بعد از مسایل و مشکلاتی که در مورد اختلاس در بانک سرمایه پیش آمد ؛ بحث های زیادی در بین فرهنگیان مطرح شد که نسبت ما با صندوق ذخیره فرهنگیان چیست، آیا سپرده های ما در این اختلاس ها به یغما رفته است؟
پرسش هایی از این دست توجه عموم معلمان را به صندوق ذخیره فرهنگیان جلب کرد، و این قشر تلاش کردند که از ماهیت صندوق بیشتر سر در بیاورند. برای مدت ها پرسش جدی همهی فرهنگیان این شد که آیا ما در این صندوق سپرده گذار هستیم؟ سهامدار هستیم؟ مالکیت داریم؟ شریک هستیم؟ یا....؟!
قبل از تلاش برای یافتن پاسخ این نوع پرسش ها باید یک پرسش اساسی مطرح کرد که آیا اصولاً صندوق ذخیره فرهنگیان یک شرکت سهامی محسوب می شود؟
ماده 1 اساسنامه بیان می کند که:
«صندوق ذخیره فرهنگیان، موسسه دارای شخصیت حقوقی مستقل و استقلال مالی است که در قالب تبصره 63 قانون برنامه دوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، تاسیس شده و در چارچوب قانون تجارت و سایر قوانین جاری کشور و با رعایت مفاد این اساسنامه فعالیت میکند. طبق تبصره 63 قانون برنامه دوم توسعه اقتصادی، وزارت آموزش و پرورش موظف است نسبت به تأسیس صندوق ذخیره فرهنگیان اقدام کند، فرهنگیان نیز میتوانند ماهانه حداکثر تا مبلغ پنج درصد (5%) حقوق و مزایای خود را به حساب صندوق واریز کنند. دولت نیز موظف است همه ساله معادل مبلغ فوق را که به همین منظور در بودجه سالانه منظور میشود، به صندوق مزبور واریز کند. سهمالشرکه فرهنگیان در هنگام بازنشستگی و ازکارافتادگی یا بازخریدی به آنان و در صورت فوت به وارث آنان مسترد میشود.»
بنابراین با این تعریف در اساسنامه صندوق ذخیره فرهنگیان، مشخص است که این مجموعه، شرکت سهامی نیست. و معلم در این موسسه (نه شرکت) سهامدار نمی باشد. زیرا در تعریف سهامدار آمده است که، سهامدار شخصی است که می تواند سهام شرکتی که در بورس اوراق بهادار قرار دارد را خرید و فروش کند و در صورت افزایش یا کاهش ارزش سهام آن شرکت، ارزش سهام فرد سهامدار هم افزایش یا کاهش پیدا کند. گرچه در سنوات اخیر انتخاباتی برای ورود سه نفر از معلمان به هیأت امناء صندوق ذخیره فرهنگیان صورت گرفت و این سه نفر هم به عضویت هیات درآمدند ولی این اقدامات بیشتر جنبه نمایشی داشته و تغییری در ماهیت حقوقی و نحوه اثرگذاری معلمان بر صندوق ایجاد نکرده و نمیکند.
اما در مورد صندوق ذخیره فرهنگیان، وضعیت این چنین نیست. به طوریکه با افزایش ارزش سهام تمامی حدود چهل شرکت زیرمجموعه این هلدینگ در سنوات اخیر، ارزش سرمایه تک تک اعضای عضو صندوق افزایش محسوسی پیدا نکرده است. به عبارت دیگر یعنی معلمان نه در سود و نه در زیان و سایر نوسانات این صندوق مداخله داده نشدهاند.
باید ما معلمان این واقعیت تلخ را بپذیریم که با وجود کسر حق عضویت در سنوات خدمتی از گذشته های دور تا کنون، در موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان و شرکتهای وابسته به آن، در هیچ جایی سهامی به نام معلمان ثبت نشده است. این در حالی است که اگر در طی سالیان گذشته، این کسورات را شخصا تبدیل به سهام در بورس می کردیم، هم اکنون چند صد برابر آنچه در صندوق به عنوان سپرده به نام مان هست، دارایی می داشتیم.
با نگاهی به ترکیب سهامداران شرکتهای وابسته به موسسه صندوق ذخیره، ملاحظه میشود که اساساً قشر یا گروهی به نام معلم که سهامدار عمده این صندوق باشند در ترکیب سهامداران وجود ندارد.
به عنوان مثال در بانک سرمایه که یکی از شرکتهای وابسته به چندین شرکت تحت پوشش موسسه صندوق ذخیره است، نامی از فرهنگیان به میان نیامده است. بنابراین این ادعا که سهام این بانک یا دیگر شرکتهای وابسته موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان، متعلق به معلمان است و با پول معلمان خریداری شده است ادعایی قابل توجه برای متولیان صندوق ذخیره فرهنگیان نیست.
رابطه بین معلمان و "موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان" صرفا سپردهگذار بودن است و معلمان تنها در موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان عضو سپردهگذار هستند و هیچ مالکیت، شراکت، سهامداری، اعمال نظر و به طور کلی حاکمیتی نسبت به آن را ندارند.
به عبارت دیگر معلمان نه تنها در بانک سرمایه، حتی در موسسه ذخیره فرهنگیان نیز هیچ حق مالکیتی ندارند، بلکه تنها یک مشتری محسوب میشوند که بهصورت سپردهگذار (نه سهامدار و نه شریک) در آن عضو هستند و درصورتی که بخواهند از این صندوق خارج شوند، سود ناچیزی طبق نظر و محاسبه متولیان صندوق به آنها تعلق میگیرد.
گرچه در سنوات اخیر انتخاباتی برای ورود سه نفر از معلمان به هیأت امناء صندوق ذخیره فرهنگیان صورت گرفت و این سه نفر هم به عضویت هیات درآمدند ولی این اقدامات بیشتر جنبه نمایشی داشته و تغییری در ماهیت حقوقی و نحوه اثرگذاری معلمان بر صندوق ایجاد نکرده و نمیکند.
باید تبدیل شدن صندوق ذخیره فرهنگیان به یک شرکت سهامی به صورت یک مطالبه ملی فرهنگیان درآید، به طوریکه سهامداران اصلی یا حتی تنها سهامداران آن معلمان و فرهنگیان باشند. راه تحقق این مطالبه هم پیگیری های حقوقی و مدنی فرهنگیان خواهد بود.
نظرات بینندگان