در گفت و گو با آقای حاجی بابایی وزیر سابق آموزش و پرورش ، سخن معلم با اشاره به سخنان احساسی و پوپولیستی آقای حاجی بابایی در جلسه استیضاح مرتضی حاجی (شهریور 83 ) که گفته بود : "آیا یک معلم پیدا نمی شود که مدیر عامل شود ؟ برود عضو هیات مدیره شود ؟" از ایشان می پرسد : "شما پس از رسیدن به مقام وزارت چقدر برای تحقق این گفته خودتان تلاش کردید ؟ چند معلم گچ به دست را وارد تشکیلات صندوق کردید ؟"
احتمالا هدف مصاحبه کننده این است که به آقای حاجی بابایی بگوید شعار دادن آسان است اما تحقق شعارها دشوار .
همان گونه که ایشان نتوانست شعارهایی که در دوره نمایندگی مجلس در حمایت از معلمان داد ، را بعد از رسیدن به وزارت ، اجرایی کند. معلم گچ به دست تعریف روشنی دارد یعنی معلمی که ابلاغ تدریس دارد و در مدرسه ای مشغول به کار است. منظور از هیات مدیره هم هیات مدیره صندوق ذخیره فرهنگیان است.
آقای حاجی بابایی در پاسخ خود را به کوچه علی چپ زده و می گوید : "سوال خیلی زیبایی است! ...وقتی من در صندوق ذخیره ورود پیدا کردم دیدم روند خیلی پویایی نیست . 15 نفر را به عنوان هیات امنا انتخاب کردم . از هر جایی یک تخصص آوردیم و از فرهنگیان هم 3 تا 4 نفر بودند ...."
سخنان وزیر هر چند ادعا می کند که : "مستند آن هست و گزارش کار آن را هم دارم . " اما دقیق نیست. اولا سوال در باره هیات مدیره بود و نه هیات امنا . ثانیا اغلب اعضای حقیقی هیات امنا قبل از آمدن حاجی بابایی در این سمت بودند و حاجی بابایی تغییر مهمی در ترکیب هیات امنا نداد.به عنوان مثال سید محمد جهرمی مدیرعامل بانک صادرات با حاشیه های فراوان قبل از ایشان و در دوره ایشان عضو هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان بود.
غلامرضا کرد زنگنه، سید رحمت الله اکرمی و سید حسین شبیری ،محمود بهمنی، سید محمد جهرمی، سعید رسولی، علی صدوقی، غلامرضا گرایی نژاد ، یوسف نوری، نورالله حيدري، سیدعلی یزدیخواه، اعضای هیات امنا هیچ کدام معلم نبودند .
سوال سخن معلم در باره انتصاب یک معلم به عنوان "مدیرعامل" یا "عضو هیات مدیره" است که آقای حاجی بابایی بحث را به "هیات امنا" می کشد . با این حال نمی تواند حضور یک معلم گچ به دست را در ترکیب هیات امنا یا هیات مدیره اثبات کند.
منظور من و احتمالا پرسش کننده در جلسه مصاحبه این نیست که یک معلم گچ بدست را که مثلا در مدرسه ریاضی درس می دهد از مدرسه ببرند خیابان عطار و مدیرعامل یک موسسه بزرگ با سرمایه 6 هزار میلیارد تومان بکنند. کار اقتصادی مانند تدریس ریاضی نیاز به تخصص و تجربه دارد.
بحث این است که برخی از سیاست مداران چگونه با سردادن وعده های پوپولیستی و حرف های احساس برانگیز درصدد دل ربایی از مردم بر می آیند و اصولا به اجرایی بودن و عقلانی بودن شعارهای خود توجه نمی کنند !
آقای حاجی بابایی، وزیر وقت آموزش و پرورش را به خاظر اینکه یک معلم را مدیر عامل صندوق نکرده ،سرزنش می کند و مستحق برکناری یا استعفا می داند اما حالا که خودش هم مثل مرتضی حاجی معلم گچ به دست را وارد هیات مدیره نکرده، می رود سراغ ترکیب هیات امنا !
تازه خیلی سریع از روی این هم رد می شود و می گوید : "می خواستیم رئیس صندوق را انتخاب کنیم ....رفتند و بررسی کردند و یک نفر به نام آقای " امید علی " را در یکی از شرکت ها پیدا کردند." منظورش از رییس صندوق مدیرعامل صندوق است.
