آلودگی هوا نشان می دهد :
ما صاحب « تفکر توسعه نیافته » هستیم نه « توسعه یافته » !
تفکر توسعه نیافته تا مسئله ای به آستانه بحران نرسد به آن واکنش نمی دهد و همیشه مسائل خود را با گران ترین قیمت حل می کند، مثل رسیدگی به دندان ها فقط در زمان پوسیدگی و درد طاقت فرسا !
در جهان امروز کشورهای دنیا با کمک شاخص های مختلف دسته بندی و درجه بندی می شوند . یکی از این موارد توسعه یافتگی و یا عقب ماندگی است.
در این متد، شاخص ها بارها باز تعریف شده اند . ا بتدا شاخص تعداد کارخانه و درآمد ناخالص و... بود اما در مدرن ترین مدل ها، شاخص اصلی بهبود کیفیت زندگی عموم مردم است و اما کیفیت در این عبارت سه موضوع را شامل می شود:
1- کیفیت سلامتی مردم یک جامعه و طول عمر آنها
2- کیفیت نظام آموزشی و میزان شکوفا سازی استعدادها و توانمندی فردی ، اجتماعی و اشتغالی
3- میزان سلامت و موثر عمل کردن سازمانها و نهادهای جامعه به گونه ای که افراد جامعه بتوانند در جامعه خود احساس عزت، امنیت و توانمندی و شکوفایی نمایند.
بنابراین مهم ترین خصیصه ای که اینجا به چشم می خورد اهمیت انسان در این نوع نگرش است و این شاخص ها، مدل های برنامه ریزی و هدف گذاری را تعیین می کنند و به همین علت تکلیف تمام نهادهای تصمیم گیر و آینده ساز مشخص است چون محور ارزیابی، دیگر فقط گزارش های متنوع عددی نیست، بلکه حال و روز مردم است.
بنابراین سازمان های تجاری و صنعتی در این مسیر پیش می روند و گاهی از منابع معنوی و گاهی از منابع صنعتی و گاهی از منابع آموزشی برای تحقق اهداف بهره می گیرند. پس این جامعه می داند کجا می خواهد برود.
بنابراین پژوهش و تحقیق مهمترین ابزار خواهد بود تا بتواند زودتر از تحقق آسیب ها، روش مدیریت و کنترل آن را کشف و با حداقل هزینه جهت پیشگیری آن اقدام کنند.
از سوی دیگر ، نظام آموزشی توسعه یافته مدام در حال شکوفایی و توانمند سازی نسل جدید به جهت تحقق آینده ای با شاخص های فوق الذکر است.
و اما در جامعه توسعه نیافته:
1- موضوعاتی در کانون توجه قرار می گیرند که به بحران تبدیل شوند (دندان ها تا قبل از درد غیر قابل تحمل به دندان پزشک نشان داده نمی شوند، زندگی ها تنها با احتمال فروپاشی با مشاور در تماس قرار نمی گیرند و ...)
2- جامعه از بحرانی وارد بحران دیگر می شود و کمتر می تواند به رویاها و آرزوهای خود فکر کند.
3- جامعه به علت ترس از گرفتار نشدن به بحران بعدی مدام در حال شتاب واسترس به سر می برد.
4- افراد جامعه مدام احساس عقب ماندگی دارند و مرتب دچار « هیجان جبران » هستند چون فکر می کنند هر لحظه احتمال دارد مقابل اتفاقات احتمالی تمام دستاوردهای خود را یا از دست بدهند و یا دستاوردهایشان ارزش خود را از دست بدهد ؛ به همین دلیل فرزندانشان را دچار بیش فعالی آموزشی می کنند و می خواهند فرزندشان از هر انگشتش هزار هنر بریزد تا هر هنری اگر به فردای او کمک نکرد هنر دیگر به مدد او بیاید!
۵- درکی از لذت های معنایی ندارند و در به در به دنبال لذت های سریع و با طول عمر کوتاه هستند چون به آینده امیدی ندارند. بنابراین شاید به انواع اعتیادها روی آورند ویا به تباهی اخلاقی کشیده شوند.
پی نوشت:
حسی در درونم می گوید : سهیل دیگه ننویس! چون در جامعه توسعه نیافته افراد حوصله کمی برای عمیق خواندن و دقیق شدن در موضوعی دارند ؛ چون مدام دنبال روش های سریع و جادوگرانه و خرافی برای حل مسائل می گردند و اگر شما تا اینجای مطلب را خوانده اید می توانید امیدوار باشید که خیلی هم صاحب سبک تفکر توسعه نیافته نیستید.
اما چاره چیست؟
1- اول باید اعتراف کنیم که ما دچار تفکر توسعه یافته نیستیم و ذهن مان در روند رشد تاریخی جهان جا مانده است.
2- به فرایند تفکر خود هشیار شویم تا بفهمیم اکثر اضطراب ها و انتخاب ها ریشه در عقده و ترس دارند و یا از عمق وجود ما ریشه گرفته اند؟
3- آرام آرام ماسک های کاذب خود را کنار بگذاریم تا خود واقعی مان را به محیط نشان دهیم ،چون این تنها راهی است که شاید جهان هم شکل حقیقی و کم اضطراب تر خود را به ما نشان دهد .
4- برای آینده بهتر فرزندان مان بیشتر از آموزش روی پرورش و شکوفایی آنها از طریق فراهم کردن ارتباط اجتماعی بیشتر و مراوده فراوان تر با بخشهای مختلف جامعه و سفرهای گسترده تر بهره بگیرید و از تمام روش های استعداد شناسی نه برای رقابت، بلکه برای کشف مسیر بهتر و مناسب و اختصاصی وی بهره ببرید.
5- مطالعه متون عمیق و پیگیری آموزش هایی که می تواند درک موثرتری از زندگی ، روابط و اصول اداره بهتر زندگی به ما بدهد.
6- تنها به بهتر شدن زندگی خودمان فکر نکنیم و بخشی از وقت و درآمد خود را برای بهبود اطرافیان و جامعه اختصاص دهیم تا بفهمیم اگر هوای شهر آلوده باشد شما در خانه خود بمانید آسیبی نمی بینید بیشتر یک طنز است تا یک حقیقت علمی و معنوی.
در ضمن، تفکر توسعه یافته متن را بدون ذکر منبع منتشر نمی کند.
( کانال تلگرامی بنیاد فرهنگ زندگی )
نظرات بینندگان
تفکر توسعه یافته متن را بدون ذکر منبع منتشر نمی کند.
عده ای بدون ذکر منبع یا منابع نوشتن را سواد عالی یا پز برتر
می دانند. در حالی که تماما نشانه بیسوادی و به نوعی دزدی ادبی است.
آداب نوشتن را به نیکی یاد بگیریم و حریم آن را پاس بداریم. شاید ما هم توسعه یافتگی را معنا بخشیم.
به تراوشات فکری، ذهنی و تخصصی نویسندگان و متفکران، احترام بگذاریم و حتی برای یک جمله از آنان، به ذکر منبع بپردازیم.
و با این کار اجازه دهیم خوانندگان بیشتری با این منابع آشنا شوند و افراد بیشتری از آن در نوشته های خود استفاده کنند. و این یعنی توسعه یافتگی تفکر و اندیشه و حرمت به حریم ها.
دچار شدن بیشتر به گرفتار شدن و مبتلا شدن به مشکلی است
اما تفکر توسعه یافته یک مشکل و گرفتاری نیست که دچار آن شد بلکه یک ویژگی مثبت است