بحث در مورد راه کارها و ارتقای کیفیت و تقویت مدارس است.
می خواهم معمولی تر ، عملیاتی تر و صریح تر صحبت کنم.
ما می خواهیم راجع به ارتقای کیفیت صحبت کنیم یا عدالت ؟ اگر به صورت دقیق معنای عدالت آموزشی در نظر بگیریم بعد از دسترسی به آموزش که حق بر آموزش است فراهم شدن شرایط یادگیری با کیفیت برای همه دانش آموزان است. خود این جزء عدالت است یعنی ارتقای کیفیت یادگیری دانش آموزان در هر شرایطی جزء عدالت است بنابراین این دو تا از هم جدا نیستند که ما به این فکر کنیم یا به آن یکی یا اگر آن اتفاق نیفتد عدالت هم تحقق پیدا نمی کند کما این که ما در دسترسی مشکلی نداریم ؛ نمی گویم عالی هستیم ولی به هر حال نرخ پوشش مان خوب است. مثلا ما در دوره ابتدایی نود و هفت تا نود و هشت درصد بچه هایمان مدرسه می روند اما لزوما یاد نمی گیرند بنابراین بحث دسترسی نیست . فقط بحث رفتن داخل مدرسه نیست. آنجایی که صحبت از یادگیری می شود ما با کیفیت سروکار داریم پس چرا یادگیری اتفاق نمی افتد .
نکته دوم این که برخی از مفاهیم را از بس که ما تکرار کردیم به نظرم خودمان هم باورمان شده است. می خواهم کمی صورت مساله را باز کنم.
ما وقتی راجع به ارتقای کیفیت در مدارس دولتی صحبت می کنیم یک انگاره و فرضی داریم که مدارس دولتی بی کیفیت هستند و مدارس غیر دولتی با کیفیت هستند.
من خواهش می کنم که این گونه نگاه نکنید.
اگر ما از مدارس غیر دولتی، مدارس خاص و لاکچری را جدا کنیم و از مدارس دولتی هم سمپاد را جدا کنیم و این دو را کنار بگذاریم بعد به صورت خالص عملکرد مدارس دولتی را با غیر دولتی مقایسه کنیم قطعا عملکرد مدارس دولتی از جهت تحصیلی بالاتر است.
بیایید یک بار دیگر در این چیزهایی که مرتب تکرار می کنیم بازنگری کنیم. حالا تکرارش چه ضرری دارد ؟ یک جو روانی خیلی منفی ایجاد می کند.
اخیرا آماری توسط همکاران مرکز سنجش وزارتخانه منتشر شده و گفته اند ما میانگین معدل ها را در نظر گرفتیم - برای من دور از انتظار نبود چون سال ها حضورم در شورای نظارت در مدارس غیر دولتی در دوره قبل برای من ثابت کرده بود که اگر ما یک تعداد از این مدارس خاص را کنار بگذاریم اگر واقعا بحث رقابت و مقایسه عملکرد باشد نه تنها مدارس دولتی کم ندارند بلکه بیشتر از آن هم دارد.
چرا این اتفاق می افتد ؟
ما ممکن است که کیفیت را هزار و یک شاخص به آن بدهیم اما یک مقدار ساده تر و قابل دست یابی تر صحبت کنیم. خیلی ساده کنیم ؛ پیچیده اش نکنیم.
وقتی می گوییم کیفیت نیست یعنی چه اتفاقی نمی افتد و وقتی که کیفیت هست چه اتفاقی می افتد ؟
ما که سنجه تربیتی نداریم که بگوییم عملکرد تربیتی یک مدرسه خوب است و عملکرد تربیتی مدرسه دیگر بد است. مدارسی هم که خاص هستند عملکرد تربیتی شان را ما با برخی از این دستاوردها برجسته می کنیم اصلا معلوم نیست متعلق به مدرسه باشند . اگر من هم صاحب مدرسه باشم ، همه بچه هایی که وضعیت مالی خوبی دارند خانواده هایشان هم غربال کنم حتما مذهبی باشند و مورد تایید ما باشند و در مصاحبه ما هم قبول شوند و در مدرسه همه امکانات را برایشان فراهم کنیم ... آیا کسی پرسیده که ببیند آیا این تاثیر تربیتی تاثیر خانواده است یا تاثیر مدرسه است ؟
من بارها به این دوستان گفته ام که اگر شما با همه تیم تان به این مدارس کوچ کنید و بروید در یکی از همین مناطق حاشیه شهر تهران اما فقط غربال نکنید نه خانواده ها را و نه دانش آموزان را . اگر نیم نمره معدل شان را بالا بردید تا یک حدودی یک درصدی هم آن رفتارهایی که از نظر ما هنجار نیستند کاهش بدهید ما می گوییم که شما خیلی کار کردید در غیر این صورت ما اصلا سنجه نداریم.
بیایید اینها را کنار بگذاریم و بعد ببینیم عملکردشان چگونه است .
یکی از دانشجویان من در دانشگاه تهران می گفت از بس به ما گفته بودند که شما ومدرسه فلانی ها ... ما باورمان شده بود که خیلی خاص هستیم و به ما می گفتند شما متفاوتید ! حواستان باشد شما فلانی هستید.
این را ما سنجه نکردیم و گفتیم اینها خوبند .
دوما این که ما اصلا سنجه تربیتی نداریم. الآن تنها چیزی که دست ما است عملکرد تحصیلی در پایان خط است. می گوییم برون داد یادگیری این مدارس چه چیزی هستند. این تنها چیزی است که می گوییم. من اصلا کاری ندارم که چند جلسه ای می گذارید ؟ ایزوگام پشت بام هایمان چگونه است ؟ ما وقتی می گوییم مثلا آدیداس محصول با کیفیتی است می گوییم این چیزی که دست من رسیده این با کیفیت است و بعد حدس می زنیم احتمالا فرآیندهای تولید هم با کیفیت است ولی ما داریم محصول را می بینیم.
اگر این گونه نگاه کنیم و با آن شاخصی که گفتیم به طور خیلی عادی و خیلی عملیاتی اگر که عملکرد یادگیری دانش آموزان - با همین متری که ما داریم من با مترش کاری ندارم که چقدر درست است یا غلط ولی این متری که هست به اسم کنکور می گوییم همه شما را ما با این متر اندازه می گیریم و این صحنه را کنار بگذاریم و بعد میانگین نمرات امتحان نهایی را که به صورت متمرکز در پایه دوازدهم برگزار می شوند - عرض کردم وقتی سمپادی ها را جدا کنیم و خاص ها و لاکچری ها را جدا کنیم عملکرد مدارس دولتی قطعا بهتر خواهد بود.
رئیس مرکز سنجش آقای زارعی هم همین نظر را دارند که همین الآن هم عملکرد مدارس دولتی خیلی بهتر است .
مهم آن است که در مدارس غیردولتی و خاص تفاوت خیلی زیادی بین نمرات مستمر این دانش آموزان و نمرات امتحانات نهایی شان وجود دارد .
مدارس غیردولتی داریم که نمرات مستمر دانش آموزان را 20 داده است اما در امتحان نهایی شرکت کرده و تفاوت زیاید را در دامنه ی نمرات می بینید !
ولی شما چنین تفاوتی را در مدارس دولتی نمی بینید .
این مدارسی که عملکرد بهتری در یادگیری دارند چه شرایطی دارند که این اتفاق برایشان می افتد مانند کاری که تیمز و پرلز می کند .
باید به صورت علمی به مسئله نگاه کنیم.
« تیمز و پرلز » دو سه حرف خیلی روشن می زند. می گوید من مقایسه کردم بچه هایی که نمرات بالاتری می گیرند نسبت به آنهایی که کمتر می گیرند چه چیزهایی در محیط مدارس شان فرق می کند. چه چیزهایی در معلمان شان فرق می کند یا در خانواده شان فرق می کند. شرایط خانواده دست ما نیست البته ما می توانیم روی خانواده ها کار کنیم .
تیمز و پرلز گوید اگر بچه ها پیش دبستانی را در مدرسه گذرانده باشند به طور معناداری در کلاس چهارم و هشتم به نتایج بهتری رسیده اند و پیزا هم همین را نشان می دهد پس راه نرویم .
بعد می گوید اگر این بچه ها خصوصا در مناطق محروم که محیط خانواده بستر آماده ای نیست را گذرانده باشند وقتی اینها به خط شروع در کلاس اول می رسند آمادگی ورود به مدرسه از جهت شناختی ، اجتماعی و عاطفی در وضعیت خوبی است و نتایج ما این را نشان داده است.
ما آمدیم یک سیاست گذاشتیم . رفتیم و گشتیم و دیدیم پوشش پیش دبستانی هفتاد و دو درصدی رسیده به چهل درصد !
که من جدیدا مسئولیت این سازمان ( سازمان ملی تربیت کودک ) را بر عهده گرفتم.
چرا چنین سیاستی اتخاذ شد ؟
چرا نگاه مان این طور شد ؟
چرا نگاه مان غیردولتی شد ؟
چه کسی به پیش دبستانی نیاز داشت ؟
کجا دنبال عدالت بودیم؟
کجا می خواستیم کیفیت یادگیری ابتدایی را افزایش دهیم ؟
این همه داده داشتیم که هر چقدر در مناطق محروم دو زمانه پیش دبستانی را با حمایت دولت ترویج کرده بودیم « نرخ تکرار پایه » پایین آمده بود.
آقای دکتر بهراد می گوید روی مهارت های سواد پایه تمرکز کنیم؛ من هزار بار حرف شما را تایید می کنم.
کسی که مهارت های سواد را نداشته باشد بقیه چیزها برایش فانتزی است! مثل نیازهای مزلو است. مثل این است که شما امنیت نداشته باشید ، گرسنه و تشنه باشید بگوییم اگر این راه هم اشتباه بود خیلی خوب است نه واقعا این حکم این را دارد برای ما.
( ادامه دارد )
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان