بحث سواد رسانه ای اخیرا در آموزش و پرورش مطرح شده است .
وزیر آموزشوپرورش سال قبل اعلام کرد :
"در راستای جبران خلأهای آموزشی برای اولینبار در برنامه درسی متوسطه دوم، درس انسان و محیط زیست را پیشبینی کردیم. همچنین درس سلامت و تندرستی و سواد رسانهای نیز بهعنوان دروس جدید برای متوسطه دوم پیشبینی شدهاند .
این اولینبار است که درسهایی با موضوع «محیطزیست» و «رسانه» به کتابهای درسی مدارس افزوده میشود . "
در سند تحول بنیادین به مولفههاي سواد رسانهاي از قبيل مهارت استفاده تحت عنوان «بهرهگيري هوشمندانه از رسانهها» و مولفه مهارت درك انتقادي تحت عنوان «آموزش و ارتقاي مديريت خانواده در استفاده از ابزار رسانه در محيط خانواده» و مولفه دسترسي رسانهاي تحت عنوان «توسعه ضريب نفوذ شبكه ملي اطلاعات و ارتباطات در مدارس» اشارات واضح و روشني شده است .
« بر اساس تعریف یونسکو ، شخص « باسواد » فردی است که تمام پارامترهای زیر را در خود داراست:
1- سواد عاطفی: توانایی برقراری روابط عاطفی با خانواده ، همسر و دوستان به نحو احسن.
2- سواد ارتباطی : توانایی برقراری ارتباط و تعامل با تمامی اعضای جامعه، یعنی آداب معاشرت و روابط اجتماعی.
3- سواد مالی : توانایی مدیریت اقتصادی درآمد، یعنی چگونگی پس انداز، سرمایه گذاری و مدیریت خرج.
4- سواد رسانه: اینکه بدانیم کدام رسانه ها معتبر و کدام نامعتبر است. توانایی تشخیص وثوق اخبار و دیگر پیام های رسانه ای.
5- سواد آموزش و پرورش : توانایی تربیت فرزندان به نحو احسن.
6- سواد رایانه : توانایی استفاده از مهارت هاي هفت گانه ی رایانه ICDL مفاهیم پایه ی فن آوری اطلاعات و ارتباطات ، استفاده از رایانه و مدیریت فایل ها، واژه پرداز WORD، صفحه گستر Access، ارایه ی مطالب PowerPoint و اینترنت.
چطور ما می توانیم خودمان را در مقابل تاثیرات منفی و یا ناخواسته رسانه ها حفظ کنیم؟ آیا می توانیم خریدن، خواندن، تماشا کردن، گوش دادن انواع رسانه ها را متوقف کنیم؟! یا اینکه باید آنچه رسانه ها به جامعه و اجزای آن تزریق می کنند را با بالا بردن توانایی و آگاهی شهروندان، بهتر و درست تر دریافت،تفسیر و درک کنیم.
یکی از مهمترین مولفه های مهم در سیاست گذاری های رسانه ای و ارتباطی که در نیم قرن اخیر توسط کشورهای مختلف جهت تحقیق، تحلیل، آموزش و آگاهی از تاثیرات رسانه ها بر روی اقشار مختلف جامعه به کار رفته،« سواد رسانه ای »است.
سواد رسانه ای در واقع یک نوع درک متکی بر مهارت است که می توان بر اساس آن انواع رسانه ها را از یکدیگر تمیز داد، انواع تولیدات رسانه ای را از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد و نحوه کارکرد رسانه ها و معنی سازی در آنها را درک نمود. سواد رسانه ای بینندگانی را پرورش می دهد که توانایی گزینش دارند و شکل و محتوای رسانه های جمعی را بانگاهی انتقادی می نگرند.
آموزش سواد رسانه ای از سال 1929 در انگلیس آغازشد و دولت از معلمان خواست تا مهارت خاص تحلیل و ارزش گذاری فیلم ها را به دانش آموزان بیاموزند، در ژاپن از سال1992 و در آمریکا و کانادا از سال 1990 به معلمان آموزش رسانه ای داده می شود تا به دانش آموزان منتقل کنند.
انجمن ملی آموزش سواد رسانه ای آمریکا (AMLA) هدف آموزش سواد رسانه ای را کمک به اشخاص در تمامی گروه های سنی جهت توسعه وضعیت های تحقیق و مهارت های مواجه با رسانه ها می داند و معتقد است افراد نیاز دارند در دنیای امروز متفکرانی منتقد، ارتباط گرانی موثر و شهروندانی فعال باشند.
سواد رسانه ای در دنیای امروز به دنبال نقد کارکردهای رسانه ها است که هدف آنها تامین هژمونی فرهنگی، تعمیم فلسفه سیاسی و حفظ قدرت هایی است که خود این رسانه ها محصول آنها هستند. » ( 1 )
پوپولیسم
« یکی از بیماری های اجتماعی بزرگ و مهم جامعه ما ، « پوپولیسم » و رواج آن است .
پوپولیسم عبارت از نظام فکری ای است که بر فضیلت بی سوادی پای می فشارد .
پولیست ها هم عوام زده اند، هم عوام فریب !
آن ها به زبان توده های کم سواد سخن می گویند و توده های کم سواد را در مقابل طبقه ی باسواد و نخبه تهییج و تحریک می کنند.
پوپولیسم همان طور که از ریشه ی لغوی اش (Popular) برمی آید، ادّعای "مردمی" بودن دارد ولی کدام مردم؟ مردمی که نگاهی غیرکارشناسانه، بدوی، روزمرّه و عُرفی-عادتی-عاطفی به همه چیز دارند !
هرکدام از ما به درجاتی دچار پوپولیسم هستیم. هر وقت که نظر عوامانه را به نظر کارشناسی و تخصّصی ترجیح می دهیم یک پوپولیست هستیم!
"پوپولیسم" چگونه "بازتولید" می شود؟
دو جریان گرچه به ظاهر ضد هم تقویت کننده ی پوپولیسم هستند.
* یکی جریاناتی که با باورهای عوامانه کاسبی می کنند.
* و از آن طرف متخصّصان و نخبگانی که حاضر نیستند از "برج عاج" فرود آیند و برای مخاطب غیرمتخصّص حرف بزنند و بنویسند، هم تقویت کننده ی پوپولیسم هستند. » ( 2 )
مزیت سواد رسانه ای:
سواد رسانه ای پوپولیسم را نفی می کند،دستکاری رسانه ای را کاهش می دهد، چند فرهنگی را ترویج می کند و باعث تربیت نسل پرسش گر و کنجکاو می گردد.
شهروند اگر آموزش نبیند به دریافت کنندگان اطلاعات و تقلید بسنده می کند و در مقابل رسانه ها منفعل می شود و رکود در تمرکز فکری بر او غلبه می نماید.
آسیب شناسی سواد رسانه ای در وزارت آموزش و پرورش
اگر چه گنجاندن درس سواد رسانه ای در مواد درسی گامی مهم و راهبردی است اما نباید از نظر دور داشت در نظام متمرکز و بوروکراتیک آموزشی ما پیاده کردن درست و منطقی گزاره ها بعضا عملی سخت و بعضا دور از دسترس است .
در حال حاضر دروس مهمی مانند « هنر و انشا » در آموزش و پرورش وضعیتی تراژیک و غم انگیز دارند .
در بسیاری از مدارس از افراد غیرمتخصص برای آموزش این دروس استفاده می شود و یا بعضا برای پر کردن ساعات خالی دروس مورد استفاده قرار می گیرند .
البته وزارت آموزش و پرورش عنوان کرده است که برای آموزش این دروس به معلمان دوره های ضمن خدمتی برگزار خواهد کرد اما مهم این است که هنوز دوره های آموزش ضمن خدمت آموزش و پرورش به معنای درست حرفه ای نشده اند و محتوای دوره ها اکثرا بر اساس « نیازسنجی » صورت نمی گیرد .
آموزش و انتقال سواد رسانه ای به دانش آموزان مهم است اما مهم آن است که این کار باید توسط افراد متخصص در علم ارتباطات و رسانه صورت گیرد .
بسیاری از معلمان ما با ابزار رسانه و کارکرد آن آشنایی ندارند و چه بسا در برخی موارد دانش آموزان در این زمینه بر معلمان پیش می گیرند .
