صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

« اگر ما نیز قبل از کرونا سیستم آموزشی منتظمی برای خود اختیار کرده بودیم و با روش های جدید آموزشی آشنا شده بودیم، برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر درِ مدارس خود را گِل نمی زدیم. ما مدارس خود را تعطیل کردیم چون ماجرای آموزش خاص ما در بحران کرونایی، رنگ باخته بود ! »

تدریس " تاریخ گذشته " و آموزش و پرورش " خاص " ما ؟!

مینو امامی/ دبیر بازنشسته

نگاهی بر روش های تدریس سنتی و مدارس خاص در آموزش و پرورش ایران

روش تدریس سنتی ما
روش تدریس سنتی با گچ و بیشتر تخته سبز که تخته سیاه می نامیدیم و با بیان یک طرفه معلم و سی چهل جفت گوش دانش آموزی که گاه شنونده ای با میل و رغبت بودند و گاه با بیزاری، خشم و جبر، شناخته می شد. معلم، عادتی واحد و خاص برای ورود به کلاس درس و ادامه آن داشت، عده ای ابتدا شاید برای فوت وقت یا به لحاظ وسواس عمل، خود به حضور و غیاب دانش آموزان می پرداخت و برخی از مبصر، اسامی غائبین را جویا می شد و تعدادی نیز دفتر حضور و غیاب ناظم مدرسه را مشاهده و امضا می کرد و برخی بی خیال حاضرین و غائبین کلاس بودند. بعد یا درس گذشته را پرسش می کردند و یا ضرورتی بر آن نمی دیدند و مستقیم سراغ درس جدید می رفتند. بی اعتنا به سیر یادگیری دانش آموزان که صورت گرفته است یا خیر! دیدن تکالیف درس جلسه گذشته نیز بخشی از زنگ کلاس را به خود اختصاص می داد و برای این کار در دوره ابتدایی زمان بیشتری نسبت به مابقی دوره ها هدر می رفت.

البته نوع کتاب هم در این میان بر فوت وقت اثر داشت. درس ریاضی بیشتر از مابقی که همیشه مسایلی برای حل شدن داشت. گروهی از دانش آموزان زحمت انجام آن را در منزل کشیده و مرتب و صحیح می نوشتند و تعدادی از روی دست نوشته های همکلاسان خود با چرب زبانی کپی بر می داشتند. کو وقت که معلم با پرسش خود متوجه شود این نوشته ها اصل است یا فتوکپی. یعنی از اول داستان بهره مندی از زحمات دیگران با کپی کردن در این جامعه رسم بوده است. بعد قدری هیس و کوبیدن بر روی میز آلومینیومی سرد و یک پایه شکسته و سپس اگر حس آن بود برخاستن و تدریس درس جدید، و گرنه همان نشسته، سخنرانیِ متن درسِ جدید آغاز می شد. باز برخی از روی کتاب رو خوانی می کردند و عده ای که درس را خوب فهمیده و یا اَزبر کرده بودند از حفظ تدریس می کردند. برخی از گوش ها که نگران سرنوشت و آینده خود بودند تیز و مشتاق و تعدادی در انتظار شیطنت و صحبت با دست راستی و چپی و گاه دانش آموز جلویی و عقبی. محدودیتی برای مانور آنان وجود نداشت. حرفه ای ها از این گفت و گوی پنهانی - آشکار لذت می بردند و تازه کارها با اعتراض و گاه کلمات توهین آمیز معلم، پنچر می شدند. تمام درد آنان عدم تحمل سکوت سنگین کلاس با قدرت معلم بود و چون خود، درس گوش نمی دادند ترجیح می دادند که دیگران نیز گوش ندهند.

