در یکی از نوشته های قبلی خود با عنوان " حقوق معلمان در ایران و ساختار استانداردهای جهانی " در 30 شهریور 96 ، حقوق معلمان ایرانی را با برخی از کشورها مقایسه کرده بودم ، من نیز همانند خیلی از همکاران تصور می کردم به ما چقدر ظلم می شود ! اما امروز فقط با مطالعه اوضاع آموزشی کشور آمریکا ، متوجه شدم که دارندگی نظام آموزشی برازندگی معلمان است.
ما شجاعت در هم کوبیدن وضع موجود را به هیچ بهایی نداریم لذا محکوم به عقب ماندگی و توسعه نیافتگی هستیم. نکاتی ساده و عمیق در شیوه آموزشی کشور آمریکا نهفته است که دقیقا می تواند تمامی مشکلات آموزشی کشور ما را برای انواع طرح های ناکارآمد چون طرح شهاب ، یا تنوع مدارس برای تفکیک دانش آموزان از جمله نمونه دولتی و تیزهوشان ، حل و فصل نماید.
جرم مسئولان ما فرار آنها از سادگی است . مقاومت در شکستن سنت ناکارآمد دیروز برای امروز است. سایز لباس کهنۀ آموزش و پرورش برای معلم و دانش آموز امروز بسیار تنگ و کوچک گردیده است. گویی آنان با ماشین ریسندگی کار می کنند و ما با دوک دستی . گویی آنان با هواپیما جابه جا می شوند و ما با خر و الاغ . گویی آنان با کارد و چنگال و قاشق غذا می خورند و ما با دست هایمان و...... مثال ها کنایه ای است از فاصله آموزش و پرورش ما با جهان امروز.
امروزه واهمه مسئولان در شکستن لاک آموزش سنتی ، باعث گردیده است که معلم به دنبال ناکجاآباد برای شأن و منزلت خود باشد و دانش آموز به دنبال مدینه فاضله به هر دری سر زند اما نومید و دست خالی برگردد.
من یقین دارم که پائین نگه داشتن حقوق معلم و اوضاع نابسامان معیشت او ، فقط برای سرگرم ساختن اوست تا باریک تر از مو را نبیند و زیاده نطلبد. دامی برای من معلم است که به جای پرداختن به محتوا و کیفیت زندگی و آموزش ، فقط کمیت و محدودیت های آن را ببینم یا بدان بیندیشم . دستبندی بر عقل و تفکر من معلم ،که در دور باطل محدودی گرفتار آیم ، همانند اتاق یک ضربدر دوی فرد زندانی که فراتر را نمی تواند ببیند. ما معلمان خود باید تلاش کنیم تا از این تارو پود محدودیت بیرون آئیم ، با مطالعه و به روز کردن دانش خود. منتظر سخاوت مسئولان نشستن ، فقط دست هایمان را خالی نگه خواهد داشت بی هیچ بهره ای .
سیستم آموزشی کشور آمریکا و ایران
1 - سال هاست در آمریکا کتابی منتشر نمی شود.
حذف کتب درسی ، استفاده از تبلت و لب تاب و تلفن همراه برای آموزش دانش روز از کارهایی است که نظام آموزشی آمریکا بدان پرداخته است. و ما برای استتار ضعف خود در کنترل هوشمندانه ابزار آلات تکنولوژی ، استفاده و آوردن آنها را به مدرسه ، جرمی نابخشودنی اعلام می داریم. آنان استفاده از تکنولوژی را کنترل می کنند نه محدود. اما ما تکنولوژی را از زندگی دانش آموزان کلا حذف می کنیم . ما ره آوردهای استفاده مثبت از تکنولوژی را قربانی جنبه های منفی آن می کنیم و چون در قبال آن واهمه یا ضعف کنترل داریم پس در کل حذف می کنیم و قوانین سخت زمان گیری برای مقابله با آن در مدارس تدوین می کنیم و از اصل آموزش بازمی مانیم. ما هنر را از زندگی دانش آموزان در کل حذف کردیم چون معتقدیم وقت هدر دادن است و نقش ورزش روز به روز کم رنگ تر می گردد
با صرف افعال نهی ، تأثیراتی سوء تفکر خود را بر هر نوع امکان فعالیت مفید می گذاریم . در سرزمین من با بایکوت کردن ره آورد علم ، خواب راحت خفتگان ، به دور از وحشت و توهّم ادامه می یابد. با این تفاوت که در آن جامعه فهمانده می شود که از افراط و تفریط به دور مانید و در جامعه ما با تابو کردن هر چیز تازه ، تفکر سنتی و لجاجت ادامه می یابد. کودک و نوجوان او در خلوت هم خطا نمی کند چون نحوه استفاده درست را می آموزد اما کودک و نوجوان جامعه ما با هر نیرنگ و دروغی به دنبال گشت و گذار نامتعارف در دنیای مجازی برمی آید چون منع کردن توأم با افعال نهی ، همیشه نتایج معکوس دارد.
کُتب درسی ما ثقیل است و بین محتوای مفاهیم صفحات و فصول کُتب ، ربط منطقی وجود ندارد و یا مطالب آن با واقعیت های جامعه ناهمگن است. کُتبی که سالیان متمادی توسط معلمان از حفظ شده است. هزینه های هنگفت چاپ کتاب یک درد و هزینه های تألیف آن ، دردی دیگر! راستی ما برای چاپ همه ساله این همه کتب درسی ، چندین میلیون درخت جنگل را قطع یا قتل عام می کنیم ؟!
2 - معلمان هر سه ماه یک بار به روز می شوند.
معلمان برای اینکه بتوانند شغل خود را حفظ کنند باید هر سه ماه یک بار (طی دو روز کامل) به کلاس های آموزشی بروند و آخرین پیشرفت های تکنولوژی را بیاموزند. همچنین دو هفته قبل از شروع سال تحصیلی به دوره های آموزشی برای یادگیری آخرین متد آموزشی مطابق با پیشرفت های روز دنیا می روند. معلمان آمریکایی به طور مرتب در کلاس های دانش افزایی شرکت می نمایند و در واقع سعی می نمایند تا از دانش آموزان خود که online هستند و خیلی سریع دانش روز را دریافت می کنند عقب نمانند .
البته این به منزله برتری کودک و نوجوان نسبت به معلم نیست ، بلکه دو دلیل عمده دارد :
اول : مغز و قلب کودک همانند زمین بایر است هر چه در آن بکاری همان حاصل می دهد. اگر محتوای آموزشی کشوری ، به جای تدریس کتب چاپ 20 - 10 سال پیش ، حاکمیت دانش روز است قدر مسلم دانش آموز هم آن را فرا خواهد گرفت. این انتخاب ارجح نظام آموزشی است.
دوم : کودکان و نوجوانان معلومات قبلی برای منع یادگیری بعدی ، همانند معلمان خود ندارند. لذا آنان دانش روز را بدون مقاومت یا سختی در یادگیری ، دریافت می کنند. فاکتور افزایش سن ، پذیرش دانش و فنون جدید را برای افراد بدون هر نوع مقاومتی دشوار می سازد ، گاه او تازه ها را زود می پذیرد و گاه سال ها طول می کشد تا آنها را قبول کند. معلم تا بخواهد دانش دیروز را فردا بپذیرد ، زایش بسیاری در علم و فناوری پدید آمده است و برای همین عقب می ماند اما کودک و نوجوان جلو می زند.
و اما دوره های ضمن خدمت ما به آموزش کتب غیر تخصصی و فقط مذهبی اکتفا می کند! لذا چگونه انتظار به روز بودن معلومات از معلم می رود؟ در واقع اگر ما معلمان خود جُربزه انجام این کار را نداشته باشیم ، جریانی پویا و دینامیک و متعهد که هر دائم همّ و غمش نو ساختن دانش من معلم باشد ، در این جامعه وجود ندارد. ارتباط آموزشی - فرهنگی بین آموزش و پرورش و مراکز آموزشی عالی هم وجود ندارد که چنین سوز یا دغدغه ای داشته باشد. (علاقه مندان می توانند به نوشته اینجانب : " تلنگر بر " معلمی " که فکر می کند همه چیز را می داند و نقد را برنمی تابد ؟! در 14 خرداد 97 مراجعه نمایند. )
3 - آموزش برای هر دانش آموز بستگی به ویژگی های شخصی او دارد.
به وضعیت تحصیلی هر دانش آموز بر اساس ویژگی های شخصی او رسیدگی می شود و امتحانات پایان ترم بی معنا است. زیرا که تمام دانش آموزان بر اساس یک معیار ، سنجیده نمی شوند. دانش آموزی که سخت یاد می گیرد در کلاس های کم تعداد قرار می گیرد و عده ای مأمور پیگیری وضعیت تحصیلی او می شوند تا علل عدم یادگیری او را دریابند.
همانند ما همه دانش آموزان را با آزمونی یکسان نمی سنجند تا تر و خشک با هم بسوزد. یاد نگرفته اش ابدالدهر فرا نگیرد و یاد گرفته اش ، به چشم نیاید تا در جایگاه استحقاقی خود قرار بگیرد. یا آزمون انجام شده در کشور ما بدون در نظر داشتن تفاوت های منطقه ای و یا برخورداری و نابرخورداری از امکانات بیشتر ، یکسان و همزمان است که بی عدالتی مطلق است. آزمون مدارس خاص و دولتی مناطق محروم یکسانند! اگر سیستم آموزشی کشور آمریکا باز و منعطف در برابر دانش روز است ، سیستم آموزشی ایران بسته و مقاوم در برابر تغییر و تازگی است
4 - استفاده از میزگرد برای فرهنگ سازی کار گروهی .
آموزش دور میزگرد یا میزهای مخصوص جلسات اداری ، به صورت گروهی انجام می شود تا با کارِ گروهی آشنا شوند و برای اجتماع بزرگتر یعنی فردای اشتغال خود ، جهت انجام وظایف شغلی ، همفکری و مشورت کردن را فرا بگیرند.
و کثیری از ما معلمان از انجام کار گروهی در کلاس درس واهمه داریم و از پرداختن بدان می پرهیزیم و آن را نوعی وقت تلف کردن می دانیم. در حالی که آموزش و حتی آزمون به شکل گروهبندی دانش آموزان ، هم زحمت معلم را می کاهد و هم نتیجه کیفی کار را چندین برابر افزایش می دهد.
5 - استفاده از تخته هوشمند لمسی به جای تخته های سنتی .
تخته های نوشتاری آنها نه سبز است نه سیاه و نه سفید ( وایت برد ) ، بلکه از تخته هوشمند لمسی استفاده می کنند که گاه معلمان در کار با آن دچار مشکل شده از دانش آموزان خود کمک می گیرند. یعنی معلمان آموزش می دهند و آموزش می گیرند. اصل ساده و ارزشمند تعامل اجتماعی برای تدوام حیات بشری . آموزش در آمریکا هوشمند مدرن هست با ساز و کاری جدید.
و ما در خیلی از مدارس هنوز با گچ های غیراستاندارد مضرّ برای سلامتی خود و دانش آموز و تخته سبزهای ناصاف برای امر تدریس زورآزمایی می کنیم. و بر هوشمندسازی آموزشی هم شاید فقط 10 – 20 درصد معلمان بر آن مسلط شدند و به طور فعال از آن استفاده می کنند و بیشتر دبیران علوم : فیزیک ، شیمی ، زیست و... از آن استفاده می کنند ، در ضمن آموزش هوشمند در کشور ما سنتی است با ساز وکاری قدیم .
6 - ساعت حضور در مدرسه برای دانش آموز و معلم متفاوت است.
ساعت شروع فعالیت مدارس 8/30 تا 3 بعد از ظهر است ، اما معلمان یک ساعت اضافه در مدرسه می مانند تا اگر کسی مشکلی در یادگیری مبحث روز دارد با مراجعه به او در همان روز ، رفع اشکال نماید.
و ما برای بیرون رفتن از کلاس های جبر و بی انگیزگی ، چندین بار ساعت خود یا روی دیوار را نگاه می کنیم تا با پایان یافتن یک روز دیگر از مدت خدمت خود شادمان گردیم و زنگ های مدارس ما که با دیر آمدن معلم کم می شود یا به دلیل دو شیفته بودن زود زده می شود. ماجرای مدارس سه شیفته را که فراموش نکرده ایم !! این آثار تخریب آموزش بر قلب جامعه است نه فقط نظام آموزشی ، چون تقریبا همه از این کانال وارد اجتماع بزرگ تر می شوند. در جامعه ما وای بر احوال اندک معلمانی که از کلاس درس می زنند تا دانش آموز وادار به تدریس خصوصی همان معلم گردد
7 - انجام تکالیف مدرسه در منزل ممنوع .
تکالیف در کلاس انجام می شود و اگر اضافه ماند و زمان پاسخگو نبود ، اجازه دارند در منزل فقط عرض نیم ساعت فعالیت ، تمام کنند. اعتقاد دارند که انجام تکالیف درسی در منزل باعث خستگی مفرط آنان می گردد.
و ما برای دانش آموز ابتدائی آنقدر تکلیف شب می گوئیم تا همانند دانشجویش که پایان نامه حاضری می خرد او نیز به مراکزی خیّر ! برای نوشتن مشق پول بدهد و در قبال آن ، بهای ندانم کاری نظام آموزشی را به عنوان خسارت حماقت ، بپردازد. یا از روی مسایل و جواب آنها در دروس ریاضی و فیزیک و.... دانش آموز را وادار به نوشتن ده بار بنمائیم تا نفرت در او حاکم گردد و از همه چیز بیزار شود. درس گریزی یا درس ستیزی نتیجه چنین فرایندهای سختگیرانه و عاجزانه برخی از معلمان است.
8 - بیشتر قوانین آموزشی منطقه ای است نه کشوری .
تغییرات در آموزش و پرورش خیلی سریع رخ نمی دهد بلکه گروهی برای تحقیقات در خصوص تغییراتی که لازم است ، مأمور می شوند و پس از انجام بررسی های گسترده برخی تغییرات جزئی در نظام آموزش و پرورش اِعمال می کنند. البته باید گفت که برخی قوانین برای کل کشور است و برخی قوانین توسط آموزش و پرورش منطقه اِعمال می شود و تقریبا هر منطقه سیستم خاصی برای آموزش برگرفته از فضای منطقه و شرایط خود را دارد.
