کلیپ زیر را ( 1 ) چندین بار تماشا نمودم. نمی دانم متعلق به کدام کشور است؛ ولی آنچه مشاهده می شود، یک کودک در مواجهه با کودک معلول ویلچری، به شکل کاملا پخته عمل می کند. کنجکاوی نمی کند؛ کناره گیری هم که نمی کند؛ ترحم و دلسوزی بی جا هم نمی کند؛ بلکه به شکل همدلانه عمل می کند.
نل نودینگز صاحب نظر برنامه درسی می گوید: زمانی توجه و علاقه ما نسبت به فرزندمان گسترش می یابد که احساس همدلی و یگانگی با بچه های دیگر داشته باشیم.
نودینگز محیط کلاس و فعالیت مهم آن را غم خواری کردن می داند.
حال باید پرسید:
1- چه میزان از این رفتار کودک را باید به حساب آموزش های مدرسه ای گذاشت؟
2- جایگاه فعلی آموزش همدلی و غم خواری در برنامه درسی ملی مدارس ما چگونه است؟
ناگفته پیداست که جای برنامه درسی آموزش همدلی و غم خواری، در برنامه های درسی مدارس ما، واقعا خالی است. در ادبیات رشته برنامه درسی، موضوع عدم توجه کافی به آموزش نحوه رفتار مناسب و زیبنده با معلولان، جزو مصداق های برنامه درسی پوچ ( null curriculum ) محسوب می شود؛ در واقع آنچه باید در محتوای برنامه درسی باشد، ولی بنا به دلایلی نیست و از آن غفلت شده است.
دوباره این سوال مطرح م شود؛
چرا ذهن دانش آموزان را با پیمانه های حاوی محفوظات و محتواهای سنگین و کمتر کاربردی در زندگی پر کنیم؟
علی رغم هشدارهای اصحاب تعلیم و تربیت، دیده می شود که باز هم منابع مدارس، صرف برنامه درسی زائد (scarp curriculum) می شود. یعنی مفاهیمی را نباید تدریس کرد ولی عملا تدریس می شود. برنامه درسی زائد یا دورریختنی روی دیگر برنامه درسی پوچ محسوب می شود.
به راستی، برنامه درسی فعلی مدارس ما تا چه میزان توانسته است به ایجاد شناخت، تغییر نگرش و کسب مهارت های همدلی شهروندان در مواجه با افراد معلول منجر شود؟
از طرف دیگر، معلولان به عنوان بزرگترین اقلیت در جهان، همواره برای زندگی در جامعه، با مسائل و موانع عدیده ای مواجه هستند. چالش های آنان نه به خاطر شرایط جسمی آنان بلکه بیشتر به موجب محدودیت هایی است که ساختار اجتماعی جامعه برای آنان به وجود می آورد.
امروزه کشورهایی هستند که علاوه بر دسترس پذیر نمودن فضاهای فیزیکی برای افراد معلول سعی کرده اند که شیوه تعامل و رفتار با افراد معلول را در قالب برنامه های درسی به دانش آموزان آموزش دهند. برای نمونه، در مدارس کشور ژاپن، هر دانش آموز باید حداقل یک بار تجربه نشستن در ویلچر را داشته باشد تا بتواند شرایط یک فرد معلول را تا حدودی درک و لمس کند؛ این هم ذات پنداری، موجب شکل گیری رفتار مناسب افراد با معلولان می شود.
به نظر می رسد چشم پوشی از گنجاندن آموزش همدلی در برنامه درسی موجب می شود افراد جامعه با رفتار نامناسب و ترحم بی جا موجب آزردگی خاطر افراد معلول را فراهم سازند و حتی مانع مشارکت آنان در فعالیت های جامعه می شوند.
در پژوهشی که شخصا به عنوان مصاحبه گر بودم ؛ مشارکت کنندگان معلول اظهار نمودند که رفتارهای خام و توام با کمک بی مورد و احساسی برخی شهروندان سوهان روح آنان است. واضح است که تکرار این اعمال موجب انزوای هر چه بیشتر معلولان می شود.
وقت آن است که به مندرجات بیانیه ها و اعلامیه های جهانی و اسناد بالادستی داخلی مرتبط با حقوق معلولان در بستر تعلیم و تربیت جامه عمل پوشانده شود.
باید به دور از شعار، در برنامه درسی تجدید نظر شود.
می باید که حقوق قانونی، شرعی و عرفی معلولان تحقق پیدا کند. برای رسیدن به این مهم لازم است شیوه رفتار صحیح با افراد معلول از کف کلاس شروع شود. فرهنگ سازی در این باره به عهده برنامه درسی است.
باید صدای معلولان در برنامه درسی شنیده شود.
پیشنهاد می شود در گام اول ؛ محتوا، مفاهیم و مضامین مرتبط با رفتار و حقوق معلولان به ویژه برای دانش آموزان دوره ابتدایی، به برنامه درسی افزوده شود.
( 1 )
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.