عموماً نهادهایی جون صندوق های رفاه و صندوق های ذخیره ، صندوق های توسعه، تعاونی های اعتبار و امثالهم به منظور دستگیری از اعضای خود و یاوری آنان برای تأمین بخش مهمی از نیازهای اقتصادی آنها به وجود می آید و اگر غیر این باشد که فلسفة وجودی آنها زیر سؤال می رود. مثلاً نهاد یا اداره ای بگوید من صندوق رفاه کارمندانم را برای این تشکیل داده ام که کم وکسر بودجه ای اداره ام را با آن سامان دهم ، این دیگر صندوق رفاه کارمندان نمی شود، بلکه صندوق سامان بخشی بودجة سازمان می شود و ماهیتاً فرق خواهد کرد.
از سال های نه چندان دور با توجه به وضعیت اقتصادی غیر قابل دفاع فرهنگیان و معلمان تاکنون نهادهایی چون تعاونی های اعتبار، صندوق های رفاه و آخرین طریقت آن صندوق ذخیره فرهنگیان شکل گرفته که مورد استقبال هم واقع شد. ولی هرچه جلوتر رفتیم ، هالة ابهام در خصوص صندوق ذخیره فرهنگیان بیشتر و بیشتر شد.
امروزه اگر قبول کنیم که حدود بیست سال از عمر این صندوق گذشته باشد و هر سال 5% از حقوق هر معلم به حساب صندوق ذخیره واریز شده باشد و5% هم تعهد دولت به این صندوق باشد یعنی به ازای هر معلم 10% وجوه واریزی در آن ذخیره می شود که قطعاً رقم هنگفتی می شود، اما این سود های قطره چکانی که به حساب های فرهنگیان عضو تعلق می گیرد یک ناامیدی مطلق را به سهامداران منتقل می نماید.
چگونه است صندوقی که خود حدود 20 شرکت بزرگ را مثل بیمة معلم ، بانک سرمایه ، شیشه و گاز و غیره را زیر مجموعة خود دارد یعنی این 20 شرکت هم کاری می کنند و فعال هستند و سوددهی دارند که توانسته اند سرپا بایستند، اما سودی که به اعضای اصلی – فرهنگیان – می رسد این قدر کم است ؟
چه عاملی باعث شده که صندوق ذخیره فرهنگیان به عنوان یکی از ضعیف ترین صندوق های اعتبار کشور مبدل شود؟
آیا ضعف مدیریتی وجود دارد ؟
آیا شرکت های اقماری آن زیان ده شده اند ؟
آیا مسیر درستی برای هدایت آن طی نمی شود ؟
آیا دولت مقصر است؟ خلاصه باید مشخص شود که علت کجاست ؟
چرا هیئت امنای این صندوق گزارش مبسوطی را به صاحبان اصلی این صندوق ارائه نمی دهند ؟
چرا به ابهامات آن پاسخ داده نمی شود.
اگر یک نفر در طول 30 سال فقط مبلغ ده هزار تومان در بانک بخواباند ، پس از سی سال می تواند نزدیک دو میلیون و پانصد هزار تومان دریافتی اش باشد. چگونه است که یک معلم که نه ده هزار تومان که 10% از مزایایش ( با احتساب حق دولت ) در سال واریز می کند پس از سی سال این ذخیره به پنج میلیون تومان هم نمی رسد دقت کنیم که اشکال کار در کجاست.
اگر همین ده هزار تومان را با سود 20 % در سی سال محاسبه کنیم و آن را ضربدر 2 کنیم ( حق معلم + حق دولت ) و سپس در یک میلیون معلم ضرب کنیم رقم بزرگ ما پنج هزار میلیارد تومان می شود. این نشان می دهد درآمد این صندوق و سودی که از سرمایة خوابانده اش اخذ می کند – منهای سود شرکت های اقماریش – قطعاً صندوقی بزرگ و قوی است یکی از مواردی که همیشه نگران کننده بوده ، این است که تا فرد بازنشسته نشود چیزی از این صندوق عاید وی نمی شود ولی شگفتی اینجاست که این صندوق هر ساله پاداش هیئت امنای خود را آن هم رقم های بزرگ می پردازد.
بهتر نیست پاداش هیئت امنای آن را که عموماً از نقش آفرینان مدیریتی وزارتخانه هستند یا حذف شود یا به هنگام بازنشستگی آنها منتقل شود؟!
به نظر می رسد برای این صندوق و آینده ی آن باید چاره ای اندیشید، نمی دانیم چرا هر چه مربوط به آموزش و پرورش است به قهقرا می رود. واقعاً عجب دارد؟
به نظر می رسد حساب رسی درستی از این صندوق باید صورت بگیرد و به نظر ، در میان هیئت امنای آنها از میان فرهنگیان حداقل از هر استان یک نفر به عنوان ناظران آن مشخص شود و هیئت امنای گزارش سالیانه خود را به سیاقی درست به تک تک اعضا برسانند.
آنچه در سایت این صندوق در جریان است خود ابهام است تا رفع ابهام ؟ متولی صندوق ذخیره فرهنگیان کیانند؟ معلمین ؟ یا مدیران وزارتی؟ اگر معلمان هستند پس چرا از آن هیچ نمی دانند؟
و اگر دیگران هستند پس چرا به نام معلم ؟!
کرمانشاه دیلی
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
نظرات بینندگان
یعنی جنابان بیاییند برای من معلم توضیح ودن که چیکار میکن خاک و چوک چه غلطا
حقوق ما که اینقدر افزایش پیدا نکرده حداقل پولی که از ما جهت سرمایه گذاری کم شده با این تورم وحشتناک باید حداقل 20 برابر می شد
ولی مثل اینکه از حقوقمان کم میکنند تا برای کارکنان صندوق حقوق بدهند
بهتر نیست پاداش هیئت امنای آن را که عموماً از نقش آفرینان مدیریتی وزارتخانه هستند یا حذف شود یا به هنگام بازنشستگی آنها منتقل شود؟!من یکی که مدت 20 سال است که عضو صندوق هستم وماهانه 24400تومان از حقوقم برای صندوق کسر می شود کاملا با جناب دکترحسینی موافقم .
معادل دستمزد یک کارگر ساختمانی ساده در روز و شایدم کمتر.!
واژه معلم در ایران معادل است با : فقر . بی پولی . استرس . خفقان. مستاجر.شرمندگی. ترس و دلهره . افسردگی و پیری زود رس..
هر کس موافقه لایک کنه..