در این میان خودِ معلم و برخی از دانش آموزان، مدام ساعت خود را نگاه می کردند که صدای دلنواز زنگ تفریح کی زده خواهد شد؟ به جز تفریح از هر چیز دیگری خبر بود. خرید از بوفه یا خوردن لقمه ای که مادر مهربانش آماده کرده بود و صدالبته گاه صف توأم با سروصدا، در جلوی سه چهار سرویس دستشویی برای 300 دانش آموز! با شیر آب هایی که همیشه چکّه می کرد و برای دختران به خصوص زنگ آخر، دستشویی محلی دنج برای آرایش کردن جهت جلوه گری مابین مسیر مدرسه و منزل بود. عده ای رُژ لب مادر را شکانده و در کیسه فریزر آورده تا رنگی تازه به خود دهند و از رنگ پریدگی حاصل از خستگی کلاس درس رهایی یابند. عده ای واکس را به ابری آلوده و در کیسه نایلونی نهاده و آن را در کلاس درس و در جلوی چشم معلم و در دقایق پایانی زنگ آخر به کفش های خود می مالند. لابد پسران نیز شانه به دست فرق سر خود را راست چپ می کنند که در تلاطم توأمان دو جنس مابین مدرسه و خانه، از دلربایی دختران بی نصیب نمانند. البته نباید نقش پلیس را برای کنترل جریان امن رفت و آمد در جلوی مسیر مدارس دخترانه فراموش کرد. که نگاه خود آنان گاه مزاحم اصلی شمرده می شد. در این میان نجابت و پاکی تعدادی را نباید نادیده گرفت، آنان خود ایمن و خود کنترل بودند.
یک روتینِ ساکنِ جامد. که اگر از دوران بلوغ، قصه تعلیم و تربیت کودکان ما این چنین آغاز شده باشد تا پایان آموزش، دغدغه آموزش در مدارس همین مسایل بوده است. با کمی تفاوت و آغشته به شاهکارها و خلاقیت های جداگانه برای هر دو جنس.

نگاهی بر روش های تدریس سنتی و مدارس خاص در آموزش و پرورش ایران

و همان گوش تیزان توسط سرویس مدرسه، سرویس شخصی و یا توسط پدر و مادر خود، به صورت اورژانسی سریع در اوج ترافیک حاصل از ساعت پایانی مدارس محلات شهرمان، به منزل رسانده می شدند تا بعد خوردن ناهار به انجام تکالیف و خواندن دروس برنامه درسی فردا مشغول شوند. اگر زمان تحصیل ما این کارها به اختیار و اراده خودمان انجام می شد، امروز با تحمیل استرس و نگرانی والدین خصوصا مادران انجام می شودکه مبادا دقایقی را از مسابقه شاگرد اول شدن یا قبولی از کنکور عقب بمانند. داشتم دانش آموزی در مدرسه نمونه دولتی که مادرش تمنّا می کرد تا دختر او را در کلاس نصیحت کنم که به موقع استحمام نماید. حسابِ اهمیت استراتژیک برد و باخت تلقین شده را داشته باشید. همان دانش آموزانی که برای بیست و پنج صدم نمره که بیشتر مدعی بودند معلم کسر کرده است، اشک می ریختند و استرس مرضی تحمل می کردند و والدین خود را چون خوره به جان معلم، نتیجه نداد به جان مدیر و معاون مدرسه می انداختند.

او در مدرسه ای خاص که بر اساس نمره معدل بالای 19 ثبت نام کرده بود، تحصیل می کرد. هر چند که خود او با داشتن توانایی ذاتی و یا استعداد اَزبر کردن و با دوپینگ و تزریق زورکی محتوای کتب درسی با معدل 19/99 به اندازه کافی خاص بود. مدارسی همچون تیزهوشان، نمونه دولتی، مدارس غیرانتفاعی یا غیردولتی، شاهد، ایثارگران و غیره که هنگام ثبت نام دانش آموزانی را ترجیح می دادند که والدینی پولدار دارند و معدلی بالای 19. مدارس شاهد و ایثارگران، از فرزندان مقامات و مدیران شهری نیز علاوه بر فرزندان شهدا و جانبازان، جذب دانش آموز داشت.

کادر مدرسه و دانش آموزان مدارس خاص که خاص بودن خود را بیشتر از واقعیت های شهر خود قبول داشتند. شاید هرگز گذرشان به محلات حاشیه نشین و فقیر نشین شهر خودشان نیفتاده بود تا که فقر را با دمپایی دختر و پسر بچه ها بر روی برف زمستانی ببینند و یا عینک شماره ته استکانی او را در دوره ابتدایی با حیرت تماشا کنند که چگونه ممکن است؟ کودکان فقیری که در اوج زمستان مجبورند از خانه های متداخل تو در توی کوچک نهاده شده بر دل کوه ها که با بیست سی پله سنگی فاصله از زمین مدرسه قرار دارند و هر پله بالاتر از قدم های کوچک او می باشد بالا و پایین بروند تا خود را به کلاس درس برسانند که شاید روزنه ای برای رهایی از تمامی فلاکت های زندگی والدین خود بیابند.

حال می رسیم به نتایج قبولی بعد کنکور همان مدارس خاص. مدیران کل آموزش و پرورش استانها افتخار درصد قبولی آنها را و صد البته رتبه های تک رقمی رشته های خاص تر را به نام خود و اگر خیلی سخاوتمند بودند به نام معلمان همان مدارس خاص استان، ثبت تاریخی می کردند و نمودار و آمارهای تبلیغاتی ارائه می دادند. که گاه با این تبلیغات پلی به عالم سیاست می زدند و جناب مدیر کل که طی 12 سال تحصیل این نخبه! غایب اصلی بود اکنون در سایه موفقیت دانش آموزانِ خاصِ مدارسِ خاص، استاندار، فرماندار، نماینده مجلس و .... می شد.

در بین تمامی غفلت های اصولی از پیشرفت های حاصل در متد و روش تدریس که در جهان در حال تحقق بود، ما در پی انجام دائمی روشی خاص، مدافع بودیم و حامی. همان فاصله ای که آنها را بیش از یک قرن از ما در هر حیطه ای جلو انداخت و آنها شدند کشورهای پیشرفته و ما با واژگانی که در برابر واقعیت هیچ اهمیتی نداشت در انتخاب ترکیب مناسب، دچار اختلاف شدیم که بالاخره جهان سوم هستیم ؟ در حال توسعه یا عقب مانده؟

آنان با انتخاب آموزش نوین و برتر، پیشتاز و تولید کننده علم و تکنولوژی شده بودند و در دیپلماسی حرف اول و آخر را می زدند و ما با روش سنتی آموزش خود، مصرف کنندگانی مطیع و چشم بسته برای بازارهای تولید آنان و بازیگرانی کوچک در میدان سیاست بین المللی گردیده بودیم.

نگاهی بر روش های تدریس سنتی و مدارس خاص در آموزش و پرورش ایران

ملاحظه می کنید نظام آموزشی طبقاتی و چندگانه ما دقیقا بر حول یک اصل یعنی " خاص بودن " در هر سازوکاری در بطن آموزش و پرورش می چرخیده است. کلی تلاش برای ایجاد رویه ای که فقط محور " خاص بودن " را بدون داشتن صلاحیت ها تعقیب می نمود. مدرسه خاص، دانش آموز خاص، روش تدریس خاص، معلم خاص و...... تا حدی که تمامی میل سیاست گذاران همین آموزش سنتی تک محور، به سوی خصوصی شدن کامل می رفت، چون همین خواص برای تأمین اهداف آنان کافی بود و سرمایه گذاری بر روی دانش آموزان فقیر وقت هدر دادن محسوب می شد.

یادش به خیر قبل از انقلاب، روستازادگان فرصت رشد داشتند و با همت عالی تا درجات مناصب ارشد دولتی، پیش می آمدند. اما امروز فقط با خصوصی سازی آموزش و نقض اصل سی ام قانون اساسی می توان مانع آموزش و پیشتازی آنان شد.

بعدها با فشارهای یونسکو و رتبه های اسفبار بین المللی در آموزش دروسی چون ریاضیات و نظایر آن ، روش آموزش هوشمند را نیز با تبحری ویژه به صورت مشت نمونه خروار است در برخی نقاط خاص! به جریان انداختند که کرونا در نظرم به عنوان نعمتی ضمنی، بر تمامی این قصه پر غصه قلم باطل کشید و همگی در یک واماندگی بدون اراده ، منفعل رها شدیم.

اگر ما نیز قبل از کرونا سیستم آموزشی منتظمی برای خود اختیار کرده بودیم و با روش های جدید آموزشی آشنا شده بودیم، برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر درِ مدارس خود را گِل نمی زدیم.

ما مدارس خود را تعطیل کردیم چون ماجرای آموزش خاص ما در بحران کرونایی، رنگ باخته بود. وقتی روش آموزش جامعه ای پویا و بالنده و به روز نباشد، طبیعی است که دانش مدیریت بحران، آشنایی عمومی با نحوه برخورد با بیمارهای مُسری و راهکارهای مناسب جهت پیشگیری آن، تشخیص اولویت ها و امثالهم وجود نخواهد داشت و با تعطیلی مدارس، می توان از تمام مسئولیت ها رها شد.

نگاهی بر روش های تدریس سنتی و مدارس خاص در آموزش و پرورش ایران

برخی نام گذاری ها از نبود اصلیت آن در جامعه خبر می دهد ؛ شبکه آموزشی شاد نیز گویای غم های بسیار ما در نظام آموزشی ورشکسته مان بود. بنگاه داری در آموزش سنتی ما خاصیت خود را از دست داد، آموزشگاه های کنکور از هدف اصلی خود یعنی کسب منفعت بیشتر محروم ماندند، درآمد هزار میلیاردی وزارت آموزش و پرورش از برقراری کنکور از دست رفت، مؤسسه های خصوصی تدریس ، تدریس خصوصی معلمان، اراده وزارتخانه بر خصوصی سازی کامل آموزش و پرورش و  غیره همگی تعطیل شد.

