گروه گزارش/
هنوز هیچ فرد و یا مرجعی به گزارش منتشر شده در مورد نتايج اوليه مطالعه بين المللي تيمز 2019 در علوم و رياضي پايه هاي چهارم و هشتم نه واکنشی نشان داده و نه پاسخ گو بوده است . ( 1 )
در اين مطالعه دانش آموزان كشورهاي سنگاپور، چين تايپه، كره جنوبي، ژاپن و هنگ كنگ بهترين عملكرد را داشتند. متاسفانه وضعيت عملكرد دانش آموزان ايراني در علوم و رياضي پايه هاي چهارم و هشتم همانند گذشته ضعيف بوده است. خلاصه اي از يافته هاي تيمز 2019 در ادامه گزارش شده است.
در مورد اهمیت و جایگاه آزمون تیمز و پرلز ذکر نکاتی راهبردی و قابل تامل است .
« آزمونهای تیمز و پرلز، چند هدف عمده دارند که از آن جمله عبارتست از سنجش پیشرفت ریاضیات و علوم در پایه چهارم ابتدایی و سوم راهنمایی تحصیلی و مطالعه سواد خواندن (درک مطلب) که توسط انجمن بین المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در سطح دنیا برگزار میشود.
این آزمون ها، به نوعی محک ارزیابی نظامهای آموزشی در کشورها و میزان موفقیت نظام آموزش و عملکرد آن است. بسیاری از دولت ها، رتبه کشور خود را به ضعف و قوت برنامههای آموزشی خود، تعبیر میکنند. برخی کشورهای دنیا، مانند نروژ، نسبت به نتایج این دو آزمون آن قدر حساس هستند که نمرات پایینتر از حد استاندارد دانش آموزان آنها، به عزل وزیر آموزش این کشور منتهی میشود.
آزمون «تیمز» روند آموزش ریاضی و علوم در پایههای چهارم و هشتم را میسنجد و آزمون «پرلز»، پیشرفت سواد خواندن ادبی و معلوماتی دانشآموزان را در پایه چهارم ارزیابی میکند.
ارزیابی نظامهای آموزشی در کشورهای مختلف یکی از مهمترین دغدغههای مسئولین هر کشوری است؛ چرا که موفقیت یک نظام آموزشی برابر با تربیت نسلی موفق است که نه تنها نسلهای آینده را خواهد ساخت بلکه موفقیت آموزشی آن، دست آوردهای جهانی دارد و میتواند به توسعه کشور در مرزهای بین المللی خدمت کند.
انجمن بین المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی معتقد است: یافتهها و اطلاعات به دست آمده از مطالعات تیمز و پرلز منبع مهم و تعیین کننده برای کشف و شناسایی نقاط ضعف و قوت نظامهای آموزشی کشورها در مقیاس ملی و بین المللی و ارائه راهکارهای برخاسته از نتایج پژوهشی در بهبود فرآیند یاددهی ـ یادگیری است.
تیمز هر ۴ سال یکبار و پرلز هر ۱۰ سال یکبار برای بخش عملکرد کشورها در آموزش علوم و ریاضیات و سواد خواندن تکرار میشود تا روند تغییرات آموزشی و حتی میزان کاهش و افزایش عملکرد دانش آموزان کشورهای شرکت کننده در پی این سالها مشخص شود. » ( 2 ) افراد و جریاناتی که این قدر به سند 2030 حساس بوده و ورود به این حوزه را " تابو " کرده اند ؛ آیا نتایج ضعیف این آزمون های معتبر آن ها را به " تفکر " وا نمی دارد ؟
یافتههای ملی مطالعات تیمز و پرلز نشان میدهد که جایگاه و عملکرد کشور جمهوری اسلامی ایران در تمام دورههای تیمز در فاصله سالهای 95، 99، 2003 و 2007 و پرلز 2001 و 2006 همواره از میانگین عملکرد بینالمللی به طور معناداری پایینتر بوده است.(به استثنای عملکرد دانشآموزان دوره پیشدانشگاهی ایران در ریاضیات تیمز پیشرفته 2008 که تقریباً برابر با میانگین کشورهای شرکتکننده بوده است)، بدون تردید این رتبه و جایگاه، شایسته کشور جمهوری اسلامی ایران که براساس سند چشمانداز 1404 قرار است به عنوان قدرت اول منطقه در عرصه مختلف علمی و فن آوری مطرح شود، نیست.
با نگاهی گذرا به نتایج ملی مطالعات تیمز در دورههای مختلف مشاهده میشود که متأسفانه عملکرد دانشآموزان ایران در آموزش ریاضیات از وضعیت خوبی برخوردار نیست. بهویژه روند عملکرد دانشآموزان دختر و پسر ایران در پایه سوم راهنمایی از تیمز 95 تا 2007 با 15 نمره کاهش همراه بوده است که این رقم کاهش برای پسران 29 نمره گزارش شده است. افزون بر آن، متوسط درصد پاسخهای صحیح دانشآموزان ایران به کل سؤالهای ریاضیات و علوم تیمز 2007 حدود 37 درصد و متوسط درصد پاسخ صحیح آنها به سؤالات مطابق با برنامه درسی آموزشی داده شده خود حدود 40 درصد گزارش شده است که این رقم در مقایسه با متوسط درصد پاسخ صحیح دانشآموزان کشورهای شرکتکننده(حدود 50 درصد) نشاندهنده عملکرد پایین دانشآموزان ایران به ویژه در درس ریاضیات است.
جالب اینجاست که نتیجه آزمون تیمز رابطه معنادارى با توسعه یافتگى و عملکرد هر کشور در این زمینه دارد. » ( 3 )
فهیمه کلاهدوز دکترای آموزش ریاضی در این مورد می نویسد : ( 4 )
« توجه به دلایل عملکرد ضعیف دانشآموزان ایرانی در هر دو حوزه محتوایی و حیطههای شناختی از مواردی است که باید مورد توجه آموزشگران و برنامهریزان ریاضی کشورمان باشد. بهویژه عملکرد ضعیف دانش آموزان در هر دو پایه درحیطههاى شناختى که به توصيف فرآيندهاى تفكر مى پردازند، در این حیطه بیانگر آن است که توانایی دانش آموزان در حیطه هایی مانند استدلال کردن ضعیف است.
برخی محققان همچون کوهن، جهانشاهی، ملکی و حبیبیپور، بر این باورند که اگر تعلیم و تربیت بخواهد روشهای صحیح تفکر و استدلال منطقی را به دانشآموزان آموزش دهد، بایستی جای خاصی برای آموزش تفکر به آنها در نظر گرفته شود و چنانچه دانشآموزان از اندیشهی صحیح استدلال کردن و تفکر منطقی بینصیب بمانند، در این صورت مهارتهای کافی برای مقایسه و تشخیص درستی یا نادرستی ادعاهایی را که در زندگی با آنها روبه رو میشوند، ندارند. یافتهها و اطلاعات به دست آمده از مطالعات تیمز و پرلز منبع مهم و تعیین کننده برای کشف و شناسایی نقاط ضعف و قوت نظامهای آموزشی کشورها در مقیاس ملی و بین المللی و ارائه راهکارهای برخاسته از نتایج پژوهشی در بهبود فرآیند یاددهی ـ یادگیری است.
همچنین کوهن که یکی از اساتید برجسته روانشناسی و آموزش است، بر این باور است که یکی از وظایف اصلی نظام تعلیم و تربیت، پرورش افرادی است که در جامعه عملکرد مفیدی داشته باشند و دانشآموزان دانشی را کسب نمایند که به واسطهی آن، برای تصمیمگیری در مسائل زندگی و شرکت در بحثهای منطقی آماده شوند. در واقع او معتقد است که باید محیطی فراهم گردد تا دانشآموزان، مهارتهای استدلال خود را توسعه داده و این فعالیتها را با ارزش بدانند و به رفاه فردی و اجتماعی برسند. »
پرسش « صدای معلم » آن است که چرا نتایج ضعیف و غیر قابل دفاع دانش آموزان ایرانی در این آزمون های مهم تلنگری بر پیکر فرسوده نظام آموزشی وارد نمی کند ؟
چرا تصمیم گیرندگان و برنامه ریزان که در اتاق های فکر وزارت آموزش و پرورش و شورای عالی انقلاب فرهنگی جا خوش کرده اند چشم خود را بر روی این واقعیات بسته اند و پاسخ گو نیستند ؟
آیا نظام آموزشی ما نیاز به اصلاحات آموزشی واقعیت محور و غیرایدئولوژیک ندارد ؟
دانش آموزی که تفکر و استدلال را نیاموزد و در « مدرسه » آن را با حضور " معلمان حرفه ای " تمرین نکند چه ارزش افزوده ای برای جامعه فردا خواهد داشت جز آن که گره و باری بر آسیب های اجتماعی روز افزون این جامعه توسعه نایافته بیفزاید ؟
چرا وزیر آموزش و پرورش و شورای معاونین وی در این موارد بی تفاوت بوده و به حاشیه هایی که دیگران ساخته اند مشغولند ؟
افراد و جریاناتی که این قدر به سند 2030 حساس بوده و ورود به این حوزه را " تابو " کرده اند ؛ آیا نتایج ضعیف این آزمون های معتبر آن ها را به " تفکر " وا نمی دارد ؟
کسانی که « سند تحول بنیادین » را نسخه شفابخش بحران های آموزشی معرفی می کنند و مواجهه مقدس گونه با آن دارند چه سخن تازه و نسخه ای کارآمد برای این وضعیت دارند ؟
پایان گزارش/
( 1 ) این جا
( 2 ) این جا
( 3 ) این جا
( 4 ) این جا
نظرات بینندگان
بارالهی!! سلام مرا به توانمندترین و قویترین و ممتازترین و حرفهای ترین بی حرفه و غایبترین مدرس آزاد ریاضی در کشور برسان!!
اگر توهّم در جذب نیرو در عرف و آموزش و پرورش مستقر نبود، آموزش غیردولتی پر و بال عظیم نمیگرفت!! چرا باید ثمرۀ پر و بال عظیم آموزش دولتی و غیردولتی اینگونه باشد!؟ عظمت علم موسی است در برابر دانش خضر؟
دولتی بالای 45 سال را بی اعتبار میکند! یا هر رانت سابقهدار شدهای را محترم میدارد !!
سلام بر زندانیان تبرئه شده!!
ادامه دارد ...
آموزش و پرورش دولتی در جذب نیرو دچار توهّم است ولی دولت مهدی(عج) از توهّم مبراست!! درود بر شایستگانی که در 40 سالگی، توفیق دیدار مولایشان نصیبشان شد! در دولت مهدی(عج) سرمۀ چشم و نمک طعام، گرفتار چند تبصره ناقص نیست!!
سیستم دولتی و غیردولتی هر دو گرفتار توهّم و پارتی بازی قانونی و غیرقانونیند!
اینطور نیست که اگر شایسته ای ممتاز از سیستم دولتی رانده شده، او دانش و امتیاز ممتازش را به سیستم غیردولتی یا آموزشگاهی یا انتشاراتی یا تدریس خصوصی بفروشد! چه بسا مرگ دانش ممتازش را گواراتر بداند! در حالی که دانش غیرممتازش نیز پر طرفدار و ممتاز است! امتیازی چندلایه!!
سلام بر او که در همین جمعه، با وجود کرونا و با وجود آموزش دولتی و غیردولتی و آموزشگاهی و مجازی و کمک آموزشی و ... در مکانی به دانش آموز ضعیف و قوی به طور جضوری ریاضی می آموزد و در میان جمع حاضر است و قسمتی از دانشش به دلیل سیستم نااهل غایب!!
چه کسی در چهل سالگی توفیق دیدار امام زمان (ع)را داشته است؟
حدیث است از امام زمان(ع) در قالب روایت در دوران غیبت صغری که فرمودند:"وَ سَیَأْتِی إِلَى شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَر و لا حول و لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ العلیّ العظیم.»
معنی:"و به زودى كسانى نزد شیعیان من آیند و ادّعاى مشاهده كنند، بدانید هر كه پیش از خروج سفیانى و صیحه آسمانى ادّعاى رۆیت و مشاهده كند دروغگوى مفترى است،"
می دانید که کذاب با کذاب مفتر ،بسیار تفاوت دارد.سپاسگزارم
آقا / خانم مدرس آزاد
لطفا در موضوع صحبت کنید .
از این به بعد نظراتی که خارج از موضوع و بحث باشند منتشر نمی شوند .
پایدار باشید .
خواستم عرض کنم خیلی روی این نتایج حساب نکنید
این مرکز با قدمت چند ده ساله یک دکان دو نبش است برای سفرهای خارجی فتن هرساله چند نفر عضو ثابت و بکارگیری افراد نور چشمی و از این دست مسائل کسی دلش برای سیستم نمی سوزد .
معترف به استحقاق عذابیم و خالق نور، نوری را در پس ابر قرار داده و صاحب اختیار تابش آن! او مالک زمان، مکان و بداء است!!
حدیث مذکور شما مستند و صحیح است!! ولی همه چیز نیست!!
حضرت در محضر و شهود ما نیست بلکه ما به اذن خداوند در محضر و شهود اوییم!
شک نفرمایید که دیدار حضرت و حتی فیض بردن از ایشان در حدود متفاوتی برای افرادی به وقوع پیوسته است!
دروغگویان افشاء هستند و راستگویان تعدادی کاملاً خاموش و ناشناس و تعدادی با گفتار ناقص و تعدادی به خیال خودشان با گفتاری کامل!
با خود فکر کنید، خداوند چرا سعید چندانی و یا کربلایی کاظم ساروقی و ... را آفرید؟!
سلام بر مهدی هدایتگر!!
گاه ارادۀ خدا بر اینست که امتیازهایی خارج از هالۀ تکبّر و ... قرار بگیرد!
چه سن و سالی استحقاق استخدام شدن دارد؟
گاه ارادۀ خدا بر اینست که امتیازهایی خارج از هالۀ توهّم و ... قرار بگیرد! و ...
دوست دارم به این سوال پاسخی روشن و متقن دهید .به امیدی که راهگشا باشد.
به نظر شما نحوهء استخدام و گزینش دانشجو در دانشگاه فرهنگیان،چگونه و با چه معیارهایی باید انجام پذیرد؟چرا که برخی به اصل کنکور نقد دارند و برخی به نحوهء گزینش و برخی به سهمیه ها و برخی به استخدامهای خارج از دانشگاه فرهنگیان و برخی به اصل مدرک ایراد دارند و آنرا مدرک گرایی می دانند.امیدوارم به چند معیار اساسی پیرامون سوال مطروحه ،اشاره فرمایید.سپاسگزارم
من به جای مدرس آزاد به شما پاسخ می دهم :
هر موقع که شغل معلمی از نظر درآمد در حد سه شغل اول
جامعه قرار گرفت ، و حداقل با مدرسین دانشگاه یا بهتر از آن
پزشکان و دلالان عزیز در یک طبقه قرار گرفت ، خود به خود
همه مسایل از جمله جذب نخبه ترین افراد مملکت در این
حرفه حل می گردد.
البته این منوط به اینکه است که بودجه وزارت سال به سال از
بودجه عمومی آب نرود.
به مایع فتیر است
گوشه مطالبی به اندازۀ اشاراتتان می نویسم!
متاسفانه انحصار به دانشگاه فرهنگیان یک اشتباه است! این به این معنا نیست که ضد رهبری هستم ولیکن به جانم قسم، ممتاز سالاری و شایسته سالاری در این زمینه در دانشگاه فرهنگیان محصور نشده است!
بدون شرح، معیار محدودیت سن و سال، یکی از ام الفسادها در مغیار جذب است! فسادی که از بعد از رحلت پیامبر(ص) در حق علی(ع) روا داشتند و اکنون از دو سر و سری بدتر در حق برخی ممتازین روا میدارند! ...
نسبت به معدلهای تقلبی، کنکور عادلانه تر است!
گزینش علمی و عملی و اخلاقی کاملترین است ولی روشهایش و معیارهایش، دارای نواقص و معایب و آلوده به توهّم!
گویا فقط الرحیم خداوند سهمیه ای کاملاً عادلانه است!
استخدام صرفاً خارج از دانشگاه فرهنگیان نیز، اشتباه است! وجود خیلی از دانشگاه ها غیر ضروری و وجود خیلی دوره ها برای افرادی ضروریست و بهتر است به جای هزینه های غیر ضرور در ابعاد گزینش درست، دقت بیشتری شود!
داشتن مدرک، ممکن است یکی از جلوه های دانایی و توانایی باشد! ادامه دارد...
دقت بفرمایید که کار آموزش جابجا کردن خاک نیست و نه در جنگاوری هر ضربه ای با هر ضربه ای برابر!!
علاوه بر فضاهای قابل ایجاد؛ فضاهای موجود، محدود به اشارات فوق شما نیست!
شایسته است به عنوان یک طرح عملی؛ بر تعداد فضاهای جذب افزوده شود، که فضای دانشگاه فرهنگیان یکی از آنهاست! و ... . با اینکار از قابلیت های عیان و محتمل هر فضایی نیز خود را محروم نکرده اند!
خواهید گفت با این حجم فضاها چه کنیم؟
پاسخ ساده است؛ برترین های هر فضایی را انتخاب کنید، مثلا حداکثر 30 درصد برتر دانشگاه فرهنگیان را جذب کنید!
خواهید گفت " از کجا معلوم که سطح کف قابل قبول هر فضایی، از نظر قابلیت و شایستگی تقریبا با هم برابرند؟"
پاسخ می دهم: برای خطای کمتر 1- افزایش دقت تحلیلی از اول برای درصد بندی 2- افزایش تجربه و آزمونهای بعدی برای کف های قابل قبول و کمک گرفتن از آن در تحلیهای آتی 3- چون آموزش جابجا کردن خاک نیست، برترینها، کاری که لازم است انجام خواهند داد علی الخصوص که محدود به تعداد و تنوع فضا نشده اید! ادامه دارد...
رفع محدودیتها بطور کامل مثل سن و سال یا بطور ناقص دستکاری در معیارهای کسر سن، و غیره مثل ایجاد فضاهای جدید است؛ چه بسا 70 ساله ای که اگر جذب آموزش و پرورش شود، میلیاردها دلار برای بیت المال مفید واقع شود!! با ایجاد فضای بالای 45 سال و درصدی تعریف شده یا آزمون دهنده یا ...!
یا فضای تعدد رشته های تحصیل شده فرد در دانشگاه یا جمیع تعداد واحدهای درسی گذرانده در دانشگاه یا ...!! و ...
و البته می توان یک روش کلی داشت مثلا آزمون که درصد بالایی را با گزینش مشمول شود و سپس درصدهایی با فضاهای متعدد و متنوع که از امتیازات آن فضاها محروم نباشند!
سید جمال الدین اسدآبادی مجرد بود، قطعا باید برای تدریس دروس معارف دانشگاه از نهاد رهبری مجوز بگیرد!!
و کربلایی کاظم ساروقی اصلاً روحانی نبود!!
و این محدود به علوم انسانی و عرفانی و ... نیست، حتی علوم طبیعی، مهندسی، پایه و ...
و خدانگهدار
چگونه می شود در سال 2007 تعدادکل کشورهای شرکت کننده 36 باشد و رتبهء ایران 37.(در جدول،علوم پایه چهارم ).
صحیح است .
ارقام جا به جا شده اند .
سپاس .
پایدار باشید .