بعضی از معایب نظام برنامهریزی درسی (آموزشی) متمرکز عبارت است از :
۱- چون برنامهها و مواد آموزشی بهطور یکسان برای تمام مناطق کشور تهیه و تنظیم میشود نیازها ، شرایط و امکانات محلّی نادیده گرفته میشوند.
۲- چون تصمیمگیری غالباً توسط کسانی انجام میگیرد که عملاً از محیط کلاس و مدرسه به دورند و با نیازها و شرایط و امکانات موجود در کلاس و مدرسه و منطقه آشنائی ندارند بیشتر تصمیمهایشان با نیازها ، شرایط و امکانات موجود مطابقت نمیکند.
۳- درصورت وجود هرگونه نقص یا نقایصی در برنامهریزی آموزشی یا محتوای کتب و یا ماهیت مواد آموزشی ضرر و زیان شامل تمام مدارس کشور میگردد.
۴- مجریان برنامههای آموزشی بهخصوص معلمان و مدیران در کلاس قادر نیستند که برنامه آموزشی محتوای کتابهای درسی یا لوازم و تسهیلات آموزشی را در راه پاسخ گوئی به نیازها ، شرایط و امکانات محلی تغییر بدهند.
۵- چون امکان تبادلنظر و ارائه نظرات اصلاحی و راهحلها و پیشنهادها جهت رفع مشکلات و کمبودها و نقایص برنامهها و مواد آموزشی از سطوح پائینتر به سطوح بالاتر وجود ندارد ، برنامههای آموزشی از لحاظ کمی و کیفی تغئیر چندانی نمیکنند.
۶- چون از نظر مالی و اداری مدارس در هر منطقه کشور تابع مقامات در مرکز هستند میزان آزادی عمل در برآوردن نیازهای محلی و حل و فصل مسائل مالی و اداری برای مجریان برنامههای آموزشی در محل بسیار کم است و در نتیجه میبایست بهطی مراحل اداری و کسب اجازه و ابلاغ دستور از مرکز تن دردهند.
۷- برنامه آموزشی ، محتوای کتب درسی و ماهیت مواد و وسایل آموزشی معمولاً قبل از تصویب نهائی و ابلاغ به تمام مدارس کشور در یک مدرسهٔ آزمایشگاهی اجرا ، بررسی و آزمایش نمیشوند.
۸- عدم توجه به ویژگی های مناطق مختلف کشور
۹- تناسب نداشتن برنامه ها با واقعیت ها
۱۰- عدم انعطاف پذیری در اجرای برنامه ها
۱۱- کاهش خلاقیت درمعلمان و دانش آموزان
۱۲- کاهش انگیزه در معلمان
مزایای عدم تمرکز :
۱- عدم تمرکز برای مدیران سطح پایین تر امکان کسب تجربه در زمینه ی تصمیم گیری را فراهم می کند .
۲- در سازمان غیر متمرکز مدیران عالی با تصمیم های خود بار سنگینی بر دوش کسی نمی گذارند و به جای تاکید بر تصمیم ها، بر نتایجی که بر کل سازمان اثر دارد ، تاکید می ورزند .
۳- سازمان های غیر متمرکز به سرعت می توانند به تغییرات محیطی پاسخ گویند، زیرا مدیران محلی با شرایطی که اختیار تصمیم گیری در آن شرایط را دارند، آشنا می باشند و به جای آن که منتظر بمانند تا تصمیم ها از زنجیره ی فرماندهی به آنان ابلاغ شود در زمان مناسب تصمیم های ضروری اتخاذ می کنند
۴- توجه به ویژگی های مناطق مختلف کشور
۵- توجه به تفاوت های فرهنگی واجتماعی و جغرافیایی وآموزشی مناطق مختلف
۶- فراهم بودن فرصت مشارکت در تصمیم گیری ها برای مدیران ومعلمان و دانش آموزان
۷- افزایش انگیزه معلمان و دانش آموزان به دلیل دادن فرصت مشارکت به آنها در تصمیم گیری ها
۸- تهیه شدن برنامه ها بر اساس واقعیت و آنچه در محیط موجود است
۹- مبتنی بودن برنامه ها بر اساس تغییرات محیطی
معایب عدم تمرکز:
۱- به علت تنوع امکانات انسانی و مادی در مناطق مختلف به ویژه امکانات علمی، فنی و اقتصادی، برخورداری همگان از امکانات آموزشی به صورت یکسان ممکن نخواهد بود، و مناطقی که از امکانات مالی و انسانی بهتری برخوردارند، بهره وری بیش تری خواهند داشت و سرانجام، آموزشی طبقاتی پدید خواهد آمد و فرصت های آموزشی متفاوت اند.
۲- بر اثر دخالت مستقیم مردم با نظارت آنان در آموزش و پرورش منطقه، احتمال حضور و نفوذ گروه های متعدد محلی که شاید بعضا نیز ناصالح باشند، زیاد بوده و این دخالت آنان موجب می شود که دستگاه آموزش و پرورش خود وسیله ای برای تحقق اهداف آنان شود.
۳- تکیه و تاکید زیاد بر توجه به نیازمندی های محلی، خود ممکن است هدف های ملی و مقاصد کلی جامعه و کشور را تحت الشعاع اساسی قرار داده، تفرق در برنامه های درسی و فعالیت های آموزشی را پدید آورد.
۴- در شیوه ی غیر مرکزی به علت عدم تشابه برنامه و تفرق در بهره وری از عناصر لازم فرهنگی ممکن است وحدت ملی و فرهنگی مورد تهدید قرار گیرد.
۵- پوشش تعداد کمتری از فراگیران
۶- افزایش هزینه ها
۷- امکان کمبود متخصصان برای برنامه ریزی ویژه مناطق
۸- محدود بودن دانسته های فراگیران به مناطق خود
نتیجه گیری
تمركز و عدم تمركزپديده اي كاملاً واقعي است كه درتمام نظام ها به صورت آشكار و پنهان خودنمايي و تأثيرگذاري دارد . نتايج تحقيقات و پيوستار تمركز و عدم تمركز نشان مي دهدكه هيچ سازماني صرفاً در حالت تمركز و عدم تمركز قرار ندارد . براي به كارگيري رويكرد كاهش تمركزبايد وضعيت برنامه ريزي درسي درحوزه طراحي، الگوهاي برنامه ريزي، عناصر و مؤلفه هاي برنامه، مهندسي برنامه، عناصر نظري برنامه ريزي درسي تبيين وروشن شود . تحلیل ادبیات پژوهشی موضوع این نکته را روشن می کند که، بودن در یکی از دو قطب متمرکز و غیر متمرکز یا حتی قرار گرفتن بر روی طیفی از تمرکز و عدم تمرکز هرچه است، چیزی جز یک امر مدیریتی نمی تواند باشد. براساس نوع مدیریت سیاسی ، اجتماعی و جهت گیری های ایدئولوژیک و درسطحی مقدورات مادی و مالی نظام های حکومتی و آموزشی است که آن ها را به سوی گرایش به تمرکز گرایی و تمرکز زدایی از آموزش و پرورش و نهایتاً برنامه ریزی درسی می کشاند. در حال حاضر براي بسياري از كشورها رفتن به سمت عدم تمركز يك مد است و آن كشورها فكر مي كنند كه تمركززدايي كاري است مدرن كه بايد انجام شود . اما بايد توجه كرد كه عدم تمركز، يك اكسير جادويي نيست و مشكلات و مسايل خاص خود را به همراه خواهد داشت.
حتی در صورت تمرکززدایی از برنامۀ درسی، باید جایی را برای تمرکز باقی گذاشت تا حکومت مرکزی مطمئن شود که کودکان، در تمام مناطق کشور، از حداقل های لازم برخوردارند و برای تعیین این حداقل ها، باید حکومت مرکزی استانداردهای آموزشی را وضع، و همه را ملزم به اجرای آن کند.
برای کاهش تمرکز باید به طور هم زمان از تمام زیرمجموعه های یک مجموعه، از جمله بخش مالی، مدیریتی، و برنامه ای، کار را شروع کرد، و بدترین حالت ممکن زمانی است که تمرکززدایی فقط در یک بخش رخ دهد كه این امر کیفیت کار مدارس و کیفیت یادگیری را بدتر از قبل خواهد نمود.
