آن چيزي كه بيشتر در رسانهها منتشر ميشود، اين است كه غالب اعتراضات معلمان به معيشتشان است و اينكه تبعيض فاحشي بين حقوق آنها با حقوق كارمندان ديگر نهادها وجود دارد.
بله. مساله معيشت معلمان خيلي مهم است، همترازي در پرداخت با موسسات ديگر مثل بانكها، وزارت نفت و حتي وزارت بهداشت وجود ندارد. مشكل اول معلمها همين است و گويا از فاني و وزارت آموزشوپرورش هم كاري ساخته نيست. چون بودجه وزارتخانه محدود است و معلمان فهميدهاند كه از وزير و وزارتخانه كاري ساخته نيست.
الان متوسط حقوق معلمان چقدر است؟
يك ميليون و ٤٥٠ هزارتومان. اين چيزي است كه آقاي بطحايي (مديركل دفتر وزارتي) در نشستي كه با ما داشت، اعلام كرد. اما ببينيد خط فقر چقدر است؟ تمام معلمان كشور زير خط فقر زندگي ميكنند. البته معلمان با كارهاي ديگر اين كمبود را جبران ميكنند اما آسيبش به جامعه، به خانوادهها و بچهها ميخورد و زيانهاي بلندمدت و حتي كوتاهمدت زيادي دارد. پس نخستين مساله معلمان معيشت است كه اميدواريم آقاي رييسجمهور و آقاي نوبخت در دوازدهم ارديبهشت به اين مساله بپردازند. از آنها خواستهايم مشكلات معلمان را در اين زمينه حل كنند.
به نظر ميرسد اين پايين بودن حقوق باعث پايين آمدن شأن معلم در جامعه شده. درست است؟
بله دقيقا همين طور است. بايد نگاه مسوولان به خصوص رييسجمهوري و هيات دولت به معلمان تغيير كند. تا اين نگاه تغيير نكند چيزي تغيير نميكند. معلمان به عنوان بزرگترين گروه مرجع و تاثيرگذار در كشور هستند چون مستقيما با بيش از ۱۲ ميليون دانشآموز سروكار دارند. هيچ كس نميتواند اين تاثير را ناديده بگيرد. سه نوع نگاه در آموزش و پرورش وجود دارد كه يكي از مشكلات بزرگ معلمان است؛ يكي نهاد دولتياي كه بدون قدرت است، وزارتخانهاي كه امكانات ندارد و نگاه كلانتري كه از آموزشوپرورش هزينه ميكند و ابزار ميسازد براي انتخابات، اما هزينه اين استفاده را نميپردازد. ۱۷ نهاد در آموزشوپرورش موثر هستند و دخالت ميكنند اما هزينههاي اين دخالت را نميپردازند. ضمن اينكه نگاه آقاي رييسجمهور هم مسائل اقتصادي است. بيشتر به كارگران توجه ميشود و نگاهي به معلمان و مخصوصا به مساله مالي معلمان ندارند. به نظرم ابزار سادهاي مثل لباس، مسكن، سرويس، ابزار آموزشي و... كه از امكانات زيست اوليه عادي در همه دنياست در اختيار معلمان وجود ندارد و اين گروه مرجع از ابتداييترين امكانات آموزشي هم محروم هستند.
گفتيد معلمان از نگاههاي دولتي رنج ميبرند، مگر اين نگاه چه نگاهي است؟
نگاهي كه مسوولان به آموزشوپرورش دارند نگاه واقعي نيست. مسوولان بايد هزينه آموزش را به معلمان بپردازند. همه جاي دنيا اين اتفاق ميافتد و هزينهها به معلمان پرداخته ميشود. دومين مساله تشكلها هستند. در همه دنيا تشكلات و نهادهاي مدني فعال هستند. اتحاديههاي معلمان همهجا فعال هستند. مثلا روز ۱۳ مهر روز جهاني معلم است اما اجازه هيچ گونه تجمعي به معلمان داده نميشود. اجازه هيچ كاري نداريم. يكي از عمدهترين مسائل ما، امنيت است كه معلم بايد آزاد باشد تا بتواند ايدههايش را مطرح كند و آن را به كلاس منتقل كند اما اين امنيت شغلي براي معلمان ايجاد نشده. بعضي نيروهاي خاص هم در مدارس دخالت ميكنند و هزينههاي اين دخالت را نميپردازند.
اينكه ميفرماييد سنديكاهاي معلمان فعال نيستند، آيا اين برعهده خود معلمان نيست كه آن را فعال كنند؟
فعاليت چنداني نميشود انجام داد. يكسري فعاليتها از طرف كانون صنفي معلمان انجام ميشود اما در زمان احمدينژاد خيلي به معلمان سخت گرفته ميشد. من فكر ميكنم براي اينكه اين مجامع فعال شوند نياز است كه امنيت معلمان تامين شود. البته دولت آقاي روحاني در اين زمينه خيلي خوب عمل كرده. ولي ما از رييسجمهوري ميخواهيم كه مانيفست فرهنگياش را به ما اعلام كند كه هنوز اين كار را نكرده. معلمان ميفهمند كه رييسجمهوري در چه فضايي بيشتر فعاليت ميكند و چون بيشتر هم و غم آقاي روحاني متوجه مسائل اقتصادي است، به معلمان توجه زيادي نميشود.
بعضيها معتقدند اگر آقاي نجفي هنوز سر كار بود، كمتر معلمان اذيت ميشدند. درست است؟
بله. مشكل اينجاست كه فشار سياسيون به آموزش و پرورش زياد است. الان در زمينه رفاه كارگران كار بيشتري شده چون وزير رفاه فرد بسيار كاريزماتيكي است. در صورتي كه آقاي فاني اين طور نيستند. ما يك وزير خوب به نام آقاي نجفي داشتيم كه مجلس او را بركنار كرد. آقاي نجفي هم بسيار كاريزماتيك بود. وزيري ميخواهيم كه فلسفه تعليم و تربيت را در آموزش و پرورش پياده كند؛ كسي كه بتواند از حق و حقوق ما دفاع كند و طرح و برنامه جدي داشته باشد. ۱۲ ميليون دانشآموز، يك ميليون معلم و ۲۴ ميليون خانواده مستقيم با وزير و مدرسه در ارتباط هستند. اما ما ميبينيم وزيري كه آرامتر است هيچوقت مثل وزير بهداشت و وزير نفت نميشود. وزير آموزشوپرورش درست است كه كارشناس آموزش است اما چندان كاريزماتيك نيست. كسي را ميخواهيم كه بتواند كاريزما داشته باشد. از طرفي ما حتي استانداردهاي جهاني را هم در مدارس پياده نميكنيم. كدام مدارس ما استاندارد جهاني دارند؟ كدام كلاسها استاندارد هستند. كلاس استاندارد كلاسي است كه ۱۸ تا ۲۶ نفر دانشآموز داشته باشد. اما كلاسهاي ما اكثرا بيش از ۳۵ نفر دانشآموز دارند. وقتي تعداد دانشآموزان زياد ميشود احتمال خشونت عليه معلم هم زياد ميشود مثل همان معلم خشخاشي كه دانشآموزش او را سر كلاس ميكشد. اصلا به دليل اين فشارهايي كه به معلم وارد ميشود واكنشهايي كه از طرف دانشآموزان صورت ميگيرد، خشنتر است. مدارس بايد اصلاح شوند ما حتي زمين چمن هم در مدرسهها نداريم و وقتي بچهاي به زمين بخورد حين بازي، برايش ديه ميبرند و ميگويند زمين چمن بايد در مدرسه وجود داشته باشد اما نميگويند كدام مدرسه ما چنين زميني دارد! كدام مدرسه ما آموزشگاه مدرن هوشمند دارد؟
اين حرفها سالهاست كه زده ميشود و هميشه بوده اما ترتيب اثري داده نشده. مشكل از كجاست؟
من فكر ميكنم مشكل حتي از فاني هم گذشته. آن قدر بودجه كم است كه وزارتخانه فقط ميرسد حقوق معلمان را پرداخت كند. ما فكر ميكنيم بودجه آموزش و پرورش حداقل بايد ۵۰ هزار ميليارد تومان باشد. اگر به معلمان كمك نشود، امكان دارد به بحران تبديل شود.
در اين زمينه چه درخواستي داريد؟
ميخواهيم كانونها و تشكلهاي معلمان را به رسميت بشناسند تا صداي آنها را بشنوند و به دردشان برسند. در همه جاي دنيا خانوادهها از معلمان حمايت ميكنند اما در ايران چنين چيزي اتفاق نميافتد. حتي در رسانه ملي هم معلمان را خراب ميكنند. احسان عليخاني رسما معلمان را زير سوال ميبرد. از سال ۸۵ به اين طرف كه معلمان اعتراضهايشان بلند شد، حتي رسانه ملي يك برنامه كوتاه هم نساخت. مشكل معلمها اين است كه رسانه ندارند. ما فقط ميخواهيم رييسجمهوري يا آقاي نوبخت در روز معلم يعني ۱۲ ارديبهشت درباره حل كردن مشكلات اين صنف صحبت كنند.
نظرات بینندگان