آقای دکتر علی ذوعلم روز چهارشنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۹ پس از ۱۵ ماه مدریت پرحاشیه و بحث برانگیز در حوزه معاونت پژوهشی و به عنوان رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی عاقبت بازنشست شد. اما ایشان در آخرین جلسه کاری خود گفت : " سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی را رها نمی کند. "
او در این نشست گفت : " تلقی من این است که هر فرد دیگری در این مسئولیت قرار گیرد، علی القائده همین منطق را دنبال خواهد کرد. "ولی آیا ۱۵ ماه مدیریت بی ثمر و پر هزینه، بدون کوچک ترین خروجی و بلکه انهدام کامل سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی به عنوان قلب نظام آموزشی کشور قابلیت ادامه هم دارد ؟!
با وجود این که آقای ذوعلم مدعی است که سازمان پژوهش را رها نمی کند اما یقینا مدیر بعدی سازمان بدون خروج از این بن بست ۱۵ ماهه نمی تواند روزنه ای برای نجات حوزه معاونت خویش بیابد.چرا که امروز سازمان پژوهش هم در حوزه ساختار اداری و هم در زمینه نیروی انسانی حال نزاری دارد ؛ حال اینکه چرا و چگونه مدیر بعدی باید این وخامت اوضاع را تحمل و ادامه دهد سوالی است که باید از مدیر محترم بعدی سوال کرد.
یادآوری این نکته به معاون محترم پژوهشی آینده مهم است که اگر در طول این ۱۵ ماه، سازمان پژوهش توانست این سطح از فشار را تحمل کند به دلیل داشتن عقبه موفق چهار دهه موفقیت و حضور اندیشمندان و صاحب نظران و متخصصان صبور و لایق است که با تمام جان و توان از دستاوردهای آن حراست کردند.
به تعبیر دیگر سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی از صندوق ذخیره علمی و پژوهشی گذشته ارتزاق کرد و اگر این سازمان به دنبال ادامه این وضعیت به بهانه بازآرایی تشکیلاتی سازمانی و ... باشد یقینا امکان اجرای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش را نخواهد داشت چرا که ساختار پیشنهادی آقای ذوعلم که بدون اخذ مجوزهای قانونی از سازمان امور اداری و استخدامی و حتی بدون مجوز هیات امنای محترم این سازمان اتفاق افتاد و به نام حوزه های ۱۱ گانه تربیت و یادگیری در سازمان اجرا شد، دارای ایرادات قانونی و اداری و اجرایی فراوانی بود که مورد اعتراض قاطبه صاحب نظران و متخصصان و کارشناسان و حتی مدیران سازمان پژوهش بوده و هست؛ اما به اجبار و الزام اجرایی شد.به عنوان نمونه بر خلاف مصاحبه های مکرر آقای ذوعلم " حوزه های ۱۱ گانه مصرح در سند برنامه درسی ملی " در حقیقت بر خلاف سند برنامه درسی ملی مصوب بود. زیرا آقای ذوعلم به جای توجه به سند مصوب برنامه درسی به اجرای نگاشت چهارم این سند که غیرقابل استناد و غیرمصوب است، مبادرت می ورزید. ...
رئیس محترم بعدی سازمان پژوهش یاید بداند ادامه رویه مدیریتی آقای ذوعلم نه به نفع سازمان پژوهش و کارکنان آن است و نه مدیر آینده ایشان چرا که حداقل هفت معضل اساسی در این دوران، سازمان پژوهش را به این سطح از افت کمی و کیفی رسانید :
۱- فقدان مدیریت خرد جمعی در تصمیم سازی ها و برنامه ریزی ها و اعمال نظر فرد یا عده ای محدود بر کلیه نظامات اداری
۲- کاهش محبوبیت مدیران سازمانی به دلیل بی توجهی به جایگاه کارشناسی و برنامه ریزی بخش های تخصصی
۳- سنگینی فضای اداری و نا امنی سازمانی در اثر عزل و نصب های بی قاعده و سرخوردگی های ناشی اعضای سازمان
۴- جایگزینی افراد بی تجربه و نا مرتبط با مدرسه و نظام تعلیم و تربیت به جای افراد متخصص و با تجربه در پست های حساس و تصمیم ساز
۵- جو سازی و انگ زدن به مجموعه کارکنان و کارشناسان صدیق و با تجربه برای خلع سلاح ایشان در نقد و اظهار نظر مانند غرب زده سکولار لیبرال و ...
۶- برکناری های معترضین به تخلفات در حال اجرا بدون توجه به جایگاه فردی خانوادگی و اجتماعی افراد و یا سلب کلیه اختیارات حوزه کاری
۷- دست بردن در کتاب های درسی بدون اطلاع مولفان و کارشناسان و شورای برنامه ریزی درسی
نتیجه :
اینکه آقای ذوعلم در آخرین جلسه کاری خود باز هم می فرمایند : سازمان پژوهش را رها نمی کنم و هر کسی که بیاید باید این راه را ادامه دهد از دو حال خارج نیست :
یا دست های پشت پرده ایشان هنوز هم به جای اجرای اسناد تحولی به دنبال اهداف خاصی است و یا سخنان ایشان به مصداق آیه ۱۰۰ سوره مومنون است که فرمود :" کَلَّا ! إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها "
بدون تردید این سخنان بیهوده است که می گویند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
مشكل آقاي ذوعلم و تيم جديدشانهمين بود كه هيچ اطلاعي از حوزه برنامه ربزي درسي و آموزشي نداشتند.
يك سال و نيم فقط شعار و تضعيف سازمان و آخر هيچ
اميد كه اشتباهات تكرار نشود.
براي ايشان آرزوي عاقبت به خيري و موفقيت داريم.
اگر مي خواهد سند تحول بنيادين را اجرايي كنيد دفتر برنامه برنامه ريزي و تاليف كتب درسي و گروه هاي درسي بايد مجدد احيا شود.
تجارب چهار دهه گذشته را منهدم نكنيد. سرمايه هاي انساني و علمي را مجددا به عرصه توليد علم بازگردانيد.
حهش توليد در سازمان پژوهش امري ضروري است.
با رفتن آقاي ذوعلم سازمان پژوهش بايد به سمت جهش توليد علم و دانش و تعليم و تربيت قدم گذارد.
مدير بعدي بايد شجاعانه در اولين فرصت و به سرعت سازمان را به وضعيت قبل از آقاي ذوعلم باز گرداند.
هنوز وقت باقي است و ندان دير نشده است.
« يك يا علي ديگر لازم است . »
يا علي
ظاهرا زیاد است. آیا متن آن را دقیق
خوانده اید؟
مگر اضمحلال آموزش و پرورش را
می خواهید؟!!!!!
بستگی به گروه خون مسئول جدید دارد؟
اگر باز روحانی و بیگانه با پژوهش تخصصی
و علمی باشد، متاسفم.
با وجود بازنشستگي يك ماه اخير آقاي دكتر ذوعلم و خداحافظي رسمي ايشان از سازمان اما ايشان هنوز بر مسند قدرت است. !!!!!!!
اين كار بي سابقه غيرقابل توجيه است.
وزير محترم هر چه سريعتر يا بايد معاون خود را تعيين و منصوب كند و يا سرپرست تعيين نمايد.
و الا بايد شخصا پاسخگوي اتفاقات و مسائل احتمالي باشد.
در اين مدت متاسفانه عده ای در پوزیشن رهبری مدعی پیروی از اندیشه و مکتب امام خمینی ره و خط مقام معظم رهبری بودند. اما به واقع در حوزه نظر دچار پریشان گویی و در حوزه عمل دچار اضطراب شدید و نهایتا اعمال دیکتاتوری سازمانی شدند.