و اما تمامی تغییرات ما ضربتی ، دفعتی ، ملی و بی محابا انجام می شود. تغییرات ما کل ساختار را در هم می نوردد و حتی تغییرات جزئی ما نیز به ماهیت کلی نظام آموزشی آسیب می رساند. مثلا پیوست کلاس ششم به دوره ابتدائی که از لحاظ سنی و توانایی جسمی یا نزدیکی به دوره بلوغ ، تشابهی با کلاس هاس اول تا پنجم ندارد. آنجا که باید تند رویم لاک پشتی می رویم و آنجا که باید کُند رویم خرگوش گونه می دویم .
9 - دانش آموزان موظف به نیم ساعت کتابخوانی در روز هستند.
کتابخوانی اصلی حتمی در یادگیری و عادت بدان است. نسبت به سن دانش آموز از او خواسته می شود هر روز ساعاتی مشخص مطالعه نماید. کتب خوانده شده توسط کودکان ، به وسیله اولیا لیست شده و طی یک ماه به معلم گزارش می شود. از او می خواهند تا استنباط خود را از کتاب مطالعه شده بنویسد. اما از دانش آموزان سنین بالا خواسته می شود رمانی خوانده و در کلاس به صورت گروهی نسبت بدان بحث و گفت و گو نمایند. کودکان دبستانی طی یک ماه 20 کتاب و در تعطیلات تابستانی باید 100 کتاب کم حجم بخوانند.
و دانش آموزان ما خیلی هنر کنند می نشینند طوطی وار کتب درسی را برای نمرات عالی یا قبولی و یا برای شرکت در کنکور واو واو می خوانند. کتابخانه های مدارس ما قفل است ، عده ای برای خرید کتاب پول ندارد و عده ای اولویت های دیگری به جز کتابخوانی در برنامه های روزانه خود دارند و کتابخانه های عمومی محلی نیستند که دانش آموز کودک و نوجوان بتواند به راحتی از آنها استفاده کند. حتی در زمان دانش آموزی ما به خاطر دارم مطالعه کتب غیردرسی در مدرسه و حتی منزل جرم محسوب می شد که پاشو درس ات را بخوان بازی نکن.
10 - تیزهوش و عقب افتاده ذهنی در یک مدرسه .
کل دانش آموزان در همه مدارس کشور وقتی به کلاس سوم دبستان می رسند تحت یک سنجش قرار می گیرند ، بچه ها در ارزشیابی شرکت می کنند و اگر ضریب هوشی بالاتری داشته باشند در همان مدارس همگانی کلاس هایی وجود دارد که در آن کلاس ها قرار می گیرند تا خسته نشوند . البته مدارسی خصوصی هستند که فقط مخصوص تیزهوشان است که برای ورود به آنها باید امتحان ورودی بدهند . این شرایط برای بچه های عقب افتاده ذهنی هم حاکم است و آنها هم در مدرسه معمولی درس می خوانند تا هم آنها و هم دانش آموزان معمولی بتوانند زندگی در کنار هم با برخورد مناسب نسبت به هم را یاد بگیرند. تصور می کنم کشور آمریکا تنها کشوری در جهان است که اعتقاد به ترکیب دانش آموزان استثنائی با معمولی را دارد. اعتقاد و باوری کم سو از توانمندی آنان برای چسبیدن به زندگی . دادن فرصت همزیستی با همنوعان. اصولا ما این مهم را حق آنان نمی دانیم.
و ما تفکیک جنون آمیزی برای تمامی دانش آموزان کشور داریم. راستی برخورد ما برای در کنار هم قرار گرفتن دانش آموزان معمولی با عقب ماندگان ذهنی چگونه خواهد بود؟ یا در چنین شرایطی به فتوای روانشناسان مراجعه می کنیم که این درهم فرو رفتگی مناسب نیست ! یا نسبت به همنشینی فرزند خود با دانش آموزان فقیر یا ضعیف ، ما چگونه برخوردی داریم ؟ و این نوع آموزش در کشوری است که معتقدیم نظریه داروین در آن حاکم است یعنی قانون جنگل . برای ما همزیستی مسالمت آمیز را آموزش نمی دهند. ما آستانه تحمل غیر خود را نداریم و این جدایی ، فرهنگ غالب ما در یک جامعه اسلامی است !
11 - تا کلاس هشتم جهش ممنوع .
تا کلاس هشتم جهش ممنوع است ولی وقتی دانش آموزان به هشتم می رسند اگر نمرات مناسبی داشته باشند می توانند در کنار کتاب های دبیرستان تا 20 واحد دانشگاهی را نیز بگذرانند تا بتوانند زودتر به پایان سال های تحصیلی خود برسند.
و ما دانش آموز کلاس سوم ابتدائی را با ذکر آفرین ، بارک الله از سوی کل فامیل ، تشویق به شرکت در جهش کلاس بعدی می نمائیم. شاید فقط روانشناسان بدانند که او چه فشاری را متحمل می شود و در سرنوشت آینده او چه اثرات سوئی دارد.
12 - معلم یک کلاس حق ندارد معلم خصوصی دانش آموز خود شود.
در مدارس آمریکا معلم خصوصی هست ، حتی مراکزی برای دانش آموزانی که نیاز به آموزش بیشتر دارند ، فعالند ولی مهم این است که معلمی که در یک مدرسه درس می دهد اجازه ندارد معلم خصوصی دانش آموزان همان مدرسه شود . اینجا اگر دانش آموزی نتواند درسی را بیاموزد مشکل را از دانش آموز نمی دانند بلکه معتقدند که معلم موفق نبوده است. با این تأکید معلم موظف است با روش های مختلف تلاش کند که دانش آموز را به سطح مناسب برساند حتی باید بعد از ساعت مقرّر مدرسه در مدرسه بماند و با دانش آموز به شکل خصوصی کار کند بدون اینکه دستمزد بیشتری بگیرد.
و در جامعه ما وای بر احوال اندک معلمانی که از کلاس درس می زنند تا دانش آموز وادار به تدریس خصوصی همان معلم گردد. دهه 80 غوغایی بود برای تدریس خصوصی ، یک اپیدمی غیرقابل کنترل. ایامی که اضافه تدریس ها حذف گردید یا محدود شد و تدریس خصوصی رواج یافت. بهای یک ساعت تدریس هر چقدر زیاد بود برای آن معلم بیشتر طاقچه بالا می گذاشتند ! و بدتر از آن ، چشم پوشی وزارت آموزش و پرورش بر این خطا بود. آنان با ندید گرفتن مسأله به نوعی سعی در تأمین منافع مالی معلمان از جیب ملت کردند.
13 - اسباب بازی نیست ولی بورسیه هست.
در مدارس آمریکا اسباب بازی نیست ولی بورسیه هست . فوتبال و بستکبال خیلی بیشتر مورد توجه است و مدام لیگ های مدرسه ای دارند
که همین لیگ ها باعث می شود بچه ها اشتیاق بیشتری برای حضور در این کلاس های ورزشی داشته باشند . به کلاس موسیقی هم توجه دارند . توجه تا حدی است که اگر در یک رشته ورزشی یا یک نوع از موسیقی درخشش داشته باشند از دانشگاه می توانند بورسیه دریافت کنند . در آمریکا دانشگاه رفتن خیلی گران است و هر چقدر دانشگاه بهتر باشد گرانتر هم است. به همین دلیل هم دانش آموزان و هم خانواده های آنها تشویق می شوند که در یک نوع موسیقی یا در فضای یک ورزش موفقیت کسب کنند تا دانشگاه رفتن کم هزینه تر شود. این روش های آموزش و پرورش ، برای دور کردن دانش آموزان از بی تحرکی است ضمن این که در سایه این رقابت های هنری و ورزشی ، زندگی هدفمند را نیز به آنان آموزش می دهند.
و ما هنر را از زندگی دانش آموزان در کل حذف کردیم چون معتقدیم وقت هدر دادن است و نقش ورزش روز به روز کم رنگ تر می گردد . دولت بدهکاری میلیاردی تیم های به نام فوتبال پایتخت را صاف می کند اما در قبال این خوش خدمتی ، هیچ تعهدی از سوی آنان برای ورزش مدارس نمی خواهد. این همه تیم های مختلف ورزشی استانها ، کدامیک تا به امروز درایت ورود به مدارس را داشته است تا انگیزه و تحرکی در دانش آموزان به وجود آورد؟ یا تضمین و پشتوانه ای برای تربیت و جایگزینی اعضای تیم بعدی نماید. برعکس ما هم بوفه های مدارس را پر از مواد خوراکی مضر می نمائیم تا آمار بیماریهای زیر 40 سال در کشور افزایش یابد ؟ این همه عمدی است یا سهوی ؟
14 - سیستم آموزشی آمریکا ده سال پیش به روز شد.
حذف مردودی در سیستم آموزشی آمریکا از ده سال پیش آغاز شده است . آنان معلم را مسبب مردودی دانش آموز می دانند و با مأمور کردن عده ای برای آموزش او تا زمان یادگیری معقول ، تلاش می کنند.
و ما برای حذف مردودی ، سیستم نمره دهی ارفاقی را داریم که به جای تشویق و هدایت او برای تلاش کردن یا همت به کار بردن ، به راحتی نمره قبولی دریافت می کند در واقع به او نابرده رنج ، گنج میّسر می شود را می آموزیم ، اصلی که امروز شدیدا در جامعه ما فرهنگ غالب گردیده است. و عده ای با یک تلفن آن هم از نوع همراهش ، در کمتر از یک دقیقه میلیاردها تومان و گاه دلار جابه جا می کنند. یعنی دارندگی بدون برازندگی . البته بدبختی ما رنگ دیگری هم دارد چون یکی از انواع مدارس کشور ما مدارس استثنائی برای دانش آموزان دیرآموز است که کلی هدر رفت سرمایه و زمان به زور است.یعنی کِشت و کار بر زمین بایر. دانش آموز دیرآموز مقصر نیست ، روش ما غلط است. یا مدارس کار و دانش به جای آموزش مهارت به تناسب عنوان مدرسه ، تبدیل به جایگاه ضعیف ترین دانش آموزان سایر مدارس گردید به نوعی تبعید گاه با برچسب های پیشداوری شده افراد جامعه. ( 1 )
15 - تغذیه در مدرسه
بعد هر 45 دقیقه آموزش ، دانش آموزان 5 دقیقه استراحت دارند که به آنها یک لیوان شیر داده می شود. ناهار دانش آموزان در سراسر آمریکا متفاوت است اما در بیشتر مناطق ، غذاهای فوری همانند ناگت، سیب زمینی سرخ کرده و پیتزا ، هلو، ذرت شیرین ، مرغ و سوپ مواردی هستند که برای وعده ناهار سرو می شود. البته والدین نیز خودشان برای فرزندان خود غذا می گذارند. ( 2 )
و ما محروم از هر چیز و ساقط از قدری انصاف. کثیری از ما معلمان از انجام کار گروهی در کلاس درس واهمه داریم و از پرداختن بدان می پرهیزیم و آن را نوعی وقت تلف کردن می دانیم
16 - نحوۀ ارزیابی دانش آموزان
بر خلاف بسیاری از کشورهای دنیا که سر فصلها و برنامه درسی ملی برای مدارس وجود دارد، آزمونهای سراسری و مدارک یکپارچه در سطح این کشور وجود ندارد، بلکه دانش آموزان در جهت تکمیل دیپلم دبیرستان یعنی الزامات مورد نیاز که توسط هر ایالت تعیین شده است تلاش میکنند و برای ورود به دانشگاه بر اساس معیارهایی مانند معدل ، رتبه کلاسی ، دشواری واحدهای انتخابی و پذیرش در آزمون ورودی مورد ارزیابی و دقت نظر قرار میگیرند. دانش آموزان به طور کلی و همواره در طول ترم از طریق ترکیبی از آزمونهای میان مدت ، امتحانات نهایی ، مقالات ، امتحانات کلاسی ، تکالیف ، مشارکت در کلاس درس ، کار گروهی ، پروژهها و حضور منظم در مدرسه ، ارزیابی و این ارزیابی با یک نمره نهایی در پایان نیم سال به دانش آموز داده میشود. نمرات با حروف و یا به شکل درصد داده می شود. میانگین این نمرات ، به عنوان معدل کلی دانش آموز محاسبه میشود .به طور کلی کارنامه نمرات به دست آمده در هر درس در پایان میان ترم ، ترم و سال تحصیلی برای والدین دانش آموز ارسال میشود. همچنین ریز عملکرد دانش آموز در تمام موارد طی یک مدرک رسمی ثبت میشود تا بعدها توسط دانشگاه در ارزیابی های پذیرش دانشگاه مورد مطالعه و بررسی دقیق قرار گیرد. ( 3 )
و ما با تناقض نحوه ارزشیابی در دو دوره آموزشی از یکسو و با دخالت تنها نمره دانش آموز منهای هر فعالیت دیگری ، به قضاوت توانایی های او می نشینیم.
17 - سن شروع تحصیل و ساعات آموزشی آمریکا
آموزش و پرورش در کشور آمریکا قبل 6 سالگی آغاز میشود و با پایان 17 سالگی به اتمام میرسد. سال تحصیلی از ابتدای ماه سپتامبر آغاز و 26 ژوئن به پایان می رسد که این تاریخ برابر با 10 شهریور ماه تا 5 تیر ماه در ایران است. در کل هر سه مقطع ابتدایی ، راهنمایی و دبیرستان 180 روز آموزشی را طی یکسال تحصیلی پشت سر می گذرانند. به عبارتی دانشآموزان آمریکایی تقریبا 36 هفته آموزشی را طی یکسال تحصیلی در کلاس درس حضور دارند. دانشآموزان در هر سه مقطع تحصیلی در آمریکا حدود 1014 ساعت آموزشی را می گذرانند و یک روز آموزشی برابر با 338 دقیقه است. مجموع تعطیلات مختلف این کشور از جمله تعطیلات سال نو و تعطیلات تابستانی حدود 115 روز است. ( 4 ) و ما هنوز بحران پیش دبستانی و مربیان آن را داریم و اخیرا آن را با سپردن به مدارس غیردولتی ، اشتباه جبران ناپذیری مرتکب شدیم. همانند خیلی از کشورها با حذف دوره پیش دبستانی ، بهتر است کلاس اول را از سن 5 یا 6 سالگی آغاز کنیم.
18 - درآمد سالانه معلم آمریکایی مساوی درآمد سرانه کشور است و .......
درآمد سالانه معلم آمریکایی 50 هزار دلار است و درآمد سرانه 49 هزار دلار است. درآمد معلم مساوی درآمد سرانه است. و اما درآمد سالانه معلم ایرانی 6 هزار دلار است و درآمد سرانه 11 هزار و 500 دلار است. درآمد معلم 50 درصد درآمد سرانه است ! ( 5 )
کوتاه سخن :
اگر سیستم آموزشی کشور آمریکا باز و منعطف در برابر دانش روز است ، سیستم آموزشی ایران بسته و مقاوم در برابر تغییر و تازگی است.
دانش آموز در سیستم سنتی پوسیده آموزش و پرورش کشور ما به همراهی معلم به استهلاک صد درصدی می رسد.
در کشوری مثل آمریکا آموزش و دانش آموز و معلم احیا می گردد ، در سرزمین من بوی کهنگی می دهد.
ما شجاعت در هم کوبیدن وضع موجود را به هیچ بهایی نداریم لذا محکوم به عقب ماندگی و توسعه نیافتگی هستیم. خواب نظام آموزشی یعنی در جا زدن ملت . یعنی تلاش مداوم برای وصله کردن شکاف های تحجری فرهنگ.
ظاهر نظام آموزشی آمریکا بسیار ساده است اما باطن آن دژی استوار ، چون به دانش روز مجهز می گردد و ظاهر و باطن نظام آموزشی کشور ما عکس آمریکاست یعنی ظاهری سخت اما باطنی نفوذپذیر و آسیب پذیر دارد.
سئوال قابل طرح این است آیا معلمان خود باید حرکتی پویا آغاز نمایند و طرحی نو دراندازند یعنی می توان عنصر تغییر را معلم نامید یا این مهم وظیفه و رسالت نظام آموزشی است ؟ تا کی باید منتظر ماند ؟ زمان را دریابیم که دائم در صدف گوهر نباشد.
منابع استفاده شده :
1) کد خبر: 717158 تاریخ خبر: 23/03/1387 / خبرگزاری برنا / تلخیصی از مصاحبه استاد راهنمای ایرانی الااصل دانشگاه ویرجینیا نوشین پایدار با این خبرگزاری.
2 ) سایت روزیاتو / تاریخ خبر : 14/01/1396 / عنوان مطلب : دانش آموزان کشورهای مختلف جهان چه غذایی برای ناهار می خورند؟
3) کد خبر 6365 : تاریخ خبر 10/05/ 1394 / سایت تابناک با تو.
4) خبرگزاری فارس/ عنوان مطلب : دانش آموزان کشورهای مختلف چند روز به مدرسه می روند. تاریخ خبر : 30/ 03/1397
5) خبرگزاری فارس / گروه مجله فارس پلاس / عنوان مطلب : حقوق معلمان ایرانی و هم صنفان خارجی شان / 17/ 02/ 1392 ( کد خبری و سال میلادی اطلاعات مشخص نشده است.)
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
فقط خواستم از لاک خود برون آییم و فراتر از خود
را هم ببینیم. مرگ بر سیاست آمریکا ، آما آنچه که
عقل به درستی آن صحه می گذارد باید پذیرفت. سپاس.
ما را ماهی نمانده است که با ماه گردون مقایسه
کنیم . ما در خواب ناز قرن 13 خرو پف می کنیم.
خوش به سعادت بیداران آگاه دانا.
برگرفته از متن:
« من یقین دارم که پائین نگه داشتن حقوق معلم و اوضاع نابسامان معیشت او ، فقط برای سرگرم ساختن اوست تا باریک تر از مو را نبیند و زیاده نطلبد. دامی برای من معلم است که به جای پرداختن به محتوا و کیفیت زندگی و آموزش ، فقط کمیت و محدودیت های آن را ببینم یا بدان بیندیشم . دستبندی بر عقل و تفکر من معلم ،که در دور باطل محدودی گرفتار آیم ، همانند اتاق یک ضربدر دوی فرد زندانی که فراتر را نمی تواند ببیند. ما معلمان خود باید تلاش کنیم تا از این تارو پود محدودیت بیرون آئیم ، با مطالعه و به روز کردن دانش خود. منتظر سخاوت مسئولان نشستن ، فقط دست هایمان را خالی نگه خواهد داشت بی هیچ بهره ای . »
بله به نظر من هم همین طور است که مرقوم نموده اید.
من دانش آموزم بعد از کرونا دیگه حداکثر کلاس هام 3.5 ساعت بوده حالا این معلم میخواد حقوقش هم اندازه با معلمی که تو آمریکا 8 ساعت درس میده باشه
مشکل آموزش پرورش ما همین معلم های تنبل و دو شغله هست
در کل خود مردم خرابن مسئولین هم همين مردم
جسارتاً « لپ تاپ » صحیح است و « لب تاب » صحیح نمی باشد.
برگرفته از متن:
« تصور می کنم کشور آمریکا تنها کشوری در جهان است که اعتقاد به ترکیب دانش آموزان استثنائی با معمولی را دارد. ... البته بدبختی ما رنگ دیگری هم دارد چون یکی از انواع مدارس کشور ما مدارس استثنائی برای دانش آموزان دیرآموز است که کلی هدر رفت سرمایه و زمان به زور است. »
لازم به ذکر است تا سال 2015 آموزش و پرورش کشورها موظّف بودند طرح تلفیقی آموزش و پرورش فراگیر را برای همه ی طیف ها ( با هر نوع معلولیتی ) اجرا نمایند، یعنی مدارس استثنایی به شکل امروزی نداشته باشیم ولی متأسّفانه می بینیم در کشور ما همچنان این مدارس وجود دارند. ( اینجانب هم مشاور یکی از مدارس دانش آموزان با نیازهای ویژه ی ذهنی هستم. )
تشکر از تذکرتان ، عین منبع کپی شده و شرمنده که
متوجه نشده ام تا اصلاح نمایم. از دقت نظرتان سپاس.
از خودگذشتگی به تمام معنا ، خداقوت .
عقب ماندگان ذهنی را ندارم، دلیل همان تفکیک و تمایز
اجتماعی است که سالیان متمادی وجود دارد .البته اعتراف
می کنم که ترس از مساله را هم دارم.
بدترین حرکت در جامعه ما برای بازدید آنان ، برنامه ریختن
است که گویی یک واقعیت نمایشی است !! دوران دانشجویی
تنها دانشجویی بودم که بازدید نرفتم. نه به لحاظ شعور زیادم
بلکه به دلیل واهمه تداعی شونده .
در کنار آنان بودن را اگر اصل تربیتی و عادی بدانیم ،افرادی چون
بنده هم آنان را تافته ای جدابافته ازجامعه نمی انگارند. آنها هم
نیازمند رشد و همزیستی اند. مثل خیلی از تفکیک ها ما به
سلامتی جامعه آسیب می رسانیم چون تفکیک جنسی.
فیزیکدان معلول یک نمونه از دلایل حق حیات و برخورداری از نعمت
رشد استعداد.
اِستیوِن ویلیام هاوکینگ
وزیر آموزش و پرورش با اعلام آمادگی این وزارتخانه برای غربالگری بیماری نادر در مدارس عنوان کرد: همچنین وظیفه سوم ما آموزش مهارتهای اجتماعی است که باید بچههای ما آن را فراگیرند که برای آموزش و پرورش بسیار اهمیت دارد. زیرا بچههای ما باید یاد بگیرند تا با بچههای EB زندگی کنند و نباید به آنها نگاه تحقیرآمیز داشته باشند.
به گزارش افکارنیوز، وزیر آموزشوپرورش با اشاره به اینکه خانوادههای داریم که به دلیل ویژگیهای فرهنگی نشانههای بیماری بچههای خود را پنهان میکنند و حتی آنها را به مدارس نمیفرستند، گفت: دانشآموزان ما باید یاد بگیرند چگونه با یک بیمار نادر و یا بچه نابینا زندگی کنند.
ادامه دارد
وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه امثال بنده که چنین بیماری را نمیشناسند بسیار زیاد هستند، بر رسانهای کردن چنین بیماریهای تاکید کرد و گفت: ما در آموزش و پرورش از سه منظر به چنین بیماریهای میتوانیم ورود کنیم که نخست آموزش و آشنایی خانوادهها در حوزه پیشگیری برای مقابله با این بیماریهاست تا در همان سالهای آغازین درمان این بیماری صورت پذیرد.
ادامه دارد
وزیر آموزش و پرورش با اعلام آمادگی این وزارتخانه برای غربالگری بیماری نادر در مدارس عنوان کرد: همچنین وظیفه سوم ما آموزش مهارتهای اجتماعی است که باید بچههای ما آن را فراگیرند که برای آموزش و پرورش بسیار اهمیت دارد. زیرا بچههای ما باید یاد بگیرند تا با بچههای EB زندگی کنند و نباید به آنها نگاه تحقیرآمیز داشته باشند.
ادامه دارد
وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: انشالله کارگروهی تشکیل شود تا همه موسسات و بنیادهای که در این حوزه فعالیت میکنند، دورههای دو ساعتهای را برای همه مدیران ما ارائه دهند و این بستر نیز هم اکنون فراهم است و حتی گواهینامه ارتقاء شغلی نیز در این زمینه با فراگیری این آموزشها به آنها خواهیم کرد.
متاسفانه آموزش های ضمن خدمت هیچ نوع بار دانش افزایی
ندارند و تصور می کنم عمدی در این امر نهفته است . تا ما
خود معلمان برای این مهم عزم جزم ننماییم ، نظام آموزشی
قدمی بر نخواهد داشت.
برگرفته از متن:
« ما شجاعت در هم کوبیدن وضع موجود را به هیچ بهایی نداریم لذا محکوم به عقب ماندگی و توسعه نیافتگی هستیم. ... سئوال قابل طرح این است آیا معلمان خود باید حرکتی پویا آغاز نمایند و طرحی نو دراندازند یعنی می توان عنصر تغییر را معلم نامید یا این مهم وظیفه و رسالت نظام آموزشی است ؟ تا کی باید منتظر ماند ؟ »
متأسّفانه در نظام آموزشی کاملاً متمرکز و خلّاق کُش کنونی که همه چیز از بالا دیکته می شود ( البتّه درست هم دیکته نمی شود ) نمی توان انتظار زیادی از معلّمان داشت. برای بهبود وضعیّت نابسامان فعلی، ابتدا بهتر است تغییرات اساسی در نظام آموزشی صورت گیرد، سپس معلّمان با توجّه به تغییرات صورت گرفته، عمل نمایند.
بود ، با توجه به این که حرکتی از سوی نظام آموزشی
نیست به نظرم اگر هر معلم حداقل با افزایش معلومات
خود کلاس خود را به روز نگه دارد ، آینده سازان خود
باعث ایجاد تغییرات مفید و لازم در جامعه و نظام آموزشی
گردند. جامعه ما از سکون و بی تفاوتی بسیار رنج می برد
و انتظار از دیگری برای آغاز حرکت در چنین جامعه ای ، تحقق
تغییر مثبت را به رویایی بیش تبدیل نمی سازد. ممنونم.
از حسن توجّه شما متشکّرم.
بله، به قول جنابعالی « معلّمان کلید تغییر در ایران » هستند ولی کلیدی منفعل که چرخاننده ی آن دیگران اند.
به قول فرّخی یزدی:
« ...
دولت هر مملکت در اختیار ملّت است
آخر ای ملّت به کف کِی اختیار آید تو را
... »
آقای دکتر حسینی راه حل را به ما معلمان نشان داده اند که اگر آنرا بکارگیریم مسایل خودمان و جامعه ای که در آن زندگی می کنیم حل می شود. آقای مشاور! شما هم همانند کسانیکه برای پمپاژ یاس و نومیدی در دل فرهنگیان و منفعل کردن آنها و نیز به بیراهه کشیدن بحث ها در این سایت ها حقوق می گیرند عمل نکنید!
با سلام
اولاً، بنده هیچگاه از سر یأس و نااُمیدی سخنی نرانده و مطلبی ننوشته ام. بلکه بسیار امیدوارم. لطفاً از نوشته های دیگران برداشت اشتباه نداشته باشید. در ثانی، من و شما در جایگاهی نیستیم که آقای حسینی به ما راه و چاه را نشان دهد. لذا پس از چندین دهه کار کردن در این عرصه آنقدر تجربه داریم که خود راه را از بی راه تشخیص دهیم.
ثالثاً، بنده هم مانند آقای حسینی خون دلهای زیادی خورده و تبعیدها رفته ام. من از انفعال فرهنگیان بیزارم و از آن می نالم. شما چگونه به راحتی تهمت حقوق گرفتن از برخی جاها را می زنید. همکار عزیز! قدری انصاف داشته باشید.
پیروز و سربلند باشید.
با سلام مجدد ،
بنده آرزوی کلید تمام و کمال بودن معلمان را دارم نه
منفعلانه . جامعه به معلم آگاه و به روز نیازمند
است تا یارای همرهی جهان را داشته باشد جسارتا
نه مترسک ونه عروسک کوکی و نه خیمه شب بازی.
شخصا اعتقاد دارم که معلم باید به دنبال خودآگاهی
برود نه منتظر داده شدن آن توسط دیگری بماند. در
این جامعه تعادل برای عمل نیست یا افراط است یا تفریط . یا بزرگنمایی نامتعادل است یا ندیدن در حد کوری . اما بینایی که کور است تکلیفش از کور دانا جداست.
نمی دانم منظور نظر آقای دکتر حسینی هم همین
است یا خیر. شخصا اعتقاد دارم امیدی به اصلاح
زیربنا یا تاروپود نظام آموزشی نیست. یعنی کسی از این دگرگونی دلخوش نیست.
همانطور که در طول خدمت خود کرده ام سعی نمودم در حد توان سوادم ، نگاه دنیای دانش آموزان کلاسم را از روزمرگی صِرف نجات بخشم و سعی کردم
چشم های آنها را بشویم اما شستشوی مغزی
ندادم. انتخاب با تفکر خودشان .
اول : شما خودِ آقای دکتر حسینی هستید یا خیر؟
دوم : از شمای خردمند انتظار شخصیت شکنی نیست.
سوم : بنده تا جایی که می دانم این سایتِ علاقمندان عرصه تعلیم و تربیت است و کسی در آن ردیفی برای دریافت حقوق ندارد. لطفا کنار هم دنبال بهترین ها باشیم نه مقابل هم دشمنان خود را خرسند سازیم.
من ، شما ، ایشان و....همگی با هم هویت سایت
صدای معلم هستیم. گفته ها و نوشته ها را در حد توان نقد و بررسی کنیم اما امان از ......
آموزش و پرورش کشور امریکا مدیون اقدامات و تلاش های فردی پراگماتیست ( عمل گرا ) به نام جان دیویی است که با نظریّات سازنده و کتاب هایش توانست تحوّلی عظیم در آموزش و پرورش کشور خود به وجود بیاورد. ما هنوز اندر خم طرح تحوّل بنیادین هستیم!
آموزش و پرورش کشور ما به یک مرد تحوّل بنیادین نیاز دارد نه طرح تحوّل بنیادین.
پیروز و سربلند باشید.
حسرت همیشگی من تولد امیرکبیری است که همه
چیز را زیر وروی سازنده نه تخریبی بنماید.
بدون تعارف هر متعهدی می تواند چنین کند.
چرا چون فاصله زیادی از هم داریم ؟
اتفاقا با بیان فاصله ، قصد بزرگنمایی ایرادات شرایط
موجود را داشتم.
حداقل عمل نمی کنیم اندیشه کنیم ،تجزیه و تحلیل
کنیم ، همفکری و همدلی کنیم ، هر معلم با یک
اندیشه نو یا نگرشی متفاوت به مساله بپردازد تا
شاید فرجی حاصل شود. سپاس.
همکار محترم قیاس نزدیک یا دور برای سقسطه کاری
نیست ، برای نشان دادن تفاوت هاست. ما هنوز در
تاروپود سنت کهنه ناکارآمد به طرح هایی ناکارآمدتر
امتحان پس داده چنگ می زنیم و آنان هر نوع قیدوبندی
چون کتب درسی زنجیروار یا قوانین دست و پاگیر بازدارنده
رشد و استعداد را از بین برده اند و به مغز کودکان خود امکان
حرکت و جنب و جوش داده اند.
ما در قانون اساسی خود به عنوان مادر قوانین ، چند قانون غیر قابل
اجرا یا فراموش شده داریم ؟ آنان نطم را در بی نظمی آموزش
می دهند و ما بی نظمی را در قالب نطم پادگانی ؟!!
کدام اثرگذارتر است؟ سپاس.
نشده ، اما متن منبع در سال 1392 نوشته شده است.
قدرمسلم اطلاعات به روز قابل دسترسی نیست. می توانید
جستجو نمایید اگر به چیزی جدیدتر دست یافتید ، خوشحال
می شوم در همین جا مرقوم فرمایید . سپاس
سفسطه
نظم
لطفا در این مقایسه سیاست را کنار بگذاریم و به
بررسی اصل مطلب بپردازیم ، آنها کجایند و ما کجا؟
راه رفتن خودشو هم فراموش کرد
ما 40 سال و شاید از سال 1348حساب کنید 56
سال است که راه رفتن خودمان را گم کرده ایم.
(اولین اعتراضات معلمان ، اگر تاریخ را درست نوشته
باشم.) سپاس
ممنون همکار محترم ، گاه باید از لاک نالیدن بیرون
آییم و چشمها را شسته پیرامون خود را نگاهی دیگر
بیندازیم . شاید شاید حرکتی صورت گیرد.
از واژگان کاش ، شاید ، به امید... و......بیزارم اما
بسوزد پدر جهل و ناتوانی.
بله رتبه 14 جهان است.
بلی هر چقدر مدارس راحت به
نظر می رسد، ورود و تحصیل در
دانشگاه های آمریکا هم سخت
است هم پرهزینه. در متن اشاره
داشتم. تشکر
ممنون از نوشته های شما
به نظر من ما هنوز نمی دانیم که از دانَش آموزان چه انتظاراتی داریم ، یا می خواهند در آینده چه ویژگیهایی داشته باشند.
در ضمن در آموزش و پرورشی که کار بکنی یا نکنی یا ایده آل باشی فرقی نداری چه انگیزه ای خواهی داشت
باز خدا را شاکرم همکارانی که بازنشست هم شده اند قلبشان برای آموزش و این دیار می تپد ،
فقط میتونم بگم ، ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم
اول : دیدگاه جامعه را باید نسبت به بازنشستگان اصلاح
سازیم. اتفاقا رسالت اصلی روشنگری از وظایف
بازنشستگان است پون صاحب تجربه ای بیشترند.
هر چند شخصا به حرکت توام شاغل و بازنشسته
اعتقاد دارم ، اما دید یا انتظار افراد در جامعه
نسبت به بازنشستگان ، جسارتا صحیح نیست.
اتفاق آنان فرصت آسودگی بیشتری برای فعالیت
قلم فرسایی و نقد و بررسی دارند.
دوم : به دلیل تفاوت در همان نوع ارزیابی سطح یادگیری
که در شماره 3 توضیح داده شده ، آنان تفاوت ها را
می بینند و نسبت به نتیجه آن عمل می کنند اما در
جامعه ما تیزهوش و کند یکسان ارزیابی می شود
لذا کارکن و از کار در رو ، یکسان ارزشیابی
می شوند و یکسان حقوق می گیرند و گاه آنها از
فرد مستعد فعال ، امتیازات بیشتری دارند.
ادامه دارد
سوم : اندر خم کوچه های ما تا منافع عده ای بر منافع
کل جامعه اولی تر است ادامه خواهد داشت.
برای همین من و شمای معلم باید کلاس درس را
دریابیم و منتظر حرکت دیگری ننشینیم. ما مغز و
قلب و استعداد کودکان خود را هر سال قربانی
عدم تحرک نظام آموزشی ننماییم که خسران مطلق
است.
سپاس
در بند اول : واژه های چون - اتفاقا صحیح است.
بسیاری از شاخصهای ذکر شده برای آموزش وپرورش امریکا مطابق با تعالیم قرآن است. ومتاسفانه باید اقرار کنیم برخلاف توصیه حضرت علی(ع) ،در عمل به قرآن آنها از ما پیشی گرفته اند.
سرکار خانم امامی شما بانشان دادن خصوصیات یک آموزش وپرورش پیشرفته، خدمت بسیار ارزشمندی به فرهنگ این جامعه انجام می دهید.ودر پیشگاه خداوند معجور هستید. در کتاب خدا بارها این امر صورت گرفته است. برای مثال خداوند در سوره لقمان شخصیت فردی صاحبخرد که پیامبر هم نیست مطرح می شود تا الگویی بسیار عالی برای ما باشد.
وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّـهِ ۖ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ ﴿١٣﴾
هنگامی را که لقمان به فرزندش -در حالی که او را موعظه میکرد- گفت: «پسرم! چیزی را همتای خدا قرار مده که شرک، ظلم بزرگی است.»
جناب حقی بزرگوار ، رسالت یا بار معنایی اندیشمند
بر دوش بنده سنگینی می نماید و ردایی سایز بزرگ
هست . اما از لطف حضرتعالی سپاسگزارم.
یکی از ترس های آنانی که می نویسند عکس العمل
خوانندگان است اما وقتی به این ترس اندیشیده می شود
قدرت یا مانور نوشتن ناممکن یا محدود می شود. این
موضوع یکی از آن موارد است ، اما شخصا چون از سباست
و عالم هزارچهره آن به دورم ، با نیت مقایسه زمین و آسمان
نوشتم. تا چنین اطلاعات عینی در دسترس نباشد ما فقط باید
روی معضلات و مشکلات را با واژگانی متفاوت و از زوایایی
گوناگون مطرح سازیم. امید که به خود آییم.
ممنون از حمایت های فکری و نظرات ارزشمندتان.
و ریا کار و چپاولگر فعلی میسور نیست.
مشکل آموزش و پرورش ما فقط ساختار درونی آن
یا به قول شما مسئولان آن نیست . دخالت سایر
ارگانها و نهادهای مرتبط و غیرمرتبط ، محصور نگه
داشتن توان بودجه ای و عدم استقلال رأی وزیر
است. گیرم همگی از ابتدا تا انتها عوض شدند و افرادی شایسته هم سرکار آمدند اما دیگر عوامل بازدارنده همچنان باقی ماند،تکلیف چه خواهد بود؟
باور ایجاد تغییر باید بوجود آید، استقلال آموزش و پرورش تضمین شود ، حمایت صد درصدی مالی به عمل آید . آنقدر زیاد که 18 نوع مدرسه حداقل در
دو یا سه مورد خلاصه گردد.
شما تصور کنید وزیری که برای پرداخت مطالبات وعده اسفند 97 و وعده پرداخت پاداش سال پیش را تا شهریور داده ، چقدر توانایی حل مشکل دارد؟ تازه اگر بتواند؟
این همه مدارس غیرانتفاعی چگونه قرار است تبدیل به مدارس دولتی گردد؟ چقدر پتانسیل ساخت مدرسه
در کشور وجود دارد یا قرار است 30 - 40 نفر در آشپزخانه تحصیل کنند؟
ادامه دارد
واقع بین باشیم ، اراده و عزمی بی نظیر برای بر هم زدن شرایط فعلی نیاز است . آری افراد فعلی قادر نیستند تا تغییر مورد نظر یا نیاز جامعه امروزی را فراهم سازند. شاید برای همین در متن نوشته ام تا کی منتظر بمانیم ، بر روی تفکر و ذهن دانش آموزان تمرکز کنیم و زیربنای مناسب برای ایجاد تغییرات را در کلاس های درس بوجود آوریم.
نشستن و نالیدن ، تغییر ایجاد نمی کند، باید از جایی آغاز کرد چه جایی بهتر از اذهانی که هنوز در این جامعه مسموم نشده اند. دقت کنید شستشوی ذهنی یا تحمیل نظر خود را عرض نمی کنم . واداشتن آنان به بیان نظر ، نقد و تفکر ، مقایسه شرایط موجود با اوضاع مطلوب . باید الگوسازی مناسب برای آنها صورت بگیرد.
خانم امامی آمریکا درست است در موضوع نظامی٬ محیط زیست٬ اجازه تحصیل به شهروندان سایر کشورها در دانشگاه هایش، دانشگاه های تاپ٬ خودروسازی برتر،دموکراسی و ... صدرنشین جهان است ولی در آموزش و پرورش خیر. کاش از فنلاند یا ژاپن مثال آموزش و پرورش می زدید.
همکار محترم ، قصدم صرفا نمایش برتری امریکا نبوده
، بلکه نشان دادن تفکر جدید یا نحوه دگرگونی بوده است.
به هر حال رتبه آموزشی آمریکا در مقطعی از زمان 14
بوده در بین 18 کشور برتر آموزشی.
سیستم آموزشی باز و حذف برخی چیزها چون کتب درسی
و جایگزینی بحث آزاد یا کتابخوانی و عادت بدان یا همفکری
و مشورت یانقد و بررسی کتب خوانده شده یا بندهای دیگر،
چیزهای کمی برای بهبود اوضاع آموزشی نیستند. تشکر
تاریخ ویدیو هم مهم است.
با دو کشور ژاپن و فنلاند قبلا مقایسه نموده ام .
ممنون از پیشنهادتان .
آدمی در شرایط عادی اوضاع خود را مساعد می داند اما در مقام مقایسه دگرگون می شود ، صاحب ایده و خط فکری می شود ، عزم بر تغییر می گیرد. هر کس در حد و توان خود ، باید فرهنگ عمومی را بهبود بخشیم. ما هم هر یک از افراد جامعه در حد و توان خود مقصریم. بزرگترین جرم ما تحمل کاستی ها و سکوت در قبال آنهاست.
برای ایجاد تغییر ، ساز و کار ریسک پذیری و از جان گذشتگی نیاز هست. توران میرهادی ، باغچه بان ، رشدیه ، امیرکبیر این بها را پرداختند. نوبت من و شماست.
برداشت آزاد حق هر خواننده است.
به روز شدن معلومات معلم کجایش بد است ؟
یا حذف مردودی ؟
یا حذف کتب درسی که معضل آموزشی است ؟
یا حذف تخته سبز و......؟
یا همراهی تمامی دانش آموزان در یکسان سازی آموزشی؟
یا عدم اجازه به تدریس خصوصی معلم برای دانش آموزان کلاسش؟
یا........... سپاس
صورت مسئله پاک شدن بید
امید که همیشه روزگار خوش باشید.
یکی از معضلات اصلی نظام آموزشی
کشور ما دشواری متون ، حجم زیاد ،
عدم انطباق با دانش روز و واقعیت های
جامعه، محدودیت زمان برای اتمام آنها ،
شیوه تدریس و پرسش معلم محور ،
بدون امر یادگیری، کافی بودن حفظیات ،
هزینه چاپ هر ساله میلیونها جلد کتاب ،
و......است. حال ما نخواستیم آمریکا
شویم که نمی توانیم هم ، اما حداقل
کانون تغییرات را بدین سو کشانده و با
دانش روز منطبق کردن کتاب و معلم ،
صورت مسأله را به سوی بهبود اوضاع
تغییر دهیم ، بد نیست. بالاخره باید یکی
از گره های کور نظام آموزشی دگرگون
شود یا کتاب یا معلم یا سیستم آموزشی .سپاس
تا کی بد جلوه دادن کشور های پیشرفته یکم از اونا یاد بگیرین بعد بگین این حرفا رو
اینجا به خاطر سیاست غلط آموزشی هیچ وقت درس نمیشه
تا وقتی کسایی مثل شما باشن
حساسیت 40 ساله تمامی محافل کشور نسبت به آمریکا ، برخوردها را محافظه کارانه یا غیرضرور نموده
است ، اما نه قرار است ما از سیستم آموزشی آمریکا
تبعیت نمائیم و نه می توانیم چنین کنیم. تعداد چنین مقایسه ها هر چقدر بیشتر باشد خط فکری یا جهت
ایجاد تحول را برای ما که همیشه در دایره ای محصور
هستیم، مشخص می سازد. با تفکر به چرا و چگونه
و چطور ، می توان راهکار پیدا کرد، امکان حرکت و
دگرگونی را امری شدنی نمود. گاه فقط یک جابجایی
ساده و کم هزینه ، کلی اثرگذار است به شرط داشتن منطق و تبعیت از عقل.
مثلا آموزش ضمن خدمت با شرایط فعلی، ظاهرا به یک حرکت مفید و کوتاه تبدیل شده است اما اوضاع بهتر که نشده است بدتر هم شده و مشکلات دیگری دامنگیر معلمان گردیده است.
هنوز محتوای این دوره ها ره بجایی نمی برد، فهم مسأله ای به این سادگی چرا زمان و عمر و توانایی افراد را هدر می دهد ؟!!
درباره بند 15 ، تصور کنید که شما در یک مرکز آموزشی ثبت نام کرده اید از ساعت هفت و نیم تا مثلا یک و نیم ، سه جلسه ی یک ساعت و نیمه باید صندلی های خشک کلاس رو تحمل کنید ، به شما چای، میوه و ... ندهند یعنی اصلا پذیرایی نشوید و هر روز هم قرار است به این مرکز بروید و درس بیاموزید.
اشاره کرده اید که رتبه نظام آموزش و پرورش آمریکا بالا نیست و در رتبه 14 قرار دارد. ضمن تشکر از طحمات شما برای گردآوری مطالب اما چه خوب بود از نطام های آموزشی کشور های با رتبه تک رقمی اطلاعاتی می دادید.(مانند برخی از کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا)
چرا که با توجه به رتبه آمریکا می توان گفت که اقدام های نظام آ.پ آنها نیز مناسب نیست.
اضافه وزن دانش آموزان آمریکایی
مشکلات عدیده آنها در محاسبات درس فیزیک
روی برگرداندن برخی کشورهای پیشرفته از پاورپوینت در آموزش دانش آموزان خود
و ...
نشان می دهد که باید کار دقیق تری در این موضوع صورت گیرد.
همکار محترم موارد ذکر شدۀ شما در یادداشت زیر اینجانب آورده شده است، در صورت علاقمندی می توانید مطالعه نمائید.
" ایران در نقشه رتبه بندی آموزش و پرورش جهان ناپدید گردیده است... رتبه کشور ما چندم است؟ "
در 9 شهریور سال 96
مصاحبه مزبور در سال 87 انجام شده و تحولات کشور آمریکا 10 سال پیش یعنی 77 انجام گرفته است.
استناد بنده گفته های یک ایرانی است که ساکن آمریکاست و دو فرزند دانش آموز دارد. بلی کشورهای
کره جنوبی ،ژاپن ، سنگاپور،هنگ گنگ و..... رتبه های اول به بعد نظام های آموزشی برتر جهان هستند.
در این یادداشت قصد بیان برتری آمریکا را ندارم ، اگر دقیق مطالعه نموده باشید برخی از کارهای انجام شده قابل تأمل است : چون حذف کتاب یا حذف آزمون و.......سپاسگزارم.
صرف نظر از رتبه ها و نخبه هایی که این مدارس تربیت کرده اند اگر از دانش آموزان این مدارس درباره ی تجربه شان پرسیده شود ، اکثرا جو این مدارس را ناسالم می دانند. هر آزمون سمپاد که یک ماه یا دو ماه یک بار برگزار میشد استرس بسیار زیادی به همه ی ما وارد می کرد.برچسب دانش آموز سمپادی یعنی باهوش اما این درست نیست، آنها تلاش بیشتری دارند.
با وجود این ها خانواده ها اصرار زیادی برای فرستادن فرزندشان به این مدارس دارند. و از کلاس پایین به آنها تست زدن را اجبار می کنند.این مدارس واقعا فرق زیادی با مدارس عادی ندارند حتی هزینه ها ی بالا تری هم دارند. والدین با این طرز فکر قصد تامین آینده ی فرزندشان را دارند اما این بچه ها تک بعدی پرورش داده میشوند و هوش اجتماعی آنها هم پایین می ماند.
همکار محترم ، مواردی که ذکر نمودید دقیقا صحیح می باشد. دانش آموزان در چنین مدارسی فقط به حس نارسیسم شدیدی دست می یازند که خود را تافته ای جدا بافته می بینند. این حس حتی در زندگی اجتماعی آنان یعنی در دوران اشتغال و ازدواج نیز قابل لمس هست. تشکر
از نظر برخی امریکا بهشت است و ایران >>>>
ذهن ایشان شدیدا رسانه ای شده!!!
کمی بخوانند از پستمن پدر ارتباطات در آمریکا
از توصیه و نکته نظرتان ممنونم.
متن را از چه ظنی خواندید نمی دانم. اما بنده نه فرد سیاسی هستم و نه اندیشۀ غرب گرایانه ای دارم آن هم از نوع آمریکایی .
اگر بی طرفانه قضاوت کنید فقط یک مقایسه انجام شده است در آمریکا چنین است و در ایران چنان.
اگر غیر واقعیت است لطفا به صورت موردی مشخص سازید تا پاسخگو باشم.سپاس
در هر قدم برداشته شده و یا آغاز هر نوع فعالیتی ، همۀ جنبه های آن را در حد سواد و تجربۀ خود سبک سنگین می کنم. ممنون می شوم.
با سلام
حداقل کشورهای پیشرفته علمی را مقایسه کنید
آموزش و پرورش آمریکا از ضعیف ترین های دنیاست
حداقل یکبار در گوگل جست و جو کنید و وضعیت اسف بار آنها را ببینید
اصلا کار سختی نیست نیاز به خر و الاغ هم ندارد
هر مقایسه ای نتایج متفاوت خود را نشان می دهد.
مقایسه با فنلاند ، ژاپن ، رتبه های اول تا پنجم برتر آموزش ابتدایی د ر سال 2017 یعنی سنگاپور و هنگ کنک و ژاپن و کره جنوبی و فنلاند نیز انجام شده است. یادداشت مربوط به دوره ابتدایی هنوز ارائه نشده است و در صف انتظار قرار دارد. مفهوم و ارتباط خر و الاغ را هم متوجه نشدم . تشکر .
وقتی ضعیف ترین آموزش پرورش برای اونجاست ببینید ما چقدر بدبختیم
ضمن تشکر از پرداختن به این موضوع و دغدغه مندی سرکار عالی، بنده ضمن ذکر منبع و نام شما بعنوان نگارنده، این متن رو در وبلاگ شخصی خودم به اشتراک گذاشتم. در پیامی که از سرکار عالی دریافت شد موضوعی رو مطرح فرمودید که به دو نظر پاسخی ندادید. متاسفانه ایمیلی از شما نداشتم تا رفع ابهام صورت بگیره، لذا خواهشمندم اگر قصور یا اشتباهی از سوی بنده سر زده مبسوط تر توضیح بفرمایید تا اصلاح کنم.
با تشکر و تجدید احترام
همکار ارجمند، جناب آقای آبان ،
مقبولیت متن و استفادۀ بیشتر علاقمندان برایم،
جای بسی خوشوقتی است و ازدقت نظر و لطف
شما سپاسگزارم.
جسارتا چون هر نوع پاسخ به نـــــظر خـــوانندگان ، مسئولیت ادبی دارد و پاسخ ها بدون نام داده شده بود، فقط خواستم این مسئولیت را گـــوشزد نمایم.
خــوشحال می شوم اگر دیگر مـــــقال را در صورت ارزشمندی ، نیز استفاده نــــمائید . یقین آنــچه که نگاشته می شود به قصد و نیت استفادۀ مفید برای خوانندگان علاقمند است.
با آرزوی موفقیت و پرباری هر چه بیشتر وبلاگ تان.
با سلام و احترام ،
از قبول مسئولیت پاسخگویی به نظرات خوانندگان
در وبلاگ تان از حضرتعالی سپاسگزارم.
به عقیده بنده ضعیف بودن سیستم آموزشی ایران دلیل قوی بودن سیستم آموزشی آمریکا نیست که آرزوی اون رو داشته باشیم... اگه تحول آموزش و پرورش خوب اجرا بشه خودمون میتونیم الگویی برای کشورهای دیگه باشیم
همکار محترم ، این یادداشت فقط یک مقایسه ای
است که انجام شده است. بنده شخصا ترجیحی
برای سیستم آموزشی آمریکا یا حتی دیگر کشور
را به طور مطلق ندارم. گلایه شخص بنده از سکون
و عدم تحول روبه رشد و جلوست. ما از ثبات
وضعیت در نظام آموزشی ، رنجوریم . مهم آن است
که ابتدا بپذیریم در شرایط مطلوبی قرار نداریم و
سپس برای ایجاد تغییر ایده و همت داشته باشیم.
این متن به منزله ی تأیید و یا حسرت سیستم
آموزشی آمریکا نیست، اما چیزهایی برای یادگیری
دارد ، چون عدم تدریس خصوصی توسط معلم همان کلاس........
دور میز جمع شدن دانش آموزان ، یا حذف کتاب و
.عدم هزینه سالانه و قطع درختان و ....... در مقام مقایسه می توانیم ترجیحات بهینه ای برای برنامه ریزی داشته باشبم.
تصور می کنم چون ملت ایران چهار دهه مرگ بر
آمریکا گفته ، ما نوعی فوبیای آمریکایی داریم. خود
حضرت امام خمینی همیشه می گفتند:
ما با دولت آمریکا مخالفیم نه ملت آمریکا .
و چون در آمریکا حداقل تا حد ایران سیاست در
آموزش و پرورش دخالت ندارد ، پس لطفا همانند
دیگر مقایسه ها و بررسی های تطبیقی ، فقط به دنبال درست و غلط عملکرد از نظر منطق و عقل باشیم.
مقایسه برای به خود آمدن ، تفکر نسبت به شرایط
موجود و ایجاد وضعیت مطلوب می باشد. برای باور این مهم است که وضع موجود خارق العاده
و بی نظیر نیست. با تشکر
از نقد بنده اگه دقت کنید نه فوبیای آمریکایی برداشت میشه نه دفاع از سیستم آموزشی فعلی کشور اتفاقا بنده با مطالب که در مقاله مطرح شده تقریبا موافقم منتها عقیده دارم یکی از مهم ترین دلایل سکون و عدم تحول رو به رشد بلکه بدتر شدن وضعیت آموزشی سیاسی و سلیقگی عمل کردنه
اشاره بنده به فوبیای آمریکایی ، کلی است و مربوط به نظر شما به تنهایی نمی شود.
با دو نکته ای که اشاره کرده اید موافقم. یعنی اساس عدم تحول آموزش و پرورش ، علاوه بر نبودن ارادۀ ملی
و تفکری راهبر ، همان دو موردی است که حضرتعالی اشاره نموده اید.
برای شخص بنده نفرت از سیاست آمریکا به عنوان پردازشگر مثلث زر و زور و تزویر ، بجز آبراهام لینکلن ، مربوط به قبل از انقلاب است ، همعصری نوجوانی ام با کارتر !!
لذا نفرت از این عجوبۀ خودخواه زورگو ، تصور می کنم جهانی است و اگر کشورهایی همسو با آن در حرکتند حتی کشورهای اروپایی ، مجبور به مدارایند.
امید که سهم خودمان در عقب ماندگی مان در هر حیطه ای بالاخص در حوزۀ آموزش و پرورش با بی اعتنایی و بی تفاوتی نسبت بدان و عدم مدیریت بهینه و سیستماتیک ، فراموش نشود.
تشکر از همراهی تان.
نگرش سیستمی درون هر نظام
اجتماعی عمده دلیل قوی بودن
و یا موفق بودن هر نظام است.
اگر عنوان یادداشت را دقیق شوید
دقیقا به علت تفاوت، اشاره کرده ام.
با تشکر
اگر لطف کنید طی یادداشتی گزارش
کامل از دبیرستان خود به همین سایت
ارسال نمایید، الگویی مناسب برای
دیگر مدارس و مدیران خواهید شد.
با تشکر
راستش من دانش سال دوم رشته ریاضی فیزیک هستم که به اجبار و مجبوری وارد این رشته شدم و تمام علاقه و آرزو و... من زیر پا گذاشته شده . هیچی دیگه از زندگی نا امید شدیم .راه دیگری نیست......................
دانش آموز عزیز،
درد کلی جامعه ماست و نظام آموزشی
ما در مدیریت هدایت تحصیلی
دانش آموزابه بحران شدیدی گرفتار
است.که متاسفانه به مدارس هم ختم
نمی شود و هنگام ورودبه دانشگاه
نیز گرفتار خواهید شد. امید که در سایه
هوش و دیگر توانایی هایتان سازگار
شوید و بر دیو نومیدی غالب آیید. موفق باشید.
دانش آموزان
صحیح است.
تونو بدونید
یاد کتاب شکست سکوت نویسنده ارمنی به نام ادبی کارو ، در زمان پهلوی افتادم که با قلمی زیبا و زیرکانه از معتاد شدن فرد تحصیل کرده اما بیکار
طی داستان سخن می گفت.
معلم ها توی ایران وظیفه ی خودشون نمی دونن با کسانی که بیشتر نیاز دارند بیشتر کار کنند و بابت دقیقه به دقیقه کلاس گذاشتن با اونها پول میخوان در حالی که معلمان آمریکایی این طور نیستن.
به نظر شما 180 روز در سال واقعا کافیه ؟
.از این نباید چشم پوشی کرد که وقتی دانش آموزان ایرانی در دانشگاه های آمریکایی می نشینند چیزهایی بلدند که تا آن موقع به گوش دانش آموزان آمریکایی نخورده.!!!
پ.ن:مگه این بده که ایران از همین الان داره روی استعداد های کشورش سرمایه گذاری میکنه؟باور کنید اگر آمریکا این کار رو می کرد کلی تشویقش می کردین و الان که ایران کرده کلی ایراد می گیرین. همه ی ماهم میدونیم این ایراد ها مال چیه.درسته؟؟؟
ا
نه ، هیچ سرمایه گذاری فی الذاته بد نیست، بد سرمایه گذاری یک سویه است. بد فراموش کردن مدارس دولتی است. بد میدان دادن به مافیای آموزش و کنکور برای سواستفاده از استعدادهای شاخص کشور است. بد بالسویه نگاه نکردن به امر آموزش و اجرا نکردن اصل ۳۰ قانون اساسی است و بد.........
ماجرای عدم تدریس کامل و عدم اطمینان از یادگیری کل دانش آموزان یک کلاس توسط عده ای از معلمان، خود مبنای آسیب دیگری در نظام آموزشی ماست که متاسفانه نظارت و کنترلی بر امر تدریس خصوصی آن هم برای دانش آموزان همان کلاس ، نیست.......
وقتی ارزش های یک جامعه این چنین رنگ
می بازد، درخشش برخی از ایرانیان در فرنگ ، که به هوش و ذکاوت و ابداع و خلاقیت ، اهمیت
فوق العاده ای قائلند و بدون تنگ نظری بر روی آنان سرمایه گذاری کلان می کنند تا حدی که خود فرد ماندن را به رفتن ، داوطلبانه ترجیح می دهد
امری طبیعی است.......
آیا تمامی آنان دارای هوش سرآمدند؟ یا دوپینگ
شده از دوران ابتدایی تا آن زمانند؟
پس امر رقابت و ایجاد انگیزش در دانش آموزان
غربال شده و جا مانده از این مسابقه بی رحم
که اکثرا فقیر نیز هستند یا والدین بیسواد دارند
چه سرنوشتی خواهد داشت؟ به نظر شما
دانش آموز ضعیف با دانش آموز ضعیف همکلاسی خود می تواند رقابت کند و به پیشرفت تحصیلی نائل آید؟ و...... مطالب بسیاری دیگر.
بسیار خوشحالم که می فهمید و به ابراز وجود
می پردازید. ایران به دانش آموزانی پویا چون شما
بسیار نیازمند است. اندیشه سرآغاز حرکت و ابراز
وجود سرآغاز مطالبه گری است. اول دانستن و سپس خواستن . موفق و سربلند باشید .
امیدوارم روزی در مسند شغلی حسّاس بنشینید و کار بزرگی را که منِ معلم نتوانسته ام برای بیداری و سربلندی ایران عزیز انجام دهم ، شما عملی سازید. در پناه حق . سپاسگزارم.
فقط چون در جایگاه ارزشی واقعی خود نیستند
گاه مجبور به مقابله یا معامله و یا کارشکنی
می شوند.
مدارس ایران فقط افسردگی یاد بچه ها میدهد
اما این هم مسیری با اَزبر کردن مفاهیم
دروس مختلف ، به دو چیز بستگی دارد:
اول به خود دانش آموز که تلاش کند یاد بگیرد و یا برای دریافت نمره ۲۰ ، حفظ کند.
دوم به معلم که از یادگیری دانش آموز مطمئن شود و یا فقط به بیان مسلسل وار
او و دادن نمره ، قناعت کند.
بیایید در تحلیل مسایل و بیان کلی ، نقش و اثر خود را فراموش نکنیم.
ما با مفهوم یادگیری در این جامعه مشکل اساسی داریم.یادگیری ، انباشت مغز از مفاهیم بی ربط و بدون استفاده نیست.
یادگیری ، اَزبر کردن نیست.
امام محمد غزالی هم یادگیری را حمل و همراه کردن دانش با خود می دانست، اما یک راهزن به او یاد داد که یادگرفته ها
می بایست سبکبال در ذهن تو جای بگیرد، به طوری که بتوانی دانش خود را به دیگران
منتقل سازی. تشکر
واژه مشکل ، آنقدر در و دروازه دارد که برای
ورود به آن و بحث کردن از آن ، خیلی باید دقت داشت.
کدام مشکل ؟
پس نقش خانواده ، نخستین نهاد
جامعه پذیر کردن کودک ، کجاست؟
یا نقش محتوای کتب ؟ نقش فرهنگ ؟ یا نقش رسانه ها؟ نقش اقتصاد؟ یا نفوذ سیاسی در آن ؟
و.......
متوجه هستید برای بحث از مشکل و متهم کردن صِرف آموزش و پرورش و مدرسه و لابد بعد معلمان ، می بایست پارانتزهای بیشماری را باز و تجزیه و تحلیل و علت یابی نمود.
ما با گرفتن یقه یک فاکتور ، برون افکنی می کنیم، خود را راضی می سازیم، خود و دیگر فریبی می کنیم.
روی این اصل، مسایل ساده در جامعه ما ، به مرور زمان تبدیل به معضل و مشکل لاینحل می شوند. تک سبب بینی ، هرگز ما را به نتایج مفید موثر نمی رساند. تشکر
ناشناس محترم،
بسیار متاسفم که تعدادی از همکاران ، علیرغم تحصیلات عالی، تفاوت مطالعه
تطبیقی و نقد و تحلیل و مقایسه دو یا
چند موضوع را با حیطه به قول شما کپی کاری، نمی شناسند. بنده که واهمه ای ندارم همیشه منابع مورد استفاده را برحسب وظیفه معرفی می کنم.
فرهنگ و بزرگان شما کجایند تا الگوی مناسب برای رهروی من و شما باشند؟
یا نیستند، یا اجازه ندارند، یا امرِی معروف
نیست.
تفاوت ها در مقایسه و کنکاش دو یا چند
پدیده ، نمایان می شود نه در کلی گویی و یا تعصب من و شما.
یک عده زحمت می کشند تا ضعف اندیشه و
خلاقیت و تولید دانش موجود را جبران سازند و عده ای دیگر چون شما با حمله به
اصل و اساس مساله ، همه چیز را انکار
می نمایند.
کدام فرهنگ و بزرگی ، شرایط موجود آموزش و پرورش را خلق و رشد داده است؟
قدری تامل و تدبیر، حداقل تلاش شما برای
پاسخ به مغزمایه دین مان خواهد بود.
بجای تبر زدن به ریشه امور، شما هم بیندیشید. تشکر
تا زمانی که :
۱) برای انتخاب وزیر ، در به در دنبال فردی هستند که غیر از خواست دولت و مجلس عمل نمی نماید و منطبق با خودشان هست.
۲) وزیر جدید از نقطه گذاشته شده توسط وزیر قبلی ، وزارت خود را آغاز و ادامه دهد.
قالب ساختاری همان .خط فکری همان . پتانسیل کارکردی همان و.....
۳) وزیر آموزش و پرورش ، استقلال عمل و تصمیم گیری نداشته باشد و نمایندگان مجلس روی او و مدیران کل استانها نفوذ
فوق العاده داشته باشند.
ادامه دارد......
۵) تالیف کتب درسی توسط افراد ایدئولوژیک بجای متخصص ، انجام بگیرد.
۶) حجم و محتوای کتب درسی زیاد ، متفاوت از واقعیت های زندگی و تغییرناپذیر باشد.
۷) نحوه انتخاب وزیر غیر علمی ، غیر سیستماتیک و روی حساب سیاسی باشد.
۸) دولت و مجلس و ملت ، آموزش و پرورش را تافته جدا بافته از پیکر کلی جامعه بدانند و آن را با مشکلات بیشمار تنها بگذارند.
۹) هیچ نوع ارتباط علمی و متقابل مابین وزارت علوم با آموزش و پرورش وجود نداشته باشد و هر یک جداگانه عمل نماید.
ادامه دارد......
قرار داشته باشد. و در جذب استاد نیز رویه
خاصی داشته باشد.
۱۱) جایگاه رفیع معلم در جامعه ، همانند قبل بر اساس ارزش فعالیت او تثبیت گردد ، نه بر اساس میزان دریافتی.
۱۲) معلم در امر آموزش و کیفیت و کمیت آن ، آزادی عمل داشته باشد.
۱۳) معلمان سازمان صنفی مقتدر و قانونمندی برای خود داشته باشند.
و......
تشکر
سلام، نقد ارزنده ای بود ، به نظر بنده تا زمانی که دید گاه سیاسی به آموزش کشور است ، انتظار تغییر وجود ندارد ، آموزش وپرورش باید مستقل وبا تعامل با کشورهایی که از نظر آموزش شاخص هستند بتواند برای دانش آموزان که سرمایه های ملی کشورند برنامه ریزی کند ، معلمان باید از بین افراد باهوش وتحصیل کرده انتخاب شوند بخصوص در دوره ی ابتدایی و نگاه حکومت به معلم باید تغییر کند ، فقط زبانی سالی یک بار تقدیر از معلم نباشد معلم باید از یک رفاه نسبی برخوردار باشد وشان او در جامعه بالا ووالا باشد، در مدارس آموزش مهارتهای زندگی اولویت داشته باشد ، آموزش صلح ودوستی ، مهر وعشق ، تحمل نظرات دیگران ، تقویت روحیه انقاد پذیری ، حفظ محیط زیست و.....موجب رشد و شکوفایی کودکان و در آینده ایرانی اباد خواهد بود .
از همراهی و لطف سرکار ، سپاسگزارم.
خوشحالم که بیشتر ما معلمان دغدغه های
مشابهی داریم و دلسوزانه خواستار اصلاح
نظام آموزشی با ایجاد تغییرات و تحولات
موثر ، هستیم.
آگاهی اجتماعی معلمان و همدلی آنان نسبت
به گذشته ، بیشتر گردیده است که قدرمسلم خود این مهم در ایجاد رفرم آموزشی موثر خواهد بود.
لازم است از نقش ارزنده سایت صدای معلم، جهت تحقق چنین اهدافی نیز قدردان باشیم.
با آرزوی بهترین ها. سپاس.
از این مقاله و تمامی تفکرات نقادانه و گفتگوهای بعد از ٱن بسیار روشنگری و آشنایی با تمام ساختار و زیر و بم های نظام آموزشی ایران و نواقصش به گوشم رسید ولی مساله اصلی و حاد این مطالب حداکثر رسانه ای نشدن برای خانواده ها در رادیو و تلویزیون با شبکه های خاص حول نظام آموزش تا صرفا بدان پرداخته شوند و بازخوردهای آن سری اقدامات تحول بر طبق تجربه شده در سایر کشورها نمایش داده شود و لزوم همکاری و هماهنگی و تعاون تمامی جوانب از خانواده و معلمان و دانش آموزان به سمت بالا تحمیل یا فرهنگ سازی شود تا به کمترین ضرری بی تفاوت و تنگ نظری ننمایند و به مثابه ضزگرب المثل خشت اول گر نهد معمار کج...تا ثریا میرود دیوار کج! اقدامات ضمن مدون شدن و زیرساخت فکری و آموزشی بودن همواره تشویق و همراهی و همانند مصرف غذا بر سر سفره از حیث واجب بودن و نیاز مبرم بدان نیز توجه مهم بیش از سه وعده ی غذایی بشود!!
با تشکر از دلسوزی شما و به امید به روزگاری جوانان این دیار
حضرت امام ، مرز تیزبینانه ای مابین دولت و ملت آمریکا ، کشیده بودند که اجازه
نمی داد کسی از طلب علم ولو در
دورافتاده ترین سرزمین صدراسلام یعنی چین ، باز بماند. اما کامنت ها و نظرات را
مطالعه نموده اید. البته اگر دیگر نوشته های
تطبیقی بنده و یا برخی از دیگر سایت ها را
مطالعه نمایید ، کشورهای برتر از آمریکا را نیز برای الگوجویی خواهید یافت.
حُسن نظام آموزشی آمریکا جسارت ایجاد تغییر است. تا یک دهه پیش ، رتبه ۱۴ از رتبه های برتر آموزشی را به خود اختصاص داده است. از اطلاعات جدید بی خبرم.
نظام آموزشی ما شهامت ایجاد تغییر را ندارد و هم انجام آن را برهم زننده نظم موجود می داند. البته یک نظم آشفته و سنتی که پاسخگوی هیچ نوع نیاز آموزشی و فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی امروز جامعه ما و در ارتباط با دیگر جوامع نیست........
مقایسه ای و یا تطبیقی خود ، عنوان یادداشت را گویای کل شرایط موجود
معرّفی نمایم. اگر بدان دقت نمایید
متوجه می شوید.
مشکل عمده جامعه ما نبود عزم و اراده ای
برای ایجاد تغییر است. با حفظ ساختار
معیوب فعلی، نظام آموزشی ما هرگز متحول نخواهد شد.
دخالت مستقیم سیاست در آموزش ، مانع
تحقق این هدف است. قبل از هر تحولی،
نظام آموزشی و وزیر آن می بایست مستقل
از هر نوع دخالت خارج سازمانی و
خط گیری است. اگر این استقلال تحقق
یابد در یک حرکت جادویی دومینویی،
مابقی تغییرات خود به خود و یکی پس از دیگری ایجاد خواهد شد. تشکر
مستقل از هر نوع دخالت خارج سازمانی
و خط گیری باشد......
هستی یا ناشناس، چه فرقی می کند، اهمیتی ندارد.
بنده با استفاده از منبع ، مطلب نوشته ام. زیاد حساس نباشید. مرگ بر آمریکا
شما لطفا آموزش و پرورش خودمان یا آمریکا را تحلیل کنید تا بنده نیز استفاده نمایم. راستی شما به چه نحوی از حق تان
دفاع می کنید؟ ممنون
به عنوان یک دبیر بازنشسته ، ۸/۵ سطر
نوشته شما را چندین بار خواندم ، ابتدای
نوشته شما با ادامه آن ، روحی واحد ندارد.
سلام خانم امامی ، معقول و مرسوم
در ادامه:
"شما لطفا قبل از این که مطلب بنویسی برو یه چهار تا کتاب در باره ی نظام آموزشی دور دنیا بخون بعد بیا حرف بزن شما که از نظام آموزشی امریکا چیزی نمی دونید لطفا مطلبی ننویس....."
یک معلم یا دبیر، شاغل یا بازنشسته ، قبل
از هر نوع اعتراض یا نقد یا خشم و.......
کمالات اخلاقی فیمابین را رعایت می کند.
بنده با دانش آموز خود با چنین لحن استهزایی ، هرگز سخن نگفتم که شما......
کشوری ک بخاطر الگوی غلط پیشرفت، ظاهرا در اوجه
اما مثل درختیه ک از تو، موریانه ها خوردنش و پوک شده
فقط اونقدر تبلیغاتش حرفه ای بوده که توی سالها
تو مغز ماثابت کرده
که برتره!
تصور نمی کنم در متن ، اشاره ای به برتری
و یا در اوج بودن آمریکا شده باشد. هموطن گرامی ، فقط یک مقایسه و بررسی ساده انجام شده است.
هر چند حساسیت های جامعه خود را نسبت
به این کشور می فهم ، اما اگر قدری آستانه تحمل خود را تقویت نماییم ، بد نیست.
پاسخ من به کامنت ها ، تایید و ترجیح
آموزش و پرورش آمریکا و یا خود کشور آمریکا نیست، از خودم نیز دفاع نمی کنم ، فقط لطفا به تحلیل متن بیندیشید.
آمریکا الگوی مناسبی نیست اما به هر حال
رتبه چهاردهم سیستم های برتر آموزشی جهان است. هر یک از چند شماره ذکر شده به نظرم به اندازه کافی مهم و موثر هست تشکر.
ممنون از لطف تان.
برای داشتن چنین همکاری ، خیلی متاسفم.
هر چند که وجود چنین آسیب های تلخ اجتماعی در مدارس و مابین دانش آموزان و با ظلم خبیثانه بزرگ کلاس( نمی توانم نام معلم بر ایشان بگذارم) نشان از اوج
بی اعتنایی به سرنوشت حال و فردای کودکان و نوجوانان است. و بیشتر از هر
چیز متاسفم که به دلیل نداشتن اراده انجام
کار موثر، نمی توانم چنین رخدادهای پلشت
را از رخسار کودکان سرزمینم بزُدایم.
این که کسی به فکر اصلاح نیست ، بیشتر بدان دلیل است که من معلم منتظرم دیگری
مسئول و غیرمسئول ، تحولی موثر انجام
دهد.
برای موفقیت و تحصیلات عالی حضرتعالی در اوضاع نامساعد دوران تحصیل بسیار
خوشحالم و برای همکلاسان معتادان تان
رنجور. پایدار باشید.
الگوی دوران نوجوانی نسل ما جوانمردی پهلوانان بود و یک تار سبیل آنان حرمت گِرو گذاشتن داشت. این تار سبیل همه سفته بود هم چک و...... امروز برای یک وام دو میلیونی چند و چقدر ضامن و تضمین لازم هست؟!!
امروز میلیاردها ارزش مُلک و زمین ، اعتبار و اعتماد طرف مقابل را برای گِرو گذاشتن
ندارد، چرا ؟
کسی قصد ندارد عین آمریکا شود اگر بخواهد هم نمی تواند ، اما خداوکیلی نسل
امروز ، فقط قادر است ایرانی باعزت و وجدان و حرمت دیروز شود؟!
ایراد عمده در نظام آموزشی ما صاحب خانه
شدن مشکلات در بطن آن است.
باید شجاعت ، توان و اقتدار ساختارشکنی
داشته باشیم تا بتوانیم و گر نه ، با ساختار سنتی و بسته فعلی ، احتمال هر نوع تغییر غیرممکن است.
می کرد ، اما بعد قرن بیستم تا به امروز با پذیرش نخبگان اقصی نقاط جهان و دادن امکانات لازم به آنها جهت تحصیل ، اختراع، اکتشاف و پژوهش، آنان را استعمار می کند.
استعمار اول آمریکا را ثروتمند ساخت و استعمار دوم آمریکا را قدرتمند. کانادا و آمریکا جزو معدود کشورهایی هستند که بِسترهای مساعد و مناسب برای جذب مهاجران نخبه جهان را فراهم ساخته اند. این رمز بزرگ برجسته بودن هر دو کشور است.
برای آمریکا یا کانادا ، ایرانی و افغانی و چینی و پاکستانی و...... بودن فرد نخبه،
اصلا و ابدا اهمیت ندارد. او آنان را با در دسترس قرار دادن مسکن مناسب، محیط مطالعاتی عالی و ابزارآلات تحقیق و آزمایش
و.......، فرد نخبه و ذکاوت او را سیراب
می سازد و حتی نیروی کارگر در اختیار او قرار می دهد تا وقت گرانبهای خود را صَرف
خرید و نظافت و پخت و پز و...... هدر ندهد. تفاوت معامله چنین است.
وی زاده ۱۳۴۷ کاشان، پس از اخذ دیپلم ریاضی از دبیرستان امام سال ۱۳۶۴ در رشته الکترونیک دانشکده فنی دانشگاه تهران پذیرفته شد. پس از آن سال ۱۳۷۱ در مقطع کارشناسی ارشد وارد دانشکده علوم دانشگاه تهران شده و سپس سال ۱۳۷۵ برای ادامه تحصیل به کانادا رفت. سال ۲۰۰۴ در جایگاه استاد و پژوهشگر دانشگاه «لاوال» کانادا موفق به کسب جایزه «رابینسون» انجمن ریاضی کانادا شده بود.
استاد سابق دانشگاه آزاد اسلامی کاشان رئیس انجمن ریاضی کانادا شد
جمعه ۰۶ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۲
خبرگزاری دانشگاه آزاد .آنا
قطعا میگویندما هم برای معلمان کلاس های ضمن خدمت برگزار می کنیم و در مدارس ما هم طرح چه و چه و چه هر سال اجرا مشود و ماهم...
پ.ن:فقط کرونا امسال ب ما نشان داد ک توانایی معلمین ما در کارکردن درفضای مجازی چقدر است و اینکه اموزشی در این زمینه صورت نگرفته است و جالبتر اینکه با این وجود از همه معلمین انتظار می رفت با وسیله شخصی خودشان و با وجود همه نا آشنایی ها در فضای مجازی و با تولید محتوا در آن به تعلیم و تربیت بپردازند!!!!!
به همين علت تصميم گرفتم تجربه هاي خود را در مدرسه و دانشگاه چه به عنوان دانش آموز، دانشجو و يا حتي به عنوان معلم و مربي در کتاب موفقیت در زندکی یا مدرسه، جمع آوري کنم تا در اختيار دوستاني قرار دهم که به دنبال اثربخشي بيشتر در زندگي خودشان هستند و به دنبال نگاهي متفاوت تر در زمينه آموزش و پرورش ميگردند و تلنگري باشد براي آن ها که مي خواهند جامعه بهتري داشته باشند.
اگر مایل بودید میتونم PDF کتاب برای شما ارسال کنم
اگر بخواهم خلاصه بگویم، به نظر من مدیریت و راضی ساختن جامعه ای که از نظر علمی ضعیف است، بسیار آسان تر از مدیریت جامعه ای است که هر عضو آن دارای دانش و تجربه است.
موفق باشید.
اگر بخواهم خلاصه بگویم، به نظر من مدیریت و راضی ساختن جامعه ای که از نظر علمی ضعیف است، بسیار آسان تر از مدیریت جامعه ای است که هر عضو آن دارای دانش و تجربه است.
موفق باشید.
من دانش آموز پایه نهم هستم. من از نظام آموزشی کشور ایران راضی هستم.
این مجسمه، آبراهام لینکلن رییس جمهوری اسبق آمریکا را که باعث لغو برده داری در این کشور شد، ایستاده بالای سر یک مرد سیاه که زانو زده بود، نشان می داد.
مجسمه مذکور از سال ۱۸۷۹ در میدان شهر بوستون نصب شده بود.
رای گیری از مردم همان شهر برای
حذف مجسمه از میدان شهر!!!!!!
۱۵ نفر آمریکایی هستند.
چین و هند و شیلی نیز وارد این لیست شده است که گواه خبرهایی از تغییرات
رشد و توسعه در آنهاست.
هیچ ایرانی تاکنون جزو این لیست نیست. نه به خاطر این که انباشت ثروت در اسلام حرام است، چون در ایران رشوت، اختلاس ، رانت خواری عامل افزایش ثروت افراد است. در ایران برخلاف آمریکا، کسی از کانال آموزش ثروتمند نمی شود، در ایران بیش از نیمی از جمعیت زیر خط فقرند پس نمی توان ثروتمندی هم یافت یا اگر هست از مسیر آموزش ، اصلا و ابدا
نیست.
پویایی و رشد اقتصادی باعث پیشرفت آموزش و دانش هست و برعکس.
ما نمیتونیم یه ماهی رو از روی تواناییش در بالا رفتن از یک درخت با سنجاب بسنجیم
قظعا عذاب اون مسعولی که واسه میلیون ها کودک و نوجوان تصمیم غلط میگیره و باعث میشه که معنای واقعی زندگی رو درک نکنه و لذت نبره از کسی که قتل عام میکنه کمتر نیست
این آدم ها قاتلان رویا های بچه ها هستن
امیدوار عذاب دردناکی برای پایه گذاران این نوع نظام آموزشی هستم
من به عنوان یک دانش آموز واقعا گریم گرفت
چه کودکان و نوجوونایی که تو این سیستم لجن و افتضاح پا گذاشتند و رویاهای بیشترشون نابود شد
ولی قطعا هنوز برای چاره اندیشی برای میلون ها کودکی که هنوز نیومدن هست
من با پایه گذارش کاری نمیتونم بکنم
اما خیلی دوست دارم بدونم اون اشخاص با وجدان خودشون چه میکنن
من برای اینکه کودکان و نوجوانان آینده سرزمینم این ظلم ها رو نچشن نهایت تلاشمو میکنم
اول آن که امیدوارم کلمات نادرست ، ناخواسته اشتباهی تایپ شده و شما دوست عزیز املای صحیح آنها را به نیکی می دانید.
دوم از شما تقاضا دارم شیرینی زبان
فارسی را پاس بدارید و نوع نوشتار
خود را از محاوره ای به کتابت درست
تغییر دهید.
سوم مایه مسرت است که دانش آموز
کشورم ، مشکلات آموزشی را درک
می کند و برای آن تاسف می خورد.
چهارم امیدوارم شمای عزیز بتوانید با طی مراتب عالی تحصیل و کسب مهارت و تجربه حرفه ای ، توانایی ایجاد تحولات در نظام آموزشی را بیابید. با آرزوی موفقیت برای شما . سپاس.
واقعا تاثیرگذار
مانده ایم.
فرارو- دبیر شورایعالی فضای مجازی از ورود اینترنت ماهواره ابراز نگرانی کرد و هشدار داد: "برای آنکه با ورود این فناوری، حکمرانی فضای مجازی خدشه دار نشود، باید تدابیری صورت داد." اخیرا ایلان ماسک رئیس قدرتمند تسلا گفته بود: اینترنت فضایی، برای دسترسی و استفاده مردم آماده است.
یکی از دلایلی که کانادا در تعلیم و تربیت خود سرآمد می باشد، به این دلیل است که فقط استثنایی ترین معلمان را برای مدارس خود انتخاب می کند. در واقع کالج معلمان در کانادا بسیار رقابتی است که نیاز به یک مدرک چهار ساله و تجربه خارج از تدریس دارد.
کد خبر: 99121712542
ایسنا/ برترین دانشگاههای جهان در هر رشته کدامند؟
علاقمندان با مراجعه به این منبع شاهد خواهند بود که این دانشگاه ها بیشتر در دو کشور آمریکا و انگلیس قرار دارند.
برای شگفتی بیشتر لازم است اشاره
کنم که سه دانشگاه از سنگاپور! و فقط یک دانشگاه از چین در رتبه بندی
قرار گرفته اند.
و ۲ دانشگاه از سوئیس و یک دانشگاه از کلمبیا، یک دانشگاه از سوئد دیگر
کشورهای برتر هستند.
مابقی مربوط به آمریکا و انگلیس هست.( در بین ۵۰ دانشگاه و ۵ گروه رشته ای.)
مدیر محترم سایت،
این دو نقطه محترم، با چه کسی
مشکل دارد؟
این که جسته و گریخته از کشورهای گوناگون بخواهد چیزی متفاوت
برگزیند، خیر. چون به طور طبیعی
منجسم و هماهنگ نخواهد بود.
آموزش و پرورش ایران اگر قصد تحول
دارد باید به طور ساختاری و سیستماتیک عمل نماید.
شروع کار در تمامی ابعاد از جمله کتب درسی و شیوه های تدریس، محتوا و حجم و تعداد کتب درسی، نحوه جذب معلم و تربیت آنان، یکپارچگی آموزشی،
و....... از ابتدای آموزش و در دوران
مهدکودک و پیش دبستانی باید باشد.
و دوره ها و پایه های بعدی از الگوی عملی موفق تبعیت نماید.
از حاکمیت تفکر دینی و ایدئولوژیک
در مدارس پرهیز نماید و مدارس را فقط کانون آموزش بسازد.
به نظر می رسد با تغییر و تحول جزئی
نمی توان کاری کرد. یک انقلاب واقعی
در آموزش و پرورش لازم است.
ادامه دارد......
وسواس داشت. اگر چنین اتفاقی بیفتد
داشتن امید به بهبود شرایط ، معقول
است. آموزش و پرورش تا استقلال رای و عمل نداشته باشد به انجام هیچ کاری
قادر نخواهد بود.
سیستم آموزشی والدورف و منتسوری
را می توانید مطالعه کنید.
وقتی دانش پی ریزی روش تدریس علمی و پویا را نداریم، پناه بردن به چنین کارهایی فقط معرّف توان ماست.
درود بر سرکار خانم امامی حتما این خبر را سیو میکنم و بارها و بارها می خوانم بعد از بیست و دوسال تدریس ارزو دارم طرح بازنشستگی پیش از موعد شامل حال من شود تا بتوانم به فرزندان ایرانم هنر بیاموزم نه در فضایی به اسم مدرسه که همه چیز در ان رنگ تکلیف می گیرد در فضای با ذوق و شوق و بدون ازمونی که حافظه سنج است
با آرزوی سلامتی و توفیقدر زندگیتان. اگر معلمانی که می فهمند سنگر کلاس را ترک کنند،تکلیف آموزش مسئولانه و نیاز دانش آموزان مستحق خردمندی و دانایی چه خواهد شد؟
تشکر از لطف تان.
قدرت، توان و عزمی که آمریکا برای انجام یک پژوهش و یافتن یک پاسخ علمی، بدان قادر است:
"محققان با بررسی الگوی غذایی بیش از ۱۵ هزار فرد میانسال در آمریکا که برای مدت زمان ۲۵ سال تحت کنترل بودند، دریافتند: افرادی که در مدت زمان انجام این مطالعه از رژیم غذایی کمکربوهیدرات استفاده میکردند بیشتر احتمال دارد در میانه دوران زندگی دچار مرگ شوند."
همشهری آنلاین. اگر میخواهید بمیرید این رژیم غذایی را دنبال کنید.
این روش اموزش در ایران این همه مشکل اینهمه ایراد که این چیز هایی که شما زحمت کشیدید گفتید تازه مقداری از اونه هم برای معلمان مشکل ساز است هم برای دانش اموزان هم برای نسل اینده و...
باید یک فکری به حال این طرز اموزش کرد که همچین مشکلاتی دارد
خوشا به حال انان که چشمشان باز است
۱- مؤسسه فناوری ماساچوست(آمریکا)
۲- مؤسسه فناوری کالیفرنیا(آمریکا)
۳- دانشگاه هاروارد(آمریکا)
۴- دانشگاه کمبریج(آنگلیس)
۵- دانشگاه استنفورد(آمریکا)
۶-- دانشگاه توکیو(ژاپن)
۷-دانشگاه ییل(آمریکا)
۸- دانشگاه آکسفورد(انگلیس)
۹- دانشگاه ملی سنگاپور(سنگاپور)
۱۰- دانشگاه پرینستون (آمریکا)
۱- دانشگاه هاروارد (آمریکا)
۲- دانشگاه آکسفورد(انگلیس )
۳- دانشگاه کمبریج(انگلیس )
۴-دانشگاه ییل(آمریکا )
۵- دانشگاه استنفورد(آمریکا )
۶- مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن(انگلیس )
۷- دانشگاه کلمبیا (آمریکا )
۸-دانشگاه نیویورک(آمریکا )
۹- دانشگاه کالیفرنیا، برکلی (آمریکا )
۱۰- دانشگاه ملی سنگاپور(سنگاپور )
۱ آمریکا
۲ روسیه
۳ چین
۴ هند
۵ ژاپن
۶ کره جنوبی
۷ فرانسه
۸ بریتانیا
۹ برزیل
۱۰ پاکستان
۱۱ ترکیه
۱۲ ایتالیا
۱۳ مصر
۱۴ ایران
۱۵ آلمان
۱۶ اندونزی
۱۷ عربستان سعودی
۱۸ اسپانیا
۱۹ استرالیا
۲۰ اسرائیل
هستیم. آنچه هست را قبول نکردیم
به این حال و روز افتادیم. انکار انکار
لاپوشانی
ابتدا اگر مایل هستید برای دریافت پاسخ خود ۳ یادداشت زیر بنده را در همین سایت جستجو و مطالعه نمایید:
۱) ناکارآمدی ابزارهای سنتی حکومت معلم در کلاس و نیاز به تحول در نظام آموزشی
۲) دانش آموزان به جای کاغذ روی میزها می نویسند ! جدایی " پرورش " از " آموزش " نظام آموزشی را به کجا می برد ؟ اندکی هوای تازه ...
