وزارت آموزش و پرورش در روزهای اخیر با معرفی جناب آقای محسن حاجی میرزایی به عنوان گزینه وزارت از سوی ریاست محترم جمهوری و کسب رای اعتماد بالا از سوی مجلس شورای اسلامی، با انرژی و توان بالاتری به استقبال مهر ماه می رود. اگرچه آموزش و پرورش با مشکلات و چالش های فراوانی در طول سال های گذشته مواجه شده ولی حضور یک مدیر باتجربه که همکاری نزدیکی با تمامی اعضای هیات دولت داشته و همچنین مورد اعتماد اکثریت قابل توجهی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی قرارگرفته، میتواند به عنوان نقطه قوتی برای نظام آموزشی کشور باشد تا در پرتو چنین اجماعی، اراده محکمی شکل بگیرد که امکان بسیج ظرفیت های سیاسی و اجتماعی پیرامون نیازهای آموزش و پرورش را افزایش داده و اعتماد عمومی به مدیران و عملکرد نظام آموزشی را ارتقاء دهد.
جشن اول مهر:
بدون تردید اول مهر هر سال پرتحرک ترین وهیجان انگیزترین روز در ایران است ، ۱۴ میلیون دانش آموز و یک میلیون معلم و قریب به ۳۰ میلیون نفر از اولیا، چرخ بزرگترین دستگاه انسان سازی کشور را برای یک سال تحصیلی دیگر به حرکت در می آورند. حضور ریاست محترم جمهوری و اعضای هیات دولت و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مدارس مختلف کشور و با شکوه برگزار کردن مراسم روز اول مهر، حاکی ازاهمیت آموزش کودکان و نوجوانان و آینده سازان کشور می باشد.
در اولویت قرارگرفتن آموزش و پرورش:
آموزش و پرورش زیربنایی ترین نهاد کشور است که هزینه کردن در آن به منزله سرمایه گذاری برای وضعیت حال و آینده کشور است چرا که نمی توان آموزش و پرورش ضعیف و ناکارآمدی داشت و همزمان به درجات بالایی از توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دست یافت. بنابراین نظام و دولت باید نگاه خودرا به نهاد آموزش و پرورش متحول سازند. در حال حاضر کمتر ناظر واقعبینی میتواند این واقعیت تلخ را نادیده بگیرد که آموزش و پرورش در زمره اولویت های مهم دولتها نبوده است. در ابتدای دولت یازدهم، راهبرد دولت این بود که از طریق تنظیم مناسبات خارجی و رفع تحریم ها می توان مشکلات کشور را حل کرد. لذا با عطف توجه گسترده به مسائل دیپلماسی و سیاست خارجی، نگاه دولت به برخی از مسائل مهم داخلی نظیر آموزش و پرورش از اولویت اصلی خارج گردید و یا حتی باکم توجهی روبه رو شد. به نظرما، امروز آموزش و پرورش جزء مصلحتهای ملی مهم کشور است ؛ ما به عنوان یک تشکل سیاسی در شرایط حساس فعلی به دنبال تحقق مصلحت حزبی و حتی گفتمانی خود نیستیم بلکه به دنبال امید آفرینی در جامعه و حفظ روحیه ملی هستیم و بر این باوریم که برای ارتقای امید اجتماعی، تنها تمرکز بر پروژههای اقتصادی، عمرانی و زیرساختی که امکان افتتاح فوری و مشهود را در کوتاه مدت و میانمدت دارند کفایت نمیکند، بلکه دولت باید توجه ویژه به ارتباط قوی با بدنه جامعه به ویژه قشر عظیم فرهنگیان به عنوان گروه مرجع جامعه داشته باشد.
