نهاد آموزش و پرورش در جهان معاصر (و البته پیشترها هم) ویترین توسعه و عیار استحکام نظامات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است.
آموزش و پرورش هر قدر به لحاظ زیرساخت، ساختار اداری، محتوا، نیروی انسانی و برنامهریزیها غنی باشد بالتبع خروجی قابل قبول و آبرومندی خواهد داشت و نتیجهاش تعلیم و تربیت نسلهایی است که خودشان هم معلمان نسلهای بعدی خواهند بود.
متاسفانه در سالهای اخیر، نگاه حاکمیت به قشر عظیم دانشآموز نه بهعنوان هدفِ نهاد آموزش، بلکه به عنوان ابزار پیادهسازی برخی اهداف سیاسی و ایدئولوژیک شده و بسیاری از آنان را تبدیل به عین آسیب (اعم از آسیبزا و آسیبدیده) کرده است.
سقوط وحشتناک میانگین نمرات درسی و ناهنجاریهای اخلاقی در این نسل حاصل سیاستهای غلطی است که بر دانشآموز و خانوادهی او دیکته شدهاند.
از تاثیر منفی همهگیریِ کرونا و تبعات آن از جمله ورود ابزار آموزش مجازی به رابطهی طبیعی بین اولیا و مربیان و دانشآموزان، غافل نیستیم.
فضای مجازی با همهی کمکی که به حل مشکل تعطیلی آموزش حضوری کرد، فصلی متفاوت و طوفانی را در زندگی دانشآموزان آغاز کرد که بهنظر نمیرسد به این زودیها اجازهی بازگشت به فصول عادی را بدهد.
آسیبهای مجازی بهویژه رواج فیلترینگ و فیلترشکنها، کودکان و نوجوانان را معتادِ دنیایی کرده است که والدین و معلمان به این زودیها امکان نجات آنها از این ورطه را نخواهند داشت. مشکل پیشتر گفته در همین نقطه، وحشتناکتر میشود. هدایت دانشآموزان (نسل نوجوان و جوان) به سمت آموزش و تربیت ایدئولوژیکِ افراطی، تسهیلگر فرورفتن هرچهبیشتر آنان در منجلاب فضای مجازی میشود.
نسلی در سنین جست و جوگری، هیجان و غرور و لجبازیهای طبیعی در برابر نظام تعلیم و تربیت قرار دارد که نگاهی به حال و روز ایشان نشاندهندهی عدم توفیق این نظام در باروری فکری و مهارتهای اجتماعیِ زیستیِ آنهاست.
شعارِ « در یک دست قرآن و در دست دیگر سلاح » از زبان وزرای دولت سیزدهم و حتی چهاردهم، هر چقدر هم موجه باشد، پاسخگوی غلبه بر عصیان و گریزپا بودن نوجوان و جوانی نیست که از اصولی همانند حجاب و احترام به عقاید بزرگترها عبور کرده است.
پیدایش نسلی که حتی از سالهای قبل از دیپلم، به کشورهایی غیر از ایران فکر میکند و غالبِ وقت و فکرش را روشها و شانسهای مهاجرت از ایران اشغال کرده است، کارنامهی خوبی برای وزارت آموزش و پرورش نیست.
منکر وطندوستی و پایبندی به اصول اولیه اخلاقی در بین این نسل نیستم اما بهنظر میرسد نظام آموزش (و نه فقط آموزش و پرورش) بخش عمدهی اعتماد مخاطبان خود را باخته است و برای بازگرداندن آن هم زمان و تلاش و هزینههای گزافی باید بپردازد که در نهایت هم بهپای همهی مردم ایران فاکتور خواهند شد.
توجه خاص رئیسجمهور محترم به این بخش، اندک امیدی در میان اولیا و شاید دانشآموزان در بازسازی و بازیابی آن اعتماد ایجاد میکند به شرطی که بحرانها و بحرانسازیهای پیدرپی خارجی و داخلی، اوضاع را از آنچه هست خرابتر، پیچیدهتر و دشوارتر نکند .
***
پرچم کردستان عراق در استادیوم شهید مهدی باکری آذربایجان :
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.