پيشنهاد :
پس بايد با دقت زياد ، مطالعه همه جانبه با بهره گيري از نظريات کارشناسان مختلف باهمکاري همه انديشمندان، علما ،اساتيد دانشگاه ،صاحب نظران امر تعليم و تربيت ،صاحبان صنايع ، معادن، کشاورزي ، کليه بخش هاي خدمات ، مسئولين حفاظت محيط زيست و ... " سازمان هاي مردم نهاد "آنها به اين مهم پرداخت .
با ديالوگي فراگير در سراسر ايران بين نخبگان و "نهاد هاي مدني فعال در حوزه آموزش و پرورش " آنها و با ايجاد يک عزم ملي تعين کنيم که در کجاي اين طيف ، با چه ابزاري ، با چه مکانيسمي قرار بگيريم .
منابع
1- آقازاده، محرم. بررسي وضعيت برنامه ريزي درسي غيرمتمركز در كشورهاي اروپايي و آمريكا. همايش تمركز و عدم تمركز در فرايند برنامه ريزي درسي. دانشگاه شهید باهنر کرمان. 1384.
2- اكرمي ،سيدكاظم؛ حسيني،سيدمحمدحسن.مقايسه نقش معلمان در نظام هاي برنامه ريزي درسي متمركز و غيرمتمركز. همايش تمركز و عدم تمركز در فرايند برنامه ريزي درسي. دانشگاه شهید باهنر کرمان. 1384.
3- بیانی شرف ، احمدی. اشاعه برنامه درسی مرکز منابع دفتر برنامه ریزی و تأ لیف کتب درسی.تهران. 1381.
4- پارسا، عبداله. بررسي نگرش و تمايلات رفتاري معلمان نسبت به پيشبرد برنامه هاي درسي جديد ( عدم تمركز - مشاركت گسترده – حمايت يكپارچه ).همايش تمركز و عدم تمركز در فرايند برنامه ريزي درسي. دانشگاه شهید باهنر کرمان. 1384.
5- رضایی،منیره، مجموعه مقالات همایش ملی مهندسی اصلاحات در آموزش و پرورش ، دانشگاه تهران.تهران. 1381.
6- محمدی مهر،علي.برنامه ریزی درسی نظرگاه ها رویکردها و چشم اندازها،نشر دانشگاهی،تهران. 1381.
7- گودرزي، محمدعلي ؛امين خندقي، مقصود. تمركز زدايي در نظام برنامه ريزي درسي: راه حلي جهان شمول يا وابسته به موقعيت؟.همايش تمركز و عدم تمركز در فرايند برنامه ريزي درسي. دانشگاه شهید باهنر کرمان. 1384.
9- ايزدي ، صمد.تحليل گرايش به نظام هاي برنامه ريزي درسي متمركز و غيرمتمركز در برخي كشورها. همايش تمركز و عدم تمركز در فرايند برنامه ريزي درسي. دانشگاه شهید باهنر کرمان. 1384.
10- سلسبيلي،نادر؛شرفی،حسن؛حسيني،سید محمد حسین.گذار نظام برنامه ريزي درسي ايران به سمت عدم تمركز در طراحي و تدوين برنامه درسي با تأكيد بر برنامه ريزي درسي مبتني بر مدرسه.همايش تمركز و عدم تمركز در فرايند برنامه ريزي درسي. دانشگاه شهید باهنر کرمان. 1384.
11-فتحی واجارگاه،کورش؛ آقازاده،محرم.فرا تحلیل تمرکز و عدم تمرکز در آموزش و پرورش(با تأکید بر برنامه درسی).دانشگاه شهید بهشتی. تهران.1386.
12- قاسم پور، حسين.چالش هاي ناظربرطراحي و توليد برنامه درسي بارويكردكاهش تمركز. همايش تمركز و عدم تمركز در فرايند برنامه ريزي درسي. دانشگاه شهید باهنر کرمان. 1384.
13- سند و منشور اصلاح نظام آموزش و پرورش در ایران.1382، پیش نویس دوم.
14- يارمحمديان، محمدحسين. برنامه ريزي ناحيه اي گامي به سوي عدم تمركز در فرايند سياست گذاري آموزشي و درسي ايران،همايش تمركز و عدم تمركز در فرايند برنامه ريزي درسي. دانشگاه شهید باهنر کرمان. 1384.
جمع آوري و تدوين از شهسوارزاده
نظرات بینندگان