امروز در حالی که در دو سال پایانی دولت قرار گرفتهایم علیرغم تمامی فشارها و محدودیتهایی که داریم جامعه گسترده فرهنگیان انتظار دارد که آموزش و پرورش در اولویت قرار گیرد. در اولویت بودن، فقط افزایش حقوق فرهنگیان نیست بلکه دولت باید نشان دهد که تمرکز بیشتری روی آموزش و پرورش دارد و این موضوع برایش اولویت دارد. فرهنگیان و ذینفعان آموزش و پرورش به خوبی میزان توجه و اولویت دولت را تشخیص خواهند داد. بنابراین در دو سال باقیمانده دولت حتی اگر توان مالی و بودجهای بالایی برای تحول در آموزش و پرورش نداشته باشد حداقل اراده خود را برای توجه به مسائل و چالشها نشان دهد. برای هر حرکت تحولی تاثیرگذار دو سال زمان کمی نیست خیلی از نقاط عطف تاریخ و چرخشهای بزرگ در زمان بسیار کوتاهتری صورت گرفته است. مسئله ما فعلا زمان کم یا زیاد نیست بلکه اراده و باور به اینکه میتوان کاری کرد مهمتر است. جامعه عظیم فرهنگیان نیاز به نگاه عمیق و نظامند و باور به تغییر وضعیت موجود از سوی مسئولان ارشد دارد. البته همه مسائل آموزش و پرورش به سرعت و در طول مدت کوتاهی قابل حل نیستند اما اقدام برای اصلاح امور و بهبود آن در این مدت هم امکانپذیر است. توجه بیشترو پرداختن به مسائل و موضوعات آموزش و پرورش در جلسات هیات دولت میتواند بخشی ازکاستیها و عقبماندگیهای گذشته را جبران کند به عنوان مثال در اکثر مناسبتها و وقایع مهم کشور به آموزش و پرورش و وزیر آن کم توجهی میشود، اصلاح رفتارها و نگرشهای اعضای دولت و نوع نگاه و رویکرد آنها به نهاد آموزش و پرورش میتواند به ارتقاء جایگاه آن کمک نماید. امید است که دولت به ویژه شخص ریاست محترم جمهوری با اصلاح رویه موجود تلاش و اهتمام ویژه خود را برای تغییر رویکرد نسبت به نظام آموزش و پرورش، مبذول نمایند. هنوز با گذشت جهارماه از انتخاب سه عضو شورای عالی آموزش و پرورش با رای فرهنگیان سراسر کشور علی رغم انجام کلیه امور اداری مربوطه هنوز ابلاغ این سه منتخب فرهنگیان صادر نشده و شروع بکار نکرده اند .
نیروی انسانی:
کم توجهی به شان و منزلت معلمان، بزرگترین چالش نظام آموزشی در طول سالهای گذشته بوده و هست که مسئله چالش نیروی انسانی هم به عنوان یک معضل بزرگ به این موارد اضافه شده است. بسیار مایه تاسف است که در کشوری که سالانه یک میلیون دانشجوی جدید در دانشگاههایش پذیرفته میشوند. نظام آموزشی آن از کمبود معلم رنج میبرد و حرفهای ترین و ماموریت گراترین دانشگاهش، که دانشگاه فرهنگیان باشد، با کمبود شدید استاد و فضای آموزشی مواجه است و گسترش بی رویه پردیسهای آن فقط روند بیکیفیتی در آینده نظام آموزشی را تشدید میکند. چرا در کشور هم افزایی لازم وجود ندارد که از ظرفیت عظیم نظام آموزش عالی برای جذب دانشجوی تربیت معلم استفاده شود تا آموزش و پرورش هرساله به جذب نیروهای غیر تخصصی و ناکارآمد اقدام نکند ؟ واقعا روشن نیست چرا دولت محترم کمبود ۳۰۰ هزار معلم آموزش و پرورش در سه سال آینده را از ظرفیت موجود نظام آموزش عالی کشور منطبق با استانداردهای تربیت معلم جبران نمی کند؟
آیا این موضوع از مصادیق مشخص عدم برنامهریزی و نبود تلاش مناسب در دولت نیست؟! دانشگاه فرهنگیان که فارغ التحصیلان آن میبایست نسل آینده کشور را تربیت نمایند نباید به مثابه یک جزیره جدا افتاده از سایر دانشگاههای کشور باشد. چرا این دانشگاه به لحاظ رتبه و جایگاه، حداقل در بین ۲۰ دانشگاه برتر کشور نیست و چرا باید نسبت استاد به دانشجو در آن 1 به 50 باشد؟ آیا با این نسبت استاد به دانشجو میتوان انتظار خروجی معلم حرفهای و با کیفیت داشت؟ فضای فرهنگی و سیاسی بسته و محدود در پردیسهای دانشگاه فرهنگیان نمیتواند معلمانی تربیت کند که بتوانند به نیازهای علمی، آموزشی وت ربیتی دانش آموزان پاسح دهند.
اتفاقات اخیر در برخورد با یکی از کارکنان دانشگاه فرهنگیان به خوبی جایگاه نازل علمی و فرهنگی متولیان آن را نمایان نمود متاسفانه در سالهای اخیر این دانشگاه به منبع توزیع امتیاز مادی و معنوی برای گروهی خاص تبدیل شده که با پنهان کردن خود در پشت عناوین مقدس به دنبال استفاده از مواهب مادی هستند و عملا دانشگاه را سنگری برای مبارزه با دولت مستقر نمودهاند. بنابراین نظام آموزش عالی کشور و کل دولت باید به این موضوع حساسیت داشته باشد و توان و انرژی ویژه برای این بخش بگذارد. همانطور که صنعت، کشاورزی و نفت مورد توجه جدی نظام آموزش عالی کشور است، باید تربیت معلم هم در صدر اولویتهای نظام آموزش عالی کشور قرار گیرد. لذا نوع نگاه به تربیت معلم به عنوان یک بسته آموزشی باید مورد بازنگری قرار گیرد. این چگونه برنامهریزی آموزش عالی است که سالانه یک میلیون نفر از دانشگاهها فارغ التحصیل میشوند ولی نظام آموزش عالی نمیتواند منطبق با استانداردهای تربیت معلم، سالی ۱۰۰ هزار نیروی با کیفیت تربیت و تحویل آموزش و پرورش نماید؟!! اینکه گفته شود این موضوع صرفا وظیفه آموزش و پرورش است و سایر بخشها از جمله وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دخالتی در این موضوع ندارد قابل قبول نیست. دولت به عنوان یک مجموعه حاکمیتی باید برای حل مشکل کمبود معلم در نظام آموزش و پرورش برای ۲ الی ۴ سال آینده برنامهریزی دقیق و حساب شده داشته باشد.
ارتقاء منزلت و معیشت معلمان:
یکی از مهمترین و اصلیترین اولویتهای وزارت آموزش و پرورش، ارتقا معیشت و منزلت معلمان است. آموزش و پرورش در شرایط خطیر و پیچیده امروز کشور نیاز به آرامش و ثبات دارد. نپرداختن بدهیها و معوقههای فرهنگیان بسترساز برخی اقدامات غیر متعارف و آرامشزدا در آموزش و پرورش است که انتظار میرود دولت محترم به صورت شفاف بدهیها و معوقات قبلی آموزش و پرورش را که پرداخت آنها اجتناب ناپذیر است و به نوعی تعویق آنها مرتبا دامنه و عمق نارضایتیها را افزایش میدهد تسویه نماید. بنابراین دولت و حاکمیت میبایست در سال جدید تحصیلی درصدد جبران نواقص و کمبودهای گذشته برای معلمان و نظام آموزش و پرورش برآیند و این موضوع را در ردیف اولویتهای مهم خود قرار دهند. البته روشن است که با توجه به تحریم های گسترده و فشارهای بین المللی وسعت عمل دولت برای افزایش مستقیم حقوق معلمان زیاد نیست اما همین وضعیت جدید و وجود فشارها و کمبودهای فعلی میتواند فرصتی برای تغییر وضعیت معلمان درنظر گرفته شود.
فرهنگیان به عنوان یک قشر پیشرو و مرجع جامعه همواره در طبقه متوسط جامعه قرار داشتهاند اما در اثر توجه ناکافی به وضعیت معیشتی و منزلتی آنها، بیم خارج شدن آنها از طبقه متوسط جامعه و افتادن آنها به طبقه پایین وجود دارد که نتیجه بلافصل این روند، ضعف شدید جامعه مدنی و گسترش جریانات پوپولیستی در کشور است به ویژه آنکه با توجه به انتخاباتهای متعدد در کشور در صورتی که لایههای پایین جامعه فربهتر شود و صدای آنها توسط دولت و حاکمیت شنیده نشود خطر به قدرت رسیدن پوپولیستها بیشتر نمایان میشود. لذا حمایت و ارتباط سازمان یافته با معلمانی که در دهک های پایین جامعه قرار دارند باید در اولویت کاری وزیر جدید آموزش و پرورش قرار گیرد. افزون براین اجرای دقیق و کامل طرح رتبه بندی معلمان با ارایه لایحه به مجلس شورای اسلامی و اختصاص بودجه مناسب به آن در بودجه سال آینده از خواسته های بحق فرهنگیان سراسر کشوراست.
القاء ناکارامدی نظام آموزشی:
در حال حاضر مهمترین چالش پیش روی وزارت آموزش و پرورش القای ناکارآمدی نظام آموزشی در اثر بازتولید کردن و تعمیق بی عدالتی آموزشی و همچنین ناامیدی مردم و ذینفعان از بهبودی وضعیت آموزش و پرورش است بنابراین در فرصت دو سال باقیمانده و با توجه به فرصت حضور آقای حاجی میرزایی که سابقه حضور فعال و موثر در هیات دولت و تعامل با وزارتخانهها را دارد، باید تمامی ظرفیتها و امکانات موجود را برای حل چالشها و معضلات موجود به کارگرفت و در جهت توسعه عدالت آموزشی وکاهش تنوع مدارس اقدام نمود. در سالهای گذشته با ابداع مدارس خاص اصل مترقی آموزش رایگان مخدوش شده و عملا کمتر دانش آموزی بدون پرداخت پول میتواند تحصیل کند. با پیشوند و پسوندهای ظاهرا قانونی، مدارس دولتی از دسترس عموم مردم خارج شده و با دریافت هزینههای غیرقانونی در واقع مدارس دولتی حکم کیمیا را پیدا کرده است. آنچه در قوانین آمده مشارکت داوطلبانه و غیراجباری اولیا به مدرسه است ،درحالی است که این امربه پوستین وارونه تبدیل شده است.
خروج آموزش و پرورش از روزمرگی:
تجربه ناموفق ورود وزیران و مدیران ارشد گذشته به مسائل جاری و اجرایی خرد آموزش و پرورش نشان داده که جایگاه و نقش مواضع و رویکردهای راهبردی در آموزش و پرورش به شدت تنزل یافته است لذا از وزیر جدید که سابقه فعالیت در امور استراتژیک را در سطح کلان کشور دارد انتظار میرود رویکرد و نگرش استراتژیک خود را در قبال مسائل کلان آموزش و پرورش تقویت کند و از افتادن در دام روزمرگی و مسائل اجرایی جاری خودداری نماید تا بتواند آموزش و پرورش را به جایگاه اصلی و واقعی خود برگرداند.
کاهش اقتدار وزارت آموزش و پرورش:
در طول دو دهه گذشته پیوسته از اقتدار وزارت آموزش و پرورش کاسته شده و بیشترین چالش را در این ارتباط دولت و مجلس ایجاد کرده اند به طوری که دولت با عدم ثبات و تغییرات پی در پی از اقتدار وزیر و وزارت آموزش و پرورش کاسته است و نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم با دخالت های فزاینده در روند عزل و نصب های مدیران حوزه انتخابیه خود، به تضعیف جایگاه وزارتخانه کمک کرده اند. ادامه وضعیت موجود، جایگاه و منزلت آموزش و پرورش و به تبع آن معلمان را روز به روز بیشتر تضعیف خواهد کرد. بنابراین از وزیر جدید انتظار می رود در جهت تصحیح روند ناصواب گذشته از اقدامات و عملکرد خود شروع نموده و مانع از دخالت نهادهای بیرونی در روند فعالیت های جاری وزارت آموزش و پرورش شود.
