در گفتوگوی مشروح خبرگزاری تسنیم، بودجه سال ۹۶ آموزش و پرورش بررسی شد:
شناسه خبر: 1258192 سرویس: اجتماعی ۱۵ آذر ۱۳۹۵
معاون سابق وزارت آموزش و پرورش با تشریح بودجه سال ۹۶ این وزارتخانه گفت: آموزش و پرورش در سال ۹۶ باید حدود ۳۳هزار میلیارد تومان حقوق بدهد و این بدین معناست که در این سال نیز با خشکسالی مواجه خواهد بود. ابراهیم سحرخیز معاون سابق وزارت آموزش و پرورش درگفتوگو با تسنیم گفت:
**سال ۹۶ سال دشوار مالی برای آموزش و پرورش/۳۳هزار میلیارد فقط برای پرداخت حقوق/ مدارس دولتی فقیرتر میشوند.
** اعتبار 288 میلیارد تومانی برای کیفیتبخشی آموزش و پرورش.
** 94 میلیارد تومان برای ایاب و ذهاب دانشآموزان روستایی.
** سال 96 به لحاظ مالی سال سختی برای آموزش و پرورش است.
** بودجهای برای هزینههای اجتنابناپذیر وجود ندارد.
** سال 96 نیز هزینههای مدارس از جیب خانوادهها تأمین میشود.
** مدارس دولتی فقیرتر میشوند.
** کمترین بودجه دانشگاههای کشور به دانشگاه فرهنگیان اختصاص یافت.
یعنی فرهنگیان کشورم به کلیه فریادهایتان پایان بدهید.
در نوشتار قبلی ، به بررسی " برترین سیستم های آموزشی دنیا " پرداختیم ، و حال می خواهیم دریابیم که ما کجای این نردبان رشد و تعالی ، قرار داریم.
کشور ايران در سال ۱۳۳۵، ۹/۱۸ ميليون نفر، در سال ۱۳۴۵، 7 / 25 ميليون نفر، در سال ۱۳۵۵، 7 / 33 ميليون نفر و در سال ۱۳۶۵، 6 / 49 ميليون نفر و در سال ۱۳۷۵، ۶۰ ميليون نفر جمعيت داشته است. رشد سالانه جمعيت ايران طى دهههاى فوق به ترتيب برابر 1 / 3 ، 7 / 2، 9 / 3، 9 / 1 درصد بوده است. مقايسهٔ ارقام فوق نشانگر اين است که جمعيت ايران همواره داراى رشد مثبت بوده است، اين رشد طى دههٔ ۵۵-۱۳۴۵ بهدليل کنترل مواليه اندکى کاهش داشته اما در دههٔ ۶۵-۱۳۵۵ به دليل در حاشيه قرار گرفتن تنظيم خانواده مجدداً افزايش چشمگيرى يافته است.
افزایش سطح بهداشت و سواد و کاهش مرگ و میر ، باعث افزایش جمعیت ایران گردید. همچنان که مشاهده می نمایید اشاره شده است به در حاشیه گرفتن تنظیم خانواده و افزایش سریع جمعیت ،اما چرا؟
به دو دلیل :
1- اعتقادات مذهبی در یک جامعه اسلامی ( هر آن کس که دندان دهد ، نان دهد که در قرآن بدان اشاره شده است و محدودیت باروری که از شعارهای رژیم قبلی بود : فرزند کمتر ، زندگی بهتر ، و سقط جنین، از بین رفت ).
2- ارائه کوپن کالاهای اساسی که تصور عامه آن شد که اگر تعداد فرزند زیاد باشد حق دریافتی بیشتر خواهد بود غافل از واقعیت های اثرگذاری این مهم و عواقب امر. طی چند دهه ، از سال 57 به بعد ، شاهد افزایش سریع جمعیت گردیدیم.یعنی از 7 / 25 میلیون در سال 55 به 79 میلیون در سال 95 .
و این یعنی ،زیر پا گذاشتن قانون اساسی کشور
(بند ۱ ماده ۲۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر می گوید : « هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود. آموزش و پرورش لااقل تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی است باید رایگان باشد.
آموزش ابتدایی اجباری است . آموزش حرفه ای باید عمومیت پیدا کند و آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل به روی همه باز باشد تا همه بنابه استعداد خود بتوانند از آن بهره مند گردند . » و بند ۳ همان ماده می گوید : « پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به دیگران اولویت دارند. »
اصل سي ام قانون اساسی:
"دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رايگان را براي همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم سازدو وسائل تحصيلات عالي را تا سرحد خودكفائي كشور به طور رايگان گسترش دهد".
آموزش و پرورش به هیچ وجه قدرت پاسخگویی به خواسته و نیازهای این همه اولاد ناخواسته ،بدون برنامه ریزی قبلی و آمادگی فنی و تخصصی و علمی را نداشت . لذا معضل بعد معضل ، پیچیدگی صورت مسأله قبلی و حل نکردن دشواری قبلی ،و ارائه مُسکن بعد مُسکن ،بدون درمان اساسی و همانند کلاف درهم تنیده شده ، حال بیایید سر کلاف را پیدا کنید:بودجه آموزش کافی نیست ، تعداد مدرسه و کلاس درسی کم است، نیروهای آموزشی کم است، قبلی ها کردند من بی تقصیرم.
درست مانند یک خانواده پر اولاد که بچه ها ،همیشه تقصیر قصور را به گردن خواهر یا برادرش می اندازند.
بلی مدارس عین انتفاعی به وجود آمد ، در حالت پریشانی و مستأصلی تیزهوشان و نمونه دولتی بوجود آمد ، اما هیچ کدام از این ها برای پیشرفت آموزشی نبود بلکه برای سرشکن کردن بودجه آموزش و پرورش افسار گسیخته بود و عامل مادی این روند از دوش دولت بر دوش ملت نهاده شده بود و آرام آرام ملت شهریه می پرداختند اما خودشان هم متوجه نبودند، آخر از دولت امتیاز گرفته بود یعنی امتیاز نژاد برتر. جگر گوشه های آنان از مابقی
دانش آموزان تفکیک و خاص گردیده بودند.نه این که همگی برتر بودند بلکه خیلی از آنها فقط چون توان اقتصادی متعالی داشتند نورچشمی وزارت آموزش و پرورش گردیده بودند. و بی عدالتی آموزشی با چند گانگی آموزشی گریبان گیر دامن هر ایرانی گردیده بود. بلی طبقاتی شدن آموزش.
و این یعنی ،افزایش تعداد اولاد وزارتخانه ای که تحمل این همه بار سرپرستی را نداشته است.
و این یعنی ،تن دادن به چندگانگی آموزشی کشور ، که ضربه وحشتناکی بر پیکر آموزش و پرورش وارد کرد.
و این یعنی ،فراموش کردن دو عنصر حیاتی آموزش و پرورش یعنی معلم و دانش آموز.
و این یعنی ،شتاب زدگی وزارت برای ایجاد تغییرات ویرانگر در نظام آموزشی یعنی بر پیکر آموزش و پرورش.
(بدون pilot study )
و این یعنی ،فراموش کردن و ناتوانی وزارت در ایجاد تعادل حقوقی فرهنگیان با تورم موجود با افزایش تعداد جذب معلمان در جهت پاسخگویی به نرخ رشد جمعیت.
و این یعنی ،هر چقدر تعداد معلمین جذب شده بیشتر شد حقوق معلم نیز کمتر و کمتر شد.( یک ضرب المثل انگلیسی می گوید: کیک هر چقدر بزرگتر، سهم افراد بیشتر ) .
و این یعنی ،من معلم به جای مصرف یک سیب کامل فقط ذره ای از سیب رنده شده با دانه های ریز ، نصیبم شد.
و این یعنی ،ما فرهنگیان فعلا برای زنده ماندن به حقوق کافی یعنی حداقل 3 میلیون تومان نیازمندیم ،تا هم خود بقا داشته باشیم و هم نظام آموزشی.
و این یعنی ، اجتناب ناپذیری اولویت حقوق مادی.
در بررسی 10 کشور برتر آموزشی جهان چه چیزهایی ما را شگفت زده ساخت:
1- آسیایی بودن رتبه های برتر. ( ما از این نظر جزو کشورهای اروپایی هستیم نه آسیایی).
2- یکسان بودن آموزش در تمامی آنها.( مدارس تیزهوشان ، مدارس نمونه دولتی ، مدارس غیر دولتی ، مدارس شاهد، مدارس دولتی ، مدارس فنی وحرفه ای ، مدارس کار و دانش ، مدارس شبانه روزی ، کلاس های نهضت سوادآموزی که بعد 38 سال هنوز به قوت خود باقی است یعنی این که ما هر سال خروجی بیسواد به جامعه را داریم.در انقلاب کوبا در سال 1959 فانوس به دستان در خانه های افراد بیسواد آنها را شبانه روز باسواد کردند و ما بعد 38 سال هنوز این معضل را یدک می کشیم آن هم برای کودکان و نوجوانان زیر 15 سال نه 30 سال به بالا).
3- آمار دقیق و درستی از سرانه آموزشی یا سهم افراد از تولید ناخالص داخلی کشورمان به دست نیاوردم ، اما وضعیت کشورهای برتر را مشاهده نمودید ؛ فاصله نجومی مابین آنها و ما.
4- در نظر گرفتن شرایط اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی در آموزش و پرورش کشورهای برتر آموزشی.
