مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به یادداشت اخیر آقای محمود فرشیدی ، وزیر اسبق آموزش و پرورش با عنوان " اصحاب فتنه در کمین آموزش و پرورش! از سوی " توضیحاتی را ارائه کرده است که می خوانید :
( توضیح این که محتوای این نوشته به عملکرد معاونت پرورشی و فرهنگی وزارتخانه بر می گردد )
الف- تربیت سیاسی اجتماعی، یک ساحت مهم تربیت
آقای فرشیدی در ابتدای نوشته خود از ضرورت مبارزه با اصحاب فتنه سخن گفت و از جمله نوشت: «جامعه فرهیخته فرهنگیان به دلیل تأثیرگذاری کیفی و گستردگی کمی و اخلاص و صداقت و صمیمت، همواره مورد طمعورزی فرصتطلبان سیاسی بودهاند. چنان که اخیرا نیز اصحاب فتنه تصمیم گرفتهاند از پنجره آموزش و پرورش به صحنه سیاست کشور بازگردند.» وی سپس به مواردی اشاره میکند که به نظر وی، از جمله نمونههای نفوذ جریان فتنه! به آموزش و پرورش است. متاسفانه یکی از این موارد از نظر وی، انتشار «ضمیمه سیاسی اجتماعی ماهنامه تربیت» است که از ابتدای سال تحصیلی 93 در دستور کار معاونت پرورشی و فرهنگی قرار گرفت.
بدیهی است که انتشار ماهنامه تربیت سیاسی اجتماعی بخشی از رسالتی است که قانون و «سند تحول» بر دوش مسئولان امور تربیتی قرار داده است. همچنان که در سرمقاله اولین شماره ماهنامه تربیت سیاسی اجتماعی (منشور ما) نوشتیم: «در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، یکی از ساحتهای ششگانه تعلیم و تربیت؛ «تعلیم و تربیت اجتماعی و سیاسی»تعیین شده است. هر چند در این سند، محوریت با «تعلیم و تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی» است اما در مرتبه بعد، تعلیم و تربیت اجتماعی و سیاسی قرار دارد که سخت به تعلیم و تربیت اعتقادی و عبادی و موحد و مؤمن و معتقد به معاد و آشنا و متعهد به مسئولیتها و وظایف در برابر خدا، خود، دیگران و طبیعت، حقیقتجو و عاقل، عدالتخواه و صلحجو، ظلمستیز، جهادگر، شجاع و ایثارگر و وطندوست، مهرورز، جمعگرا و جهانیاندیش، ولایتمدار و منتظر و تلاشگر در جهت تحقق حکومت عدل جهانی،با اراده و امیدوار، خودباور و دارای عزتنفس، امانتدار، دانا و توانا، پاکدامن و با حیاء، انتخابگر و آزادمنش، متخلق به اخلاق اسلامی، خلاق و کارآفرین و مقتصد و ماهر، سالم و بانشاط، قانونمدار و نظمپذیر و آماده ورود به زندگی شایسته فردی، خانوادگی و اجتماعی بر اساس نظام معیار اسلامی)، در آن صورت باید بخش مهم فعالیتهای پرورشی را به ایجاد دانش، بینش و گرایش سیاسی - اجتماعی در دانشآموزان اختصاص داد. طبعا مقدمه ضروری برای تحقق و عملی شدن این هدف، ایجاد همین بستر در سطح معلمان و مربیان و همه کسانی است که در درون مدارس کشور با نسل جوان سروکار دارند و مسئولیت تربیت همه جانبه دانشآموزان را بر دوش گرفتهاند. انتشار ضمیمه سیاسی اجتماعی ماهنامه تربیت که امیدواریم در آینده به صورت نشریه مستقلی منتشر شود، تلاشی اولیه برای رسیدن به این هدف متعالی و تدارک راهکاری برای ایجاد شور و شعور و بینش سیاسی و اجتماعی در جمع معلمان و مربیان و اولیاء مدرسه است و امید که کامیاب شود».