ارتباط با جامعه فرهنگیان و ذینفعان آموزش و پرورش:
از وزیر آموزش و پرورش انتظار می رود که در ارتباط ستاد و مدیریت کلان و میانی آموزش و پرورش با بدنه معلمان و اولیا دانش آموزان و دیگر ذینفعان را تقویت کند چون دولت همواره خود را در برج عاج و در سطح بالا تصور کرده و نمی تواند صحبت و گفت و گوی برابر با جامعه ذینفعان را داشته باشد. بی اعتمادی در درون جامعه گسترده فرهنگیان و همچنین ذینفعان آموزش و پرورش افزایش یافته، لذا ضرورت دارد که از ظرفیت رسانه ها به ویژه صداوسیما در جهت اقناع و آگاه سازی استفاده بهینه صورت گیرد. تلویزیون یک ظرفیت بزرگ برای آموزش و پرورش است، باید آموزش و پرورش و تلویزیون یک آشتی تمام عیار با یکدیگر داشته باشند تا ارتباط با توده مردم که ذینفعان اصلی آموزش و پرورش هستند بیشتر گردد و سرمایه اجتماعی در نظام بنیادین و اساسی آموزش و پرورش ارتقا یابد. علاوه براین، حضور و فعالیت آموزش و پرورش در فضای مجازی ،که خودرا به عنوان یک واقعیت انکارناپذیر بر جامعه تحمیل کرده، باید حساب شده و موثر باشد. فضای مجازی پیرامون موضوع آموزش و پرورش و دغدغه ها و چالش های آن رهاشده و نامتوازن است. باید وزارت آموزش و پرورش با تعامل و ارتباط فعال با کلیه فعالان فضای مجازی، ظرفیت این بستر را در خدمت اهداف و فعالیت های موثر نظام آموزشی سازماندهی کند.
استفاده از ظرفیت منتخبین فرهنگیان سراسر کشور در انتخابات شورای عالی آموزش و پرورش و صندوق ذخیره فرهنگیان : چرا این دانشگاه به لحاظ رتبه و جایگاه، حداقل در بین ۲۰ دانشگاه برتر کشور نیست و چرا باید نسبت استاد به دانشجو در آن 1 به 50 باشد؟ آیا با این نسبت استاد به دانشجو میتوان انتظار خروجی معلم حرفهای و با کیفیت داشت؟ فضای فرهنگی و سیاسی بسته و محدود در پردیسهای دانشگاه فرهنگیان نمیتواند معلمانی تربیت کند که بتوانند به نیازهای علمی، آموزشی وت ربیتی دانش آموزان پاسح دهند .
یکی از اقدامات قابل دفاع وزیر سابق آموزش و پرورش برگزاری دو انتخابات برای تعیین نمایندگان فرهنگیان سراسر کشور در صندوق ذخیره فرهنگیان (انتخاب ۸۳ نفر ) و شورای عالی آموزش و پرورش (انتخاب ۱۶۳ نفر ) بوده است که متاسفانه از این ظرفیت های ایجاد شده به نحو مطلوبی استفاده نشده به طوری که هنوز با گذشت جهارماه از انتخاب سه عضو شورای عالی آموزش و پرورش با رای فرهنگیان سراسر کشور علی رغم انجام کلیه امور اداری مربوطه هنوز ابلاغ این سه منتخب فرهنگیان صادر نشده و شروع بکار نکرده اند این در حالی است که طبق وعده وزیر سابق قرار بر این بوده که از ظرفیت هر ۱۶۳ نفر در فعال سازی کمیسیون های تخصصی ذیل شورای عالی آموزش و پرورش و شورا های آموزش و پرورش استان ها و شهرستان ها استفاده بهینه صورت پذیرد .
ضعف درقدرت چانه زنی :
اگرچه نیروهایی زیادی از درون آموزش و پرورش به لایه های مختلف نظام سیاسی وارد شده اند ولی هنوز آموزش و پرورش لابی قدرمندی در حاکمیت ندارد و مسئولان ارشد عمدتا در مواضع اعلامی خود جنبه حمایت از آموزش و پرورش و معلم را برجسته می کنند ولی در عرصه اعمال سیاست ، فعالیت ها، برنامه ها و موضوعات دیگر را در اولویت قرار می دهند. در عرصه رسانه و مطبوعات هم جریان های قوی برای حمایت معلم و آموزش و پرورش وجود ندارد . معلمان جوان و فعال باید دست به قلم برده و در مطبوعات قلم بزنند تا هویت معلمی به جایگاه اصلی خود بازگردانده شود. در حال حاضر، بیشترین تلاش افراد موثر و صاحب قلم در عرصه آموزش و پرورش معطوف به نقد تحولات درون وزارتخانه و تاثیرگذاری بر قشر معلم و دانش آموز است در حالی که لابی گری معلمان باید به تاثیرگذاری بر روی سایر اقشار به ویژه ،بروکرات ها و سیاستمداران متمرکز شود تا بستر تغییر شرایط موجود به نفع نهاد آموزش و پرورش به وجود آید.
ارتقا کیفیت آموزشی:
از وزیر جدید انتظار می رود تمرکز و توجه جدی بر ارتقاء کیفیت آموزشی و مدرسه محوری داشته باشد. بی عدالتی آموزشی مهمترین و نزدیکترین تهدید فراروی نظام آموزشی است که به صورت سیستماتیک خود را در قالب ها و شکل های مختلف در درون نظام آموزشی کشور بازتولید می کند. وزارت آموزش و پرورش باید در دو سال باقیمانده، کارآمدی خود را در تقویت کیفیت آموزشی به ویژه در مدارس دولتی نشان دهد. در حال حاضر نیاز جدی است که دولت دستاورد ملموس و مشخصی در جهت تقویت عدالت آموزشی داشته باشد. به طوری که هم باید اصلاحات ساختاری در درون نظام آموزشی و نظام کنکور صورت گیرد و هم در جهت افزایش توانمندی معلمان مدارس دولتی و کیفیت آموزشی دانش آموزان این مدارس گام های جدی برداشته شود.
اقتصاد آموزش و پرورش:
در سال های گذشته همواره نام آموزش وپرورش باکسری بودجه و بدهی های ریز و درشت به معلمان همراه بوده است، این درحالی است که دولت و مجلس همواره ادعای توجه به آموزش و پرورش را داشته اند.در دهه های پیش کمتر شنیده و یا دیده شده که مطالبات فرهنگیان بدون تاخیر پرداخت شود.
همیشه این سئوال را فرهنگیان از خود می پرسند که آیا امکان تصویب بودجه بدون کسری برای آموزش وپرورش وجو دندارد؟ اکنون که آقای طیب نیا وزیر خوشنام و کاردان پیشین اقتصاد به عنوان مشاور اقتصادی آقای حاجی میرزایی منصوب شده اند، آیا امکان حرکت در جهت بودجه بدون کسری در آموزش وپرورش فراهم خواهدشد؟
اگر همین یک دستاورد با حضور آقای طیب نیا در آموزش و پرورش ممکن گردد، مسلما دستاورد کمی نخواهد بود. امید است که در پرتو نگاه منطقی و صحیح نظام و دولت به نهاد آموزش و پرورش به عنوان زیربنایی ترین نهاد توسعه همه جانبه و پایدار کشور نسلی دیندار، آگاه، مسئولیت پذیر و قانون گرا برای آینده کشور تربیت گردد.
مجمع فرهنگیان ایران اسلامی
نظرات بینندگان
خروجی کار را اعلام کنند...
با بیانیه حمایت مشکلات حل نشده و نخواهد شد...
مجمع چرا از رئیس جمهور در مورد مشکلات عدیده وزارت آموزش و پرورش سوال نمی کند؟
حمایت از دولت و وزیر حق احزاب و انجمن و...هست اما اگر حمایت اگر به تغییر مثبت ختم نشود باز باید حمایت ۱۰۰ درصدی ادامه پیدا کند؟
یکی از آسیب های کلی این هست که به هر قیمت و تحت هر شرایطی از دولت و مقامات همفکر حمایت میشود و این موضوع مختص امسال و پارسال نیست متاسفانه رویه ای اشتباه در بین احزاب و گروههای سیاسی و صنفی است...
اتفاقا وقتی حمایت صورت گرفت باید مطالبه گری بیشتری از نهاد و مسئول داشت، نقد مستمر انجام شود و از مسئولین پاسخ خواست...
دانشگاه فرهنگیان با دبستان تربیت معلم!!
این گروه جز گذران روزگار هیچ حرفی در حوزه تربیت معلم ندارند. نه برنامه ای، نه مدیریتی روزمره ...
شنیدم بازنشستگان دانشگاه فرهنگیان به دانشگاه راه نمی دهند.
آقای خاکی فرموده حتی رایگان برایشانکلاس نگذارید.
درود بر علی خاکی
بنوبه خود بعنوان یک شهروند ایرانی از آقای خنیفر سپاسگزارم.