کسانی که با نام هدیه رهبری پا به عرصه اجرای منویات معظم له در عرصه تعلیم و تربیت و مشخصا تحقق سند تحول بنیادین به وزارت آموزش و پرورش قدم نهادند، عملکردشان در طول یک و نیم سال اخیر نشان داد که ایشان همان کسانی هستند که در نهایت اندیشه امام خمینی و خط رهبری را هم زیر سوال خواهند برد.
الحمد لله كه به اين جريان فيصله داده شد.
امبد كه اين اشتباهات تكرار نشود.
پيشنهاد مي كنم دوستان گزينه هاي مطلوب اين سمت را به آقاي وزير پيشنهاد فرمايند.
از نظر بنده جناب آقای دکتر حسن ملکی بهترين گزينه براي رياست سازمان پژوهش است. در اين شرايط او یک نعمت بزرگ الهی است.
چرا که ایشان علاوه بر همه ویژگی های علمی و انقلابی و ولایی دو خصوصیت بارز دارد :
۱- مقبولیت عام در داخل و خارج سازمان پوهش دارند.
۲- مدیریت ایشان بر خرد جمعی استوار است.
لذا آقای دكتر حسن ملکی بهترین گزینه اجرای سند تحول بنیادین و منویات مقام معظم رهبری در وزارت آموزش و پرورش است.
امید است وزير محترم و متولیان امور مراقب باشند که اشتباهات گذشته تكرار نشود.
باور کنید جناب آقای میر حمایت میرزاده ، بهترین و اصلح ترین گزینه است.
سالها حیطه شغلی شان بوده ، و همچنین
رشته تحصیلی شان. تجارب ارزنده در حیطه پژوهش دارند. هم تخصص و هم
علم، هر دو را دارند.
روشن بین و روشن اندیش هم هستند. هر چند ایشان برای وزارت آ.پ هم صلاحیت دارند. اما واحد پژوهش مهم تر است. خمیرمایه آن شمرده می شود.
گفتمان انقلاب اسلامی تنها یک شعار نيست كه تحت لواي آن با ناديده گرفتن همه افراد و قوانين با تربيت اسلامي نسل آينده انقلاب و كشور بازي كرد.
متاسفانه در طول یک سال و نیم گذشته امید فرزندان انقلاب اسلامی در سازمان پژوهش تبدیل به نا امیدی شد.
چرا كه شما به نام گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع از اندیشه امام و رهبری، هر اندیشه مومنانه و عالمانه ای كه در نقد افكار شما ارائه شد بي رحمانه سرکوب كرديد.
آقاي ذوعلم
دفاع از گفتمان انقلاب اسلامي و انديشه امام و رهبري چه قبل از شما و چه بعد از شما هميشه مطرح بوده و خواهد بود.
وجود چنين مديران مدعي در راس هرم قدرت اركان جمهوریت نظام اسلامی را به تدریج سست مي كند تا آنجا كه حتی امکان دفاع دوباره از اندیشه و عمل انقلابی را مي گيرد.
آقای ذوعلم دچار این اشتباه شده اند که چون در حوزه توانسته اند پس اینجا هم
می توانند. اشتباه بزرگی که یک شکاف ۱/۵
ساله با پیشرفت باز کرد.
ايشان حتي روحيه انتقاد پزيري را در كوچك ترين و پيش پا افتاده ترين امور را نداشتند و خيلي زود عصبي مي شدند.
ا
اين 11 نفر كه به نام رئيس حوزه منصوب شده بودند
اولا - عمدتا نه سابقه معلمي داشتند
ثانيا نه مدرك مرتبط با حوزه تعليم و تربيت
ثالثا كارشان به جاي پرداختن به سند تحول بنيادين شده بود دستبرد به كتاب هاي درسي و تغيير محتواي آن ها بدون اطلاع و اجازه مولفان و شوراي برنامه ريزي
و واقعا ادعاي آقاي ذوعلم براي ادامه رويه قبل و فعاليت در حوزه ها مصداق آيه شريفه اي است كه در پيان اين نوشته آمده است :
« اِنَّـها كَـلِـمَـةٌ هُـوَ قائِـلُـها »
بدون تردید این سخنان بیهوده است که می گویند.
سوره ي مؤمنون، آیه ۱۰۰
همیشه بدِ بد جایگزین بد می شود در این کشور. تا حدی که آدم میگه صد رحمت به
فرد قبلی!!!!
پژوهش به ويژه در امر تعليم و تربيت امري حياتي است. اما به قول آقاي قرائتي « طرح تحول مرد تحول مي خواهد. »
محمدیان بد بود و ذوعلم ، بدِ بد است.
آقاي ذوعلم !
از سويي مي فرماييد :
« معتقدم اولین قدم قانون مداری و التزام به قانون است. اینکه بنده چون فلان فرد هستم و دیگری چون فلان فرد است از قانون مستثنی بشویم این اولین خشت کج است و نباید این چنین باشد. »
و از سوي ديگر در همين جلسه مي فرماييد :
« من سازمان را رها نمي كنم. »
از متن
تا آخرین لحظه و تازمانی که رئیس جدید این سازمان منصوب شود در خدمت دوستان هستم و کارها را با قدرت به پیش می بریم.
این پژوهشگر تعلیم و تربیت با اشاره به اینکه بازنشستگی او از سازمان پژوهش لزوماً به معنی رفتن او از این سازمان نیست، افزود : « این سازمان مدت های زیادی خانه دومم بوده و به آن علاقمندم و به اکثرهمکاران این سازمان ارادت دارم. سازمان را رها نمی کنم چرا که تعلیم و تربیت دغدغه ام است و باور دارم تا تعلیم و تربیت روز به روز بهتر نشود به آن آرمان ها و اهداف نمی رسیم. حتی وزارت آموزش و پرورش می تواند از این سازمان تغذیه شود. »
اين نكته جالبي بود.
مرسي
شما یک پای فیل را و بنده دیگری را ، ستون
فرض کرده ایم.
می گویم که دارید بازنشسته می شوید. امیدوارم تمامی آنانی که در جایگاه استحقاقی خود نیستند ، به زودی مفتخر به بازنشستگی گردند و آموزش و پرورش را از شر بی کفایتی خود رهایی بخشند.
جناب وزیر ، طبق بخشنامه جدید سن مدیریت، شما کی به این افتخار نائل می گردید؟
امیدوارم شما به همراه تمامی معاونان و مسئولان ارشد، طبق این بخشنامه غزل خداحافظی را بخوانید و خون جدیدی به
این وزارتخانه پوسیده نخ نما شده تزریق شود. الهی آمین
احسنت بر شما
چرا که ۱۵ ماه خسارت سازمان که بر خلاف قانون بیکار شده و حتی بخش های مختلف آسیب های جدی دیده اند باید رسیدگی شود.
ماهانه حدود سه میلیارد تومن حقوق به پرسنل محترم این سازمان پرداخت می شود که مجموعا می شود ۴۵ میلیارد تومان اما بدون کوچک ترین خروجی.
در حالیکه سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش منتظر دستان متخصصان و برنامه ریزان آموزشی و درسی است.
نباید در برخورد با اهمالکاران بیت المال کوتاهی شود. در هر لباس و رتبه ای که باشند.
مرگ برای ضعیف امر طبیعی است
هر قوی اول ضعیف گشت و سپس مرد
ایرج میرزا
آیا برنامه ریزان آموزش و پرورش تا کنون به درستی برنامه ریزی کرده اند؟
آیا سند تحول بنیادین یک سند تکامل یافته و بدون هیچ غفلتیست؟
آیا سندهای دیگر در مقام قیاس برترند؟
اولا - مرجئه صحیح است و نه مراجعه
ثانیا - مرجئه و القایی اینچنین توهین و افترا به افراد است و بیان چنین تهمتی حرام است و عندالله مسئول هستید.
ثالثا - نقد حق مردم است زود رای منتقد مدیران را صادر می کنید؟!!.
رابعا - کار سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی همین است یعنی برنامه ریزی
اما این برنامه ریزی کار برنامه ریزان و متخصصان است. و نه مدیران به تنهایی
.نتیجه اش روشن است البته اگر چشمی برای دیدن دارید.
نمی دانم دارید با کنایه سخن می گویید، تخصصی یا ... ولیکن چون نوشتید مرجئه، اینان گروهی از امویان بودند که شهادتین را کافی دانسته و گناه حتی کبیره را مشمول عذاب ندانسته و جبر الهی می دانستند که به نوعی اعمال خود را تبرئه کنند، که در کتبی از جمله تاریخ تشییع به آنها اشاره شده است پس مرجئه غلط است و نه صحیح در این باب.
و دیگر اینکه نمی دانستم فردی چنین ایرادی از من می گیرد در حالی که منظورم از چند مرجعه، چند جانبه، چند چشمه چند سرچشمه، چند منبع ایجاد و امثال آن بود و بنده هیچ توهین و افترایی نزده ام و اشتباهاً تصور کردهاید که منظورم مرجئه بوده است.
و در مورد رابعا باید گفت: جذب نیروی ممتاز و شایسته در آموزش و پرورش از بدو تأسیس تا کنون خالی از اشکال و توهّم نبوده است.
در یک نظام عملیاتی و اسلامی برای ثمرۀ بهینه؛ برنامه ریز، متخصص و مدیر و وزیر و قوانین و ... همه مسئولند.
بار الهی !! بر دوری ما و مقررات ما از توهّم بیفزا !
جناب ناشناس محترم؛ بنده در نظرم اشاره به تأیید یا ردّ فرد خاصی نداشتم؛ مرد را به حقّ میشناسند و نه حقّ را به مرد. (از کلام امیرالمؤمنین(ع))
اي كاش جنابعالي به جاي كنار گذاشتن اسناد تحولي، آنها را اجرا مي كرديد.
با وجود بازنشستگي يك ماه اخير آقاي دكتر ذوعلم و خداحافظي رسمي ايشان از سازمان اما ايشان هنوز بر مسند قدرت است. !!!!!!!
اين كار بي سابقه غيرقابل توجيه است.
وزير محترم هر چه سريعتر يا بايد معاون خود را تعيين و منصوب كند و يا سرپرست تعيين نمايد.
و الا بايد شخصا پاسخگوي اتفاقات و مسائل احتمالي باشد.
آقای دکتر حسن ملکی هم سابقه مدیریتی موفق و اثربخشی داشته اند و هم در حوزه های علمی از برنامه ریزی درسی و آموزشی تا فلسفه تعلیم و تربیت صاحب نظر و صاحب آثار فاخر فراوانی هستند.
ایشان از منظر مدیریتی کاملا با آقای ذوعلم متفاوت هستند
وَ اَن لَيـسَ لِلاِنـسانِ اِلّا ما سَـعىٰ
سوره نجم آيه 39
جناب آقاي دكتر علي ذوعلم
رئيس مستعفي سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي
سلام عليكم
با احترام همانطور كه قرآن كريم مي فرمايد : ايمان نه به لباس است و نه ادعا و سخن بلكه به سعي و عمل اوست.
جنت مكان نوشتن بر روي سنگ قبر
پروانه ورود به باغ بهشت نيست
آنجا عمل ببايد و صحبت ز زيبا و زشت نيست.
و چون حضرتعالي و تيم مديريتي شما اغلب لباس پيامبر صلي الله عليه و آله را بر تن داريد و مدعي احياي دين هستيد با زبان قرآن و اهلبيت با شما سخن مي گويم.
اميد كه مفيد فايده باشد و به ديده عبرت به آن بنگرديد.
متشكرم
کاش بجای اینکه دانشگاه می امد به حوزه میرفت حداقل سطحدشناختش با آنجا همخوانی دارد البته باز آنجا هم حسن ملکی قطعا یک روحانی افراطی می شد.
لا يَتِمُّ عَقْلُ امْرِء مُسْلِم حَتّى تَكُونَ فيهِ عَشْرُ خِصال :
أَلْخَيْرُ مِنْهُ مَأمُولٌ.
وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ.
يَسْتَكْثِرُ قَليلَ الْخَيْرِ مِنْ غَيْرِهِ، ........
عقل شخص مسلمان تمام نيست، مگر اين كه ده خصلت را دارا باشد :
1ـ از او اميد خير باشد
2ـ مردم از بدى او در امان باشند
3ـ خير اندك ديگرى را بسيار شمارد
4ـ خير بسيار خود را اندك شمارد
5ـ هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود
6ـ در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود
7ـ فقر در راه خدايش از توانگرى محبوبتر باشد
8ـ خوارى در راه خدايش از عزّت با دشمنش محبوبتر باشد
9ـ گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد
سپس فرمود: دهمین و چيست دهمین؟
به او گفته شد : چيست؟
فرمود : احدى را ننگرد جز اين كه بگويد او از من بهتر و پرهيزكارتر است.
تحف العقول، ص 443
به راستي چرا فكر مي كرديد شما و گروه تان اسلام را مي فهميد و ديگران نمي فهمند؟!!
از كجا به اين نتيجه گيري رسيده بوديد؟!!
كدام آيه و روايت به شما چنين اجازه اي داده بود؟!!
با كدام استدلال عقلي و نقلي همه را سكولار و ليبرال و ضد انقلاب و غرب زده مي ديديد و خود را نايب امام زمان عج و خير مطلق و ذوب در خط امام و رهبري ؟!!
آيا هركسي مدعي دين و ولايت و انقلاب و امام شد اجازه دارد بي قانوني كند بدون اجازه در كتاب هاي درسي دست ببرد و در مطالب مندرج در آن ها دخل و تصرف كند.
اين حق را چه كسي به شما داده است؟!!
آيا اين كار شما « مطلق نگري » نيست؟!!
و جزمیت، آغاز یکجانبه نگری و دیکتاتوری است.
خداوند ما را خودکامگی حفظ فرماید.
وقتي مي گويند شما اسناد استراتژيك تحولي را به اسناد ايدئولوژيك تبديل كرده ايد كاملا صحيح است.
زيرا شما خود را خير مطلق و ديگران را شر مطلق مي ديديد.
لذا به جاي زمينه سازي براي طرح مسايل و گفت و گو و استفاده از روش اغنايي به دليل بي صبري و تند خويي هر اما و اگري را تهديد و بركنار كرديد.
در حالي كه سازمان پژوهش اگر محل تضارب آرا و انديشه ها نباشد سازمان پژوهش نخواهد بود.
شما دقيقا به اين دليل تيم مديريتي و حوزه انديشه خود را از افراد بي خبر و كم سن و سال كه حتي يك روز سابقه تدريس در مدرسه نداشتند و اغلب مدارك تحصيلي نامرتبط داشتند انتخاب كرديد و در مقابل افراد حاذق و صاحب نظر با كوهي از تجارب مدرسه اي و علمي را كنار گذاشتيد تا به زعم خود بتوانيد در يك اتوبان چهار بانده تخت گاز برانيد و كسي جلودار شما نباشد.
اما در آيه « اهدنا الصراط المستقيم »
مستقيم به معناي راه پر استقامت و ناهموار است.
شما را به بازخواني آيات شريف قرآن همچون اين آيه دعوت مي كنم :
أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمينَ کَالْمُجْرِمينَ ؟!!
ما لَکُمْ کَيْفَ تَحْکُمُونَ ؟!!
أَمْ لَکُمْ کِتابٌ فيهِ تَدْرُسُونَ ؟!!
إِنَّ لَکُمْ فيهِ لَما تَخَيَّرُونَ !!!
اسم كم جو
رو مسمي را بجوي
اسم خواندی رو مسمی را بجو
مه به بالا دان نه اندر آب جو
نام فروردین نیارد گل به باغ
شب نگردد روشن از اسم چراغ
تا قیامت گر کسی مِیمِی کند
تا ننوشد باده مستی کِی کند؟
جایگزینی افراد بی تجربه و نامرتبط و جو سازی و انگ زدن به مجموعه کارکنان و کارشناسان و برکناری های معترضین به تخلفات از جمله نابساماني هاي مديريت ايشان بود.
دست بردن در کتاب های درسی بدون اطلاع مولفان و کارشناسان و شورای برنامه ریزی درسی بر خلاف روال اداري هميشگي بود كه البته در آينده صداي آن شنيده خواهد شد.
جسارتا نگاه صرفا علم تجربی به سند باعث چنین برداشتی از سند می شود. به نظر نباید تنها با نگاه فلسفه استدلالی صرف به یک سند استراتژیک نگاه کرد.
اتفاقا آقای ذوعلم چنین تفکری درباره سند برنامه درسی ملی داشت که نگاشت آخر را کنار گذاشته و به نگاشت چهارم پرداختند.
اگر نظر شما را بپذیریم ناخواسته در کمند تفکر پوزتیویستی گرفتار خواهیم شد.
سند تحول اگر مبتنی بر قرآن کریم و معارف اهل بیت علیهم و دین مبین اسلام است پس باید تلاش کرد به آن جایگاه نزدیک شد.
شواهد متعددی بر خروج ایشان و تیم بی اطلاع ایشان از چارچوب اسناد تحولی وجود دارد که این بیان شما را رد می کند.
.این کار آقای ذوعلم یعنی تغییر اسناد تحولی هم بر خلاف سند تحول بنیادین و هم بر خلاف سند برنامه درسی ملی بود.
چرا که سندی که اجرا نشده و پنج سال از اجرای آن نگذشته چرا باید از همان ابتدا کنار گذاشته شود؟!!
این است که علی رغم دلسوزی ها نتیجه آن شکست های می در پی و فرسایشی سازمان می سود.
تعلیم و تربیت یک امر تدریجی است
حتی در حوزه ستادی وزارت آموزش و پرورش
از این روی :
اجرای سند تحول بنیادین امری تدریجی است که باید به روش اغنایی و از حوزه ستادی آغاز شود.
مدیران کم صبر و متعصب و تند رو نمی توانند مجریان خوبی باشند.
وقتی به ایشان اعتراض شد با چه اجازه ای کتاب های درسی را مورد دستبرد قرار می دهید؟
گفت : ما نمی گذاریم" کارشناس سالاری" در سازمان پژوهش ادامه یابد.؟!!!
این یعنی : فاجعه علمی و تربیتی
این یعنی : نابودی حوزه تخصصی در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
آقای ذوعلم چه چیزی را پس از ۱۲ سال بسط و عملیاتی کرده اند؟!!
ایشان که سند برنامه درسی مصوب را نه قبول داشتند و نه اجرا کردند. ایشان که خود را صاحب فتوا می دانند و سند برنامه درسی ملی را خائنانه و نتیجه لابی گری شورای عالی آموزش و پرورش می دانند.
سنگ کدام خدمت را به شینه می زنید.
اگر مدیران هم تابع قوانین و حدود تعیین شده در اسناد تحولی باشند چنین اتفاق پر هزینه و بی نتیجه ای بر نظام تعلیم و تربیت تحمیل نمی شد.
" فاعتبروا یا اولی الابصار "
و بعد از برکناری هم فایده ای ندارد.
نباید حاشیه امن مدیران تا این اندازه بالا باشد که هرکار خواستند بکنند و بعد با یک ویرانه آنجا را ترک کنند
1) ثروت، بدون زحمت
2) لذت، بدون وجدان
3) دانش، بدون شخصیت
4) تجارت، بدون اخلاق
5) علم، بدون انسانیت
6) عبادت، بدون ایثار
7) سیاست، بدون شرافت
به خدا پناه ببریم از جهل مرکب
اشتباه ایشان آنجا بود که توجهی به شخصیت یک جانبه نگر با اخلاقی تند و برخوردهای عجولانه و حتی ضد انسانی او نکردند.
مهمترین دلیل شکست ایشان خود ایشان بودند که با دافعه شدید و سریع خود همه را کنار زدند و به هیچ نقد و نصیحتی گوش نکردند.
اطرافیان ایشان نیز شجاعت لازم را در برابر برخوردها و تخلفات متعدد ایشان نداشتند. و به دلیل ترس از ایشان مطیع محض دستورات او بودند.
معاونان و مدیران ایشان با آن که به اشتباه بودن تصمیم سازی های ایشان معترف بودند اما با هر ترفند و تهدیدی افراد را وادار به اجرای منویات آقای ذوعلم می کردند.
دین را به استخدام می گیرد
شرف و انسانیت را به استخدام خود می گیرد
دروغ می گوید
فریب می دهد
خدا را شاهد می گیرد :
که من دلسوزترین مردم در حق شما ملت هستم
ولی روحیه اش لجوج ترین
و کینه ورزترین مردم است نسبت به خلق ...
وقتی سوار کار نشده وعده می دهد
وقتی سوار شد دیگر به هیچ چیز رحم نمیکند
این خاصیت یک دیکتاتور است....
آیتالله طالقانی
عده ای را هر می کنند
عده ای را شیر
مواظب باش حیوان صفت نباشی
بازنده بازنده است
چه درنده باشد
چه چرنده
برتراند راسل:
اگر علم اشتباه کند
خودش را اصلاح می کند.
اما دین تو را می کشد
تا به تو بفهماند دین هرگز اشتباه نمی کند.
ایشان بلائی به سر سازمان پژوهش آورد که آتش بر سر ساختمان پلاسکو آورد.
همه بچه های مومن و دلداده انقلاب و رهبری تمام تلاش خود را کردند که ایشان آبروی ارزش های انقلابی و ولایی را حفظ کند. اما ایشان همه آرزوها را با اشتباهات تعمدی به ناامیدی مبدل کردند.
امید که نفر بعدی جایگاه دفتر مقام معظم رهبری را حفظ کند و از اعتماد ایشان سو استفاده نکند.
ان شاءالله
با وجود بازنشستگي يك ماه اخير آقاي دكتر ذوعلم و خداحافظي رسمي ايشان از سازمان اما ايشان هنوز بر مسند قدرت است. !!!!!!!
اين كار بي سابقه غيرقابل توجيه است.
وزير محترم هر چه سريعتر يا بايد معاون خود را تعيين و منصوب كند و يا سرپرست تعيين نمايد.
و الا بايد شخصا پاسخگوي اتفاقات و مسائل احتمالي باشد.
البته اگر نمیگفتید هم میدانستیم
خیلی تعجبی نداره
شما حالا حالاها بیاد بمونی تا از برکاتت همه رو بهره مند کنی.
حالا یه عده چپر چلاق یه قانونی نوشتن که هرکی بازنشسته بشه باید پست رو ها کنه که نباید در مورد شما هم صدق کنه برادر
همه میدونیم که قانون بریا همه مساویه
اما چون بریا شما مساوی تره شما حالا حالاها هستی جناب