متاسفانه به خاطر نوع عملکرد مسئولان این نهاد مهم در چند دوره گذشته و بالا رفتن هزینه کار سیاسی در جامعه، اینک فضای خمودی و رکود بر حوزههای گوناگون تعلیم و تربیت حاکم شده است و غالب دانشآموزان و حتی مربیان و معلمان و اولیای مدرسه حاضر به اندیشیدن و اظهارنظر درباره مسائل سیاسی نیستند. طبعا شکستن این فضای نامناسب و ایجاد انگیزه و تفکر سیاسی و اجتماعی در دانشآموزان و کادر آموزش و پرورش، تلاش مضاعفی را میطلبد.
مقام معظم رهبری سالها قبل، در انتقاد از نبود زمینه کار سیاسی در دانشگاهها و مدارس کشور، معترضانه فرموده بودند: «بنده دلم میخواهد این جوانان ما، شما دانشجویان، چه دختر، چه پسر و حتی دانشآموزان مدارس،روی این ریزترین پدیدههای سیاسی دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید. گیرم که تحلیل هم بدهید که خلاف واقع باشد؛ باشد!خدا لعنت کند آن دستهایی را که تلاش کردهاند و میکنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند. کشوری که جوانانش سیاسی نباشند، اصلا توی باغ مسائل سیاسی نیستند، مسائل سیاسی دنیا را نمیفهمند، جریانهای سیاسی دنیا را نمیفهمند و تحلیل درست ندارند. مگر چنین کشوری میتواند بر دوش مردم، حکومت و حرکت و مبارزه و جهان کند؟». (12 آبان 72)
این موارد را گفتیم تا تاکید کنیم که کار انتشار یک نشریه با محتوای سیاسی و اجتماعی آن هم با رویکرد آموزشی و تحلیلی، بخشی از رسالت و ماموریت وزارت آموزش و پرورش و معاونت پرورشی و فرهنگی است.
ب- تربیت سیاسی بله، کار حزبی خیر!
مقام معظم رهبری در عین حال که به کار سیاسی در سطح مدارس معتقدند و آگاهسازی و صاحب تحلیل شدن دانشآموزان را مطلوب میدانند اما از دخالت احزاب سیاسی در این فعالیتها و استفاده ابزاری از دانشآموزان و معلمان ناخرسندند. در همین زمینه ایشان در دیدار با مسئولان آموزش و پرورش در اردیبهشت ماه امسال تاکید کردند: «داشتن نگاههای جریانی و سیاسی و حزبی و جناحی و این چیزها، برای آموزش و پرورش سم است».
معاونت پرورشی و فرهنگی هم به تربیت سیاسی را به معنای برخورد حزبی و خطی و جناحی با مسائل نمیداند. درباره رویکرد فراجناحی و فراحزبی ماهنامه تربیت سیاسی اجتماعی هم در سرمقاله اولین شماره تاکید کردیم:«ضمیمه سیاسی اجتماعی ماهنامه تربی، ارگان یک حزب و جریان سیاسی نیست و بنابراین از هیچ گروه و طیف سیاسی خاص، جانبداری نخواهد کرد. بر این بارویم که کار تربیت اعم از اعتقادی و اخلاقی یا سیاسی و اجتماعی، بسیار ارزشمندتر و شریفتر از کار حزبی و جناحی است و نباید فعالیت برای آموزش مسائل سیاسی و اجتماعی را با کار جانبدارانه خطی و گروهی اشتباه کرد. از سویی بر این باوریم که همه امکانات موجود اعم از فرصت آموزشی، امکانات مادی، فضای مدرسه و اداره، نیروهای فعال در نظام آموزش و پرورش و ...، بخشی از بیتالمال محسوب میشوند و هیچ کس حق ندارد از این امکانات عمومی برای فعالیت حزبی و جناحی خود بهره بگیرد. البته در مقابل، آموزش و پرورش هم باید امنیت شغلی کسانی را که همکار ما در نظام تعلیم و تربیت هستند اما در بیرون از چارچوب نظام اداری، اقدام به فعالیت سیاسی جانبدارانه میکنند، مراعات کند. این یک تعهد دوجانبه است و طبعا دستاندرکاران نشریه تربیت سیاسی اجتماعی ، پیش و بیش از همگان به این اصل وفادار خواهند ماند».
