در سیستم آموزش و پرورش ما هماهنگی بین عناصر برنامه درسی فراموش شده است.
معمولا وزیرانی که در این وزارت خانه فعالیت نموده اند هرکدام یکی از این عناصر را مورد تاکید قرار می دادند مثلا یکی به اهداف،آن یکی به محتوا، یا به روش تدریس، مواد ورسانه ها، ارزشیابی و...می پرداختند بدون توجه به اینکه همه عناصر برنامه درسی باهم در ارتباط هستند.
درجریان حذف گروههای آموزشی هم این مورد قابل تامل هست:
اولا وجود نیروهایی در اجرای برنامه برای رصدکردن درمرحله تکوینی لازم هست.پس گروههای آموزشی می توانستند در روش تدریس و راهبری آموزشی کمک شایان توجهی به این امر داشته باشند.
متاسفانه به دلایل مختلف افرادی که حتی در سطح وزارت خانه، سازمان و اداره کل و مناطق در گروههای آموزشی فعالیت می کنند نیروهای خلاق، دبیران پویا وآگاه به مسائل آموزشی، راهبران واقعی و مسلط به روشهای تدریس نبوده اند.
معمولا در گروههای آموزشی دبیرانی که مایل به رفتن به کلاس درس نیستند یا افرادی که لابی گری می کنند و به خاطر اضافه تدریس سرگروه درسی می شوند زیاد هستند.
دوم اینکه حذف گروه های آموزشی با وضعیتی که هم اکنون داریم اتفاقا به نفع سیستم آموزشی هم هست چون از بار مالی آموزش و پرورش کاسته می شود و هم از روشهای خودساخته این نیروها که در بعضی اداره کل ها فقط به فکر نوشتن کتاب، مقاله یا طرح برای خودشان هستند و برای بازارگرمی و فروش این کتاب ها درمدارس فعالیت می کنند جلوگیری به عمل می آید.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
صفات نیکان است اما فعلا سایت
برای بقای خود به کمک مالی من وشما
نیازمند است، بیایید قدردانی خودرا
به اثبات رسانیم. سپاس