آموزگار و آموزشگاهِ بى پول، هر دو بى انرژیاند! عدم تامین مالی مدرسه یعنی عدم تامین انرژی لازم برای کار و فعالیت آن. قرار دادن یک واحد تولیدی، موسسه خدماتی یا نهاد آموزشی در تنگنای مالی یعنی قطع انرژی از فرآیند کار آنها و سلب توانایی انجام کار و سوقدادنشان به موضع انفعال و تعطیلی!
بنابراین عدم تامین مالی مدارس از سوی دولت، آنها را طفیلی مردم ساخته و جایگاه رفیع آنها را تا سرحد یک دارالمساکین تنزل داده است! طوریکه تامین هزینههای جاری مدارس دولتی بدون کمک مالی مردم غیر قابلتصور است. هر چند مدارس غیردولتی نیز از مردم پول میگیرند اما فرق است بین اخذ هزینه تحصیل در یک مدرسه پولی و غیر دولتی با درخواست و دریافت کمک به مدرسه، در یک مدرسه رایگان و دولتی.
در مدرسه غیر دولتی، دانشآموز پول خرج میکند و خدمت میخرد و به زعم خود در ازای پولی که میدهد خدمات شایسته دریافت میکند اما در مدارس دولتی تصور بر این است که هزینه خدمات آموزشی از محل درآمدهای عمومی کشور و از طریق دولت تامین میشود. بنابراین بعید نیست که دریافت هرگونه وجهی از دانشآموز به منزله زورگیری و اخاذی تفسیر و تلقی شود!
پولی که در مدارس غیر دولتی از دانشآموز گرفته میشود، نامش «شهریه» است که پردازنده طی توافقی دوجانبه با رضایت و بیمنّت به عنوان بهای خدمات دریافتی به مدرسه میپردازد و این کار را وظیفه خود میداند و مدیر نیز با ادعای ارائهٔ خدمات آموزشی برتر و با رُخ کشیدن برتریهای مدرسهاش، آن را از موضع یک طلبکار و فروشنده خدمت میستاند. اما پولی که در مدارس دولتی از دانشآموز خواسته میشود، هدیه به مدرسه یا کمک به مدرسه، نامیده میشود که مدیر مدرسه از سرِ ناچاری و استیصال - با برشمردن دهها ضعف و خرابی و نداری و نیاز از دانش آموزان خود طلب میکند! و چه بد هدیهایست هدیه ای که گیرنده اش از عطاکننده اش با التماس بستاند و بخشندهاش با منّت و اکراه برساند!
عدم تامین عزتمندانه اعتبارات مورد نیاز آموزش و پرورش کشور، کرامت این دستگاه عظیم و زیر بنایی را مخدوش کرده است. این قصور بزرگ از یک سو به گسترش مدارس خصوصی و غیردولتی انجامیده و آموزش و تربیت را کالایی و پولی کرده است و از سوی دیگر مدارس دولتی را تضعیف نموده و توانایی انجام کار و قدرت مانور و فعالیت بایسته و شایسته را از آنان گرفته و ناکارآمد و کم بازده کرده است.
اظهارات شخص اول وزارت آموزش و پرورش حاکی از این است که دولت برای هر دانش آموز ۲ میلیون تومان در سال خرج می کند (وزیر آموزش و پرورش سوم آذر ۹۴). این در حالی است که تقریبا ۱۳میلیون دانش آموز و یک میلیون فرهنگی (حقوق بگیر) در آموزش و پرورش داریم. با یک محاسبه سر انگشتی معلوم میشود که دولت فقط حقوق معلمان را میدهد و آن را به حساب دانش آموزان میگذارد و بر خلاف آنچه از ظاهر سخن جناب وزیر برداشت می شود، حتی یک ریال هم خرج بهسازی آموزش نمیشود! (13,000,000x2,000,000:1,000,000=26,000,000) .
این محاسبه سرانگشتی ما را به عدد ۲۶,۰۰۰,۰۰۰ تومان در سال به ازای هر یک نفر فرهنگی میرساند و هرچند که میانگین دریافتی سالانه فرهنگیان به این رقم نمیرسد، اما با در نظر گرفتن حق الزحمه برگزاری امتحانات و دستمزد معلمان حق التدریس و موارد مشابه، به سادگی میتوان دریافت که رقم مورد ادعای آقای وزیر تقریباً به طور کامل صرف پرداخت حقوق و دستمزد می گردد. کمااینکه مقامات آموزش و پرورش نیز بارها اعلام کرده اند که ۹۹ درصد بودجه این دستگاه صرف پرداخت حقوق و دستمزد می شود.
با این وصف عملاً هیچ پولی و لو در حد تامین هزینه های جاری از طرف دولت در اختیار مدارس قرار داده نمیشود! دقیقاً به همین دلیل است که مدارس دولتی سالیان سال است که نمیتوانند حتی دست به خانه تکانی کوچکی بزنند و گرد کهنگی را از رخسار خود بزدایند و دور از انتظار نیست که ناکامی آموزش و پرورش در انجام ماموریت خود، هزینههای ناخواسته دیگری را روی دست جامعه بگذارد. اینکه دانش آموختگان امروزی بیسواد و کم سوادند، فاقد مهارت حرفهایاند، فاقد مهارت برقراری ارتباط صحیح با محیط پیرامون اند، ضرورت آشتی و دوستی با محیط زیست را درک نمیکنند، از درک رسالت اجتماعی و ضرورت راستی در روابط اجتماعی عاجزند، فاقد نگاه و نگرش علمی به پدیده زندگیاند و اغلب بعد از خروج از مدرسه، جهت مسئولیت پذیری و حتی جامعه پذیری نیاز به بازآموزی و بازپروری دارند، ناشی از ناکامی مدرسه در انجام رسالت خویش است و جای تردید نیست که این ضربه کاری، عمدتاً از ناحیه تنگنای مالی، بر عملکرد مدارس وارد میشود.
اینکه دولت مجبور است برای هر زندانی ۱۸ میلیون و ۲۵۰ هزار تومان در سال هزینه کند از پیامدهای صرفه جویی در آموزش و پرورش است.
وقتی «توان و انرژی لازم» برای تعلیم و تربیت و هدایت کودکان در آموزشگاه تامین نشود، دور از انتظار نیست که گذرشان در بزرگسالی برای دریافت اندرز و نصیحت به ندامتگاه بیفتد!
روزنامه همدلی
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.