با توسعه و گسترش آموزش مدرن ، بیش از پیش بحث و تبادل نظر در مورد این مساله که آیا اصولا باید برای ارزیابی دانش آموزان به ایشان نمره داد یا خیر ، مطرح می شود. گروهی بر این باور هستند که دیگر زمان نمره دادن به دانش آموزان به پایان رسیده و باید به فکر نوآوری در شیوه های ارزیابی بود. این گروه بر این باورند که فرآیند نمره دادن به دانش آموزان سبب ناامیدی ایشان در صورت کسب نمرات پایین خواهد شد. گروهی نیز بر این باورند که خیر ، همچنان باید برای ارزیابی دانش آموزان از شیوه های سنتی بهره بود چرا که دانش آموزان تنها زمانی که بدانند باید امتحان بدهند و نمره کسب کنند به درس خواندن خواهند پرداخت.
اخیرا وزارت آموزش و پرورش فرانسه پس از ماه ها بحث و جدل و در نهایت برگزاری نشستی ملی با حضور متخصصان حوزه ی آموزش ، تصمیم گرفت تا همچنان از نظام نمره دهی بهره ببرد ، اما دست مدارس را در تغییر شیوه های ارزیابی باز گذاشت و به آن ها اختیار عمل بیشتری نسبت به گذشته اعطا کرد. حال باید منتظر ماند و دید در نهایت آیا نظام نمره دهی به شیوه ی سنتی سر جای خود باقی خواهد ماند و یا اینکه نظامی نوین به تدریج جایگزین آن خواهد شد؟
در این مقاله دو معلم مقطع راهنمایی با ذکر دلایل خودشان از موضع خود دال بر نمره دادن یا ندادن به دانش آموزان دفاع می کنند.
طرفدار سفت و سخت نمره دادن . . .
صورتی زاویه دار ، سایه ای بلند ، ریش پروفسوری کم پشت و موهایی نسبتا نا مرتب . . . فرانسوآ کلر (François Clair ) معلم یکی از مدارس راهنمایی منطقه ی نوزده ( 19 éme arrondissement ) پاریس است. نزدیک به بیست سال است که او در مدرسه ی راهنمایی ژورژ روئو ( Georges Rouault ) به حرفه ی تدریس اشتغال دارد. این معلم با تجربه که مسئول آموزش الکترونیک در سندیکای اصلی معلمان فرانسه ( SNES ) نیز هست ، از اولین روز تدریسش تا به الان ، به شیوه ی سنتی به دانش آموزانش نمره می دهد : « من این کار را به خاطر خود دانش آموزانم انجام می دهم. »
این معلم با تجربه همچنین دارای مدرک DEA ( Diplome d’études approfondies) فرانسه نیز هست. ( این دوره ی آموزشی برای اولین بار در سال 1964 در دانشگاه های فرانسه شکل گرفت. این دوره یک ساله بوده و حداقل شرط برای گذراندن آن داشتن مدرک کارشناسی ارشد آموزش بوده است. به نوعی می توان این دوره را دوره ای میانی بین مدرک کارشناسی ارشد و دکترای رشته ی آموزش در نظر گرفت. شایان ذکر است که این مدرک در سال 2005 دستخوش تغییراتی شد.) خیلی مواقع پیش می آید که وی به دانش آموزان نمرات پایینی نیز بدهد چرا که : « برخی از دانش آموزان هنوز معنای کار و تلاش را فرا نگرفته اند.»
کلر اعتقاد دارد که تنها به نیازهای دانش آموزانش پاسخ می دهد : « در سال 1980 من در مدرسه ی سنه مارن ( Seine-et-marne) تدریس می کردم. ما تصمیم گرفتیم برای مدتی به صورت آزمایشی فرآیند نمره دادن به دانش آموزان خود را متوقف کنیم. پس از دو سال اما همه چیز به هم ریخت ، والدین از شیوه ی ارزیابی ما چیزی سر در نمی آوردند و خود دانش آموزان هم تمایل داشتند که ما به همان شیوه ی سنتی قدیمی از آن ها امتحان بگیریم و به ایشان نمره بدهیم. مشخص شدن بالاترین و پایین ترین نمره در کلاس و متوسط نمره ی دانش آموزان ، به ایشان این امکان را می داد تا بدانند از نظر درسی چه جایگاهی در کلاس دارند.»