به نظر می رسد برای طرح موضوع آموزش در افکار عمومی چاره ای نیست جز آن که معلمان با سواد رسانه ای آشنا شده و اهمیت آن را درک کنند .
دیده شدن در جامعه و در عصر ارتباطات نیازمند یک رویکرد جدید و نگاه اقتضائی به موضوع رسانه و افکار عمومی است .
الزام منطقی این گزاره فاصله گرفتن از « فرهنگ شفاهی » ، « فرهنگ نالیدن و نق زدن » و استفاده هوشمندانه ، مستمر و فراگیر برای طرح منطقی مطالبات از طریق کارکرد رسانه است .
به قول آبراهام لینکلن :
" در این عصر ، در این کشور ، افکار عمومی همه چیز است ، با آن هیچ چیزی شکست نمی خورد ، در مقابل آن ؛ هیچ چیز نمی تواند موفق شود .
در نتیجه کسی که افکار عمومی را به شکل می دهد، مهم تر از سیاستمداری است که بدون توجه به افکار عمومی قوانینی را تصویب می کند ."
( 1 ) صدای معلم ،" چرا باید " سواد رسانه ای " داشته باشیم ؟"چرا باید " سواد رسانه ای " داشته باشیم ؟"
( 2 ) صدای معلم ، " پوپولیسم " چیست؟ " « پوپولیست های کاسب کار » چه کسانی هستند ؟"
نظرات بینندگان
خلاصه این نظریه این است که معلم هم مانند هر موجود زنده یکسری نیازهای اولیه دارد. تا این نیازها رفع نشود, نمیتوان در مورد برخی رفتارها توقع داشت.
چرا باید برای مسکن, خورد و خوراک و... مشکلات اساسی داشته باشد؟!!
حالا شما اسم این اعتراضات رو میگذارید "نق زدن و نالیدن".(خیلی کلمات گزنده و زشتی به اعتراضات معلمان است.)
آیا من معلم دنبال کار رسانه ای هستم؟!!
یا شما هم متوجه نیستید یا نمیخواهید متوجه باشید که "کارد معیشت و تبعیض به استخوان رسیده."
برادر من, من معلم کار رسانه ای نمیکنم, من به دنبال حق به یغما رفته خود هستم. من از دروغ و تبعیض و تزویر به تنگ آمده ام.
من کار رسانه ای نه بلد هستم و نه به دنبال آن هستم.
من به دنبال حق حیات آبرومندانه و انیانی هستم.
دوست عزیز
متاسفانه جو حاضر در آموزش و پرورش گفتمان معیشت محور شده است .
معیشت معلمان و اقتصاد آموزش و پرورش یکی از موضوعات مهم است که ما سعی می کنیم به اندازه لازم در این رسانه به آن بپردازیم .
اما آیا فقط باید همه چیز را تعطیل کرده و روی این موضوع تاکید کنیم ؟
آیا آموزش و پرورش موضوعات دیگری ندارد ؟
اقتصاد آموزش و پرورش در طول اقتصاد جامعه است .
برای بهیود آن باید زیر ساخت های اقتصادی جامعه مورد بازبینی قرار گیرند .
ضمن آن که باید از طریق رسانه تبعیض ها ، اجحاف ها و کمبود ها گوشزد شود .
آیا شما تاکنون فکر کرده اید که چرا یک میلیون معلم یک رسانه سراسری و یا روزنامه تخصصی ندارند ؟
آیا اگر فرضا معیشت معلمان بهبود پیدا کند این مشکل حل می شود ؟
دوست عزیز
آموزش و پرورش اولویت اول مسئولان و جامعه نیست .
لازمه تغییر این نگرش اظهار فقر و... نیست .
راه آن همان است که آبراهام لینکلن به آن اشاره کرده است .
پایدار باشید .
حکایت معلمان هم همین است
جناب پورسلیمان ما دنبال رفع تبعیض هستیم.
ما دنبال رفع تبعیض هستیم.
ما دنبال رفع تبعیض هستیم.
رفععععععع تبعیییییییییض.
وقتی پشت تریبون میرن حرفها و شعارهای قشنگ البته برای خواب کردن سر می دهند ولی در عمل یک قدم بر نمی دارتد.