برای توقف این همه کارکرد نامناسب و بسیاری از موارد دیگر، که صدا و قلم انتقاد از ممانعت اجرایی هر یک عاجز مانده بود، کرونا نعمت بزرگی محسوب نمی شود؟

معرفی سه روش تدریس جدید
باید گفت که هر سه روش زیر، سال ها در مدارس کشورهای گوناگون و توسط بسیاری از معلمان، تجربه شده است. علت جدید عنوان کردن این سه روش تدریس، بازنگری در هر یک از آنها به صورت علمی است. نتایج هر یک از این روش ها به صورت تجربی پیگیری شده و اثرات آن در جریان یادگیری بسیار مؤثر یافته شده است. هدف اصلی رها شدن از شیوه سنتی سخنرانی معلم و معلم محوری در کلاس درس است. از یک سو مشارکت دانش آموزان، موجب یادگیری بهتر و عمیق تر مفاهیم درسی می شود و از سوی دیگر معلم را به هدف اصلی خود یعنی یاد دادن سوق می دهد.
در کشورهایی که پیشرو آموزش نوین هستند امر تعلیم و تربیت و تدریس بر محور تعامل و همکاری مابین معلم و دانش‌آموز متمرکز شده است. یک معلم باید قادر باشد چیزهای جدیدی یاد بدهد. برای این منظور باید شیوه آموزش جذابی داشته باشد و برای تحقق چنین مسئولیتی باید برنامه‌ ریزی درسی تدوین گردد. شاید کاربرد دائمی این روش ها طی یک سال تحصیلی، با توجه به محتوای برخی کتب درسی و رشته ها، غیرممکن به نظر آید حداقل می توان با ایجاد هماهنگی با مدیر مدرسه، گه گاهی بر اساس این سه روش به کلاس و تدریس خود حس و حالی جدید بخشید. هدف ایجاد روحیه مشارکت دانش آموزان در امر تدریس و با نشاط ساختن کلاس درس است.

روش تدریس اول : آموزش فاصله‌ دار
یادگیری فاصله دار در واقع یک نوع روش تدریس برای تعبیه اطلاعات در حافظه ما از طریق تکرار است. یادگیری فاصله دار نتیجه تحقیقات علوم شناختی است. یکی از خصیصه های این نوع از یادگیری پوشش سریع و فوری محتوا در حداقل زمان ممکن می باشد. هر یک از جلسات یادگیری فاصله دار، دارای سه برونداد است و سه زمان استراحت ده دقیقه ای نیز دارد که در این زمان های استراحت، فراگیران می توانند به بازی ها یا فعالیت های ساده ای نظیر بسکتبال یا بازی های رایانه ای بپردازند و یا به موسیقی گوش دهند. ( البته مدیریت مدت زمان استراحت و نوع سرگرمی، برعهده معلم و یا با انتخاب خود دانش آموزان است و فقط به طور فرض هر دو بیان شده است. ) اگر دانش آموز خود را ناسازگار می یابیم، این ناسازگاری برخاسته از روش تدریس سنتی نادرست ما هست. برخی از معلمان هر دائم در تلاش هستند تا دانش آموزان را مطیع اصول اخلاقی و انضباطی خود یا مدرسه بسازند.

یادگیری فاصله دار شامل سه مرحله زیر است:
1) درون داد اول . استراحت اول
2 ) درون داد دوم . استراحت دوم
3 ) درون داد نهایی
اولین مرحله به صورت بیان یک متن شفاهی می باشد که معلم یا مربی معمولا با استفاده از پاورپوینت حجم زیادی از اطلاعات را ارائه می دهد. دومین برونداد بر روی یادآوری تمرکز دارد. آخرین برون داد نیز بر فهم و ادراک فراگیران تمرکز می کند. (1)

یادگیری فاصله‌ دار، دانش‌آموزان را تشویق می‌کند تا بین فعالیت‌ های خود بتوانند به‌ سرعت تغییر وضعیت بدهند و از کاری به کار دیگر مشغول شوند. برای مثال 15 دقیقه آموزش درس سیستم عصبی همراه با پاورپوینت و سپس 10 دقیقه بسکتبال بازی کنند. این روش می‌تواند نمره‌ دانش‌آموزان را بهبود ببخشد. این روش کمک می‌کند تا افراد زمان بیشتری را برای استراحت داشته باشند. اگر بخش‌های فشرده‌ برنامه‌ درسی را به قسمت‌های کوچک‌تری تقسیم کنیم دیگر لازم نیست نگران حجم زیاد آن باشیم.

