پدر ژانت ميخائيلی معمار بود و مادرش دستی در هنر نقاشی داشت: «زمانی كه كوچك بودم با فرزندان خردسال فاميل خيلی بازی میكردم و دوست داشتم كودكان شيرخوار را تر و خشك كنم و برای آنها لباس بدوزم.»
او پس از گذراندن دبيرستان مدتی شغل آزاد داشت و همزمان نقاشی میکرد.
۲۹ ساله بود كه به دانشكده هنرهای زيبای دانشگاه تهران راه يافت و از راهنمايیهای استادش علیمحمد حيدريان بهره برد.
۳۲ ساله بود كه پس از پايان تحصيل، كار پيوستهاش را به عنوان تصويرگر كتابها و مجلههای "پيك" آغاز كرد و كارش را تا انقلاب ۵۷ و تعطيلی اين نشريات دانشآموزی ادامه داد.
همزمان با "مجله رشد" هم همكاری داشت كه ۲۷ سال ادامه يافت.
او از آغاز، كارش را تنها روی تصويرگری كتابها و مجلات كودكان متمركز و چند كتاب درسی دبستان را هم طراحی كرد.
۴۵ ساله بود كه به آمريكا رفت ولی غربت را تاب نياورد و پس از چند ماه به تهران بازگشت.
۵۰ ساله بود كه تصويرگری كتاب "سه قدم دورتر شد از مادر" او با قصه منظومی از مصطفی رحماندوست برنده ديپلم افتخار از سوی جشنواره كتاب كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان شد و ۵۹ ساله بود كه در سال ۱۳۷۴ برای همه كارهايش لوح تقدير گرفت.
ويژگی برجسته كار او رنگهای شاداب، طرحهای ساده و به دور از آرايشهای پيچيده بود كه نگارههایش را به كاريكاتور نزديك میكرد.
با اين كه او خانوادهای تشكيل نداد اما عنصرهای احساسی و عاطفی خانواده در كارهايش آشكار و حتی عمده است.
در آخرين سال زندگیاش، نامزد برجستهترین جايزه ادبيات كودكان "آستريد ليندگرِن" در سوئد شد، اما ديگر بيمار بود و چون بيمه نداشت برای پرداخت هزينهعملهای جراحی در تنگنا.
دوست و همكارش مصطفی رحماندوست به وصيتاش عمل كرد و با ارث ناچيز او مدرسه راهنمايی دخترانه "ژانت ميخائيلی" را در روستای "تنورچه" خراسان گشود. ( دویچه وله فارسی )
« ژانت چند سال پیش از مرگ به علت گرفتگی عروق و لخته شدن خون در شریانها چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفته بود.
از مصطفی رحمان دوست، که ژانت میخائیلی تصویرگر چهار کتاب او بوده، نقل است که:
این هنرمند تنها زندگی میکرد و همین نکته سبب شد تا دیر متوجه بیماری او شویم. او تحت هیچ بیمهای نبودهاست. و برای تأمین هزینههای بیمارستان با مشکل زیادی مواجه شدیم. وقتی بالای سر این هنرمند هفتاد ساله بودم حس کردم، احساس دلتنگی میکند. دلخوریاش این بود که چرا وضعیت یک هنرمند بعد از سیسال باید چنین باشد. واقعاً حق او نیست که بعد از کسب این موفقیت بینالمللی در چنین وضعیتی باشد. بر اساس گفتههای نظری مسئول انجمن تصویرگران کتاب کودک، میخائیلی حتی در مجلات رشد هم کهسالها فعالیت میکرد نیز، تحت هیچ بیمهای نبودهاست.
پس از اطلاع حسین صفار هرندی وزیر ارشاد از بیماری روماتیسم و بیماری قند او که موجب قطع شدن پای او شده بود، کمک مالی جهت مخارج درمان وی در اختیار او قرار گرفت.
ژانت میخائیلی سرانجام در ۱۱ شهریور سال ۱۳۸۵ بر اثر سکته مغزی درگذشت و دو روز بعد طی مراسمی در گورستان کاتولیکهای تهران به خاک سپرده شد. ( ویکی پدیا )
پایان پیام/
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.