متاسفانه در سالهای گذشته به خصوص در دولت قبل، سوءاستفادههای فراوانی از امکانات و فرصتهای موجود در آموزش و پرورش از سوی جریانهای سیاسی صورت گرفت و طبعا بخشی از این امر نیز مربوط به دوره مدیریت آقای فرشیدی است که برای پرهیز از اقدام تلافیجویانه، از مطرح کردن آنها خوداری میشود.
ج ـ این نقد است یا بهانهجویی؟
آقای فرشیدی در نقد خود از محتوای ضمیمه سیاسی ـ اجتماعی ماهنامه تربیت نوشته است: «در نخستین شماره نشریه تربیت سیاسی، شاهد هستیم که تکیه اصلی بر دامن زدن به اختلاف دیدگاهها بین قوای سهگانه و نهادها و نمایش آنها به عنوان چالشهای سیاسی نظام است و از آن جمله مقالاتی است در ارتباط با اختلاف دیدگاه برخی دولتمردان با صدا و سیما یا انتقاد به قوه قضائیه یا نقد عملکرد مجلس شورای اسلامی در زمینه استیضاح وزیر علوم و همچنین مطلبی در معرفی و تبلیغ یکی از تشکلهای جدید اصلاحطلب!»
توضیحاً باید بگوییم که در شماره اول نشریه، مطالب متعددی درباره سلفیگری و داعش، جایگاه امور تربیتی در نظام آموزش و پرورش و آسیبشناسی فعالیتهای پرورشی، تحلیل رخدادهای عراق، افغانستان، ترکیه و جنگ غزه، کارگروهی در مدارس، دفاع از آرمان فلسطین و نقد شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»، تحلیل مسائل اقتصادی روز و چندین مطلب خواندنی و مفید دیگر را شاهدیم و طبعاً برخی از مطالب هم به موضوعات داخلی مربوط است. باید بگوییم که طرح این مطالب از سوی آقای فرشیدی بعید بود زیرا ایشان سابقه کار مطبوعاتی دارد و از رویهکار مطبوعات مطلع است. ماهنامه تربیت سیاسی اجتماعی، دارای رویکرد آموزشی و تحلیلی ـ تبیینی است و در سه حوزه جهانی، منطقهای و داخلی، موضوعات مهم روز را مورد توجه قرار میدهد و چون نشریه خبری نیست، مجبور است به موضوعاتی بپردازد که در طول ماه درباره آن موضوع، مطالب متنوعی مطرح شده باشد. ما حق نداریم بسیاری از موضوعات جدی را به این بهانهها کنار بگذاریم و به آنها نپردازیم، مگر میشود رئیسجمهور به عملکرد صدا و سیما اعتراض کند و صدا و سیما هم به آن پاسخ بدهد و همه رسانهها هم آن را منعکس کنند، اما وقتی ما به سراغ آن میرویم، «دامن زدن به اختلاف دیدگاهها بین قوای سهگانه و نهادها» معنا شود؟ آیا تهیه گزارش از استیضاح وزیر علوم و انعکاس همه مطالب مطرح شده اعم از نظرات مخالف و موافق، باید «نقد عملکرد مجلس» تفسیر شود؟ آیا تهیه گزارش از استیضاح وزیر علوم و انعکاس همه مطالب مطرح شده اعم از نظرات مخالف و موافق، باید «نقد عملکرد مجلس» تفسیر شود؟ آیا نوشتن درباره یک تشکل تازهتأسیس مدعی اطلاحطلبی که خیلی از اصلاحطلب ها هم تشکیل آن را نقد کردهاند، ایراد دارد؟ ظاهراً آقای فرشیدی نذر کرده بودند که انتقاد کنند و به همین دلیل، به جای نقد جدی و درست، بیشتر بهانهجویی کردهاند که در شأن ایشان نبود.
د) تفسیر متفاوت از رخدادهای سال 88
بیشترین اعتراض آقای فرشیدی به این دلیل است که در برخی از گزارشها و تحلیلهای ماهنامه تربیت سیاسی ـ اجتماعی یا در اخبار خبرگزاری پانا، اسامی یا اخبار برخی از چهرههای سیاسی مورد انتقاد ایشان آمده است. واقعیت این است که دوستانی مانند آقای فرشیدی با تعمیم ناروای مفهوم فتنه به بخش بزرگی از نیروهای انقلاب در حال «دفع حداکثری» هستند و این چیزی نیست که مورد قبول دیگران باشد، البته هستند کسانی که مسئله فتنه را به دکانی برای کسب یا حفظ قدرت سیاسی خود تبدیل کرده و هر منتقد و مخالف و حتی اطلاحطلبان جامعه را که یک بال انقلابند، فتنهگر معرفی میکنند، اما این تحلیل، مورد قبول اکثریت جامعه نیستو این واقعیت را نتیجه انتخابات ریاستجمهوری سال 92 به عیان نشان داد. این رویه غلط اگر اقدامی برای قدرتطلبی نباشد، بیشک هراسی موهوم درباره بخشی از نیروهای سیاسی کشور است و نتیجه آن خلاف مصلحت و نیاز این مقطع از حیات انقلاب.
افراد مورد انتقاد ایشان در کشور ما دارای سوابق فراوان اجرایی و سیاسی هستند و بخشی از تاریخ کشورمان به نام آنان پیوند خورده است و بنابراین نمیشود و مطلوب هم نیست که اسامی آنان را حذف کنیم. اینکه ما در مقالهای در معرفی امام جمعه مرحوم شمیرانات، اشاره به تغییر مواضع سیاسی وی بکنیم و از جمله بگوییم که در انتخابات سال 88 مدافع یکی از کاندیداهای ریاستجمهوری بوده، چه اشکالی دارد؟ همین امر درباره دیگر چهرههای سیاسی کشورمان صادق است. چهرههایی که ممکن است برخلاف نظر ما و شما بخشی از نیروهای سیاسی جامعه آنها را قبول دارند و برخی دیگر مخالفند و طبعاً بدون آنکه هیچ حکم قضایی و قانونی برای محدودیت آنها وجود داشته باشد، نمیتوان اخبار ایشان را نادیده گرفت، این در حالی است که برخی از افراد مورد اشاره نویسنده از اصلیترین چهرهها و محور یکی از جریانهای سیاسی کشور تلقی میشود یعنی دست کم نیمی از نیروهای سیاسی فعال کشور، آنها را قبول دارند و ما حق نداریم با روش «دفع حداکثری» به همه کسانی بتازیم که خود را مدافع نظام و انقلاب و ولایت میدانند ولو آنکه در برخی از مسائل، تحلیل ما و شما را قبول نداشته باشند.
اگر این رویه غلط «دفع حداکثری» مبنای عمل باشد باید به کسانی بپیوندیم که همه تشکلها و جریانهای غیر از خود را و حتی افراد شاخصی مانند آیتالله هاشمی رفسنجانی و یادگار امام سیدحسن خمینی(ره) و کل دولت کنونی را به فتنه نسبت میدهند در حالی که میدانیم این نگاه چقدر ظالمانه، غلط و خلاف واقع است.
مقام معظم رهبری در مرداد 92 در پاسخ به دانشجویی که از اختلاف تحلیل دانشجویان از رخدادهایی مانند حوادث انتخابات ریاستجمهوری سال 88 نگران بود و آن را مایه بروز کدورت میان دانشجویان می دانست، تأکید کرده بودند: «یکی از دوستان اشاره کردند که بین دانشجویان به خاطر اختلاف در تحلیل درباره مسائل گوناگون، کدورتهایی وجود دارد. من جداً میخواهم این را خواهش کنم که همه کوشش کنند که اختلافنظر در تحلیل، در برداشت، در تلقی از واقعیتها، به کدورت نینجامد، به دعوا نینجامد. خب، مثل محیطهای علمی، دو نفر ممکن است نظرات علمی متفاوتی داشته باشند؛ این لزوماً به درگیری و مخالفت و دشمنی نخواهد انجامید؛ خب، دو تا نظر است. در زمینه مسائل سیاسی و اجتماعی هم به نظرم میرسد که وقتی در چهارچوبها شما متفق و متحدید، این جور باید برخورد کنید؛ نگذارید به کدورت بینجامد. بله، ممکن است کسانی باشند که از لحاظ اصول و مبانی با شما دشمنی کنند؛ خب آن یک مقوله دیگری است، یک بحث دیگری است؛ اما اختلافنظر نباید به دعوا و کدورت و احیاناً خشونت بینجامد. امام (رضوان الله علیه) ـ البته نه به دانشجویان ـ مکرر به سیاست مداران و نمایندگان و مسئولان و فعالان سیاسی توصیه میکردند و میگفتند مثل مباحثه طلبهها رفتار کنید. طلبهها در هنگام مباحثه، گاهی اوقات علیه هم عصبانی میشوند ـ حالا مضمون هم میگویند به طلبهها، میگویند کتاب تو سر هم میزنند! که البته چنین چیزی نیست ـ بحث میکنند، داد میکشند؛ کسی نگاه کند خیال میکند اینها میخواهند مثلاً همدیگر را تکهپاره کنند؛ در حالی که نه، مباحثه که تمام میشود، بلند میشوند میروند با همدیگر سر سفره مینشینند و آبگوشتشان را میخورند، با هم حرف میزنند، با هم دوستند، رفیقند.
امام میگفتند: سیاسیون ـ چه در مجلس، چه در دولت، چه در حزب جمهوری اسلامی که آن وقت ما داشتیم، یا بقیه عرصههای سیاسی ـ این جوری با هم رفتار کنند. ممکن است اختلافنظر هم باشد، بگومگو هم باشد، اما نگذارید کدورت و دشمنی به میان بیاید».
هـ) ما نیازمند «منشور برادری» هستیم
سخن خود را با کلامی از پیام تاریخی حضرت امام خمینی(ره) موسوم به «منشور برادری» به پایان میبریم که سخت مورد نیاز امروز جامعه ماست. تأکید میکنیم این پیام را حضرت امام خمینی(ره) در هنگامی منتشر کردند که آقای فرشیدی و دوستانشان از یک سو و جریانهای تند موسوم به چپ از سوی دیگر، درحال حذف و کنار گذاشتن یکدیگر بودند و به «اختلافات سیاسی» خود، «شکل عقیدتی» میدادند و تاب تحمل برادران انقلابی و دینی خود را نداشتند. رویهای که هنوز هم از سوی آنان تداوم دارد، در حالی که امام خمینی(ره) بر این باور بودند که باید مواضع خدمت نیروهای انقلاب را به یکدیگر نزدیک کرد.
«اختلاف اگر زیربنایی و اصولی شد، موجب سستی نظام میشود و این مسئله روشن است که بین افراد و جناحهای موجود وابسته به انقلاب اگر اختلاف هم باشد، صرفاً سیاسی است ولو اینکه شکل عقیدتی به آن داده شود، چرا که همه در اصول با هم مشترکند و به همین خاطر است که من آنان را تأیید مینمایم. آنها نسبت به اسلام و قرآن و انقلاب وفادارند و دلشان برای کشور و مردم میسوزد و هرکدام برای رشد اسلام و خدمت به مسلمین طرح و نظری دارند که به عقیده خود موجب رستگاری است.
اکثریت قاطع هر دو جریان میخواهند کشورشان مستقل باشد، هر دو میخواهند سیطره و شرّ زالوصفتان وابسته به دولت و بازار و خیابان را از سر مردم کم کنند. هر دو میخواهند کارمندان شریف و کارگران و کشاورزان متدین و کسبه صادق بازار و خیابان، زندگی پاک و سالمی داشته باشند. هر دو میخواهند دزدی و ارتشا در دستگاههای دولتی و خصوصی نباشد، هر دو میخواهند ایران اسلامی از نظر اقتصادی به صورتی رشد نماید که بازارهای جهان را از آن خود کند، هر دو میخواهند اوضاع فرهنگی و علمی ایران به گونهای باشد که دانشجویان و محققان از تمام جهان به سوی مراکز تربیتی و علمی و هنری ایران هجوم آورند. هر دو میخواهند اسلام قدرت بزرگ جهان گردد. پس اختلاف بر سر چیست؟ اختلاف بر سر این است که هر دو عقیدهشان است که راه خود، باعث رسیدن به این همه است... اگر آقایان از این دیدگاه که همه میخواهند نظام و اسلام را پشتیبانی کنند به مسائل بنگرند، بسیاری از معضلات و حیرتها برطرف میگردد، ولی این بدان معنا نیست که همه افراد تابع محض یک جریان باشند. با این دید گفتهام که انتقاد سازنده، معنایش مخالفت نبوده و تشکل جدید، مفهومش اختلاف نیست. انتقاد به جا و سازنده باعث رشد جامعه میشود. انتقاد اگر بحث باشد، موجب هدایت دو جریان میشود. هیچکس نباید خود را مطلق و مبرّای از انتقاد ببیند. البته انتقاد غیر از برخورد خطی و جریانی است. اگر در این نظام کسی یا گروهی خدای ناکرده بیجهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتماً پیش از آنکه به رقیب یا رقبای خود ضربه بزند، به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است».
خداوند مفاسد امور مسلمین را اصلاح کند و همه را در نزدیک کردن مواضع خدمت نیروهای انقلاب به یکدیگر، یاور باشد و آخر و عاقبت همه را ختم به خیر کند.
علیرضا جدایی
رئیس مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی
-
نظرات بینندگان
اما بگید یه اصلاح طلب فرهنگی هیچ وقت در حیاط خلوت مدیران سرهنگی جایی نداره اگه جاش دادند هر آدم عاقلی بایست به خودش شک کنه اون چیه این چیه؟!
با این حال باید احترام پدرتون رو نگه دارید ولی اجازه ندید یه عده از صداقت فرهنگی ها سواری بگیرن
شبتون بخیر
لطفا این کامنتی که منتشر کردی پرینتشو بگیر به رییستون نشون بدید یه 10 ساعت اضافه کاری بتون بده!!!
فرشیدی باید پاسخ سرکوب سال 85-86 رابدهد.معلمان فراموشکار نیستند
همین سادگی ماهاست که دکان فرصت طلبانی چون جدایی رو رونق میده
اگه شرافت دارن چرا جواب حاجی بابایی رو نمی دن؟ آخه فرشیدی زدن داره؟ فرشیدی رو اصولگراها هم قبول ندارن ضمنا متن نامه کجاش به اصلاح طلبی می خوره؟
جناب پورسلیمان لطفا به خاطر اینکه سایت شما ابزار دست جدایی نشه نگذارید یه نفر چندتا کامنت بزاره چون طبق اخبار موثق بازهم جماعت خشن و فرصت طلب روابط عمومی دارن برای خودشون دلستر و پپسی و کانادا باز می کنن!!
***********************
سخن معلم :
سلام
این سایت جایی برای گفت و گو و تفکر نقادی است .
با احترام به این اصول ، هر کسی در بیان نظرات خویش آزاد است و سخن معلم محدودیتی در این مورد اعمال نمی کند .
پایدار باشید .
...این بیانیه هم نتونست کاری کنه ترسوترین روابط عمومی تاریخ آموزش و پرورش
فاتحه مع الصلوات
اصولگراها و فرشیدی ها اگه تو را بفریبند تکلیفت معلوم است مساله وقتی بغرنج می شود که ... و به نام اصلاح طلب می خواهند تو را به دام همراهی با خود بیندازند.
ما فریب شما فریبکاران را نمی خوریم و هر چه گشتیم و گشتیم اصلاح طلبی نیافتیم در این دیر فانی!
یه بیانیه دادن صدبار اسم مقام معظم رهبری و امام راحل را بردند که جای خودشونو محکم کنن همتون بزدل و ترسویید
علی مطهری اصول گرا است اما بیش از بسیاری از چهره های اصلاح طلب از اصول انسانی و حقوق شهر وندی دفاع کرده است !! خزعلی هم همین طور و.... سابقه جدایی در اصلاح طلبی روشن است اگر اشتباهاتی داشته است و در مسائلی مثل تجاوز به دانش اموزان سکوت کرده باید چرایی این سکوت بررسی شود کدام روابط عمومی علیه خودش بیانیه می دهد ؟ در بحث سو استفاده از کنکور که این کار را کرد و مانع کاسبی عده ای از افراد در وزارت شد کدام اصلاح طلب در حمایت او و مرکز قلمی زد و جمله ای نوشت ؟؟؟!! اگر با جدایی یا روابط عمومی مشکل دارید اگر زخم خورده تصمیمات او هستید اگر از او تنفر دارید در اظهار نظر حداقل حر و آزاد باشید .
بیانیه و جوابیه محکم امیدوار کننده و خوب است و قطعا پاسخ حاجی بابایی را هم خواهند داد اگر عملکرد فانی و تیمش کمی قوی تر و در جهت مدرسه و معلم ها باشد .
اندک اندک ترس معلمان ریخت و بهلولی و نیک نژاد و پورسلیمان و این اواخر برخی معلمان شهرستانی از اصفهان و تایباد و..نوشتند تا جایی که اگر شیرزاد و پاپایی هم مطلبی نمی نوشتند صفحات اجتماعی از نگاه معلمی خالی نبود . ااینها را عرض کردم تا بگویم انصاف نیست که سوابق دوستان خودرا و تلاش هایی که در راه دفاع از حقوق معلمان و بهبود نظام آموزشی انجام دادند نادیده بگیرید و چون مدت کوتاهی به وزارت رفته و مسولیت گرفته اند به هزار و یک دلیل که شاید درست باشند آن ها را تضعیف کنید .
اولا شجاعت داشته باشید خودتونو معرفی کنید
دوما شما نبودی چند وقت پیش با همین عنوان کامنت می گذاشتی اون موقع شیرزاد و پورسلیمون اخ و بد بودن حالا شدند آدم خوبه؟
چرا نمی تونید با خودتون صادق باشید؟
شما و طیف شماها نبودید می گفتید روزنامه نگار آمریکانشین و چه و چه که نثار پورسلیمان نکردیدی حالا اینا شدن آدمای خوب؟
دست بردار آقای ... !!!!!!!!!!!!!!
برخی امور هم هم حتما دست آنها نیست و افرادی مثل کفاش و بطحایی و نوید همه کاره هستند . هر وقت مراجعه ای داشته ام یا مشکلاتی از معلمان اعلام کرده ام دوستان به جد پی گیر بوده اند و انجام داده اند . وفادار به فانی هستند اما نگاه انتقادی هم دارند و قرار نیست منافع کل سازمان را فدای این حزب یا آن حزب و یا صنف خاصی کنند ، حتما گلایه هایی از این عزیزان هم هست و حتما آنها هم دلایلی دارند که مصلحت نمی دانند بیان کنند ویا از خود دفاع کنند . به هر حال این بحث ها خوب و مفید است و امید وارم که از دایره انصاف خارج نشوند به هر حال عده ای با این دوستان مخالف هستند. گروهی چند ماه آنجا مسئولیت داشتند وبه هر دلیلی نتوانستند در ان سنگر به معلمان خدمت کنند و به جای بهتری رفته اند و الان ممکن است اینجا کامنت هایی بگذارند که خیلی بر اساس عملکرد و بر اساس انصاف نباشد. آن هم اشکال ندارد
پای منافع خودشون که میشه شهرداری و قالیباف هم میشه مردمی و مردم نهاد؟
واقعا که پستی و رذالت را به اوج رسوندید
چون شما در شهرداری بودید قالیباف شد مردم نهاد؟
شکسته نفسی فرمودید همکار قدیمی ام!
شما در شهرداری کارنکرده اید شما در حیات خلوت قالیباف بودید و هنوز این یک معماست که چطوری بعد از دولت اصلاحات برای شما در فرش قرمز پهن کردند و رفتید در کنار سرهنگ قالیباف و به ریش فرهنگیان خندیدید؟!
سایت جدید مبارک باشه
من عضو هیچ دسته ای نیستم ،یه کارمند ساده آموزش پرورشم. ما از آقای آیت اللهی را دیدیم تا مرحوم زاده حسین و فرهادی و این جدیدا که اومدن
یه زمانی آقای جدایی که روابط عمومی بودن زمان آقای حاجی روابط عمومی خیلی بهتر از الان کار می کرد اما کسی در وزارتخانه روابط عمومی را دوست نداره این یه واقعیته اولش فکر می کردیم خیلی قوی تر می خوان ظاهر بشن ولی برعکس شده
واقعا توی این فضا میشه کار کرد؟
چرا دعواهاتون رو به رسانه می کشید؟
جناب پورسلیمان شما نباید نظرات شخصی را منتشر کنید چون نه کمکی به بهبود کار ها می کنه نه فایده ای داره
اگر اصحاب فتنه در آموزش و پرورش جمع شده اند جواب این سوال چه می شود: در حوزه ستادی وزارت آموزش و پرورش 50 درصد عناصر اصول گرای دولت قبل سرکار هستند !!! یعنی این ها هم فتنه گر هستند؟!! جز چهار تن از مدیران ارشد بقیه از تیم قبلی هستندکه البته مورد نقدکامنت نویسان سخن معلم نیزهستند
یکی از دوستان به خوبی گفته که ما فریب این فریبکاران را نمی خوریم
آری! راه بر فرصت طلبانی که تنها هنرشان خوب تلفظ کردن واژه های اصلاح گرایانه است مسدوده
آیا آقای بداغی که آزاد شد برخورد شایسته ای از جانب نشریه نگاه و در آن مشاهده نمودید، چقدر ساده اید.
آقای فرشیدی بسیار مدیر خوبی بود و به خوبی تشخیص داد که گاهی باید با افراد زیاده خواه که به مصالح شخصی به جای ملی فکر می کنند باید مشت آهنین نشان داد . درست بودن آن مشت در همین نوشته ها هست حتی یک نفر به اظهارات مهندس که به خوبی هشدار زذه فتنه گران در کمین آموزش و پرورش هستند و می خواهند از برخی سران آن چهره ای محبوب بسازند انتقاد نکرده است و همه کامنت ها بحث های شخصی و جدل با یکی دو نفر از روابط عمومی می باشد .
البته سطح اندیشه ورزی اغلب معلمان هم همین است .نمونه رفتار های بزرگان اصلاح طلب هم همین است عدم تحمل یکدیگر . به هر حال باید مراقب فتنه بود که در آموزش و پرورش نفوذ نکند
ما با دیدگاه فرشیدی مخالفیم ولی اجازه نمی دیم که امثال جدایی بخوان اعتماد معلما رو مصادره به مطلوب کنن
عملکرد جدایی در برخورد با تشکلها معلومه و نیاز به توضیح نداره
************************
سخن معلم :
سلام
دوست عزیز
نوشته ای که آقای فرشیدی مرقوم فرموده است ، به عملکرد پرورشی و فرهنگی این وزارتخانه بر می گردد .
انتظار این است که دوستان در مورد محتوای نوشته آقای فرشیدی و موضوعات مطروحه قلم بزنند و نقادی کنند .
حتی نقد عملکرد معاونت پرورشی نیز در این مقوله منطقی و قابل طرح است .
متوجه کردن نوک نقد و نقادی به سوی دایره ای از وزارتخانه که مد نظر آقای فرشیدی و حتی معاونت پرورشی نبوده است نه منطقی و نه قابل پذیرش است .
اگر چه سخن معلم در یادداشت های اخیر مانند نوشته جناب دکتر نهضت و نیز جناب آقای رضا مرادی و.. به نقد عملکرد این مجموعه پرداخته است .
حتی سخن معلم در زمانی که آقای کفاش عهده دار مسئولیت این بخش بودند انتقادات تندی را مطرح و به صراحت خواهان تصمیم جدی آقای فانی در مورد عملکرد این مجموعه گردید ...
سخن معلم از همه دوستان انتظار دارد تا منصفانه و اخلاق مدارانه و البته در احاطه موضوع سخن بگویند .
با تقدیم احترام /
آقای فرشیدی به بهانه فتنه می خواد کاسبی سیاسی کنه و مسؤلان وزارتخونه به بهانه مقابله با فرشیدی و حاجی بابایی می خوان برای خودشون آبرو و اعتباری بدست بیارن
جواب هردوتاشون اینه:
راستگو باشید و کنار معلم بمانید
از ظلم فرشیدی منزجر و از فریب شما شبه اصلاحاتی ها متنفرتریم
بیانیه های تو و باند تو قطعا نظر من و خانواده ام که بیست ماه حبس من را تحمل کرد و با نداری هایم ساختند عوض نمیشه
روزهای خوش تو درکنار سردارقالیباف روزهای تیره و تار ما بود پشت میله ها
ننگ بر ما اگر فریب شما را بخوریم
رونوشت؛ وزیر ساکت و بیحال آقای فانی
رونوشت ؛ به همه دردکشیده ها بداغی ها و داوری ها و خاکسارها و پورسلیمان ها و هاشمی ها و باغانی ها
**********************
سخن معلم :
سلام
جناب زعفرانی
از این که در موضوع صحبت کردید ، بی نهایت سپاسگزارم .
پایدار باشید .