( برای جلوگیری از اطاله کلام ، لطفا به نوشته ی کشورهای برتر آموزشی جهان بنده مراجعه نمایید).
5- هوشمندسازی آموزش و دانش آموز محور بودن کلاسها ، در هوشمندسازی آموزشی ایران باز معلمان متکلم الوحده هستند و دانش آموز به کار گرفته نمی شود. ( می گویند اسکلت مرده ای یافته شده بود با فک دراز کارشناس گغته بود این اسکلت یک معلم است. حال شوخی یا جدی.ما هم دلمان می خواهد جلوی هر دانش آموز یک یارانه باشد و تدریس.......)
6- اهمیت دادن به زبان خارجی برای تقویت قوای سیاسی و اقتصادی کشورهای برتر آموزشی و تسلط آینده سازان بر زبان خارجی به عنوان عنصر اصلی تبادل افکار.( من خموش، دبیران زبان انگلیسی و عربی خودشان بی هر "عصبیتی" یعنی تعصب قضاوت نمایند).شاید بتوان از میزان توجه یک کشور به زبانهای خارجی ، به سیاست گزاری دولتمردان آن کشور برای برقرای ارتباطات مفید ومؤثر پی برد.
7- توجه بنیادی بر آموزش دوره ابتدایی ، یعنی دوره ای که شخصیت فردی (توانایی ها) و شخصیت اجتماعی ( قابلیت ها)شکل می گیرد. و عدم برنامه ریزی زیربنایی توسط ما در این حیطه.
8- الگو گیری و رقابت بین کشورهای رتبه های برتر آموزشی و هدف گذاری تقلیدی از یکدیگر. همان چیزی که برای عزت و بلندی منش ما ایرانیان خفت تلقی می شود. به دلیل نبود این دو ویژگی یعنی "الگوگیری و رقابت " ما هنوز هم در جا می زنیم .منظر یک صلوت برای حل همه مشکلات.
9- تطابق آموزش های مدرسه ای با دانشگاهها ، و تطابق هر دو با ساختارهای اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی کشورشان.یعنی در کشور ما صفر. امروز داد می زنیم جناب برو فنی وحرفه ای و... چرا می آیی علوم تجربی و عدم قبولی در دانشگاهها و کلی هدر رفت بودجه و سرمایه ملی و...
10- سهیم بودن افراد جامعه در تولید و بهره مندی فوق العاده آنان از اقتصاد کشور.ما که هنوز هنر خصوصی سازی را به جایی نرساندیم و یک سهام عدالت برای جبران بی عدالتی ها دادیم آن هم بعد یک دهه دریغ از بهر مندی محرومان عدالت جامعه . آن هم چه بهره مندی ای . ترک ها ضرب المثلی دارند که فارسی اش : سفره ی بسته یک عیب دارد اما سفره باز هزار عیب و ایراد دارد.
اطاله کلام شد بر این دردنامه ، اما در پایان فقط بگویم که به کشورهای آسیای شرقی یعنی رتبه 1تا 4 آموزش برتر جهان (کره جنوبی ، ژاپن،سنگاپور، هنگ کنگ) ارادت خالصانه یافتم و در عجبم که چگونه نظام آموزش و پرورش این کشورها با تغییرات مدیریتی ، ثبات خود را همچنان حفظ می کنند و همانند کشور ما که مدیریت ها در آن رابطه مند است نه ضابطه مند، یک پیکر یعنی نظام آموزش وپرورش شاهد این همه تحولات و تغییرات شتاب زده ی منفی نمی شود؟
از تزلزل ما در مقابل ثبات آنها با وجود این همه دردسر و ما وقع ،برتری آنان طبیعی است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
تمام نکات را فرمودید که مو لای درز نرود.خانواده عیال وار آموزش و پرورش و مهم تر از همه در اولویت نبودن آموزش و پرورش و تخصیص نیافتن بودجه کافی و پرداخت نشدن سهم سازمان ها به آموزش و پرورش و.... باعث شده معلمان فقط با یک حقوق خشک و خالی با مشکلات فراوان زندگی درگیر شوند. به نظر من امیدی به بهبود شرایط فعلی تصور نمی شود تا شاید اراده ای جدی برای حل مشکلات آموزش و پرورش به وجود آید.
گزارش مذکور بر چشم انداز ارتقای کیفیت آموزشی تمام کودکان تا سال ۲۰۱۵ مخصوصاً کودکان متعلق به اقشار آسیب پذیر و محروم متمرکز است.
در نظام آموزشی کوبا تحصیل تا کلاس نهم اجباری است و در تمام سطوح و از جمله در سطح آموزش عالی برای همگان رایگان است و تمام وجوه فرد (از جمله آمادگی جسمانی و فیزیکی، ورزش ، اوقات فراغت و آموزش های هنری) را دربر می گیرد و در عین حال محتوای آموزش را با زندگی، کار و تولید مرتبط می کند؛ این اقدام از طریق آنچه کوبایی ها «نگاه به یکدیگر» می نامند محقق می شود.گزارش مذکور اقدامات آموزشی در کوبا را بسیار «موثر» ارزیابی کرده است.