روش تدریس دوم : چهارشنبه‌های جذاب (انعطاف‌پذیر)
انتخاب روز خاصی از یک هفته برای تدریس چنین روشی، برعهده معلم می باشد. همیشه یادگیری از طریق روش های معمول برای تمام دانش آموزان مؤثر نیست. توانایی های هر دانش‌ آموز با دانش‌ آموز دیگر فرق می‌کند و بر اساس تفاوت های فردی، هر کدام نقاط ضعف و قوت خود را دارند. معنی و مفهوم چهارشنبه جذاب این است که می‌ شود یک جلسه‌ عمیق و مفهومی در مورد ریاضیات یا موضوعات دیگر در طول کل یک روز به‌ راحتی داشت.
در چهارشنبه‌های جذاب، معلم تلاش می‌کند تا اگر دروسی از یک کتاب درسی، برای دانش آموزانی سخت و یا بسیار مشکل بوده است را در کلاس بخوانند و یاد بگیرند. این باعث می‌شود تا کار دانش‌آموزان بسیار آسان شده و در زمانی که در مدرسه هستند به‌ راحتی بتوانند روی موضوعی تمرکز کنند و مشکل شان را برطرف کنند.
این بدین معنی است که دانش‌آموز، زمانی که در منزل روی موضوعی سخت کار می‌کند و با آن موضوع مبارزه می‌کند تا به یادگیری دست یابد، شکست نخورده و موفق شود. معلمان متوجه شده‌اند که این کار خیلی ساده است و علاوه بر این که می‌توانند برنامه‌ درسی هفتگی دانش آموزان را رعایت کنند قادرند به‌ راحتی با کمی تدریس موردی و یا خصوصی دروس را مرور کنند.
داشتن دروس ریاضی و یا زبان انگلیسی در برنامه هفتگی یک کلاس، می‌ تواند به دانش‌آموزان کمک کند تا از میان مسائل در یک‌ زمان کوتاه عبور کنند و بر آن‌ها پیروز شوند. این روش در میزان یادگیری دانش آموزان و مدیریت زمان توسط معلمان برای تدریس، بسیار مؤثر است.

البته قبل از اجرای هر دو روش ذکر شده می باید در آماده‌ سازی کلاس برای وضعیت جدید، معلمان و دانش آموزان با هم همکاری کنند، که خود این امر بر اشتیاق یادگیری دانش آموزان می افزاید.

نگاهی بر روش های تدریس سنتی و مدارس خاص در آموزش و پرورش ایران

روش تدریس سوم : تعامل با دنیای واقعی
در این روش تدریس که آن را تعامل می‌نامند، دانش‌آموزان می‌خواهند با دنیای واقعی آشنایی داشته باشند و هر آنچه را که در حوزه‌های مختلف زندگی‌ شان اتفاق افتاده است را تجزیه‌ و تحلیل کنند. نه‌ تنها نوعی کارآموزی است بلکه مقرون‌ به‌ صرفه نیز هست و در شغل و حوزه‌های مختلف جامعه نیز مفید است.
دانش‌آموزان به بازدید کسب‌ و کارهای محل زندگی خود می‌ روند تا ببینند که دانشی را که یاد می‌گیرند چگونه در دنیای واقعی بکار می‌رود.
چند روزی برای این تمرین کنار گذاشته‌ شده و تمام دانش‌آموزان لباس‌های مورد نیاز مشاغل را می‌پوشند. این ایده برای این است که دانش‌آموزان را درگیر مفاهیم درسی کنند تا بتوانند آموخته های خود را به دنیای واقعی متصل سازند.

تدریس باید زنده و فعال باشد
هدف از روش های تدریس جدید، بهبود کیفیت آموزش‌ و همچنین شرکت دانش‌آموزان در فرآیند آموزشی است. نوآوری در هر حیطه ای به معنای پیشرفت و توسعه است. کلاس درس را نمی توان با یک روش ثابت اداره کرد. ویژگی های سنی دانش آموزان از ایستایی و منفعل بودن بیزار است که باعث کُند شدن جریان یادگیری می شود و حتی در بیشتر مواقع اصلا یادگیری صورت نمی گیرد. کلاس درس ما بیشتر بطئی، آرام و خواب آور است تا هیجان و ذوق برانگیز.

مشارکت و هیجان دانش آموز در جریان تدریس، باعث می شود تا میل به یادگیری در وجود او با افزایش آدرنالین برانگیخته شده و او را برای فعالیت بیشتر راغب نماید. قبل از تدریس باید اشتیاق یادگیری در او تحریک شود. جذابیت کلاس و روش تدریس باید بتواند او را از تمامی افکار مثبت و منفی خارج از مدرسه، دور نگه دارد. لحظات بعدی تدریس برای دانش آموز باید قابل پیش بینی نباشد و او با قرار گرفتن در موقعیت های جدید، مجبور به تمرکز بیشتر حواس خود باشد. و گرنه رؤیاها، روح او را از کلاس به سیر و سفر خیالی خواهد بود و جسم جامد او، ارزش تلاش ما را نخواهد داشت. با مهربانی نیز می توان کلاس درس را منظم نگه داشت، نیازی به پیچاندن ابروان برای ترساندن بیشتر آنها نیست. معلم هر اندازه خشک و با صلابت باشد، به همان اندازه از تحقق امر یادگیری دانش آموزان خود دور خواهد ماند.  آنان با انتخاب آموزش نوین و برتر، پیشتاز و تولید کننده علم و تکنولوژی شده بودند و در دیپلماسی حرف اول و آخر را می زدند و ما با روش سنتی آموزش خود، مصرف کنندگانی مطیع و چشم بسته برای بازارهای تولید آنان و بازیگرانی کوچک در میدان سیاست بین المللی گردیده بودیم.

روش اول و دوم هم اکنون در آموزش مجازی نیز قابل اجراست. در طول خدمت خود از روش دوم برای یادگیری دانش آموزانی که از سیر طبیعی کلاس عقب می ماندند بسیار استفاده کرده ام. البته همه دانش آموزان با هم در این روش فعالیت می کردند و گرنه با جداسازی دانش آموز زرنگ و ضعیف، آنان حس خوشایندی نخواهند داشت. این روش باعث افزایش اعتماد به نفس دانش آموزان ضعیف می گردد و آنان نیز باور می کنند که قادرند یاد بگیرند. حسی که در جریان آموزش سنتی، آن را تجربه نمی کردند و برچسب تنبل را با خود طی 12 سال تحصیلی یدک می کشیدند.

فقط کافی است خود ما حوصله کافی جهت تجربه روش های آموزشی دیگر و جدید را داشته باشیم و با پیش داوری در مورد وضعیت درسی و یا اخلاقی دانش آموزان، از اجرای آنها واهمه نداشته باشیم.

روش تدریس معلم اگر در همراهی دانش آموزان و با نظارت دلسوزانه او در کل ساعت درسی باشد، هر دانش آموز سرکشی را سر عقل می آورد. اگر دانش آموز خود را ناسازگار می یابیم، این ناسازگاری برخاسته از روش تدریس سنتی نادرست ما هست. برخی از معلمان هر دائم در تلاش هستند تا دانش آموزان را مطیع اصول اخلاقی و انضباطی خود یا مدرسه بسازند.

باید قبول داشت که معلم و دانش آموز هر دو موجود زنده هستند و برای روان سازی امر آموزش به سرزندگی هر دو نیازمندیم. هر تغییر جزئی در روش تدریس، می تواند به بهره وری بیشتر ما منجر شود. ما معلمان باید از هر روشی که بوی سنت و کهنگی می دهد خود را رها سازیم و طرحی نو دراندازیم. حتما شما نیز راهکارهایی برای بهبود روش تدریس خود دارید، چگونه می توان تدریس زنده و پویایی داشت؟

1) یادگیری فاصله دار. منتشر شده در چهارمین کنفرانس بین المللی علوم انسانی و آموزش و پرورش در سال 1397. مرجع دانش.
2) سایت روش تدریس. محمد حافظی نژاد کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نگاهی بر روش های تدریس سنتی و مدارس خاص در آموزش و پرورش ایران

شنبه, 04 ارديبهشت 1400 14:23 خوانده شده: 2260 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +1 0 --
غیر معلم 1400/02/05 - 12:12
روشهای تدریس و روشهای تفهیم، تابع سن و سال معلم و داشتن مقاله و دکتری و ... نیست و هنوز محتاج نبوغ است.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور