صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

« یدالله سعید نیا » مؤسس اولین مدرسه انسان گرای ایران و مدرس بین المللی روش آموزشی در سمینار تخصصی « شناخت روش آموزش فنلاندی » :

در " فنلاند " هر چه قدر اختیارات بیشتر باشد ، مسئولیت نیز بیشتر است ؛ مدرسه ای از نظر ما خوب است که هر روز آزمون می گیرد ! آزمون های طبقه بندی شده در نظام آموزشی ما شرم آور است !

گزارشگر : نرگس کارگری

گروه استان ها و شهرستان ها/

سمینار تخصصی « شناخت روش آموزش فنلاندی » برای نخستین بار در اصفهان در تاریخ 14 آذر 98  توسط « یدالله سعید نیا » ( 1 ) برگزار گردید .

« صدای معلم » بخش اعظم سخنان آقای سعیدنیا را در اختیار مخاطبان قرار می دهد .

 مصاحبه ی کوتاهی نیز با سخنران این سمینار انجام شد که در پایان ارائه شده است.

نظام آموزشی فنلاند و مقایسه آن با نظام آموزشی ایران و آزمون های طبقه بندی شده

تأثیر هدف محوری این است که معلم استقلال پیدا می کند . این ها مکمل یکدیگرند. برای معلم محوری باید دست معلم باز باشد. آموزش ، کودک محور است ولی در برنامه درسی معلم محور است. اگر به عنوان معلم آموزش و پرورش بگوید هدف ها را به شما می دهیم ، خودتان عمل کنید ، راحت ترید؟ آیا توان این کار را دارید که محتوا تولید کنید؟

تعدادی در جمع حاضران کاملا تأیید کردند.

سؤال شد ، حالا اگر از شما بخواهند این محتوا را با همکاری 3 نفر بنویسید ، باز هم همان حس را دارید؟

شما در عین حالی که دستتان باز است ولی هر چیزی را هم نمی توانید بنویسید.

این بار عده بیشتری از واژه سخت است استفاده کردند.

اگر فنلاند به اینجا رسیده است ؛ مسیری که این کشور طی کرده است او را متفاوت کرده است. فرهنگ در شیوه یادگیری آدم ها تأثیر دارد. مثلا در آمریکا قانونی هست که اسلحه آزاد باشد. ولی هر روز در اخبار می شنویم که یک نفر با اسلحه کشته شده است. سؤال اینجاست که چرا این قانون عوض نمی شود؟ مگر احمقانه نیست؟

البته در کشورهایی که اسلحه آزاد نیست ،  کمتر از آمریکا این کشتار نیست. در آمریکا علت برنداشته شدن این قانون به فرهنگ آن ها بر می گردد. اگر این قانون برداشته شود ، مردم احساس می کنند که له شده اند . در دورانی تصویب این قانون نماد احترام به فردیت آدم ها بوده است که آن ها می توانند برای خودشان تصمیم بگیرند. حال که این تفکر با تؤثیر فرهنگ ایجاد شده است ، تغییر آن خیلی سخت است.

نظام آموزشی فنلاند و مقایسه آن با نظام آموزشی ایران و آزمون های طبقه بندی شده

فرهنگ و تاریخی که بر فنلاند گذشته است ، آن ها را به اینجا رسانده است. به طور کلی آموزش در فنلاند ارزش بالایی دارد. آن ها جنگ های بسیاری را گذرانده اند. این قدر که کشتار در این کشور در زمان وایکینگ ها رخ داده فکر می کنم در هیچ کشوری رخ نداده است. کشورها وقتی این موقعیت را تجربه می کنند ، باعث می شود برای چیزی که می خواهند و به دست می آورند ارزش قائل شوند. آن  ها به هم ریختگی و کشتار را نمی خواهند و این ارزش ها از راه انقلاب به دست نمی آیند. ترجیحا قوانین را اصلاح می کنند. یکی از اتفاقات خیلی مهم این است که بر اثر جنگ ها که تحت تسلط پادشاهی سوئد بودند ، در این کشور مرد کم دارند. در نتیجه نقش زنان زیاد شده است. این که زن ها در خانه باشند و مرد ها بیرون خانه کار کنند ، معنا ندارد. برابری جنسیتی در فنلاند به این دلیل در آن جا بسیار است. زن ها قرن هاست در این کشور کار کرده اند . فرزندان خود را بزرگ کرده اند و همه ی امور به دست زنان بوده است. به برخی از اولیا می گوییم ، بچه شما مشکل دارد ، برو برایش فکری بکن. توجه فردی ما از جنس غُر زدن است.  قضاوت می کنیم و کنار می گذاریم. ولی نظام مؤثر برای همه فکر  می کند و برایش دغدغه است . بنابراین یک سیستم کارآمد باید امکانات توجه فردی را بداند و روش آموزش متناسب با آن را داشته باشد.

در مدارس شان هم یادگیری مهارت ها و هنرهای کاربردی دختر و پسر ندارد.

در دوره ای کلیساها ، نقطه امنی برای مردم محسوب می شد و کشیش ها مسئول آموزش و ترویج مسیحیت بودند. کشیش ها که از مردم با سوادتر و متمدن تر بودند حتی قانون وضع می کردند . مثلا شرط ازدواج برای مردها را سواد می دانستند و این امتیاز محسوب می شد. چون زن ها در یادگیری سواد پیشتاز بودند . به طور میانگین علاقه ی پسر ها در فنلاند نسبت به دختر ان برای ادامه تحصیل در دانشگاه کمتر است.

فنلاندی ها چون منابع خاصی ندارند ، روی جنگل هایشان بسیار حساسند و برایشان تقدس دارد. مردم فنلاند به طبیعت وابسته اند. آن جا اگر کسی درختی قطع کند ، باید درختی بکارد. خانه هایشان بیشتر ویلایی ست و انگار در جنگل هم زندگی می کنند. همه جا سرسبز است. در آموزش هایشان هم ، جنگل جز برنامه های اختصاصی آن هاست.

آن ها با وجود سرمای بسیار شدید ، وسایل گرمایشی ندارند و گرما را از خود زمین می گیرند. عوامل خارجی را وارد طبیعت نمی کنند. نفت و گاز را در گرمایش استفاده نمی کنند. یکی از زیبایی های فنلاند ، شفق قطبی ست و تمام پدیده های طبیعی را در محیط های آزمایشی به بچه ها آموزش می دهند.

نظام آموزشی فنلاند و مقایسه آن با نظام آموزشی ایران و آزمون های طبقه بندی شده

یکی از چیز های تاریخی که آنجا شکل گرفته است ، این است که مدرسه برای بچه ها پناهگاه امنی ست. در خانه امکانات بسیار کمی دارند و در عوض مدارس برای آن ها بهترین مکان است. در مدرسه برای بچه ها یک وعده غذای کامل در نظر می گیرند. مدرسه مسئول تغذیه دانش آموز هم هست که اگر دانش آموزی در خانه نمی تواند غذای کامل بخورد در مدرسه از این نظر برایش خوشایند باشد.

دومین هزینه بعد از حقوق  معلمان ، ناهار است. همه ی مدارس هم ناهار را باید بدهند. جزیی از برنامه درسی ست و به آن بها می دهند. در مسیر آموزش فنلاند بن بست وجود ندارد.

عدالت اجتماعی در فنلاند زیاد است. کشورهای اسکاندیناوی ، یکی از ویژگی هایشان این است که سوسیالیست هستند . یعنی معتقدند که درست است آدم ها ملکیت شخصی دارند ولی همه باید به یک سطح برابر برسند. سیستم مالیات در فنلاند سخت گیرانه است. فنلاند 5 میلیون جمعیت دارد . یک سوم یا یک چهارم تهران است. اگر ما هم این جمعیت را داشتیم شاید می شد این کارها را انجام داد ولی با 85 میلیون جمعیت و تنوع اقلیمی بسیار سخت است. نه فقط حقوقشان بلکه جریمه هایشان هم بر اساس درآمد است. هر کس درآمد بیشتر دارد ، مالیات بیشتر هم می دهد.

50 درصد انرژی آموزش و پرورش فنلاند ، برای بهداشت روان صرف می شود . یکی از معضلات مهاجران هستند. اکثر مهاجران از مناطق جنگ زده آمده اند و این تأثیر خود را بر سلامت روان افراد و به خصوص کودکان می گذارد و آموزش آن ها هم  تحت تأثیر است.

درمان وظیفه ی مدرسه نیست . وظیفه مدرسه حفظ و توسعه بهداشت روان بچه هاست.

دوره ی ابتدایی آنجا تا سال نهم است. همه ی مدارس دولتی اند. هیچ قدرت انتخابی برای دانش آموزان نمی ماند . هر بچه ای باید به نزدیک ترین مکان محل زندگی خود مراجعه کند. همه مدارس مثل هم هستند و از یک کیفیت برخوردارند.  بچه ها بر اساس عملکرد دوره نه ساله ، قدرت هایی پیدا می کنند. مثلا می توانند به مدارس با شرایط خاص بروند. آن هم در حوزه های هنری ، ورزشی ، زبان و ... حق انتخاب دارند.

مسئول آموزش در فنلاند ، شهرداری است. روال کار در فنلاند بر اساس اعتماد متقابل است. ساختمان مدارس را شهرداری می سازد  و موظف است مبنی بر نیاز آن شهر مدرسه بسازد. در انتخاب هیأت مدیره ی مدرسه نقش به سزایی دارد.

شهرداری ها مستقل و خودگردانند. خودگردان به این معنا که هزینه از مردم می گیرند و برای مردم خرج می کنند. بودجه ی شهرداری ها بر دو قسمت است. عمده آن از مردم محله تأمین می شود و درصدی را هم دولت تأمین می کند. ( بین 20 تا 30 درصد ). اگر بخشی از بودجه را مردم نتوانند تأمین کنند ، دولت تقبل می کند و برابری  برقرار می شود. آموزش  ، فرهنگ و سلامت و بیمه بر عهده ی شهرداری ست. تفاوت فیزیکی نیست. اختلاف بین بهتر بودن محله یا چند محله هم نیست.

نظام آموزشی فنلاند و مقایسه آن با نظام آموزشی ایران و آزمون های طبقه بندی شده

هیأت مدیره ی مدارس کاملا دست مدیر مدرسه نیست. حداقل دو نفر از اولیا هم باید در این هیأت باشند. بودجه ی مستقل دارد و بر اساس طرحی که خود مدرسه می دهد ، تصویب می شود و به آن ها تعلق می گیرد.  شوراهای دانش آموزی هر مدرسه ، پول دارند و برای خود داشن آموزان توسط اعضای آن خرج می شود. همه ی این بودجه محدودیت هایی دارد. اختیار و مسئولیت باید داشته باشند ، هر چه قدر اختیارات شما بیشتر باشد ، مسئولیت شما افزوده می شود.

بچه ها در طول برنامه درسی تا سال نهم ، یک سال تنفس دارند . دانش آموز می تواند در این یک سال به تفریح ، مطالعه و مهارت هایی که علاقه دارد بپردازد. رشته هایشان را مثل دانش آموزان ما انتخاب نمی کنند . بچه ها تا سال نهم در هیچ آزمون ملی و سراسری شرکت نمی کنند و آزمون های پایان سال هم ندارند. اما عملکرد بچه ها ارزشیابی می شود. معلم های آن ها بسیار قوی هستند و آن ها را در طول 6 سال ارزیابی می کنند. ارزشیابی ها هم کامپیوتری ست. هیچ کس حق تغییر ندارد. معلم نتایج را وارد می کند و بعد بر اساس ارزشیابی معلم ، دانش آموز مدارس دبیرستان خود را می بیند و انتخاب می کند. حتی یک مورد هم وجود ندارد که بتوانند با پارتی بازی و گفت و گو و واسطه گری به مدرسه ای ورود کنند. وقتی نتایج می آید تغییر ممکن نیست.

در مسیر آموزش فنلاند بن بست وجود ندارد. اگر دانش آموز به مدرسه ای رفت و نخواست در آن مدرسه درس بخواند می تواند به مدرسه دیگری برود. حتی اگر پشیمان شد می تواند برگردد. بچه ها درس هایی که در دبیرستان می گیرند ، مشخص کننده ی رشته ی دانشگاهی آنان است و مبتنی بر علاقه خود واحد های درسی را انتخاب می کنند.

مجموعه هتلداری دارند. آشپزخانه و مهارت های خانه داری را آموزش می بینند. رستوران هایی در مدارس دارند که بچه های سال بالاتر برای دانش آموزان و مردم عادی غذا سرو می کنند.

دوره ی پیش دبستان در سال 2015 در فنلاند اجباری شد. شهرداری ها هیچ اتفاقی را با عجله اجرا نمی کنند. برنامه ریزی می کنند و طی 3 تا 4 سال آن را در صورت مفید بودن  عملی می کند. آموزش پیش دبستان 4 ساعت در روز و 700 ساعت در سال اجباری ست.

بچه های صفر تا 6 سال ، هر ساله حق دارند از معاینه رایگان برخوردار باشند . چه مدرسه بروند و چه نروند.

مادر بچه از تولد تا 17 سالگی ، برای مراقبت از فرزند خود حقی دریافت می کند . حدود 7 ماه مرخصی زایمان با حقوق دارد. اگر شاغل هم نباشد ، حق مادری را می گیرد. بعد از سه ماهگی  به پدر هم اگر بخواهد مرخصی نگهداری تا 10 ماه بگیرد. این حق تعلق می گیرد ولی از  8 حدود ماهگی بچه.

از 10 ماهگی شهرداری موظف است آموزشی برای بچه طراحی کند. این دوره اجباری نیست ولی باید از دو هفته قبل اعلام کنند که بچه آماده است به مدرسه برود.

در حدود 20 ساعت در هفته کودک آموزش می بیند. مراکز بیش تر از 20 ساعت نگهداری را هزینه می گیرند. اگر اولیا بچه را به مدرسه نفرستند و در خانه به او آموزش دهند ، شهرداری به آن ها پول می دهد. چون باری از دوش دولت بر می دارد. ولی خود معلم بچه است. ولی باید کارهایی که مدنظر است را انجام دهد. ممکن است این کار را چند خانواده با هم انجام دهند.

از ده ماهگی تا 3 سالگی نه تنها برای آموزش و نگه داری بچه مادر پول می گیرد. ( برای تشویق مادر به ماندن در خانه و بودن در کنار خانواده ).  در طول تولد تا 10 سالگی کلینیک های سلامت مادر و کودک دارند. 9 بار مادر باید حداقل به این مرکز مراجعه کند و سالی یکبار هم بچه به طور رایگان معاینه می شود.

این که آنجا سیستم ارزشیابی ندارند ، اشتباه است . این تصور را نداشته باشید. این که چگونه ارزشیابی انجام می شود مهم است. آزمون گرفتن مکرر و امتحان و امتحان آنجا معنی ندارد. آزمون نمره دارد و نمره از سیستم آنجا حذف شده است . آزمون در کشور ما عامل کنترل و قضاوت و مقایسه است. ما از آن به عنوان روش آموزش استفاده می کنیم. مدرسه ای از نظر ما خوب است که هر روز آزمون می گیرد و استدلالمان این است که با این کار بچه ها پیشرفت می کنند. بچه ها وادار می شوند که درس بخوانند. ولی نمی گوییم چگونه بخوان ! آیا به معلم بستگی ندارد؟ معلم فقط در کلاس متن کتاب ها را توضیح می دهد. این کار را خود دانش آموز بلد است. می تواند بخواند.

برخی مؤسسات و مدارس می گویند آزمون های طبقه بندی شده. این کار ها پیش پا افتاده است و برای سیستم آموزش ما شرم آور است. آنجا بچه ده ماهه تا 10 ساله ارزشیابی می شود. آن ها از طریق مشاوره پیش می روند و عملکرد ها و رفتارهایشان سنجیده می شود. ارزشیابی به توسعه و ترغیب کمک می کند . بچه ها مشاهده می کنند و دنبال اهداف می روند و راهکار پیدا می کنند. از این ارزشیابی ها بهداشت روان بچه ها را توسعه می دهند. خیلی از ارزشیابی ها با کمک خود بچه هاست. از استدلال ها و گفت و گوهای خود بچه ها . هم خانواده و هم مدرسه دانش آموز را ارزشیابی می کند.

نظام آموزشی فنلاند و مقایسه آن با نظام آموزشی ایران و آزمون های طبقه بندی شده

کلاس هایشان اغلب 23 تا 24 نفر است. ولی کلاس اول کمتر از این تعدادند که معلم بتواند توجهات فردی داشته باشد و با توجه به آنکه بچه ها تازه به پایه رسمی وارد شده اند ارتباط بیشتری با مدرسه برقرار کنند.

یکی از ویژگی های بسیار مهم این سیستم کارآمد ، این است که به تک تک دانش آموزان توجه ویژه دارند. درمان وظیفه ی مدرسه نیست . وظیفه مدرسه حفظ و توسعه بهداشت روان بچه هاست.

ما به برخی از اولیا می گوییم ، بچه شما مشکل دارد ، برو برایش فکری بکن. توجه فردی ما از جنس غُر زدن است.  قضاوت می کنیم و کنار می گذاریم. ولی نظام مؤثر برای همه فکر  می کند و برایش دغدغه است . بنابراین یک سیستم کارآمد باید امکانات توجه فردی را بداند و روش آموزش متناسب با آن را داشته باشد. وقتی روش آموزشی به شکلی که ما داریم باشد . یعنی معلمی با 30 دانش آموز در یک کلاس ، معلم فقط توضیح می دهد و دانش آموز باید گوش کند. این درست نیست. بچه ها با ما فرق دارند. ای کاش می شد مانند توجه فردی آنان ما نیز داشته باشیم. پتانسیل این کار نیست. چون به اندازه تک تک دانش آموزان معلم نداریم. فنلاند هم ندارد. اگر در کلاسی دیدید یک ربع دانش آموز حواسش به معلم است و مابقی ساعت را دنبال اهداف می رود بدانید موفقید.

ما لااقل می توانیم با گروه بندی کردن بچه ها ، آن ها را درگیر درس کنیم. وقتی 3 یا 4 نفر با هم روی یک مسئله کار می کنند ، اگر توجه نشوند ، کلنجار می روند و به هم کمک می کنند تا یاد بگیرند. معلم هم به خاطر آزادی که دارد بهتر می تواند به دانش آموزان نیازهای ویژه کمک کند. بچه ها مجبور می شوند فکر کنند و جست و جو کنند. در این سیستم اگر دانش آموزی با تمام این تلاش ها باز هم متوجه نشد ، می تواند از آموزش های خاص استفاده کند. معلم و دانش آموز حمایت می شوند. به عنوان تکلیف مهارتی می توانید به بچه ها بگویید تمرینی طراحی کنند که دوستشان متوجه مفهوم این سؤال بشود . به این ترتیب هم دانش آموزان درگیر می شوند و بیشتر به یادگیری آن ها کمک می کند و هم توجهات فردی را مدنظر گرفته اید. اغلب بچه ها روی نیمکت نمی نشیند  دور یک میز چهار نفره فعالیت خود را گروهی انجام می دهند.

نظام آموزشی فنلاند و مقایسه آن با نظام آموزشی ایران و آزمون های طبقه بندی شده

تیم مشورتی حتی برای این دانش آموزان که نیاز به حمایت فردی دارند تشکیل می شود که مشکل را برطرف کنند.

در فنلاند تکیف نداریم. واقعیت این است که تکلیف وجود دارد ولی خیلی کم است. صحبتی که با دانش آموزان دبیرستانی داشتم ، مدت زمان انجام تکالیف را ده دقیقه بیان کرد و در طول هفته حداکثر 20 دقیقه است و بیشتر نمی شود. در مقاطع پیش دبستان و دبستان که بسیار کمتر است. ممکن است در مقاطع دبیرستان و بالاخص دو سال آخر یک سری تکلیف داده شود.

( 1 ) متخصص سیستم های پیشرو فنلاندی ، عضو شورای تألیف کتب درسی ، راهبر تیم مدل آموزشی مؤسسه سلام و مفید ، مؤسس اولین مدرسه انسان گرای ایران و مدرس بین المللی روش آموزشی

پیاده سازی و ویرایش : نرگس کارگری

ادامه دارد


نظام آموزشی فنلاند و مقایسه آن با نظام آموزشی ایران و آزمون های طبقه بندی شده

پنج شنبه, 28 آذر 1398 14:36 خوانده شده: 1884 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +2 -1 --
دانش آموز دکتر حسینی 1398/09/28 - 16:47
متخصص سیستم های پیشرو فنلاندی ، عضو شورای تألیف کتب درسی ، راهبر تیم مدل آموزشی مؤسسه سلام و مفید ، مؤسس اولین مدرسه انسان گرای ایران و مدرس بین المللی روش آموزشی!!!!!؟؟؟؟؟


چه عنوان پرتمطراقی!
پاسخ + 0 -2 --
ناشناس 1398/09/29 - 10:07
یعنی اگر قوانین نکبت بار در ایران عوض نمی شود به خاطر فرهنگ مردم است؟
شاید این حرف درست باشد
چونبه فردیت مردم ایران بر می خورد که قانون خوب داشته باشند. باید قانون ای آبکی و مزخرف داشته باشیم.
حیف این آب و خاک
پاسخ + +1 -1 --
انسان 1401/02/29 - 13:05
توی مدرسه مفید که اخلاق حرفه ای نداشتن
نمیدونم شاید تو این سالها پیشرفت کرده باشن
عکس با کراوات ایشون تو مالزی که برام خیلی جالب بود!!! چون تو مفید که ادعای مذهبی زیادی داشتن!!!

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور