكلها به عرصه تصميمگيري و تصميمسازي با مشكلات كليتري مواجه است؛ در شرايطي كه حتي نظام پارلماني ما غيرحزبي است و ساختار قدرت به گونهاي است كه براي احزاب و نهادهاي مدني و صنفي جايگاهي قايل نيست به طور طبيعي آموزش و پرورش هم در ذيل اين ساختار متاثر از اين فضا خواهد بود و چندان براي تشكلهاي معلمي جايگاه و نقش و اهميتي قايل نيست؛ فرقي هم ندارد كدام دولت در راس كار باشد، تعاملات عادي هميشه وجود داشته در حدي كه تشكلها را آرام كنند؛ هرچند بايد گفت تشكل جدي و قدرتمندي هم وجود ندارد و با همين تشكلهاي موجود نيز دولت به صورت جدي وارد تعامل نميشود.
اسماعيل عبدي دبيركل كانون صنفي معلمان هم در پاسخ به پرسش نخست گفت: بعد از آغاز دولت روحاني ما شاهد رويكرد مثبت نسبت به تشكلها بودهايم. پس از هشت سال توانستيم شوراي هماهنگي تشكلها يا كانونهاي صنفي كشور را برگزار كنيم. برخلاف تلاش ما كه در دولت قبل براي بررسي عملكرد صندوق ذخيره فرهنگيان به نتيجه نرسيده بود در اين دولت توانستيم با مديرعامل صندوق نشست داشته باشيم. با پيگيريها و تعاملاتي كه انجام گرفت چندين حكم تخلفات فعالان صنفي لغو شد و تعدادي كه تعليق يا اخراج شده بودند به كار برگشتند. اين موارد نمونه و مصاديقي از بهبود شرايط در اين دولت است.
عليرضا هاشمي سنجاني دبيركل سازمان معلمان ايران نيز در ارزيابي شرايط تشكلها در دولت جديد گفت: هرچند در بعد مشاركت در سطح كلان تغييرات مثبتي را شاهد نيستيم اما به نسبت دولت نهم و دهم به نظر ميرسد حركت مثبتي ايجاد شده است البته اين تغييرات و تحركات بسيار جزيي است و در حد انتظار ما نيست. ما همچنان منتظر فضاي بازتر و حركت مثبت وسيعتري در آموزش و پرورش هستيم.
الحسيني در تكميل پاسخ خود به پرسش نخست گروه مدرسه افزود: تا نگاه كلان و رويكرد اصلي به تشكلها تغيير نكند و مكانيزمي كه تشكلها بتوانند در فرآيند مديريتي در عرصه تصميمگيري و تصميمسازي موثر باشند تعريف و تدوين نشود اتفاق خاصي رخ نخواهد داد.
پرسش دوم «اعتماد» اين بود كه چرا تشكلهاي صنفي و مدني معلمان در دوره احمدينژاد به حاشيه رفتند؟ در حالي كه فعاليتهاي گستردهاي پيش از آن انجام ميدادند به عبارتي تشكلهاي معلمي به ويژه چند تشكلي كه پس از دوم خرداد ٧٦ ايجاد شده بودند هنوز پتانسيلهاي فراواني براي كنش گري در عرصه آموزش و پرورش داشتند.
دبيركل سازمان معلمان ايران به اين پرسش اين گونه پاسخ داد كه در سازمان معلمان باور ما اين بود كه دولت احمدينژاد و حاميان آن دولت به حضور و مشاركت مردم به طور عام و فعاليت تشكلها و احزاب به طور خاص چندان اعتقادي ندارند فقط براي مردم نقش تودهوار قايل بودند؛ نقشي كه نميتوان از آن طريق مطالبات را پيگيري كرد .در چنين شرايطي با اين رويكرد انزوا و به حاشين رفتن تشكلها امري طبيعي است و ما پيشبيني كرده بوديم لذا وقتي با اين شرايط مواجه شديد هيچ تعجب نكرديم.
دبيركل كانون صنفي معلمان هم گفت: بر اساس آنچه در اساسنامه ما بر پيگيري مطالبات صنفي معلمان تاكيد شده و دفاع از حقوق مادي و معنوي فرهنگيان و رفع تبعيض وظيفه فعالان صنفي دانسته شده ما در دوره احمدينژاد چانهزنيها و رايزنيهايي انجام داديم اما متاسفانه هيچ ثمري نداشت چون فرشيدي به عنوان وزير آموزش و پرورش آشكارا اعلام كرد من به تشكلها باور ندارم و آنها را به رسميت نميشناسم. در اين دولت پروانه كانونهاي صنفي تمديد نشد و با امنيتي كردن فضا، تحرك و پويايي از بدنه معلمان گرفته شد. نايبرييس انجمن اسلامي معلمان هم دلايل انزواي تشكلهاي معلمي در دوره احمدينژاد را اين گونه بيان كرد: رويكرد دولت نهم و دهم و نگاه حداكثري به نقش دولت، طبيعي است كه جايي براي احزاب و نهادهاي مدني نميگذارد. در چنين دولتي مشاركت معنا ندارد و تشكلها و احزاب به حاشيه رانده ميشوند در حالي كه نگرش معطوف به اصلاح يا اعتدال نقش حداقلي براي دولت قايل است و به دنبال كنترل و تغييرات مثبت است تا فساد و رانت كاهش يابد.
* در بخش دوم اين ميزگرد پس از ارزيابي شرايط تشكلها در دولتهاي احمدينژاد و روحاني با توجه به ابراز رضايت نسبي حاضران در اين نشست از شرايط فعلي و ابراز نارضايتي شديد از دوره هشت ساله دولت نهم و دهم نگاهي دروني به جامعه معلمان انداختيم و از اين فعالان صنفي و سياسي عرصه تعليم و تربيت خواستيم معلمان را مورد توجه قرار داده و بگويند جامعه معلمي كشور داراي چه ويژگيهايي است؟
اسماعيل عبدي با اشاره به اينكه تحركات قابل توجهي جديدا در بدنه معلمان ايجاد شده است، گفت: بهرغم پتانسيلهاي قوي در جامعه معلمان متاسفانه تحليلهاي سطحي كه ريشه در ضعف آگاهي معلمان دارد زمينه را براي سوءاستفاده جريانهاي سياسي آماده ميكند. از طرفي روحيه محافظهكارانه اغلب معلمان كه ريشه در مشكلات اقتصادي آنها دارد كار تشكيلاتي و صنفي و مدني را با مشكل روبهرو ميسازد. معلمان كمتر مطالعه ميكنند و دچار ضعف روحي و رواني هستند كه خشونتهاي اخير ريشه در اين ضعف دارد. با اين وجود وقتي بستر امن و اميدواركنندهاي ايجاد ميشود ميبينيم معلمان خيلي خوب با هم گفتوگو ميكنند به طور مثال مدتي است با تشكيل گروههاي مجازي به خوبي به تعامل و تبادل نظر ميپردازند.
عليرضا هاشمي نيز معلمان را اين گونه توصيف كرد: معلمان ذهن سادهاي دارند و ابعاد مسائل را نميبينند بايد پيچيدهتر فكر كنند و تحليلهاي عميق و همهجانبه داشته باشند. از طرفي افق ديدشان نيز كوتاهمدت است و چون امكان پرداخت هزينههاي مادي و معنوي براي فعاليت صنفي و مدني را ندارند حضور مستمر و درازمدت هم نخواهند داشت لذا تا اطلاع ثانوي نميتوان از جامعه معلمان انتظار كار تشكيلاتي خاص داشت و حركت سازماندهي شده قابل اتكايي را شاهد نخواهيم بود. مسيري كه اكثر معلمان ميروند به تشكل ختم نميشود گويا هنوز هم دوره لشگرهاي يك نفره به سر نيامده است.
سيدحسن الحسيني هم در اين رابطه گفت: شما با آموزش و پرورش محافظهكاري روبهرو هستيد. آموزش و پرورشي كه نه مدرن است و نه انتقاد در آن جايگاه و معنا دارد؛ تمام فرآيند آن از گزينش معلم گرفته تا تربيت معلم، با رويكردي محافظهكارانه صورت ميگيرد. حتي اگر دقت كنيم ميبينيم محتواي آموزشي و برنامه آموزشي نيز رنگ و بوي محافظهكاري دارد. متاسفانه معلمي كه زير خط فقر زندگي ميكند فقط انتقالدهنده بيسوادي به دانشآموز است. ترك تحصيل، افت تحصيل و كاهش كيفيت آموزشي نتيجه طبيعي چنين آموزش و پرورش و معلمان است. لذا انتظار حركت مدني موثر نميتوان داشت چراكه معلمان ما جزو طبقه متوسط جامعه نيستند آنها تا از نگراني مسائل معيشتي فارغ نشوند نميتوانند كنش گر مدني مفيد و سازندهاي باشند. از طرفي آموزش و پرورش در سيطره نهادهاي نگهدارنده يا كنترلكنندهاي است كه اگر اين شرايط تغيير كند شايد بشود كمي اميدوار شد.
