سنجشگرانهاندیشی عبارت است از اندیشیدنِ خودهدایتگر، خودانضباطبخش، خودنظارتگر، و خودتصحیحگر.
مبنای سنجشگرانهاندیشی این است که سنجههای سفت و سختِ تعالی [در اندیشیدن] را بپذیریم و آنها را هوشیارانه به کار ببریم.
سنجشگرانهاندیشی همچنین مستلزم دادوستد [فکری] کارآمد، تواناییهای حل مسئله، و تعهد به غلبه بر جامعهمحوری و خودمحوریایست که به طور طبیعی در ما وجود دارد.
هر کسی میاندیشد؛ این طبیعت ماست. اما بسیاری از اندیشیدنهای ما، اگر به حال خود رها شوند، سوگیرانه، تحریفشده، بخشینگرانه، و ناآگاهانهاند یا کاملاً با پیشداوری همراهاند. اندیشیدنِ بیکیفیت زیانآور است؛ هم زیان مالی به ما تحمیل میکند و هم بر کیفیت زندگیمان تأثیر منفی میگذارد. اما، برای رسیدن به تعالی فکری از راه سنجشگرانهاندیشی، باید دست به کوشش با برنامه و روشمند زد.
کسی که در سنجشگرانهاندیشی ورزیده شده باشد: پرسشها و مسئلههای حیاتی مطرح میکند و آنها را به صورت واضح و دقیق صورت بندی میکند؛ اطلاعات متناسب را گردآوری و ارزیابی میکند و از انگارههای انتزاعی برای تفسیر کارآمد آنها استفاده میکند؛ راهحلها و نتیجهگیریهایش را با معیارها و سنجههای متناسب میآزماید و، بدین شیوه، به راهحلها و نتیجههای مستدل میرسد؛ با ذهن گشوده، در چارچوبِ نظامهای فکریِ گوناگون میاندیشد و، در صورتِ نیاز، انگاشتهها، لازمهها، و پیامدهای عملیِ آنها را بازشناسی و ارزیابی میکند؛ برای یافتنِ راهحلِ مسئلههای پیچیده، به نحو کارآمد با دیگران دادوستدِ فکری میکند.
برگرفته از کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم»/ص.114
کانال سنجشگرانهاندیشی
نظرات بینندگان