آقای حاجی بابایی در اینجا عمدا بخشی از تاریخ صندوق ذخیره فرهنگیان را حذف می کند. آقای امیدعلی در سوم اسفندماه سال 90 به عنوان مدیر عامل انتخاب شد. به عبارتی آقای بهروز امیدعلی، 28 ماه بعد از نشستن آقای حاجی بابایی بر صندلی وزارت آموزش و پرورش مدیرعامل شد !
چرا حاجی بابایی از روی این دوره 28 ماهه می پرد و حرفی از مدیرعاملی محمدعلی شایسته نیا نمی زند؟
آیا در این قسمت سیاه چاله ای وجود دارد که وزیر سابق از ورود به آن هراس دارد؟ جالب اینکه امیدعلی در دوره فانی هم در هیات مدیره ابقا شد.
در دوره 28 ماهه ای که آقای محمدعلی شایسته نیا مدیرعامل صندوق ذخیره بودند چه اتفاقاتی درصندوق افتاد که آقای حاجی بابایی دوست ندارد در باره آن صحبت کند؟
آقای شایسته نیا در دوره علی احمدی در سال 86 به عنوان مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان منصوب شد. قبل از آن در انصارالمجاهدین فعالیت اقتصادی می کرد. بعد از آمدن حاجی بابایی در سمت خود تثبیت شد. موضوع مدیرعاملی شایسته نیا در سال 89 و 90 به یکی از موارد اختلافی وزیر آموزش و پرورش و نمایندگان مجلس تبدیل شد و آقای حاجی بابایی سفت و محکم پای دفاع از شایسته نیا ایستاد.
در اردیبهشت سال 90 تعداد ۴۵ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نامهای به حمیدرضا حاجی بابایی وزیرآموزش وپرورش خواستار عزل محمد علی شایستهنیا از مدیرعاملی صندوق ذخیره فرهنگیان شدند. مهمترین دلایل اصرار نمایندگان بر عزل مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان، عضویت ایشان در هیات مدیرههای مختلف با پاداشهای مجزا، عدم رضایت اعضای صندوق از سوددهی آن، تأسیس شرکتهای مختلف در زیرمجموعه صندوق ذخیره فرهنگیان و زیانده بودن برخی از این شرکتها و کارشکنی در مسیر بازرسی نهادهای نظارتی همچون دیوان محاسبات مجلس و سازمان بازرسی کل کشوربود.
آقای حاجی بابایی در همان زمان بارها در کمیسیون آموزش مجلس و صحن علنی از آقای شایسته نیا دفاع کرد و گفت که قرار نبوده مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان برکنار شود. البته دفاع آقای حاجی بابایی از مدیرانش از جمله آقای شایسته نیا در خور تقدیر است، بنده هم از ایشان قدردانی می کنم . اما اینکه در مصاحبه با سخن معلم ، تاریخ صندوق را از اسفند 90 بازگو می کند و در باره 28 ماه دست دست کردن و مماشات با مدیران صندوق که منصوب وزرای قبل بودند چیزی نمی گوید ،برای من و احتمالا بسیاری از خوانندگان مصاحبه سوال برانگیز است .
شاید آقای حاجی بابایی به خاطر داشته باشند که در سال 90 علاوه بر شکایت دفتر حقوقی وزارت آموزش و پرورش به خاطر نوشتن یک یادداشت انتقادی درباره صندوق ذخیره فرهنگیان در روزنامه آرمان ، آقای شایسته نیا از من به دادگاه فرهنگ و رسانه شکایت کرد.
شکایت صندوق با تغییر مدیریت عامل از سوی آقای امیدعلی پیگیری نشد. به خاطر اینکه تلقی برخورد شخصی ایجاد نشود، درباره مدیریت آقای شایسته نیا اظهار نظر نمی کنم ، با این حال پرش آقای حاجی بابایی از روی یک دوره 28 ماهه ، این شائبه را ایجاد می کند که با حذف این دوره طولانی از تاریخ صندوق احتمالا قصد پنهان کردن چیزی را دارد و یا قادر به دفاع از مدیریت صندوق در این دوره نیست.
به نظر من جمله درخشان حاجی بابایی در این بخش این جمله بود : "وزیر [آموزش و پرورش ]که نباید بانک داری کند " آقای حاجی بابایی می گوید که بانک داری و تاسیس شرکت بیمه و فعالیت های اقتصادی کار وزارت آموزش و پرورش نیست.
به گمان من این سخن درستی است و این حکم قابل تسری به صندوق ذخیره فرهنگیان هم است. صندوق ذخیره یادگاری از یک دوران سپری شده است که وزارتخانه ها دنبال کار اقتصادی و درآمدزایی و شرکت داری بودند. این روش که هر وزارتخانه ای کار اقتصادی بکند و هزینه های خود را پوشش بدهد منجر به نوعی فئودالیسم اداری می شود. تقسیم کار در جامعه و دولت مدرن امری پذیرفته شده است.
صندوق ذخیره فرهنگیان به دلیل عدم نظارت دقیق و گستردگی فعالیت ها و تاسیس ده ها شرکت تو در تو و حضور افراد سیاسی در راس آن مستعد فساد است.
در گذشته مطالبی در باره معاملات مشکوک چند صد میلیاردی زمین توسط این موسسه و پرسه زدن دلال ها در اطراف صندووق نوشته ام.
آنچه صندوق را سرپا نگهداشته معاملات املاک و تورم در اقتصاد است.
با این حال چون در آموزش و پرورش انباشت تجربه صورت نمی گیرد معمولا هر وزیری از نقطه سرخط شروع می کند .
مطمئنم که به فرمایش درست آقای حاجی بابایی و عریض بنده توجهی نمی شود. وجود صندوق ذخیره فرهنگیان صرفا منبعی برای ایجاد رانت است. بهترین کار انحلال صندوق است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
با در بوق وکرنا کردن دروغین اوضاع فرهنگیان نان میخورد وباعث بی اعتباری معلمان شده .برای مثال افزایش حقوق فرهنگیان و بازنشستگی با سنوات ارفاقی و... این وزیر... حتی نمیتونه حق دوساله باز نشسته ها روبده با برای باز نشستگی دویست سیصد نفر آدم مریض اونم بدون سنوات تصمیم بگیره!؟ آدم وقتی دچار سرطان وطاعون بشه قدر سرما خوردگی رو میدونه !!!
دوست عزیز
گروه سخن معلم مانند یک خانواده بزرگ است .
ما به داشتن و همکاری با دوستان شریف و زحمت کشی چون جناب آقای سعید شهسوارزاده و جناب آقای شیرزاد عبداللهی مفتخربم .
پایدار باشید .
یکمی هم در دوره ی حال نظر بدیم مثل اینکه این سایت شده فقط اظهار نظر روی حاجی بابایی ، هرچی بودن ایشون خوب یا بد دورشون تموم شده ، شما اگه میتونی فانی رو بچسب که آموزش وپرورش رو به فنا برده ، باور کنین به این نتیجه رسیدم که این سایت دشمن حاجی بابایی هستش
چرا حاجی بابایی از روی این دوره 28 ماهه می پرد و حرفی از مدیرعاملی محمدعلی شایسته نیا نمی زند؟ آیا در این قسمت سیاه چاله ای وجود دارد که وزیر سابق از ورود به آن هراس دارد؟ جالب اینکه امیدعلی در دوره فانی هم در هیات مدیره ابقا شد.
چرا حاجی بابایی از روی این دوره 28 ماهه می پرد و حرفی از مدیرعاملی محمدعلی شایسته نیا نمی زند؟ آیا در این قسمت سیاه چاله ای وجود دارد که وزیر سابق از ورود به آن هراس دارد؟ " این سوال دلیل اصلی نوشتن این یادداشت بود.
پس راه بهتر این است که سیستم را طوری طراجی کنیم که رانت وفساد در ان اجازه بروز پیدا نکند
به فکر باشید نه بهره برداری سیاسی و منافع شخصی
به فکر معلم باشید نه بهره برداری سیاسی و منافع شخصی
کاش یکسال تدریس میکرد و سرکلاس میرفت تا می فهمید معلمی جز سخت ترین مشاغله!وهزاران هزار ای کاش دیگر....
اما بحثی که من دارم این هست یک معلم چه از صورت مالی میداند و یا از فعالیت اقتصادی که حالا بر فرض همه ی اغضای ان هم معلم شوند بتواند گره ایی از کار این صندوق باز کند؟؟؟؟؟؟