زمانی که شما برای خرید به سوپرمارکت با 3000 کالا می روید و 25کالا را می خرید،در واقع شما در زمان نسبتاً کمی 3000 تصمیم می گیرید؛ 25 تصمیم برای اینکه چه کالاهایی بخرید و 2975 تصمیم درباره چیزهایی که نخرید.
فرهنگ نیز مانند یک سوپرمارکت بزرگ از پیام های رسانه ای تشکیل شده است،امروز تاثیر رسانه بر فرهنگ جامعه بیش از تاثیر خانواده، دانشگاه و مدرسه است.به طور مثال در سال 2003 در جهان حدود 970.000 عنوان کتاب منتشر شد و یا اینکه هر ساله در دنیا ایستگاه های رادیویی حدود 65.5 میلیون ساعت و تلویزیون ها حدود 48 میلیون ساعت برنامه اصلی و بدون تکرار پخش می کنند، همچنین ما با رایانه های شخصی وقتی به اینترنت وصل می شویم، تقریباً به 3000 روزنامه دسترسی داریم و در تارنمای جهان گستر (اینترنت) قابلیت دسترسی به حدود 3بیلیون مستندات را پیدا می کنیم.
در دنیای امروز چالش اطلاعاتی درباره چگونگی دسترسی به آن نیست، بلکه مشکل بسیار ضروری، چگونگی پا به پا رفتن و حفظ رابطه آگاهانه با اطلاعات است.
به طور مثال اگر شما برای خواندن تنها کتاب های جدید منتشر شده در شهر کوچک خود درطول سال تلاش کنید، شما بایستی در هر هشت دقیقه از 24 ساعت شبانه روز، بدون هیچ گونه استراحت در طول سال، یک کتاب بخوانید. تمام این تلاش ها تنها برای پا به پا پیش رفتن با یک پانزدهم از عنوان های جدید منتشر شده در طول یک سال است ! همچنین اگر خواهان این باشید که تمامی برنامه های تلویزیونی پخش شده یک سال را تماشا کنید، شما باید حدود 55 قرن را بدون استراحت به تماشای این برنامه ها اختصاص دهید!
ما در محیطی زندگی می کنیم که بسیار متفاوت از شرایطی است که اجدادمان طی کرده اند. محیطی که با هر قدم، تغییرات بسیاری می کند و بنا بر نسل شتابنده اطلاعات و تقسیم آن اطلاعات از طریق افزایش تعداد کانال ها و تردد سنگین ابزارهای رسانه ای، پیام ها توسط همه کس، همه جا به طور مداوم منتقل، و همه با اطلاعات اشباع می شوند.
حال چطور ما می توانیم خودمان را در مقابل تاثیرات منفی و یا ناخواسته رسانه ها حفظ کنیم؟ آیا می توانیم خریدن، خواندن، تماشا کردن، گوش دادن انواع رسانه ها را متوقف کنیم؟! یا اینکه باید آنچه رسانه ها به جامعه و اجزای آن تزریق می کنند را با بالا بردن توانایی و آگاهی شهروندان، بهتر و درست تر دریافت،تفسیر و درک کنیم.
یکی از مهمترین مولفه های مهم در سیاست گذاری های رسانه ای و ارتباطی که در نیم قرن اخیر توسط کشورهای مختلف جهت تحقیق، تحلیل، آموزش و آگاهی از تاثیرات رسانه ها بر روی اقشار مختلف جامعه به کار رفته،« سواد رسانه ای » است.
سواد رسانه ای در واقع یک نوع درک متکی بر مهارت است که می توان بر اساس آن انواع رسانه ها را از یکدیگر تمیز داد، انواع تولیدات رسانه ای را از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد و نحوه کارکرد رسانه ها و معنی سازی در آنها را درک نمود. سواد رسانه ای بینندگانی را پرورش می دهد که توانایی گزینش دارند و شکل و محتوای رسانه های جمعی را با نگاهی انتقادی می نگرند.
تاریخچه:
آموزش سواد رسانه ای از سال 1929 درانگلیس آغازشد و دولت از معلمان خواست تا مهارت خاص تحلیل و ارزش گذاری فیلم ها را به دانش آموزان بیاموزند، در ژاپن از سال1992 و در آمریکا و کانادا از سال 1990 به معلمان آموزش رسانه ای داده می شود تا به دانش آموزان منتقل کنند.
انجمن ملی آموزش سواد رسانه ای آمریکا (AMLA) هدف آموزش سواد رسانه ای را کمک به اشخاص در تمامی گروه های سنی جهت توسعه وضعیت های تحقیق و مهارت های مواجه با رسانه ها می داند و معتقد است افراد نیاز دارند در دنیای امروز متفکرانی منتقد، ارتباط گرانی موثر و شهروندانی فعال باشند.
سواد رسانه ای در دنیای امروز به دنبال نقد کارکردهای رسانه ها است که هدف آنها تامین هژمونی فرهنگی، تعمیم فلسفه سیاسی و حفظ قدرت هایی است که خود این رسانه ها محصول آنها هستند.
مزیت سواد رسانه ای:
سواد رسانه ای پوپولیسم را نفی می کند،دستکاری رسانه ای را کاهش می دهد، چندفرهنگی را ترویج می کند و باعث تربیت نسل پرسشگر و کنجکاو می گردد.
شهروند اگر آموزش نبیند به دریافت کنندگان اطلاعات و تقلید بسنده می کند و در مقابل رسانه ها منفعل می شود و رکود در تمرکز فکری بر او غلبه می نماید.
راهکار افزایش سواد رسانه ای درجامعه :
1- درس سوادرسانه ای درکتاب های درسی مدارس گنجانده شود و در دانشگاه ها نیز به عنوان یک واحد دروس عمومی تدریس گردد.
2- فارغ التحصیلان مدیریت رسانه و روزنامه نگاران باتشکیل "انجمن سوادرسانه ای" به آموزش و تعمیق این حرفه در جامعه کمک کنند.
3- برگزاری سمینارها و کنگره ها باعث تحکیم باورها به این مقوله می شود.
4- امکان تاسیس تلویزیون خصوصی فراهم گردد.
نظرات بینندگان