*حاضران در اين نشست از دوره هشت ساله دولت نهم و دهم و رويكرد احمدينژاد و وزيران آموزش و پرورش به عنوان دوره ركود و انزواي تشكلهاي صنفي ياد كردند و از شرايط به وجود آمده در دوره جديد و دولت روحاني هم چندان ابراز رضايت نكرده و از طرفي وقتي پيرامون ويژگيهاي جامعه معلمان سخن به ميان آمد باز هم نااميدانه به چشمانداز فعاليتهاي صنفي نگريستند حال با اين توصيفها در بخش سوم اين ميزگرد خواستيم اين فعالان و كنشگران صنفي و مدني جامعه معلمان از الزامات كنشگري صنفي و مدني با تمام شرايط موجود بگويند.
سيدحسن الحسيني، نايبرييس اول انجمن اسلامي معلمان در اين زمينه گفت: بايد معلمان فعاليت صنفي را حق خود بدانند و براي برداشتن موانع در اين مسير اقدام كنند. براي دستيابي به سطح بالاتري از آزادي جلب اقبال مخاطبان در جامعه ضرورت دارد و اين مهم نيز منوط به رضايت عموم از كيفيت كار معلمي است كه اين خود نيز به رفع مشكلات اقتصادي و معيشتي معلمان بستگي دارد.
اسماعيل عبدي دبيركل كانون صنفي معلمان هم به گروه مدرسه «اعتماد» گفت: معلمان با تمركز بر محور منزلت و معيشت بايد صرف نظر از ديدگاههاي سياسي با هم متحد و همجهت شوند و مطالبات صنفي خود را پيگيري كنند. در درون آموزش و پرورش هم بايد تبعيضها برطرف شود و اختلاف زيادي ميان نيروهاي صنف و ستاد وجود دارد كه مانع اعتماد و انسجام فرهنگيان شده است. تشكلهاي معلمي آوانگارد هم كه در حال بازسازي خود هستند با داشتن يك نشريه اختصاصي ميتوانند خلأ اطلاعرساني را جبران كنند. عليرضا هاشميسنجاني، دبيركل سازمان معلمان ايران نيز در اين بخش گفت: به نظر ما تا اطلاع ثانوي همه مسائل در ايران سياسي است. پرهيز عمدي يا سهوي از اين موضوع نه تنها كمكي به توسعه و تعميق فعاليتهاي تشكلها نميكند بلكه مانع بزرگي در اين مسير است. يكي از مهمترين الزامات كنش گري اين است كه مشاركت را ضروري بدانيم و ما در سازمان معلمان هم به جهت ذات امر مشاركت و تاثير آن بر سرنوشت فردي و جمعي و هم به دليل مزايايي كه بر مشاركت مترتب است بر آن تاكيد ميورزيم چراكه لازمه نظارت، مسووليتپذيري و پاسخگويي و مسووليتخواهي، مشاركت فعال معلمان در عرصه اجتماعي و سياسي است.
هاشمي افزود: سازمانيافتگي و پرهيز از پراكندگي و تندروي، اتكا به خرد جمعي و رسيدن به تصميمهاي مشترك و صبوري سه الزام اساسي براي حل مسائل آموزش و پرورش به طور كل و برآورده شدن مطالبات معلمان به طور خاص در درازمدت است كه رفع موانع بيروني و موانع دروني پيشنياز آن است در ضمن نبايد از موانع ذهني معلمان هم غافل بود.
در اين بخش به سه ضلعي معلمان، تشكلها و مسوولان پرداختيم و اينكه چگونه ميتوان اين سه ضلع را با هم همسو كرد؟ تا مسائل آموزش و پرورش و مطالبات معلمان در مسير حل قرار گيرد يا به عبارتي مشكلات آموزش و پرورش به مساله تبديل شود.
الحسيني در پاسخ به اين پرسش گفت: متاسفانه ما همه استاد افراط و تفريط هستيم. عدم تعادل در تار وپود جامعه ما ريشه دوانده است همان گونه كه در سطح كلان در سه ضلعي اسلاميت، ايرانيت و مدرنيته با افراط و تفريط مواجه هستيم در سطوح پايينتر و در برخورد با مسائل آموزش و پرورش نيز اين واقعيت تلخ را شاهديم. در سه ضلعي معلمان، تشكلها و مسوولان متاسفانه گاهي مسوولان براي خود حق وتو قايل ميشوند و با سوءاستفاده از اختياراتي كه نظام رسمي به آنها ميدهد معلمان و تشكلها را به حاشيه ميرانند و آنها خودشان را جدا از معلمان و تشكلها ميبينند. اين ناهمسو و در مقابل يكديگر ديدن مانع اصلي در مسير تعامل سازنده و پوياست لذا بايد تشكلها بردبار و پيگير باشند و مسوولان تحمل خود را بالا ببرند و معلمان نيز به فكر احياي خود باشند.
اسماعيل عبدي هم در زمينه تعامل اين سه ضلع گفت: معلمان خيلي مشاركت ميكنند و حضور فعالي در عرصههاي مختلف دارند. به عنوان مثال بخش بزرگي از بدنه احزاب و جريانهاي سياسي معلمان هستند و برخي كارهاي بزرگ مانند برگزاري انتخابات توسط معلمان انجام ميگيرد پس ميتوان گفت اين ضلع قدرتمند و موثر در صورتي كه مستقل عمل كند و بازيچه جريانهاي سياسي نشود ميتواند از قدرت خود براي تاثيرگذاري استفاده و به تبع آن دو ضلع ديگر را همراه خود كند.
انتقال قدرت جامعه معلمان به تشكلها موجب همسويي تعيين اولويتها و همچنين راهكارها خواهد شد و تشكلها نيز با تمركز بر مطالبات معلمان و پرهيز از ورود به معادله قدرت و چانهزني در انتخابها و انتصابها با حفظ استقلال خود پيگير اولويتهاي جامعه معلمي باشند چراكه ما اعتقاد داريم مسائل سياسي موجب تفرقه بين معلمان ميشود. از طرفي يكي از الزامات همسويي با نهادهاي بينالمللي پرهيز از سياسي عمل كردن است به نظر ما در اين صورت مسوولان نيز راحتتر و بدون ملاحظات سياسي ميتوانند با تشكلها تعامل داشته باشند.
عليرضا هاشمي نيز در اين بخش گفت: اگر سهضلعي معلمان، تشكلها و مسوولان با توجه به درك اهداف و شرايط تصميم بگيرند و عمل كنند خود به خود همسو و مكمل خواهند شد در غير اين صورت اقدامات يكديگر را خنثي خواهند كرد و لازمه اين شرط نيز گفتوگو و ارتباط مستمر همراه با اعتماد متقابل است. البته انتظار ميرود بيش از هر چيزي مسوولان بسترسازي كنند و امكان حضور و مشاركت معلمان و تشكلها را فراهم آورند و از معلمان نيز توقع ميرود به اين نتيجه برسند كه دردهاي آنها اگرچه ممكن است فردي باشد ولي درمان آن جمعي است. تشكلها نيز با ديدن واقعيتها از هر دو جهت هم واقعيتهاي حاكميت و دولت و هم واقعيتهاي جامعه معلمي از دامن زدن به تندرويها پرهيز كنند و از طرفي مانع نااميد شدن و به انزوا رفتن معلمان شوند و در صورت تعادل و اميدواري پيوند خوبي را ميان معلمان و تشكلها برقرار كنند.
