« بی علاقگی به سرنوشت جامعه، به صورت خودخواهی فردگرایانه در جوامع مدرن دیده می شود؛ به عقیده من تمام مسائل جهان ما از بقای کره زمین، قحطی در آفریقا و دیکتاتوری های سیاسی گرفته تا پیشرفت ایدز، همگی؛ ما را به قبول مسئولیت هایمان فرا میخوانند.
آنچه ضامن دموکراسی است تنها یک قانون اساسی خوب با بندهای خوب نیست. دموکراسی شرط لازم آزادی است اما شرط کافی نیست.بدونِ شهروندانی آگاه به ارزشهای عام، دموکراسی معنا ندارد.
این ارزشهای عام را شهروندان باید از شعر، فلسفه و علوم اجتماعی استخراج کنند.
رامین جهانبگلو
از کتاب" نقد عقل مدرن" »
جمعه دهم آذر ماه سال جاری ؛ یادداشتی را به رشته ی تحریر درآوردم با عنوان : « اقدام مثبت شهرداری منطقه 9 تهران در آموزش رفتارهای ترافیکی و حقوق شهروندی به دانش آموزان » ( این جا )
در بخشی از این مکتوب نوشته بودم :
« از آن زن و مامور برای این کار و خلاقیتی که برای « فرهنگ سازی » داشته اند ؛ تشکر کردم .
از آنان پرسیدم که بیرون از محوطه مدرسه و درست رو به روی مدرسه انبوهی از اتومبیل ها پارک شده اند به صورتی که واقعا عبور و مرور شهروندان پیاده را مختل کرده اند و این در حالی است که پلیس قبلا هشدار داده بود اجازه نمی دهد کسی با پارک کردن در پیاده روها ، به حریم دیگران تجاوز کند .
آیا شما و مسئولان این صحنه ها را نمی بینید ؟
این همه مسامحه و سهل انگاری از کجا می آید ؟
پاسخ آن زن برای من قابل پیش بینی بود .
وی تعداد این صحنه ها را زیاد و غیر قابل شمارش عنوان کرد و این که پلیس قادر به برخورد با این همه « تخلفات » نیست .
به او پاسخ دادم که در حال حاضر سازمان ها و از جمله پلیس به وظایف قانونی خود عمل نمی کنند و بعضا وارد حیطه و حوزه هایی می شوند که به آنان ارتباطی ندارد .... »
آن ها حرفی برای گفتن نداشتند و مراسم پایان یافت » .
باور من این است که نباید در برابر وقایع و رویدادها ، « بی تفاوت » بود چه در این صورت فرقی با مردگان یا همان زامبی ها نخواهیم داشت .
حدود دو ماه از آن واقعه گذشته است اما تغییری در وضعیت رخ نداده است .
بدون تردید ؛ دانش آموزان سخنان من را خطاب به آن مامور و خانم شنیده اند و البته هر روز این صحنه ها را هنگام ورود به مدرسه مشاهده می کنند .
در یک تحلیل ساده ؛ در ذهن آنان چه برداشت و یا خاطره ای از آن روز شکل خواهد گرفت ؟
( کدام مامور و مقام مسئول برای این رانندگان ، گواهی نامه راهنمایی و رانندگی صادر کرده و آنان را تایید کرده است ! )
معلمی که نسبت به قانون و عدم اجرای آن حساس و مطالبه گر بود و مانند معلمان دیگر در دفتر ننشست که شادمان از نرفتن به کلاس و با نوشیدن چای کمی دیگر در مورد کمبود حقوق و مسائل اقتصادی و معیشتی دیگر در کنار هم غرغر کند و ناله سر دهند و از سوی دیگر کسانی که در کسوت مامور قانون و ... این ها را از یک گوش شنیدند و از گوش دیگر هوا کردند و البته برای مقام مافوق گزارشی صوری نوشتند که ما بیکار نیستیم و مشغول به امر خطیر و راهبردی « فرهنگ سازی » .
هر چند از قبل و بر اساس تجربیات و مشاهدات خود پیش بینی می کردم که این ها نمایشی بیش نیستند اما برای یک کنش گر آموزشی و تحلیل گر اجتماعی ؛ معیار همان عملکرد و یا رودیدادی است که در زمان « حال » رخ می دهد .
آن چه در این میان به شدت آسیب دید و به این زودی قابل ترمیم و جبران نخواهد بود همان « اعتمادی » است که دیگر باید در کتب قدیمی و فیلم های نوستالژیک سراغ آن را گرفت .
آیا پلیس و مامورانی که باید حافظ اجرای قانون باشند واقعا توانایی و بضاعت برخورد با این گونه بی قانونی ها را ندارند ؟
مشکل زمانی مضاعف می شود که خود این ماموران هم ممکن است فهمی از مفهوم قانون و ضرورت اجرای آن به عنوان یک « قرار داد اجتماعی » نداشته و یا اساسا تقیدی به اجرای قانون نداشته باشند .
زمانی که همکار عزیز و محترم آقای « اسماعیل امن زاده » فرزند خود را به خاطر خودخواهی و جنون سرعت راننده ای دیگر در روز روشن و در برابر دوربین ها از دست داد و البته هیچ گاه راننده خاطی و خلافکار پیدا نشد چنین نوشتم : ( این جا )
سوال من این است وقتی راننده ای از نظر مراجع ذی صلاح « پر خطر » شناسایی می شود ؛ چرا به او اجازه رانندگی می دهند ؟ به نظر می رسد اراده ای در حاکمان و مسئولان برای سامان بخشیدن و پیاده کرده اصول حکمرانی خوب وجود ندارد .
چرا او را محروم نمی کنند ؟
آیا این موضوع به لحاظ حقوقی خودش نوعی مشارکت و معاونت در تخلفات نیست ؟
چرا برای صدور گواهی نامه رانندگی در کشوری که بنا بر آمار رسمی مراجع ذی ربط حدود ۶۰ درصد مردم دارای افسردگی، اضطراب، وسواس و یکی از اختلالات روانی هستند ( این جا ) ؛ تست غربال گری روانی انجام نمی شود ؟
چرا مقامات و تصمیم گیرندگان و صاحبان و شریکان قدرت در این مسائل « حساس » نیستند و از کنار آن به راحتی عبور می کنند ؟
چرا مثل کشورهای غربی و توسعه یافته که این مقامات آن ها را هر روزه در تریبون ها لعن و نفرین می کنند و آن ها را مسبب بدبختی ملت ایران معرفی می کنند در حالی که دغدغه آن حاکمان آرامش و آسایش مردمانش هست ؛ برای هر فرد شناسنامه اجتماعی ( Social credit ) صادر نمی کنند تا حساب اجتماعی هر فردی شفاف باشد و به خاطر کسب امتیازات منفی و یا پر خطر از مزایا و حقوق اجتماعی محروم شوند ؟
چگونه است که دادگاه های جمهوری اسلامی ایران فرد و یا افرادی را فقط به خاطر کنش گری و مطالبه گری و نوشتن از حقوق شهروندی و اساسی شان محروم می کنند اما کسی را به خاطر رانندگی پر خطر و بازی کردن با جان دیگر انسان ها محروم نمی کنند ؟
بخشودگی گاه و بیگاه جرائم معوقه تخلفات رانندگی به مناسبت جشن ها و مناسبت های ملی و دینی از طرف پلیسی که مدعی است کیفیت خودروها در تصادفات و تلفات نقش تعیین کننده دارد چه توجیه منطقی و عقلانی دارد ؟
کجای دنیا یک فرد متخلف و متجاوز به حقوق دیگران را می بخشند بدون آن که تغییری در رفتار آن فرد مشکل دار حاصل شده باشد ؟ »
به نظر می رسد اراده ای در حاکمان و مسئولان برای سامان بخشیدن و پیاده کرده اصول حکمرانی خوب وجود ندارد اما پرسش این است که در فقدان کارکرد قانون و نقصان و ضعف و پلشتی ماموران قانون چه وضعیتی پیش خواهد آمد ؟
ممکن است مانند کلیپ زیر ، مردم خودشان وظیفه اجرای قانون را بر عهده گیرند اگر کار به جاهای باریک و غیر قابل برگشت نکشد :
نظرات بینندگان
به: کلیه مدارس متوسط
موضوع: اعتکاف دانش آموزی
ضمن آرزوی توفیقات الهی و تبریک ما .....
۱- اعتکاف دانش آموزان بصورت رایگان خواهد بود.
۲- اعتکاف دختران در مسجد ................. و اعتکاف پسران در مسجد ............ خواهد بود
۳- زمان پذیرش روز چهارشنبه ۴ بهمن بعد از ساعت ...
۴- غیبت دانش آموزان و همکاران معتکف برای روز شنبه موجه محسوب می شود
مسئولیت برگزاری مراسم اعتکاف بر عهده سازمان تبلیغات اسلامی شهرستان ........... می باشد.
معنی اش این است که بچه ات را سه روز در امان همکاران سعید طوسی و ... .ول می کنی و روز سوم میری تحویل می گیری ..
اعتکاف، به توقف سه روز یا بیشتر در مسجد به قصد قربت و عبادت با شرایط خاص را گویند. اعتکاف از عبادات مستحب میباشد که به واسطه نذر، عهد، قسم و مانند اینها واجب میشود. اعتکاف وقت معیّنی ندارد و در هر زمانی در طول سال که روزه صحیح است، اعتکاف هم صحیح است و بهترین وقت آن، ماه رمضان و افضل دهه آخر ماه رمضان است.
از ارکان اعتکاف، ماندن در مسجد و روزه میباشد و دارای شرایط و احکامی است که در کتب فقهی بیان شده و در فقه دارای بابی مستقل به نام باب اعتکاف است.
مراسم اعتکاف در ایام البیض ماه رجب در کشور ایران همهساله برگزار میشود.
درود
موضوع این یادداشت نقد رفتار یک نهاد رسمی در حوزه آموزش حقوق شهروندی به دانش آموزان آن هم در مورد رفتارهای ترافیکی است .
آن موقع شما از اعتکاف و... صحبت می کنید ؟
چه ارتباطی دارد ؟
شما می توانید رفتارهای ایدئولوژیک حکومت را نقد کنید اما قرار نیست همه چیز را قاطی کنیم و از همه چیز فقط به یک گزاره برسیم .
پایدار باشید .
پیدایش انحرافات جنسی نتیجه سیاست های غلطی مانند تفکیک جنسیتی در میان دانش آموزان و فقدان تربیت جنسی است .
موضوع چیز دیگری است .
باید به سمت خردورزی حرکت کرد .
پایدار باشید .