۳) نخستین وظیفه معلم نفوذ بر روح و روان دانش آموزان است ؛ برچسب زنی ممنوع !!
و بعد همانند تمامی مشاغل، معلمان را هم از هر حیث اعم از نوع و شکل رفتار و روش تدریس و میزان سواد و خلاقیت و......می توان درجه بندی کرد. اما دانش آموز ارجمند،
کنش و واکنش، عمل و عکس العمل یک رابطه ای دو سویه است، باید بررسی کرد که شما به عنوان یک دانش آموز، چگونه درجه بندی می شوید؟ ادب و احترام، نوع رفتار، سطح یادگیری و....... شما چگونه بوده و هست؟
امیدوارم قضاوت عادلانه ای نموده اید.
اما در یک کلام، هر معلمی، معلم واقعی نیست. موفق باشید.
واشنگتن نخستین ایالتی بود که این فرآیند را در سال ۲۰۱۹ قانونی دانست. پس از آن کولورادو و اورگان در سال ۲۰۲۱ و سپس ورمونت و کالیفورنیا در سال ۲۰۲۲ این موضوع را قانونی کردند. هر دو مجلس ایالتی نیویورک قانون A ۳۸۲ مبنی بر قانونی کردن کمپوست انسانی را در تابستان تصویب کردند.
در این فرآیند، در اکثر موارد، جسد متوفی درون یک محفظه قابل استفاده مجدد نیمه باز حاوی بستر مناسب برای فعالیت میکروبها شامل خرده چوب و کاه و یونجه قرار میگیرد. در انتهای فرآیند، ۱ یارد مکعب (۷۶۴.۶ لیتر) خاک مملو از مواد معدنی متراکم معادل ۳۶ کیسه خاک تولید میشود که از آن میتوان به عنوان کود استفاده کرد.
برای بسیار از مردم تبدیل شدن به خاکی که بعدا میتواند به برای رشد گیاهان و درختان استفاده شود بسیار بامعنی است.
به گزارش عصرایران به نقل از یو اسای تودی:
به غیر از ایسلند، قطر، کویت، اردن، امارات متحده عربی، عمان، مراکش، تونس، بحرین و الجزیره نیز در میان فهرست امنترین کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا قرار دارند.
میانگین ساعات کاری هفتگی کارکنان تمام وقت در ایسلند ۳۷.۹ ساعت است. ۶۶.۶ درصد از کارمندان حداقل ۴۰ ساعت در هفته کار میکنند. ۱۶.۹ درصد کارمندان به صورت نیمه وقت هستند. نرخ بیکاری در ایسلند ۵.۵ درصد براورد شده است. میانگین دستمزد سالانه ۶۷۴۸۸ دلار است.
رتبه ایران ۱۴۱
در لیست امنترین کشورهای جهان
شاخص جهانی صلح " به کشورهای جهان براساس سطح ایمنی و امنیت اجتماعی، درگیریهای داخلی و بینالمللی و میزان تقویت بخشهای نظامی و نیروهای امنیتی برای حفظ امنیت امتیاز میدهد.
براساس گزارش سال ۲۰۲۲ مجمع جهانی اقتصاد، ایسلند دارای بیشترین برابری جنسیتی در جهان و تنها کشوری است که حدود ۹۰ درصد از شکافهای جنسیتی را کاهش داده است.
نیوزیلند، ایرلند، دانمارک، اتریش، پرتغال، اسلوونی، جمهوری چک، سنگاپور و ژاپن در جایگاه دوم تا دهم کشورهای پر صلح و امن جهان قرار دارند.
این مطالعه بر روی ۱۶۳ کشور جهان قرار گرفته و یمن، سویه، روسیه، سودان جنوبی، جمهوری دموکراتیک کنگو، عراق، سومالی، جمهوری آفریقای مرکزی، سودان و اوکراین در کنار لیبی و مالی در ردههای آخر فهرست کشورهای امن و پرصلح قرار دارند.
در فهرست امسال، گذرنامه کره جنوبی و سنگاپور با دسترسی بدون ویزا به ۱۹۲ مقصد مشترکا در جایگاه دوم قرار دارند.
اکنون که آسیا و اقیانوسیه محدودیتهای سفری دوران کرونا را لغو کردهاند، به نظر میرسد شهروندان این مناطق بار دیگر از آزادی سفر به نقاط مختلف استفاده کنند.
در رتبههای پایینتر از سه کشور آسیایی، گروهی از کشورهای اروپایی سایر جایگاههای برتر فهرست قویترین پاسپورتهای جهان را به خود اختصاص دادهاند؛ آلمان و اسپانیا با امکان سفر بدون ویزا به ۱۹۰ مقصد در رتبه سوم و فنلاند، ایتالیا و لوکزامبورگ با دسترسی با ۱۸۹ مقصد در جایگاه چهارم قویترین پاسپورتهای جهان قرار دارند.
اتریش، دانمارک، هلند و سوئد همگی در رتبه پنجم قرار گرفتهاند و جایگاه ششم این فهرست به کشورهای فرانسه، ایرلند، پرتغال و بریتانیا رسیده است.
گذرنامه ایران نیز در این رتبهبندی در جایگاه ۹۹ قرار دارد. شهروندان ایرانی درحال حاضر امکان دسترسی بدون ویزا به ۴۳ مقصد را دارند. سال گذشته گذرنامه ایران در جایگاه ۱۰۲ این فهرست قرار داشت.
شهروندان افغانستان با دسترسی بدون ویزا به ۲۷ کشور بار دیگر در پایینترین جایگاه این فهرست قرار گرفتهاند.
هیچ تراژدی تلخ دیگری جایگزین مناسبی برای فلاکت و اضمحلال ناخواسته سرنوشت کودکان و نوجوانان
این سرزمین با تعطیلی مدارس وجود ندارد.
به عنوان یک دبیر بازنشسته اصلا و ابدا تعطیلی مدارس برایم قابل هضم و تایید نیست و نمی تواند باشد.
دوست گرامی،
شما هم سررشته تحصیل را رها
کرده اید و خود را محتاج سخاوت
معلمان نموده اید. در شرایط سخت
(تعطیلی مدارس) این وظیفه شماست که حداکثر تلاش تان را بکنید. نمره بالا پایین در قبال یادگیری عمیق، ارزشی ندارد. شما باید برای آینده خود باید بیشتر از ۷ یا ۸ تلاش کنید.
موفق باشید.
تعریف چارچوبی که طی ۱۲ سال تحصیل عمومی و رسمی، یک
دانش آموز قرار است طبق آن
مهارت هایی را یاد بگیرد.
نقش و اهمیت این مهارت ها در زندگی فردی و اجتماعی دانش آموزان چیست؟
تالیف کتاب به مجموعه ای از
تخصص ها و مهارت های علمی نیاز دارد تا در پایان دوران تحصیل، محتوا و حجم این کتاب خاص برای سنی معین به یادگیری و کاربرد در زندگی منجر شود.
سکوت و بی تفاوتی یعنی پذیرش شرایط موجود. یعنی شهر در امن و امان است داروغه ها.
چند درصد معلمان این سکوت کُشنده را
قادرند برحسب وظیفه ذاتی شغل خود بشکنند؟
سهم من و شما در این سیرقهقرایی چقدر است؟
ذهن ما قدرت خلاقیت در وضعی
مطلوب تر و فراتر از وضع موجود را
داراست؟ قدری در خود نه دیگری بیندیشیم. من چه کاره ام ؟ هستم کو؟ نیستم چرا نالانم؟
برژینسکی، استراتژیست آمریکایی به صراحت میگوید: «برای نابودی ایران لازم نیست به تاسیسات هستهای ایران حمله کنید، چراکه تغییرات جمعیتی ایران علیه حکومت است و با کمی صبر خود مشکلات را حل میکند.» این بدان معناست که هرچه جمعیت کشورهای دیگر در آینده کمتر باشد، به نفع آمریکا خواهد بود؛ یک استراتژی بلندمدت برای حفظ برتری.
Soroushs028qgmail.com
بنده بیش از ۱/۵ سال است که
نمی نویسم . دقیقا نمی دانم که
می توانم مفید باشم یا خیر.
ایمیل خود را همین جا خدمت
شما تقدیم می نمایم. در تمامی
عرصه های زندگی تان موفق باشید.
emami_minooyahoo.com
جناب آقای سروش
لطفا ایمیل خود را چک کنید.
پاسخ داده ام تشکر.
خبر 1498042
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۴۰۲
عنوان
آمریکا دوستداشتنیه؛ حتی با همین بایدن ناقصالعقلش!
به گزارش سلام نو و به نقل از دِسان، «ایلان ماسک»(Elon Musk) میلیاردر حوزه فناوری، یک نوجوان ۱۴ ساله را که به زودی از دانشگاه فارغالتحصیل میشود، به عنوان مهندس شرکت «اسپیسایکس»(SpaceX) استخدام کرده است.
پذیرش تدریس خصوصی
دانش آموز، تحت هر شرایطی ممنوع می باشد.
دانشگاه کمبریج رتبه دوم سال گذشته خود را حفظ کرده و دانشگاه آکسفورد نسبت به سال گذشته یک پله صعود کرده است.
برترین دانشگاههای ایران نیز در رتبهبندی یادشده این جایگاهها را کسب کردهاند:
دانشگاه صنعتی شریف: ۳۳۴
دانشگاه تهران: ۳۶۰
دانشگاه صنعتی امیرکبیر: ۳۷۵
دانشگاه علم و صنعت: ۴۵۱
در آخرین رتبهبندی تایمز دانشگاههای آسیایی، ۶۵ دانشگاه از ایران حضور دارند که در این میان دانشگاه شریف برترین دانشگاه ایرانی در رتبهبندی جهانی شد.
قرار دارد با ۲۹ میلیون جلد کتاب.
و بزرگ ترین کتابفروشی جهان در ایران قرار دارد.
حال تفاوت معامله را مقایسه کنید!
وزارت خارجه آمریکا با تعیین جایزهای ۱۰ میلیون دلاری برای افرادی که اطلاعاتی در خصوص «علیرضا شفیعی نسب» و «اقدامات مخرب سایبری» او دارند، خواست تا با برنامه «پاداش برای عدالت» تماس بگیرند. در این اطلاعیه اتهام «علیرضا شفیعی نسب»، مشارکت در یک کارزار سازمان یافته چند ساله برای نفوذ سایبری به ۱۲ شرکت آمریکایی و همچنین تلاش برای نفوذ به سیستمهای وزارتخانههای خارجه و خزانهداری ایالات متحده عنوان شده و تاکید شده که او به این اتهامها تحت تعقیب قرار دارد.
وی ضمن اذعان به احساسات جامعه آمریکا نسبت به جنگ غزه، مدعی شد: ما عمق این احساسات را درک می کنیم و از این موضوعات در راستای تعامل با موضوع (غزه) استفاده خواهیم کرد. البته ما در نهایت براساس منافع امنیت ملی آمریکا عمل خواهیم کرد!
این اظهارات دیرهنگام پس از سه روز از حادثه خودسوزی اعتراضی خلبان آمریکایی در شرایطی مطرح شده که دولت آمریکا از روز نخست جنگ وحشیانه علیه غزه همه ابزارهای لازم برای تداوم نسل کشی از سوی رژیم صهیونیستی در غزه را فراهم کرده و همچنان نیز به حمایت های همه جانبه خود از این رژیم کودک کش ادامه می دهد.
خودسوزی افسر آمریکا نتیجهٔ فضاحت سیاستهای غرب در ماجرای غزه است.
ویدئوی خودسوزی این سرباز فوق العاده متاثر کننده است.
انسان و انسانیت به کجا
می رود؟
عذرخواهی و پرداخت غرامت اپراتور آمریکایی برای قطعی چند ساعت اینترنت
اپراتور AT&T برای جبران قطعی شبکهی روز پنجشنبه در سراسر ایالات متحده، اعتبار پنج دلاری به ازای هر حساب به مشتریان آسیبدیده پرداخت خواهد کرد.
است یعنی والدین سهل و آسانگیر اغلب قوانین و مقرراتی محدود و اندک دارند و به کودک خود آزادی میدهند و در برخورد با او بسیار بخشندهاند و به سادگی اشتباه آنان را نادیده میگیرند و در برابر کمترین اصرار و خواهش فرزندان، امتیازهای سلب شده از آنان را به سرعت باز میگردانند.
ولی در کشور ما سبک تربیت فرزندان یا مستبدانه
است و یا مقتدرانه.
البته همین سبک عینا در مدارس هم تعقیب
می شود. و حتی بعدها در جامعه با پذیرفتن نقشهای اجتماعی.
در کشور آمریکا هم همین طور. سبک تسهیل گرانه در مدارس و جامعه نیز عملیاتی می شود. و یکی از مدخل های تفاوت آموزش و پرورش این دو کشور در همین نکته مهم، زائیده می شود.
ساخت راه آهن در ماه توسط آمریکا شروع میشود.
سازمان پژوهشهای پیشرفته دفاعی آمریکا (دارپا) یک قرارداد برای توسعه مفهومی راهآهن در ماه به کمپانی «نورثروپ گرامن» اهدا کرده است. این قرارداد در راستای آمادهسازی یک اقامتگاه دائمی برای انسانها روی ماه و بخشی از مطالعه ۱۰ ساله LunA-10 است.
انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۲۴ شصتمین انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا است که به شکل چهارساله برگزار میشود.
زیر ۱۸ سال حساب بانکی و کدملی داده نمی شود.
و ما چقدر آزادی بی حد و حصر تا مرز رانت و سرمایه داری برای حتی زیر ۱۸ ساله هایی که آقازاده یا جزو طبقه اشراف هستند، داریم!