قبل از ورود به بحث لازم است مقدمه ای در مورد بحث روز فرهنگیان و معلمان داشته باشم .
تعدادی از معلمان در مورد برکناری و یا استعفای فانی اعلام می کنند که این حرکتی تبلیغاتی توسط دولت در آستانه انتخابات است .
عدم رای اعتماد به دکتر نجفی در مجلس نهم موجب شد تا روحانی ، فانی را که چهره ای محافظه کار و البته متمایل به برنامه های دولت تدبیر و امید بود به همان مجلس معرفی کند .
با تغییر ترکیب اکثریت مجلس در دوره دهم و تغییر شرایط ، فانی دیگر پاسخ گوی نیازها نبود به ویژه آن که علی رغم توصیه های مکرر برخی افراد ، نمایندگان مجلس مبنی بر ضعیف بودن تیم وی ، فانی به ترکیب ستاد دست نزد و همچنان به راه پرنقص و اشتباه خویش ادامه داد .
انتظار این بود که با تغییر مجلس و تثیبت آن ، روحانی اقدام به ترمیم کابینه نماید .
رئیس جمهور می توانست فانی را پس از پایان سال تحصیلی ( اوایل تابستان ) تغییر دهد و این تاخیر حدود 4 ماهه به هیچ وجه قابل توجیه نیست .
داستان فانی به پایان رسید اما حکایت پیچیده معلمان و کلاف سردرگم مقوله ای به نام " تعلیم و تربیت " هنوز سرجایش باقی است .
فانی هم وزیری مانند اخلافش بود .
حسن وزرا حداقل نسبت به دو دهه اخیر این است که اکنون با برنامه می آیند .
در واقع ، میزان موفقیت و یا عدم موفقیت یک وزیر را باید در میزان تحقق برنامه ها سنجید و نه اظهارنظرهای دم دستی و یا فی البداهه .
به عنوان مثال ، یکی از اولین و مهم ترین برنامه های فانی ، سامان دهی نیروی انسانی و به عبارتی بهسازی نیروی انسانی در آموزش و پرورش بوده است .
آن موقع « صدای معلم » از فانی پرسش کرد : ( این جا )
" پس از گذشت حدود 3 سال و اجرای « سیاست های سامان دهی نیروی انسانی » ، وزیر آموزش و پرورش مشخص کند که نتیجه عملی این اقدامات چه بوده است ؟
البته آقای فانی در مهر ماه 1394 گفت امسال ۴۰۰ هزار دانش آموز بیش از سال گذشته ثبت نام کرده اند و هیچ نیرویی به این سازمان اضافه نشده است .
در صورت امکان ، مسئولان وزارت آموزش و پرورش به ویژه معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی و نیز نیروی انسانی در هر استان و به تفکیک مشخص کنند وضعیت سامان دهی نیروی انسانی چگونه بوده است ؟
وضعیت توزیع ساعات حق التدریس به صورت واقعی و اسمی در هر استان چگونه بوده است ؟
* این در حالی است که در حال حاضر در مدارس بسیاری از پست ها مانند کتابدار ، مشاور در بخش متوسطه دوم ، معاونت فن آوری و... حذف شده است .
* برای مشاوران مدارس 10 ساعت تدریس اجباری در نظر گرفته شده است .
* تمام مدیران و معاونان مدارس مجبور شده اند به میزان 6 ساعت در هفته تدریس کنند .
* پست مهمی مانند مربی بهداشت هم در بسیاری از مدارس عملا وجود ندارد و در برخی از آن ها یک مربی بهداشت به چندین مدرسه سرکشی می کند .
* برخی از ساعات دروس مانند زبان انگلیسی در دوره متوسطه اول و دوم تقریبا به نصف کاهش یافته است .
* از سال 90 «درس آمادگي دفاعي» در پايه دوم دبيرستان و درس ورزش در پايه سوم دبيرستان نيز از 2 ساعت به 1 ساعت كاهش پيدا كردهاست.
* از سال 90 « دروس پرورشي و رياضي جبراني » در پایه اول دبیرستان دراين پايه از 2 ساعت به 1 ساعت كاهش پيدا كردهاست.
* از سوی دیگر و بر اساس گزارش ها و مشاهدات ، آمار کلاس ها بعضا به 40 نفر و حتی بیشتر رسیده است .
و...
مسئولان پاسخ دهند واقعا نتیجه سیاست های سامان دهی تاکنون چه بوده است و چه دستاوردهایی برای نظام تعلیم و تربیت داشته است ؟ "
و یا در بحث « ارتقای مدیریت آموزشگاهی " این گونه گفتیم :
" وزیر آموزش و پرورش در نشستی که روز هفتم تیرماه 1393 با تشکل های معلمی داشتند ( این جا ) به برخی موارد اشاره نمود .
" سعی ما تعالی آموزش و پرورش بر اساس EFQM اروپاست و در این زمینه سعی داریم تا استاندارها را در راستای " مدرسه محوری " ارتقا بدهیم ."
ضمنا در همان جلسه آقای فانی از اختصاص 250 میلیارد تومان جهت کیفیت بخشی در آموزش و پرورش خبر داد .
پرسش ما این است که نتیجه این اقدامات چه بوده است ؟
آیا واقعا تحولی در مدیریت آموزشگاهی رخ داده است ؟ "
البته بنده و دوستان در صدای معلم در این سه سال سعی کردیم تا حد امکان برنامه ها و عملکرد فانی را مورد نقد کارشناسی قرار دهیم هر چند عملکرد یک وزیر و آثار آن محدود و مقید به زمان مشخصی نیست و خاتمه دوران وزارت و یا مسئولیت به معنای بسته شدن پرونده و یا عملکرد نمی تواند باشد چرا که جامعه مطابق " اصل بال پروانه ای " متاثر از آن خواهد بود .
اما رفتن فانی حاشیه های زیادی داشت .
استیضاح فانی در این چند ماه خود یک داستان مفصلی شده بود .
جلسات متعدد فانی با استیضاح کنندگان برای جامعه فرهنگیان مبهم و پرسش برانگیز شده بود .
« صدای معلم » در پنجم شهریور ماه طی نامه ای و در جهت تنویر افکار عمومی و شفاف سازی خواست تا وزیر آموزش و پرورش و نمایندگان مجلس به دغدغه های آنان پاسخ داده و بگویند که توافق فانی و طراحان استیضاح حول چه موارد و یا موضوعاتی صورت گرفته است .
چرا که همواره بر این باور بوده ایم که « دانستن حق مردم است » .
وضعیت فرسایشی موضوع " استیضاح وزیر آموزش و پرورش " به گونه ای شد که سخنگوی هیات رئیسه مجلس با تاکید بر اینکه هیچ استیضاحی در دستور کار هیات رئیسه نیست بگوید که استیضاح کنندگان وزیر آموزش و پرورش باید در مورد آن تعیین تکلیف کنند زیرا بیش از این معطل شدن به صلاح مجلس و وزیر نیست. ( این جا )
تا این که سرانجام استیضاح فانی در هیات رئیسه مجلس اعلام وصول شد و این در حالی بود که قبل از آن 18 نماینده دیگر امضای خود را پس گرفته بودند .
نایب رئیس فراکسیون امید در این مورد چنین گفت :
تغییر فانی راهحل نیست و مشکلی از جامعه فرهنگیان کشور حل نمیکند به همین دلیل دوستان امضای خود را از پای استیضاح برداشتند. ( این جا )
استیضاح فانی با 45 امضا وصول شد و این نکته ای قابل تامل بود.
همان موقع ، « صدای معلم » در یادداشتی با عنوان " خداحافظی تلخ فانی ؟ ماجرای 45 امضا شدن درخواست استیضاح چه بود ! ( این جا ) از جزئیات این 45 امضا گفت :
" در خصوص وزیر آموزش و پرورش اخبار ضدونقیضی منتشر شده است ؛ در حالی که منابع آگاه از استعفای وی خبر دادهاند، با این حال علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش در گفتوگو با خبرگزاریها گفته است: من قویاً موضوع استعفا را تکذیب میکنم؛ هم اکنون از جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی میآیم و این روزها خودم را برای موضوع استیضاح آماده میکنم تا به واسطه بررسی استیضاح در مجلس گزارشی از کارنامه عملکرد خودم در طول تصدی بر وزارت آموزش و پرورش را به نمایندگان و مردم ارائه کنم. وی ضمن رد مجدد تمام شایعات مربوط به استعفایش به خبرگزاری تسنیم گفت: تصمیمگیری درباره استیضاح هم با نمایندگان محترم مجلس است.با این حال شنیده می شود فانی استعفا داده و مجلس منتظر جایگزین برای معرفی است .فانی فرصت دارد تا ده روز دیگر از عملکرد خود در مقابل نمایندگان مجلس دفاع کند،البته آنچه امروز در مجلس شورای اسلامی شاهد بودیم حاصل یک اتفاق نظر ناخواسته میان فراکسیون امید و اصولگرایان بر اعلام وصول استیضاح فانی بود،در حالی که تا شب قبل 18 عضو فراکسیون امید امضای خود را پس گرفته بودند!
اما ساعت 10/48 دقیقه صبح امروز تعداد امضاهای درخواست استیضاح به 45 امضاء رسید!
از سویی نگرانی اصولگرایان و عدم تمایل آنها و بالطبع بازپس گیری برخی امضاها به خاطر این بود که نمایندگان جبهه پایداری و اصولگرایان مایل نبودند کاری به زعم آنان شایسته بود توسط دولت انجام شود آنها بر عهده بگیرند، به همین دلیل با اکراه و البته به دلیل تصویب طرح تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان، تعداد امضاء برای استیضاح به 45 نفر افزایش یافت .
در این میان ، تیتر « روزنامه کیهان » در مورد استعفای فانی قابل تامل تر بود .
« روزنامه کیهان » روز 29 مهر ماه ضمن اخصاص تیتر و صفحه نخست این روزنامه به استعفای فانی چنین نوشت :
" همانگونه که از نامه فوق برمیآید،فانی نه تنها استعفا نداده،بلکه بر عزم خود برای پاسخ گویی به استیضاح کنندگان و دفاع از عملکرد سه سالهاش تاکید کرده و صراحتا بر آمادگی برای ادامه کار خود تاکید کرده است .
با این حال، دقایقی پس از انتشار این نامه،رسانههای همسو با دولت اعلام کردند که رئیسجمهور با استعفای فانی موافقت نموده است.
بررسی دقیق نامه و ارزیابی حواشی متعدد و به خصوص فشارها و شایعات دو روز اخیر نشان میدهد که فانی با این نامه، حرف آخر را زد و موفق شد به سادگی و سرعت ، تیم عملیات روانی و شایعه ساز را دور زده و میدان بازی را تعیین کند ؛ چرا که تنها معنی نامه او این است که استعفا ندادهام و نمیدهم ! اگر میخواهید نباشم، برکنارم کنید!" ( این جا )
این که خبرگزارهای مخالف دولت بیشتر موافق انعکاس اخبار استیضاح فانی بودند تا استعفا و نیز حمایت ضمنی روزنامه کیهان در مخالفت با برکناری فانی ؛ نکاتی است که باید روی آن تامل و تفکر بیشتری صورت گیرد .
برخی تحلیل گران عنوان می کنند که فانی قصد داشت با کشاندن موضوع به صحن علنی مجلس و نیز امتیازاتی که قبلا به برخی استیضاح کنندگان اعطا کرده بود وزارت خویش را از طرق رای اعتماد مجدد تحکیم کند و در واقع در صفحه بازی ، مجلس را در برابر روحانی قرار دهد و از این رهگذر دوران وزارت خویش را با سلامت و یک دوره کامل به پایان برساند تا این که بخواهد مانند وزرایی مانند فرشیدی که توسط رئیس جمهور برکنار شدند ؛ متهم به ناکارآمدی و یا عدم مقبولیت در میان افکار عمومی فرهنگیان و معلمان شود ...
نکته جالب این جاست که برخی مخاطبان ما همواره ، « صدای معلم » را به طرفداری از فانی متهم کرده و می کنند اما حاضر نیستند که کمی افق دید خود را گسترش داده و همه مسائل را ببینند .
« صدای معلم » زمانی که فانی در مجلس نهم استیضاح شد به رفتارشناسی نمایندگان مجلس پرداخت .
برخی تصور کردند نقد رفتار نمایندگان و عملکرد آنان به معنای تایید عملکرد وزیر است .
البته این مشکل به کل جامعه بر می گردد چرا که جامعه ما همواره مسائل را دو قطبی می بیند و متاسفانه جزیی از فرهنگ ما شده است .
مسائل یا خوب هستند و یا بد . این سیاه و سفید دیدن و مطلق انگاری مشکلی فرهنگی است که باید به تدریج اصلاح شود .
برخی از معلمان رفتار طیف های سیاسی را نمی بینند و یا خود را به " ندیدن " می زنند !
این که ممکن است حرکت آن ها توسط آنان مورد بهره برداری قرار بگیرد و احیانا ابزار و آلت دست آنان قرار بگیرند بدون آن که متوجه شوند .
به عنوان مثال ؛ حاجی بابایی و تیم ایشان پاتوق رسانه ای اش خبرگزاری فارس ؛ تسنیم و یا خبرگزاری های خاص و مخالف دولت است .
فانی و تیم ایشان نیز به کرات نقطه اتکایشان این رسانه ها بوده است .
( ایسنا خبر استعفای فانی را مننتشر کرد اما طیف مقابل تمایل به انعکاس خبر استیضاح داشت )
واکنش خبرگزاری فارس در این مورد جالب توجه بود .
فارس » در گزارشی با عنوان " قحط الرجال در کابینه یازدهم/ معرفی «چهرههای سوخته» در حلقه بسته دولت "در مورد معرفی نجفی به عنوان گزینه احتمالی وزارت آموزش و پرورش چنین می نویسد :
" «محمد علی نجفی» نیز در سابقه خود قرار گرفتن در رأس آموزش عالی و آموزش و پرورش را نیز دارد، وی گزینه پیشنهادی روحانی برای تصدی وزارت آموزش و پرورش بود که مجلس نهم به وی اعتماد نکرد. البته نجفی سرپرستی وزارت علوم دولت روحانی را نیز در کارنامه خود دارد. با توجه به اینکه وی دلیل استعفایش از سازمان میراث فرهنگی را ضعف جسمانی عنوان کرده بود، حال از شانس کمی برای معرفی به مجلس برای تصدی وزارت آموزش و پرورش برخوردار است....
آنچه در این بین باید بدان توجه کرد حلقه بسته مدیریت در دولت یازدهم است. گویی در این مملکت قحط الرجال است و دولت برای انتخاب مدیران خود با کمبود مدیر مواجه است و حتما باید از مهره هایی استفاده کند که یک بار عدم اعتماد مجلس را به خود دیده اند. آیا باید رئیس جمهور برای انتخاب مدیران خود تنها به چند گزینه محدود تمرکز کند که آن افراد یک بار شانس خود را برای تصدی این وزارتخانه ها امتحان کرده اند و اینکه برخی از آنان در فتنه 88 نیز دست داشته اند… "
فانی حتی دعوت صدای معلم را برای یک گفت و گوی بدون رتوش و بدون سانسور بی پاسخ گذاشت اما همواره از سوی برخی متهم به طرفداری ایشان شده است !
این جاست که اهمیت " سواد رسانه ای " بیش از پیش مشخص می شود و یکی از دلایل مهم حساسیت صدای معلم به بحث " تفکر و سواد رسانه ای " که به تازگی وارد محتوا و برنامه های درسی شده است همین است .
به نظرم ، در حال حاضر آن چه مهم است انتخاب وزیری شایسته و کاردان برای سکان داری این وزارتخانه بزرگ است .
ما همواره بر این باور بوده ایم که " قد مدیریت " در آموزش و پرورش بر اساس قد مخاطبان و عناصر آن که مهم ترین آن " معلمان " هستند تنظیم می شود .
قوی ترین فرد هم اگر در یک محیط بدون پرسش گر ، نظاره گر و نقاد قرار بگیرد به ضد خودش تبدیل می شود .
یک معلم در یک کلاس پرسش گر و باسواد مجبور خواهد شد که خود را بالاتر از سطح کلاس قرار دهد وگرنه باید کلاس را ترک کند .
بازخوردی که از معلمان در رسانه ها و افکار عمومی مشاهده می شود پیامی به برنامه ریزان و سیاست گذاران برای توجه واقعی و عملی به این بخش است .
حساسیت و پی گیری فرهنگیان و معلمان در اتفاقات اخیر و در شبکه های یکی از دلایل مهم برای برکناری فانی بود .
معلمان باید به این گزاره ایمان بیاورند که بازیگران اصلی در حوزه تعلیم و تربیت هستند و این نقش قابل تفویض و یا واگذاری نیست .
دست کم گرفتن خود و یا در حاشیه ایستادن فقط راه را برای موج سواران و پوپولیست ها باز خواهد کرد .
و اما با عنایت بر وظایف حرفه ای و رسانه ای چند نکته را برای وزیر آینده آموزش و پرورش متذکر می شوم .
از دیدگاه نگارنده و فارغ از مصادیق ؛ وزیر آینده آموزش و پرورش چند اولویت را باید مد نظر قرار دهد .
یکی از مشکلات فانی ، ضعیف بودن تیم رسانه ای و روابط عمومی ایشان بود .
فانی همواره دوست داشت که در محیط رسانه ای قابل پیش بینی و کنترل شده سخن بگوید .
ارتباط او با متن معلمان و بدنه ضعیف بود و به نظر می رسید که روابط عمومی نیز در این زمینه ضعیف عمل می کند .
در اهمیت نقش و کارکرد روابط عمومی ها قبلا به کرات گفته و نوشته ام .
این که در هفته معلم ، معلمان و آموزش و پرورش تیتر رسانه ها نمی شوند به عملکرد روابط عمومی برمی گردد .
لزومی ندارد که حتما کمبودهای صنفی معلمان تیتر یک رسانه شوند .
وزیر می تواند با طرح منطقی و مدبرانه موضوع آموزش و پرورش در حوزه عمومی ، حساسیت جامعه و مسئولان را به نقش آموزش و پرورش و معلمان جلب کند .
مهم این است که جامعه متوجه شود آموزش و پرورش برای آنان و آینده مهم است .
مهم این است که آموزش و پرورش برای جامعه ارزش افزوده اجتماعی ایجاد کند .
اگر هم نقص ، مانع و یا کمبودی وجود دارد ، صادقانه با افکار عمومی در میان گذاشته شود .
در حال حاضر ، ضریب اعتماد عمومی در میان فرهنگیان نسبت به مسئولان کم است و شکاف مدرسه و ستاد به حداکثر خود رسیده است .
از موضوعات مهم دیگر در آموزش و پرورش ، جایگاه نهادهای نظارتی مانند ارزیابی و رسیدگی به شکایات و حتی حراست هاست .
ضعف نهادهای نظارتی در درون آموزش و پرورش موجب دخالت دائمی نهادهای بیرونی در آموزش و پرورش شده است .
هنوز پس از گذشت ماه ها ، حراست وزارت آموزش و پرورش رئیس ندارد و با سرپرست اداره می شود .
کارکرد و نقش این گونه نهادها باید مورد بازبینی و تعریف مجدد قرار گیرند .
از نکات مهم دیگر که می تواند مورد نظر وزیر آینده آموزش و پرورش قرار گیرد ، نوع تعامل با تشکل های فرهنگی است .
همان گونه که قبلا نیز شد ، فانی اولویت سوم تشکل ها برای ارائه به روحانی بود .
در این میان ، دو تشکل « انجمن اسلامی معلمان ایران » و «مجمع فرهنگیان ایران اسلامی » در این لابی گری نقش به سزا و راهبردی داشتند .
« صدای معلم » بارها از عملکرد انجمن اسلامی معلمان ایران انتقاد کرد . (این جا )
اما این دوستان هیچ گاه در مقابل این « انتخاب » و نیز " انتقادات " پاسخ گو نبودند .
انجمن اسلامی معلمان ایران در 3 سال اخیر حتی یک نامه در نقد عملکرد وزیر ننوشت اما به یک باره به معاون اول رئیس جمهور نامه نوشت و شکایت کرد ... ( این جا )
« مجمع فرهنگیان ایران اسلامی » که در دوره فانی تقریبا سرش بدون کلاه ماند هم اکنون و در آستانه معرفی دکتر نجفی به مجلس بسیار فعال شده است !
توصیه ما به وزیر آینده آموزش و پرورش این است که ضمن تعامل منطقی و مستمر با همه تشکل ها ، مواظب باشد که وقایع تلخ فانی برای او مجددا تکرار نشوند و در حصار تشکل ها گرفتار نشود .
و اما نکته آخر که همواره مورد تاکید صدای معلم بوده است تشکیل "سازمان نظام معلمی " به صورت منطقی و علمی و مطابق با استانداردهای یک آموزش حرفه ای است .
هم اکنون تشکیل سازمان نظام معلمی با پی گیری کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در برنامه ششم توسعه دیده شده است اما در صحن علنی مطرح نشده است .
وزیر آینده آموزش و پرورش باید اهتمام کافی را در جهت تشکیل درست و سالم این سازمان به عمل آورد .
یکی از مشکلات آموزش و پرورش در ورودی ها و شرایط معلمی است .
صلاحیت های حرفه ای ، تخصصی و اخلاقی یک معلم و نظارت بر فعالیت معلمان باید در حوزه وظایف این نهاد دیده شود .
تجارب نزدیک به 4 دهه موید این مدعاست که "هسته های گزینش " نتوانسته اند آن گونه که مورد نیاز این دستگاه مهم و حیاتی است به وظایف خویش بپردازند .
ساختار و تاریخچه این تشکیلات اجازه حرکت خارج از این مسیر را نمی دهد .
آموزش و پرورش باید حرفه ای و تخصصی شود و لازمه این کار جذب معلمان باسواد ، باانگیزه و توان مند و نیز طراحی یک سیستم درست و علمی ارزیابی و نظارت برای ارتقای شغلی آنان است .
به نظر می رسد وزیری که در مقطع کنونی معرفی می شود اگر عملکرد مثبت و قابل قبولی داشته باشد می تواند برای 4 سال پس از انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم نیز مطرح باشد .
بنابراین وزیری که از مجلس رای اعتماد می گیرد باید یک برنامه کوتاه مدت تا پایان دوره فعلی روحانی و یک برنامه بلند مدت 4 ساله برای دوره بعد پی ریزی کند .
امید که با همراهی همه این مسئولیت مقدور و مقبول باشد .
نظرات بینندگان
متاسفاته دولت در ضعیف و پایین نگه داشتن معلمان تلاش کرده و میکند.
معلمان مثل گذشته در جامعه و بین دانش اموزان آبرو و عزتی ندارند.
دوست عزیز
معلمان باید طبق فرآیند مطالبه گری پی گیر مطالبات باشند .
تاکید می کنم معلمان خود باید احیاگر منزلت خویش باشند .
پایدار باشید .
یعنی همان سیاست کثیف فقیر و در انزوا نگه داشتن معلمان.!
ممنوع پیرها را وگنه کاران را دور بریزید
ممنون .
سخن شما درست است .
مدیریت در آموزش و پرورش باید علمی باشد .
پایدار باشید .
دوست عزیز
آقای/ خانم حسنی
اشاره کردم که ضریب اعتماد در آموزش و پرورش در حد پایینی قرار دارد و شکاف مدرسه و اداره به حد اکثر خود رسیده است .
اما این که مثل همیشه انگشت اتهام را فقط به سوی یک نفر نشانه رفته و نقش خود و دیگران را بایکوت کنیم نیاز به بررسی بیشتر و تامل دارد .
بنده در یادداشت چند نکته مهم و راهبردی را اشاره کردم .
موضوع این یادداشت بررسی مشکلات و یا چالش های آموزش و پرورش نبود .
پایدار باشید .
جناب محسن
صدای معلم تاکنون به جد پی گیر مسائل صندوق ذخیره فرهگیان بوده است .
کافی است در بخش حست و جو آن را پیدا کنید .
دوست عزیز
دست و پای شما را که نبسته اند !
این گوی و این میدان !
مطالبه گری فقط مختص به بنده نیست .
شما هم قلم بردارید و مستند و مستدل در مورد صندوق ذخیره فرهنگیان واکاوی کنید .
منتظرم .
پایدار باشید .
لذابرخی همفکران حاجی واکاوی دراین زمینه را دوست ندارند
یعنی ملاک امروزه در ایران پول و امکانات است.
معلمان کارشان در مدرسه فقط شده بچه داری .!
با حقوق دو میلیون تومانی در این شرایط فقط می توانی زنده بمانی و نمیری.
سلام
احترام امام زاده را متولی نگاه می دارد .
پایدار باشید .
دوست عزیز
آقا / خانم آموزگار
فرهنگ " نق زدن " باید جای خود را به فرهنگ نقادی و کارشناسی بدهد .
این جور حرف ها را هر روز در کوجه و بازار می شنویم .
پایدار باشید .
دوست عزیز
آقای رضا
مطلب من مقدمه ، متن و نتیجه گیری دارد .
چیزی را کم نگذاشته ام .
اگر هست بفرمایید تا اصلاح کنم .
پایدار باشید .
سکانس اول :جناب آقای نجفی بنا به توافق اعتدالیون واصلاح طلبان قرار است :مسول ستاد انتخابات آقای روحانی باشد!
سکانس دوم :چند اصلاح طلب معتدل به سبب تخلفات مالی عدیده در صندوق ذخیره فرهنگیان برکنار میشوند ازجمله فانی تا رازهای سربه مهر مالی گشوده نشود.
سکانس سوم: جناب آقای نجفی باز طبق توافق اعتدال گرایان اصلاح طلب برای تصدی پست وزارت آموزش وپرورش معرفی میشود!!!
سکانس چهارم :وزارت آقای نجفی
سکانس پنجم :انتخابات .....
سکانس آخر وسالها بعد:پشیمانی وندامت و واویلاهای مکرر معلمان ،مجلسیها ،مسولان
البته تحلیل واستنتاج نهایی در پایان این برداشت باز وآزاد برای هر کس کاملا شخصی واستنباطی است.اما استنباط بعضیها بعد از این ندامت ها این خواهد بود که :سیاست چقدر کثیف است :
چطور نفهمیدیم که :طی یک حرکت از پیش تایین شده:اقای نجفی را وزیر آموزش وپرورش کردند تا:وزارت آموزش وپرورش خیلی آشکار وعلنی هم مسول تامین مالی انتخابات باشد ....وهم ساختمان وبدنه آموزش وپرورش.بدنه وساختمان اصلی ستاد انتخابات باشد!!؟!؟؟؟؟
اآخر فیلم ندامت ما معلمان می ماند وساده باوریهایمان وآهی تلخ از فهمیدن این راز که معلم ومعلمان درفیلم ساست بازیگران فرع وحواشی بوده اند وانچه اصل بوده گرده ای زحمت کش آنان بوده تا به سهولت نردبان ترقی حضرات باشد!!!!!
والبته صحت این ضرب المثل که هیچ گربه ای محض رضای خدا....
دوست عزیز
آقا/ خانم ک م
فکر می کنم شما مقدمه تان اشتباه است و بر اساس آن استنتاجات بعدی نیز بیشتر بر اساس حدس و گمان است .
آفای نجفی قبلا در مورد این که رئیس انتخابات ستاد روحانی شده است اظهار بی اطلاعی کرد .
یکی از مشکلات فقدان " سواد رسانه ای" این است که شایعات شبکه های مجازی در اثر تکرار به اصول بدیهی و تردید ناپذیر مبدل می شوند !
پایدار باشید .
از این جنبه خیلی ناراحت بود, و استعفا نمیداد, چون نظرش بود که کارش رو به خوبی انجام داده است. از این جنبه من شخصا حق رو به فانی میدم که با هوچی گری(مثلا افزایش حقوق ۸۰ درصدی) و دروغ پردازی سعی داشت که معلمان رو در برابر افکار عمومی قرار دهد. البته تا حد زیادی هم موفق بود.
حالا که میبینه خودش داره قربانی میشه, خیلی براش زور داره که کنار بره.
امیدوارم با رمز گشایی از فساد صندوق ذخیره, در پای محکمه کمی خون دل بخورد تا بفهمد که مزه تحقیر شدن خیلی سنگین و سخت خواهد بود.
دوست عزیز
« صدای معلم » بادسنج ندارد !
آن هایی که دندان برای پست و مقام تیز کرده اند در این زمینه اطلاعات دقیق تری دارند !
به برخی از آن ها به صورت شفاف اشاره شده است ...
از آن ها بپرسید !
پایدار باشید .
دروغگو و طرفدار سرمایه دار و نجومی بگیر... هیچ وقت محقق نخواهد شد.
فرهنگیان مثل قشر مستضعف جامعه در این دولت به حساب نیامده و
نخواهند آمد .چاره کار تغییر دولت در سال آینده است.
8000 میلیارد تومان از صندوق فرهنگینان توسط جناب وزیر و
و سایر دوستان و بستگان با حمایت نوبخت دروغگو و ... خوردند و
یه آب هم روش . و برای اینکه وزیر دردانه افتضاح رو پاسخگو نباشد
از وزارت برکنارش کردن . به خاطر مشکلات آموزش و پرورش که
اخراج نشده؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
دیگه امیدی به این دولت نداشته و نداریم
فرهنگی منطقه محروم
سلام
تا جایی که می دانیم مشکلات آموزش و پرورش کم و بیش و نیز کسری بودجه تقریبا در همه دولت ها وجود داشته است حتی در دولت هایی که نفت 140 دلاری فروختند نیز تفاوت چندانی نداشت !
هیچ گاه کسری بودجه صفر نشد !
هیچ گاه بودجه آموزش و پرورش واقعی دیده نشد .
بودجه مصوب با بودجه عملاتی تطابق نداشت !
و...
پایدار باشید .
چرا سقف حقوق شاغلین را که به نفع مسئولین است نجومی افزایش می دهند (از6میلیون و300 به 10میلیون)ولی بازنشسته ها را در نهایت بی انصافی و پررویی اعلام می کنندپلکانی و قطره چکانی افزایش می دهند؟واقعاً چرا اینها این همه بی انصاف هستند؟چگونه می خواهند در دادگاه عدل الهی پاسخگو باشند؟چرا اینها فقط به فکر خودشان هستند؟ و بازنشسته ها را فراموش می کنند؟وقتی تبعیض و بی عدالتی باشد معلوم است که اعتبار کم می آورند.چرا آقای روحانی بی تفاوت است و هیچ اقدامی انجام نمی دهد؟پاداش بازنشستگی معلمان با این همه اعتراضاتی که اتفاق افتاد هنوز پرداخت نشده واقعاَ که خیلی تبعیض و ظلم و بی انصافیه و خیلی ضعیف هستند خیلی ایمانشان ضعیف است خیلی بی انصافند چگونه می خواهند در دادگاه عدل الهی پاسخگو باشند؟ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی باید با این تبعیض ها و مفاسد به ظاهر قانونی مبارزه کند ریشه همه مفاسد در همین گونه تبعیض هاست.چرا حقوق مسئولین را پلکانی افزایش نمی دهند؟
به باندبازی و مدیریت مدیران نلایق و ناشایست اداره و مدرسه پایان بده
و نظام و سیستم شایسته سالاری را حکمفرما کند
نقادی ومطالبه گری رو درهمکا ران زنده کنید .
کاملا واضح است که ما معلمان درذهن وجان نسل آینده
نقش میبندیم وباید بغیراز مطالباتمادی صنفی که
البته بحق هماست دراین مورد هم مطالبهگری باافق
دیدروشن داشته باشیم که باتربیت یک نسل هوشیار
آینده این مملکت بیمه خواهد شد
دوست عزیز
جناب محمدزاده
از لطف شما سپاسگزارم .
همان گونه که گفتید مطالبات یک بعدی نیست .
پایدار باشید .
دولت زیر بار شروط درست نجفی نخواهد رفت.
آقای محمدباقر
به نظرم جناب عالی برخی مواقع در دام سفسطه گرفتار آمده اید !
مطالبه گری زیاد نتیجه عکس می دهد یعنی چه ؟
اصلا در آموزش و پرورش و اساسا مطالبه گری تعریف و یا تببین نشده که شما سر مقدار و یا میزان آن چانه می زنید !
ضمنا اگر باور شما این است که گلو درانیدن و قلم فرسودن و سیاه کردن بیهوده است و تاثیری ندارد این همه کامنت گذاشتن شما چه معنایی دارد ؟
مگر انسان عاقل دست به امری بیهوده می زند و اگر هم از فرط عصبانیت است که باز هم منطقی نیست .
پایدار باشید .
سلام
عزت معلم کجاست /که به نقدمعلم درآوپ واین کشور اهمیت میدهد /ایا وضع اموزش وپرورش ماحصل نقدمعلمین وفرهنگیان است طبیعتا خیربل ماحصل عملکرد سیاست باز ان قدرت طلب دراین مملکت است.
دوست عزیز
از ابتدا هم تحلیل ما این بود که آقای دکتر نجفی وزارت را نپذیرد .
اما هر چیزی راه حل دارد و فکر می کنم پاسخ پرسش های شما را در یادداشت بالا داده ام .
پایدار باشید .
1-سفسطه گری چنان دارای بار تعلیمی و ارشادی است ،که هر کسی را (البته منظور نظر،نه جنابعالی و نه فرهیختگان فرهنگی است) توان فهم ،در ان ناید2-در تعاریف اموزش و پرورش ،مطالبه گری سیستماتیک مطرح و تبیین گردیده ، لاکن حاذقیت می طلبد تا از ان مستفاد گرداند3-گلو دراندن و قلم فرسودن و سیاهه کردن بیهوده است لاکن پوچ و مهمل نیست 4- کامنت گذاشتن و مطلب خواندن دلالتی برای تاثیر گذارخواهی نیست5-برخی کامنتهای ناشی از عصبانیت،خود دلالت معقولی است بر تظلم خواهی . و اما این جمله و اخر هم این جمله:{ وارونه کردن یک نگرش که خود راپخته می داند،اصولا امری محال و در حد ناشدنی است چرا که نقد منصفانه را برنمی تابد}.اما اینکه نقدی بشود یا نشود سخن دیگری است و سیر فکری و منطقی دیگر را طالب است .با احترام
سلام
بهتر است به جای الفاظ شاعرانه و یا فلسفی ساده سخن بگوییم .
1-اگر جناب عالی سفسطه گر هستید که البته آن را تایید کرده اید ، بنده را کاری به سفسطه گران نیست !
شما راه خود را ادامه دهید !
2-اگر مطالبه گری در تعاریف آموزش و پرورش تعریف شده است آدرس دهید و یا خودتان که به نظر می رسد در همه چیز استاد فن هستید ارائه نظر بفرمایید تا مستفیض شویم .
بنده با با نزدیک به دو دهه کار تشکیلاتی و مدنی بر این باورم که هنوز تعریف مشخص و واحدی از صنف و تمایز آن با سیاست وجود ندارد .
هنوز یک منشور و یا مانیفست صنفی میان معلمان تدوین نشده است .
وفاق صنفی میان معلمان در ابتدای راه است .
و....
3- اگر نظر گذاشتن و بیان عقاید برای تثبیت فرهنگ گفت و گو ،تاثر وتاثر و تبادل آراء نیست ؛ پس برای چیست ؟
آیا جناب عالی احیانا برای گذران اوقات بیکاری و خالی نبودن عریضه و... مبادرت به گذاشتن نظر می کنید ؟
4- رعایت ادب در کلام و پرهیز از خشونت نشانه فرهیختگی و تربیت خانوادگی و اجتماعی فرد است .
قرار نیست یک فرد مظلوم برای تظلم خواهی به ظالم فحش بدهد و یا از جاده اخلاق خارج شود ؟
البته اگر ظاهرا آن چه که می نمایید باشید !
چراکه بنده فکر می کنم شما خیلی خود را به تعالیم اخلاقی و اسلامی پای بند نشان می دهید .
بر خلاف نظر انتهایی شما بنده تصلب اخلاقی ندارم .
سخن منطقی و نقد منصفانه را می پذیرم اما سفسطه و سفسطه گری را هرگز !
پایدار باشید .
جناب پور سلیمان
جنابعالی ،نقادی و مطالبه گری قشر فرهنگی را فقط از مسیر ایجاد یک تشکل ،و اعضای ان و عده ای نمایندگان قشری مسلک می دانید و ققط از این طریق ، امکان می دانید .چرا که کار تشکیلاتی کردید ، لاکن امثال من که دستی در تدریس داریم و پارادایم های مختلف را به تحلیل گرفتیم و اثار انرا بر جوامع به نقد و بررسی نشاندیم،نتیجتا این می شود که کار تشکیلاتی به جناح و حزب راه می پوید و جناحها و احزاب در ایران و در بسیاری کشورها،تجارب ناخوشایندی رقم زده و کار ها به جای رشد به توقف چندین دهه ای انجامیده است .اقا جان من از شما خواهش دارم فقط از طریق همین فضای مجازی در حال حاضر ،سخن معلمین را به گوش مسئولین برسانید و لا غیر. دنباله دارد...
ثانیا خواهشی از شخص شما دارم و ان این است که همیشه سعی در فرافکنی در مباحث و انگ زنی به افراد و خود را در مقام برتر نظریه پردازی ندانید و سعی در خارج کردن دیگران از گود اندیشه ورزی نکنید .اگر به پاسخهایی که به دوستان می دهید خوب دقت نمایید ،کاملا نشان می دهد که می خواهید اشراف خود را به هر طریقی شده ،حفظ نمایید چرا که دیگران را فرض بر رقیب می دانید تا یک همکار و اندیشه ورز.با احترام
آقای محمدباقر
بنده چنین ادعایی نکرده ام .
سخن من این است که باید در موضوعاتی وارد شویم که نسبت به آن اشراف ، دانایی و یا تجربه داریم .
جناب عالی خودتان تصدیق می فرمایید که تاکنون کار تشکیلاتی و یا صنفی نکرده اید اما به راحتی در مورد مطالبه گری و فرآیند آن نظر می دهید .
مطالبه گری عرصه کار کارشناسی و پژوهشگری است و فلسفه بافی نیست .
اتفاقا صدای معلم شاید تنها رسانه ای است که ضمن نقد منطقی تشکل ها ، معلمان را همواره به تشکل یابی و تشکل پذیری تشویق کرده است .
بنده تاکنون به کسی برچسب و یا انگ نزده ام .
اگر مصداق دارید بفرمایید .
شما از سفسطه گری دفاع کردید و بنده عرض کردم حاضر به گفت و گو هستم .
دوست عزیز !
بنده اعتقاد به گفت و گو دارم و همیشه از دوستان نویسنده تقاضا کرده ام که با کامنت گذاران تعامل و اشتراک نظر داشته باشند .
اگر بنده خود را در موقعیتی نابرابر می دیدم هیچ گاه پاسخی به شما نمی دادم .
پایدار باشید .
1- تشخیص مسائل جاری کشور در حوزه ی تخصصی هر رشته
2- رصد و پایش فعالیت های انجام گرفته و در حال انجام و طرح های اجرایی در قبال مسائل موجود
3- مطالبه از مسؤولین در قالب های مختلف مانند جلسات پرسش و پاسخ، مناظره ها، فعالیت های رسانه ای-ترویجی و ...
مبحث تشکل و صنف و حزب در حال حاضر جایگاهی ندارد و میزان ظرف ان حتی در کشورهای پیشرفته پایین است .در ایران اسلامی این کارها جوابگو نیست و ورود طیفهای گوناگون انرا از مسیر خارج می سازد .با احترام
موافقم .
اما در کشور ما به شرط دخالت و احساس مسئولیت نخبگان و سپردن کار به کاردان میسور است .
پایدار باشید .
آقای شهاب
شما بر مبنای چه استدلال و یا شواهدی مدعی هستید که آقای نجفی رای نمی آورد ؟
آیا تحلیل آماری دارید و یا این که عادت به ارائه نظرات فی البداهه !
تا جایی که می دانیم عملکرد نجفی قبلا قابل قبول بوده است اما این که شرایط تغییر کرده است و این وضعیت آن وضعیت نیست قابل تامل و بررسی بیشتر است .
و دست آخر هم به زعم شما ، به روحانی نه بگوییم تا همه مشکلات ما حل شود !
به همین سادگی !
پایدار باشید .
ایشان با صداقت تمام پیشنهاد وزارت رو به عطایش بخشید.
حالا خیلی مونده تا معنای شرافت رو بفهمید.
آیا این دولت همچون دولت های قبلی مکار
است یا نه تا بقیه را عرض کنم
دوست عزیز همکار
من متعجبم از این همه حجم خشونت کلامی در میان معلمان از چه نشات می گیرد ؟
وقتی این را مطرح می کنی برخی جبهه می گیرند که اگر معلم معیشتش خوب شود خوش اخلاق می شود !
من متوجه نمی شوم پشتوانه منطقی و تاریخی این مقدمات و نتیجه گیری ها چیست ؟
یا این که مثل رانندگی چون کسی کسی را نمی شناسد این الگوهای وحشتناک رانندگی وجود دارد برعکس مساله تعارف که برخی اوقات از حدش می گذرد ...
مثلا آیا بهتر نیست به جای واژه مکار از " عدم صداقت " استفاده کنیم ؟
اما پاسخ به پرسش شما :
" سیاست " امری نسبی است .
در کشور ما سیاست مداران اکثرا فاقد عنصر صداقت هستند ، البته مردم هم دست کمی از آن ها ندارند و همدیگر را هم پوشانی می کنند !
به نظر من ، دولت اصلاحات نسبت به سایرین صادق ترین و دولت تدبیر و امید هم به نسبت صادق تر بوده است .
پایدار باشید .
این دولت و به ویژه جناب روحانی باید خیلی زودتر این ... رو کنار میگذاشت.
در این دنیای دیجیتال دیگر جای پنهان کاری نمانده است. شاید شما متوجه تفاوت این دوره با دوره های قبل نیستید؟!!!
البته شاید استدلال شما این باشد که خشونت کلامی از گروهی ودرباره ی گروهی جایز ونسبت به دولت روحانی و...حرام می باشد.
واعظان که این جلوه درمحراب ومنبرمیکنند...
درس اخلاق زمانی خوب وتاثیرگذاراست که همه رعایت کنیم
آقای محسن
این مساله عمومی است و محدود و مختص به یک جناح و یا یک خط فکری نیست !
چرا شما دائما می خواهید همه چیز را در یک خط و جناح ببینید .
خشونت کلامی و غیرکلامی از هیچ فرد و یا گروهی پذیرفته نیست حتی اگر بنده هم مرتکب شوم .
خشونت کلامی در جامعه یک فرهنگ شده است .
آیا شما می خواهید فرهنگ لمپنیسمی را که آقای احمدی نژاد در این جامعه پایه گذاری و باب کرد را فراموش کنید ؟
پایدار باشید .
احسن این مساله ی عمومی است وهمه باید رعایت کنند ولی متاسفانه شما کاملاجناحی برخوردمیکنید .نمونه های فراوانی هست که حتی کوچکترین واژه درمورد دولت روحانی را برنمی تابید مثلا واژه ی مکار که همکار محترم در مورد دولت بکار برده اما در مورد افراد دیگر بدترین کلمات رانثارشان میکنید.ضمنا اگراحمدی نژاد لمپن بود و فرهنگ لمپنی رابجاگذاشت متاسفانه روحانی شاگرد خوبی برای ایشان بوده و دست برتر دراین مورد پیداکرده نسبت به ایشان.
احمدی نژاد بدیهای زیادی داشت اماتنفرمردم در دور دوم و اواخردولت ایشان بود لکن روحانی درسال سوم دولتش به همان گرفتاری مبتلا شدند ومردم ازشون متنفرشدند.
من هیچ اعتقادی به مساءل جناحی ندارم وامیدوارم هیچ وقت حکومت احمدی نژادی در کشور شکل نگیره امابرعکس شما که ظاهرا خیلی شیفته این دولت به تعبیرشما صادق هستید مجذوب دولت صادق شمانیستم
ویک کت وشلواری ودانشگاهی وباسوادرا به حقوقدان ملبس!!!!ترجیح می دهم
دوست عزیز ناشناس
اقتصاد در آموزش و پرورش مهم و راهبردی است اما باید توسط کارشناسان تبیین شود .
اقتصاد آموزش و پرورش هم تابعی از اقتصاد جامعه است .
اما نمی توان مسائل مطروحه ای را که گفتم نادیده گرفت .
چون همه چیز در گفتمان معیشت محور خلاصه نمی شود .
پایدار باشید .