به جای آموزش صرفِ ایده ها و قوانین کهنه و تلنبار کردن محفوظات در مخیله مخاطب خود، روش فکر کردن را بیاموزد/ معلم جهانی کسی است که کلاس داریش دوطرفه، مشارکتی و به قولی دیالوگ - محور است/ معلم عقل کل و محور آموزش نیست، محور آموزش مدرسه محوری است/ معلمی است که خود همواره در حال مطالعه و آموزش ضمن خدمت است (البته نه ضمن ذلت !)/ البته بگذریم از خزعبلاتی که در خصوص معلمان رد و بدل می شود مثلا این که در فلان کشور اروپایی دو گروه در پشت چراغ قرمز متوقف نیستند: پلیس و معلم !/ در این کشورها عموما نگرش به آموزش و پرورش ایدئولوژیک بوده و در استخدام معلمان به تنها چیزی که توجه نمی شود مهارتهای حرفه ای است؛ معلمان عموما چند شغله، بی انگیزه و فاقد سواد روز بوده و به خاطر چند شخصیتی بودن خودشان مشابهین خود را تربیت می کنند/ محتوای کتب درسی کهنه و غیرکاربردی بوده و سیستم آموزش و پرورش معمولا سانترالیستی و مرکز گراست، بر عکس کشورهای توسعه یافته (فدرالیسم فرهنگی)/ یک معلم در نرم استاندارد یونسکو و اشل جهانی، سعی در تربیت شهروند قرن 21 دارد نه تربیت شهرنشین قرون وسطی
از نگاه دولت مردان هرساله جمع زیاد معلمان ، بارمالی زیادی را روی دست دولتها می گذارد اما این دلیل نمی شود که در اصلاح و افزایش دستمزدهای آنها با توجه به نرخ تورم اقدامی صورت نگیرد/ .فکر اینکه رئیس جمهور جدید با توجه به داعیه اعتدال و اصلاح طلبی شان پاسخگوی نیازهایشان باشد،هنوز معلمان را دل قوی می دارد که در انتخاب خویش اشتباه نکرده اند.خاصه که خوب یادشان است که ایشان در ایام تبلیغات انتخاباتی فرمودند: «باید به معیشت معلمان توجه شود تا شغل دوم نداشته باشند.»/ بر خلاف بسیاری از کشورها، بیشتر دغدغه اولیه معلمان ما ، معیشتی است/ معلمان همواره نالیده اند که حقوق ماهانه شان نسبت به سایر کارکنان دولت ناچیزاست اما شکایت نکرده اند که مدرسه شان فرسوده است یا تجهیزات آموزشی و رفاهی ندارد/ اغلب معلمان نیازمند وام برای خرید مسکن یا تامین جهیزیه فرزندشان، نسبت به ساختار اداره منطقه خود، نگاهی بنگاهی و بانکی دارند نه نگاهی سازمانی که در آن باید فرایند آموزش و پرورش دنبال شود/ به راستی اگر حقوق معلمان به طور ناگهانی دو برابر میزان فعلی بشود آیا می توان امیدوار بود که آنها ضمن ترک شعل دوم و سوم خویش، یک باره به سمت پژوهش و حضور در کتابخانه ها و مراکز تحقیقی روی آورند/ مثل سایر ممالک دنیا، ابتدا در جهت ارتقای منزلت و جایگاه واقعی آنها تدابیری اندیشید تا هم معلمان هویت از دست رفته خویش را بیابند و هم دولت یازدهم به شعار تدبیر و امید خویش جامه عمل پوشانده باشد/ در صدر دولت یازدهم،شخصی با تدبیر و امیدوار نشسته که جهانی می اندیشد و منطقه ای عمل می کند و آن چنان که گفته اند ؛کلید قفل بسیاری از مشکلات را در دست دارند/ امید که در تصمیم گیری های بعدی، جمعیت معلمان ما هم مثل معلمان دنیا به عنوان جمعی که فقط زیادند اما زیادی نیستند، به حساب آیند...
نابع انسانی ، معلم و دانشآموز در آموزش و پرورش محور اصلی و کلیدیترین مؤلفهها به شمار میرود و عدم تعادل بین این دو مؤلفه در فضای جغرافیایی کشور و استانها موجب ایجاد حفرههایی در وزارت آموزش و پرورش شده است و اگر پیرامون این موضوع آسیبشناسی سطحی نیز انجام گیرد بهوضوح به ضعف مدیریت در معاونت نیروی انسانی و عدم وجود آمایش سرزمینی نیروی انسانی خواهیم رسید/ ماتریس مهاجرت مرکز آمار ایران، بر اساس نتایج سرشماری عمومی و نفوس و مسکن سال 1390 مهاجرت روستا به شهر، و مهاجرت استان به استان میتواند مشکلات جدی را برای این وزارتخانه ایجاد کند و با کمبود کلاس و معلم، نارضایتی عمومی را در سطح جامعه گسترش دهد/ مسئله آمایش فضایی و سرزمینی نیروی انسانی میبایست از اولویتهای معاونت نیروی انسانی قرار گیرد و کلیه مؤلفههای اصلی و فرعی مداخله کننده در این معادله مدنظر قرار گیرد و با توجه به فرجه 6 ساله تولد تا دبستان برنامهریزیهای دقیقی صورت گیرد...