واقتصاد کشوربا این امر بودم. آغاز همه
دردسرها را دقت فرمایید رشد سریع جمعیت در دهه اول انقلاب اسلامی معرفی کرد هام
که تسلسل وار مابقی را با خود آورده است.
ثانیا چشم ، برای راه حل هم باید اندیشید هر چند مواردی ذکر می کنم اما مسئولین آنقدر سفت و محکم نشسته اند که
نمی بینند.همه باید یاری کنیم.
در ضمن دهقان فداکار ریزعلی فوت نکرده اند و از الگوهای نادر کشورمان با لطف خدا و در سایه ی فداکاری تاریخی شان هنوز در قید حیات هستند.
رشد سریع جمعیت در دو دهه اول انقلاب،
خصوصا دهه اول، باعث پیدایی خیلی از مسایلی گردیده است که به دلیل عدم مدیریت صحیح و بنیادی، پیچیدگی هایی
بوجود آورده که تبدیل به معضل گردیده است. که حل فصل. آنها خرد، دانش ومدیت
می خواهد.
که بنده را همانی هست که ذکر کردید، قبول فرمودیدنه مدیر ومعاون ویا........
باز سپاسگزارم
می دانم به مذاق طرفداران جناب روحانی خوش نمی آید و هنوز نمی خواهند بپذیرند که رئیس جمهور قطعا از این کنایه منظورشان معلمان بوده است ولی از هر کس بپرسید کدام قشر از کارمندان از حقوقشان ناراضی هستند قطعا به شما خواهند گفت : معلمان
وقتی نظر رئیس دولت این است چه توقعی از وزیرمان داریم یا از نماینده ی مجلس؟
و همچنان به این فکر می کنم که اگر این حرف از طرف جناح مقابل گفته شده بود آیا اینهمه سکوت و تغافل نسبت به آن صورت می گرفت ؟
میکنیم. اگر راست می گویند بیایند با 1660000
ریال، زندگی نمایند ما دست شان را می بوسیم.
امید که هیچ فرد یا سازمانی درصددتحریک
قشر فهیم فرهنگیان بر نیایند.
که امام جعفر صادق "ع" می فرمایند: نزدیک است که فقر به کفر منجر شود.
نظرات همکاران محترم را در نوشته های گوناگون خصوصا نوشته های آقای ادریسی روحانی محترم ، مطالعه بفرمایید ،متوجه امر می گردید. با تشکر.
دوره ی دانشجویی به یاد داشتم، اثبات خواستید رفتم سایت، برایتان اطلاعات ارائه دادم.ثانیا شما چه اصراری به نخبه و رتبه های المپیادی دارید لازم و مایه ی افتخارهست اما کافی نیست،این همه اختراع و اکتشاف جشنواره خوارزمی یا ... کجا استفاده می شوند؟ همکار محترم ، الگوبرداری فقط از یک کشور صحیح نیست ، از یک کشور نحوه ی ریشه کنی بیسوادی را یاد می گیریم ، از دیگری دلایل موفقیت مدیریتی را، از دیگری نحوه سرمایه گذاری و....این قدر بر روی یک اصل پافشاری نفرمایید . ابعاد آموزش و پرورش چندین وجهی و پیچیده تر از آن است که فقط یک جنبه دیده شود یا حل شود. بالاخره برای خروج ازدور تسلسل باید از جایی آغاز کرد وگر نه سیر قهقرایی موجب نابودی همه چیز می شود. بنده یک جنبه را می بینم شما یک جنبه دیگر را و دیگران .....الگوبرداری محض از یک کشور ابدا صحیح
نمی باشد.در ضمن کره جنوبی وژاپن از چین موفق تر
بوده اند. باز تشکر
خواهدشد.
دکتر ایرج.برومندبا کارشناسی امریکاییها
درایران بوجود امد.
طبقاتی شدن آموزش
فرار مغزها
تربیت افرادی خودخواه و منفعت جو
افزایش استرس و حس حسادت
ستیزه جویی نه رقابت جویی
خالی شدن عرصه رقابت برای آموزش مدارس دولتی
و....
در ضمن نام موسوی نخست وزیر وقت و آقای اژه ای هست اما شهید رجایی و باهنر خیر. هرچند این ها دلیل نمی شوند و اسامی زیاد مهم نیست .هر چیز در دوره ای شاید مصلحتی برای وجودش باشد اما این همیشگی و ابد الدهر نیست. لطفا آرام بگیرید.
رایانه است نه یارانه!