فرانسوآ کلر تلاش بسیاری می کند تا دانش آموزان پیشرفت کنند و زمان بسیاری را به تصحیح اوراق ایشان اختصاص می دهد و به بهترین نحوی که از دستش بر می آید به کارهای آن ها نمره می دهد ، او تنها خود برگه را در نظر نمی گیرد بلکه میزان پیشرفت دانش آموزانش را هم مد نظر دارد. وی روی برگه ی دانش آموزانش یادداشت هایی می گذارد که برای کمک به ایشان بسیار مفید است. « دانش آموزان و به خصوص والدین ایشان توجه بسیار بیشتری به نمرات امتحانات آخر سال نشان می دهند. این مساله از نظر من درست نیست.»
اما آیا اعتقاد این معلم به نمره دادن به همه ی فعالیت های دانش آموزان سبب تحمیل اضطراب و فشار از طرف والدین به خصوص با فرا رسیدن زمان امتحانات آخر سال نمی شود؟ آیا کلر از پدیده ی انقلاب شکست خوردگان ( La révolte des vaincus ) که فرانسوآ دوبه ( François Dubet ) ی جامعه شناس از آن صحبت به میان آورده است هراسی ندارد؟ وی در پاسخ به این پرسش ها می گوید : « جامعه ی ما به طور دائمی در حال ارزیابیست ، حتی نهادهای بین المللی اقتصادی وضعیت اقتصادی کشورها را ارزیابی می کنند، پس چه علتی دارد که دانش آموزان را ارزیابی نکنیم و به ایشان نمره ندهیم؟ مدرسه باید خود را با واقعیت زندگی سازگار سازد. با حبس کردن دانش آموزان در یک اتاق تو خالی نمی توان وی را از ویروس هایی که در فضای خارجی وجود دارد محافظت کرد بلکه باید ایشان را با سختی های زندگی در جامعه آشنا ساخت. مدرسه هم باید مثل جامعه نمره بدهد و دسته بندی کند. این مساله که دانش آموزان تمایل داشته باشند خودشان را با هم مقایسه کنند کاملا طبیعیست. دانش آموزان برای رویارویی با زندگی واقعی در عین حال نیاز به بازی و منازعه بین خودشان دارند.»
کلر با صراحت می گوید : « همیاری دانش آموزان از نظر روانی وظیفه ی من نیست ، از از اصطلاح آموزش دهنده ( éducateur ) خیلی بدم می آید ، وظیفه ی من انتقال مطالب به بهترین وجه ممکن به دانش آموزانم است. » تاثیرات منفی ای که نمره دادن ممکن است بر دانش آموز داشته باشد و این که ممکن است توجه وی را بیش از آنکه معطوف به پیشرفت هایی که در طول سال تحصیلی دارد متوجه جایگاهش در بین سایر دانش آموزان کند در نظر او چندان اهمیت ندارد. فرانسوآ کلر در عوض اعتقادی به نمره دادن به دیکته و رسم الخط دانش آموزان ندارد چرا که به گفته ی خود باید به شخصیت دانش آموزان احترام گذاشت ، برای تصیح دیکته ی دانش آموزان ، او تنها به نوشتن توصیه هایی روی برگه ی ایشان اکتفا می کند ، هرچند که اعتقاد دارد این مساله سبب تشویق دانش آموزان به بیشتر و بهتر کار کردن روی دیکته نمی شود.
کلر اعتقاد دارد که لازم است تحقیقات بسیار بیشتری حول محور نمره دادن یا ندادن به دانش آموزان انجام گیرد : « من دیگر تحمل این مساله را ندارم که عده ای عنوان می کنند باید تغییرات گسترده ای در نظام آموزشی صورت بگیرد بدون آن که عمیقا در مورد تاثیر این تغییرات مطالعه و تحقیق کرده باشند. حذف کردن کامل نمرات چه تغییری در وضعیت تحصیلی دانش آموزان ایجاد خواهد کرد؟ بر آینده ی ایشان چه تاثیراتی خواهد داشت؟ من تنها انتظار دارم که بتوانند من را در این مورد با ارائه ی دلایل علمی قانع کنند.» تا آن زمان کلر برای ارزیابی دانش آموزانش به طور سنتی از 1 تا 20 به آن ها نمره می دهد چرا که از 19 سال پیش تا کنون این کار را کرده و حالا :« تغییر دادن این روش کار بسیار سختی است.»
- آمار موفقیت دانش آموزان کلاس وی در امتحانات نهایی سال 2014 معادل 70 درصد بوده است.
پیشتازان حذف نمره . . .
ژولی دوتوآ ( Julie Dutois ) نزدیک به سه سال است که در مدرسه ی راهنمایی ژرارد فیلیپ ( Gérard Philipe ) در نیور ( Niort ) است. این مدرسه 543 دانش آموز دارد که یک سوم از آن ها فرزندان خانواده های محروم هستند. مسئولان این مدرسه ، از سال 2011 ، به تدریج سیستم نمره دهی را حذف کرده اند. خانم دوتوآ می گوید : « ما از سیستمی تحت عنوان نقطه های سبز و قرمز استفاده می کنیم ، به این ترتیب که دو نقطه ی سبز معادل خیلی خوب است ، یک نقطه ی سبز معادل خوب ، یک نقطه ی قرمز معادل متوسط و در نهایت دو نقطه ی قرمز معادل ضعیف . آیا این شیوه ی نمره دهی در اصل شکل دیگری از همان A , B , C , D معروف است ؟ به هیچ عنوان :« ما کار هر دانش آموز را تجزیه کرده و تمامی قسمت های آن را به طور جداگانه بررسی می کنیم و برای رسیدن به این سیستم کاری از کتاب جامعه مهارت های فردی بهره برده ایم. ما مهارت های دانش آموزان را به هشت دسته تقسیم کرده ایم : خواندن ، نوشتن ، گوش دادن ، صحبت کردن ، دانش ، رفتار و آداب ، به کار بردن و در نهایت تحلیل کردن.»
این زن جوان اهل اوورنی ( Auvergne ) برای مدت هشت سال در یکی از مدارس حومه ی پاریس تدریس می کرد که بچه هایی معلول را ثبت نام می کرد و احساس می کند که دانش آموزان مدرسه ی جدیدش هم به همان اندازه به توجه و رسیدگی نیاز دارند: « با سیستم جدیدی که ما راه اندازی کرده ایم ، دانش آموز به خوبی درک می کند که در چه زمینه ای توانایی دارد و در چه زمینه ای باید بیشتر تمرین کند. این مساله سبب تقویت احساس مسئولیت پذیری در وی می شود. » این مساله از طرفی سبب می شود دانش آموزان نتوانند خودشان را با یکدیگر مقایسه کنند. آن ها می توانند در سایر زمینه ها با هم رقابت کنند ، مثل ورزش ، نیازی نیست در درس هم با هم رقابت داشته باشند. » به همین ترتیب معضل نمره ی بد نیز از میان برداشته می شود. « در سن نوجوانی ، دانش آموزی که نمره ی پایینی به دست می آورد ، خیلی سریع با خود می گوید : من هیچ چیزی بلد نیستم. » این مساله می تواند تاثیر بسیار بدی روی اعتماد به نفس وی داشته باشد. با شیوه ای که ما به کار گرفته ایم ، یک دانش آموز هر چه قدر هم که در حوزه ای ضعیف عمل کند ، می تواند به نقاط سبزی که در سایر حوزه ها به دست می آورد ، دل خوش کند و به سمت و سوی ناامیدی کشیده نشود.»
نظامی که برای سنجش توانایی های دانش آموزان مان در پیش گرفته شده ، سبب شکل گیری تغییرات فراوانی شده است. در وهله ی اول لازم بود تا به والدین توضیح داده شود چرا که ایشان با این شیوه ی ارزیابی به هیچ عنوان آشنا نبودند. پس از آن نیز لازم بود تا به معلمان آموزش های لازم در این زمینه داده شود. آن ها دیگر به شیوه ی سابق تدریس نمی کنند : « با شیوه ی جدید ، من مجبورم هر بار که می خواهم تکلیفی به دانش آموزانم بدهم ، به خوبی اهدافم را مشخص کنم. »
« چند روز پیش برای تدریس مبحث جدید از کتاب دور دنیا در هشتاد روز ژول ورن استفاده کردم. در وهله ی اول از دانش آموزان خواستم تا به گروه های سه یا چهار نفره تقسیم شوند و پس از آن هر گروه خواستم تا بر مبنای کتاب ، یک رخداد اجتماعی را آماده کرده و آن را سر کلاس بازی کنند. در زمان اجرای هر گروه سایر دانش آموزان باید به دقت به اجرای اعضای گروه نگاه می کردند. در پایان تدریس مطالب ، هر دانش آموز باید می توانست نظر خود را به درستی و با به کار بردن بیانی شیوا و صریح بیان کرده و در برابر سایرین از آن دفاع کند.» حال در این میان به این مساله بسیار توجه داشته باشید که با بهره بردن از این شیوه ی تدریس به هیچ عنوان نیازی نیست معلم برای تمامی دانش آموزان کلاس ، از ضعیف ترین دانش آموز گرفته تا قویترین آن ها ، به شکلی یکسان مطالب را ادا کند. مساله ای که در شیوه ی تدریس سنتی همواره مشکل آفرین بوده و خواهد بود : « من از هر دانش آموزی با توجه به سطحی که دارد کار می خواهم. برای مثال از یکی می خواهم عبارتی که نکته ی گرامری آن در همان روز تدریس شده را به درستی به کار ببرد و از دانش آموز قوی تری که در کنار وی می نشیند می خواهم تا کار سنگین تری انجام بدهد. هر دانش آموز با توجه به سطح و توانایی خاص خود مسیر تحصیلی اش را طی می کند. البته متاسفانه مساله ای که در اینجا مطرح می شود این است که در پایان سال سوم راهنمایی ، از آنجایی که امتحانات به صورت سراسری برگزار می شود ، لازم است تا از روی اجبار به شیوه ی سنتی عمل کرده و به دانش آموزان نمره بدهیم.»
متاسفانه گروهی به دنبال آن هستند که به هر شیوه ی ممکن در سیستم ارزیابی مدرسه ی ژرارد فیلیپ دنبال اشکال بگردند : « مدرسه ی ما جاییست که دانش آموزان در آن احساس راحتی می کنند ، دائما این احساس را ندارند که دیگران ایشان را مورد قضاوت قرار می دهند ، به یکدیگر یاری می رسانند و در نهایت محیط آموزشی ای بسیار آرامی را تجربه می کنند.»
سرکا ، مرکز تحقیقات دانش و یادگیری( CERCA : Centre de recherches sur la cognition et l’apprentissage) که زیر نظر دانشگاه پوآتیه ( Poitiers ) فعالیت می کند ، روی شیوه ی آموزشی ای که از سه سال پیش تا به الان در مدرسه ی ژرارد فیلیپ به کار گرفته می شود تحقیق کرده است. مطابق نتایج یکی از تحقیقات این گروه : « زمانی که فشار نمره دادن از روی دوش دانش آموزان برداشته می شود ، مشکلات درسی دانش آموزان ضعیف تا 34 درصد کاهش پیدا می کند.»
- آمار موفقیت دانش آموزان مدرسه ی ژرارد فیلیپ در امتحانات نهایی سال 2014 معادل 90 درصد بوده است.
منابع :
مجله ی علوم انسانی فرانسه :
http://www.scienceshumaines.com/
هفته نامه ی نوول ابزرواتور :
http://tempsreel.nouvelobs.com/
وبسایت رسمی وزارت آموزش و پرورش فرانسه :
وبسایت رسمی مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه :
ایمیل نویسنده : این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اگر دانش اموزان امروز مثل قبل به معلم احترام نمیگذارند یک دلیلش ممنوع شدن تنبیه انضباطی و یک دلیلش هم نمره مفت و قبولی دادن است باید دانش اموز بی ادب و درسنخوان تجدید یا حتی مردود شود
شما معلما ما رو بدبخت کردید هی درس بخون بخون پاره شو بیا رتبه ی سه ی کنکور رفته ۱۸ سال درس خونده تو آینده کیف کنه از کتکور در اومد مرد اینم نتیجه ی ۱۸ سال درس خوندن بعد معلمه میگه نمره ی مفت ندید
معلم ناامید
1- افزایش بی سوادی در حدی که دانش آموز سوم دبیرستان ، اسمش را غلط می نویسید و توانایی خواندن یک جمله ساده را بدون غلط ندارد.
2- افزایش بی حد و حصر مدرک گرایی، تا جایی که همه می گویند ما برای کسب مدرک آمدیم نی برای درک مطلب آمدیم.
3- افزایش بی ادبی و بی تربیتی در سطح دانش آموزان به دلیل نگران نبودن از قبولی و رفتن به پایه بالاتر.
4- کاهش ارزش سواد و احترام برای معلم و استاد دانشگاه و هر کس که به نوعی در امر تعلیم و تربیت دخیل است.
5-بروز مشکلات یادگیری در خود دانش آموزان در پایه ها و مقاطع بالاتر و افت تحصیلی بیشتر و بیشتر ، به دلیل اینکه (خشت اول گر نهد معمار کج ...تا ثریا می رود دیوار کج)
6- عدم تقارن و تناسب در یک کلاس درس ؛چرا که بعضی دانش آموزان اصلا و ابداهیچ مطلبی از دروس و موضوعات جدید آموزشی را یاد نمی گیرند و انگار معلم برای دیوار و تخته سیاه و نیمکت ها دارد تعلیم می دهد.
7- عطش بیشتر برای مدرک گرایی و حذف بیشتر و بیشتر فهم گرایی و تخصص گرایی و شایسته سالاری.
8- سرخوردگی و ناامیدی دانش آموزان ساعی و تلاشگر به دلیل اینکه می بینند یک دانش آموز با کمترین تلاش و دغدغه و یادگیری به پایه های بالاتر می رود و عملا به نوعی سرکوب حس رقابت سالم و موفق در بین دانش آموزان و در نهایت بی انگیزگی و ن امیدی آنان و در بلند مدت از بین رفتن خلاقیت و رشد و نمو علمی و فرهنگی جامعه و...
9-بسیاری دلایل دیگر...
در سال 2 ملیارد تومان حق تحقیق دارد. که کارشناسان مربوطه اجازه نمی دهند حذف شود.
لیست پول بگیرها یش را از اول طرح اعلام کنید.تا مشکل حل شود.
و موضوع دیگر از معلم ها خواهش می کنم بین دانش اموزان تبعیض قائل نشوند من امروز شاهد این موضوع بوده ام
می خواهم از توافقنامه ای ننگین و احمقانه بنویسم که ما را مجبور می کند درصد قبولی بیشتری نسبت به سال گذشته داشته باشیم.بدون در نظر گرفتن دانش آموز و علاقه و انگیزه و بنیه علمی و عملی،ما مدیون شهداییم که ایران را به بیگانه نسپردند.پس چرا با نمره دادن های مفت در دانش آموزان توقع بیجا ایجاد می کنیم. البته روی سخنم با تعدادی از همکاران هست که به این ننگ تن داده اند.
متاسفم برای جامعه ای که اطلاعات عمومی دانش آموزانش روز به روز کاهش ... ولی ادعایش افزایش می یابد.
نیستیم چون سربازی نرفتیم !نمره هم که نمیدن
یا اگر میدن با تبعیض میدن یا اصلا درس درجواب میگم که اگر نمیخواهید نمره مفت ندید خوب درس بدید و دانش.مشکل حل میشه اضافه کنم انقدر دنبال اسب زین کرده نباشید چون آنها از کودکی یا خود یا خانواده سرمایه برای تحصیل خود را قوی کنید در جامعه که همه جور آدم هستن.نمره ۲۰ رو بشی ۱.۵ یا ۱۹.۲۵ بشی ۶یا توی کلاس خصوصی معلم به بهت پیشنهاد پولدبده و تو رد کنی بعد دعوا بشه نمره ۱۸ رو بده ۱۰ خدا وکیلی معلم جدید استخدام کنیدمعلم های جوان و با حوصله و با مهارت استخدام کنید .تبعیض توی ایران دیگه موج نمیزنه بلکه مرقصه