* در بخش آخر اين ميزگرد به رويكردهاي ممكن كنش گران صنفي به مسائل و مشكلات آموزش و پرورش پرداختيم؛ رويكردهايي كه بيترديد مسيرها را هم متفاوت خواهد كرد؛ اينكه مسائل و مشكلات از چه جنسي است؟
نايبرييس اول انجمن اسلامي معلمان با صراحت و قاطعيت ميگويد كه مسائل آموزش و پرورش نه سياسي است و نه اقتصادي و اجتماعي بلكه از جنس فرهنگ است. او در توضيح اين ادعا افزود: سند بالادستي آموزش و پرورش بيانگر و سرايتدهنده يك نگرش بنيادين است؛ نگرشي كه مدلهاي حل مسائل نيز مبتني بر آن تعيين و اجرايي ميشود. ترديدي نيست كه خروجي اسنادي كه نگرش درست فرهنگي به مقوله آموزش و پرورش ندارند اين بستر را به عرصه سياستبازان ستيزگر با سياستبازيهاي حرفهاي تبديل ميكنند تا تشكلها را از جلوي خود بردارند و خودشان را آن گونه كه ميخواهند تعريف كنند. ايشان در ادامه افزود: برخي به نام غيرسياسي بودن و پرهيز از سياست و سياسيون از تشكلها فاصله ميگيرند در حالي كه خود مجري سياستهاي محافظهكاران هستند. اين يعني مغاير با خواست و اراده مردم و جامعه معلمان حركت كردن و اين يك رويكرد ضدفرهنگي است. ترديدي وجود ندارد كه حضور متكثر و متنوع افكار و عقايد در عرصه آموزش و پرورش به پويايي آن ميانجامد. تاكيد بر يك شكل و يكدست كردن اين عرصه در واقع اصرار بر ايستايي و جلوگيري از خلاقيت و نوآوري است. همه بايد در تربيت نسل آينده سهيم باشند و سياست نيز بايد مسائل آموزش و پرورش را بالانس كند و به تعادل برساند. دبيركل سازمان معلمان نيز با تاييد نظر الحسيني مبني بر فرهنگي بودن جنس مسائل آموزش و پرورش گفت: با اين وجود آنچه بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه در حال حاضر آموزش و پرورش متغير مستقل نيست بلكه يك متغير وابسته و متاثر از عوامل خارج از خود است. نگاه سازمان ما اين است كه رويكرد آمرانه براي آموزش و پرورش آسيبزاست بنابراين يكي از مهمترين خواستههاي ما تغيير اين نگاه است و اين يك خواسته كاملا صنفي است ما از اينكه مسائل سياسي تعبير شود ابايي نداريم و از طرفي در يك نظام مردمسالار كه خواستههاي مردم در حاكميت بايد منعكس شود سياسي ديدن و سياسي عمل كردن امري نهتنها طبيعي بلكه ضروري است لذا عرصه آموزش و پرورش و كنش گري صنفي و تشكلها نيز بايد دموكراتيك شود در غير اين صورت انحصار مانع حل مسائل ميشود.
هاشمي افزود: البته نبايد ناگفته بماند كه حل نشدن تضاد يا تقابل سنت و مدرنيته در آموزش و پرورش همچنان ابهام را در سرتاسر اين عرصه ايجاد كرده است. مسير آموزش و پرورش با مسير خانوادهها متفاوت است و مسير هر دوي اينها با مسير دانشآموزان فرق دارد و اين ناشي از عدم درك يا پذيرش الزامات دنياي جديد است. دبيركل كانون صنفي معلمان هم به آخرين پرسش ما اين گونه پاسخ داد: رويكرد دولت نهم و دهم و عملكرد وزراي آموزش و پرورش اين دولت نشان داد جنس مسائل آموزش و پرورش نگرشي است چون اين رويكرد در آن هشت سال پررنگتر و بيشتر محسوس و ملموس شد.
اسماعيل عبدي افزود: دخالت دادن جريانها، نهادها و نيروهاي غيرآموزشي در فرآيند تصميمگيري و تصميمسازي و اجرا در آن مقطع از مصاديق رويكرد مذكور است. غفلت از آموزش به عنوان هدف اصلي از جمله عواقب خطرناك چنين نگرشي بوده كه نابسامانيهاي فراواني را بر جاي گذاشته است.
در پايان اين گفتوگو و ميزگرد مديرمسوول روزنامه اعتماد با حضور در جمع شركتكنندگان و سپاسگزاري از گروه مدرسه خواستار تعامل و همكاري بيشتر فعالان صنفي و مدني با روزنامه شدند و ابراز اميدواري كردند كه صفحه مدرسه در آينده هر روز منتشر شود.
دبيران كل سازمان معلمان ايران و كانون صنفي معلمان و نايبرييس انجمن اسلامي معلمان نيز ابتكار روزنامه اعتماد و اختصاص يك صفحه به آموزش و پرورش را اقدامي ارزنده دانسته كه موجب اقبال جامعه معلمان به اين روزنامه و ارتقاي سطح توجه مسوولان و فعالان به مسائل مربوطه شده است.
نظرات بینندگان
بیشتر سایت هایی که یه جورایی اخبار معلم رو پوشش میدن دیشب با مشکل بسیار زیاد لود میشدن ولی بقیه سایت ها به راحتی.
این یعنی تدبیر.
این یعنی خفه.
حتی ارسال نظر به این سایت هم با مشکل زیاد امکان پذیر می شد.