« سیدمحمد بطحایی » وزیر آموزش و پرورش در اولین روز کاری خود احتمالا در مسیر خانه به وزارتخانه ، پیامی ویدئویی خطاب به مردم عزیز و همکاران عزیز فرستاد و سه قول به مردم ، معلمان و بازنشستگان فرهنگی داد:
" 1- از همین امروز تحول در نظام آموزش و پرورش را بر اساس سند تحول بنیادین با جدیت آغاز می کنم.
2- برای تربیت نسلی متدین ، خلاق ، کارآفرین و با نشاط همه مساعی و تلاش خودم را به کار گیرم و 3- به عنوان نماینده یک میلیون و هفتصد هزار معلم شاغل و بازنشسته فرهیخته در هیات محترم دولت همه همت خودم را و همه تلاش خودم را برای ارتقای معیشت و منزلت آنها به کارگیرم."
بند دو فرمایش ایشان را می توان در بند یک آن ادغام کرد چون در فصل 4 سند تحول هدف از اجرای سند،" تربیت دانش آموزانی متدین ، خلاق ،کارآفرین ،با نشاط ،شجاع ، ظلم ستیز ، جهادگر و....بر اساس نظام معیار اسلامی" است. بنابر این وقتی آقای بطحایی بر اساس سند تحول بنیادین ، تحول ایجاد کند ، مفاد قول دوم ایشان هم تحقق می یابد.
در ارتباط با بند سوم فرمایش وزیر ، یعنی "ارتقای معیشت و منزلت معلمان شاغل و بازنشسته"، هم احکام روشنی در متن سند تحول وجود دارد از جمله در راهكار 3- 12 – "ايجاد سازوکارهاي قانوني براي افزايش انگيزه معلمان و مربيان با ساماندهي مناسب خدمات و امكانات رفاهي و رفع مشکلات مادي و معيشتي آنان." به عنوان وظیفه و تکلیف مسئولان در سند، قید شده است و نیز در راهکار 4- 10 – "طراحي و استقرار نظام خاص بازنشستگي فرهنگيان براي بهره مندي فزونتر از تجارب مفيد آنان" پیش بینی شده است . با اجرای سند تحول، هرسه قول وزیر جدید جامه عمل می پوشاند. در دوره ای که سند تحول در شورایعالی آموزش و پرورش بند به بند بازنگری می شد، آقای بطحایی معاون شورایعالی آموزش و پرورش بود و با زیر و بم سند آشنا است.
در ادامه به این نکته می پردازم که چرا اجرای سند تحول سهل ممتنع است. سه وزیر قبل از بطحایی هم قول اجرای سند را دادند و در اجرا ناکام ماندند. قول بطحایی اجرای کامل سند تحول است.
سند تحول بنیادین متنی آشفته و فاقد انسجام است . کار تهیه سند تحول بنیادین که در سال 83 با عنوان سندملی آغاز شدبیش از 7 سال طول کشید. سند حاصل تلفیق دو دیدگاه نو و سنتی در کنار هم است. متن اصلی سند توسط گروهی از کارشناسان اصلاح طلب آموزش و پرورش در دوره مرتضی حاجی تهیه شد. فرشیدی و علی احمدی وزرای احمدی نژاد از کنار آن با بی اعتنایی گذشتند، اما در دوره حمیدرضا حاجی بابایی، متن سند ملی بر اساس نظر اصولگرایان در شورایعالی آموزش و پرورش جراحی و بازنویسی شد
در متن مصوبِ سند تحول، هر فردی با هر نگاهی به تعلیم و تربیت، می تواند چند حکم و راهکار مورد پسند خود را بیابد. این سند دارای 8 هدف کلان، 15 راهبرد کلان، 23 هدف عملیاتی و 121 راهکار برای تحول بنیادین آموزش و پرورش است و سال 90 در شورایعالی انقلاب فرهنگی بند به بند مورد بررسی و حذف و اضافه قرار گرفت.
تحول بنیادین برای ایجاد تغییرات در نظام آموزش و پرورش فعلی اصطلاح نامناسبی است. حتی واژه تحول ( به معنای دگر گونی و انقلاب ) به تنهایی با محتوای سند موجود ناساز است چه رسد به اینکه کلمه بنیادین (بیخ ، پایه ، اصل و شالوده ) را هم به آن اضافه کنیم. تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش فعلی معنایش چرخشی 180 درجه ای است ؛ به عنوان مثال اگر نظام آموزش و پرورش دینی در ایران تبدیل به نظامی عرفی و ضد مذهبی شود می توان گفت یک تحول بنیادین در آن صورت گرفته است.
اگر به سند تحول مراجعه کنیم، محتوای آن در جهت تحول بنیادین و ریشه ای آموزش و پرورش نیست. نویسندگان این سند دنبال تغییرات کوچک (رفرم ) در جهت افزایش غلظت دینی و انقلابی آموزش و پرورش بوده اند. شاید برای نشان دادن اهمیت سند ، عنوان آن را از "سند ملی" به "سند تحول بنیادین" تغییر داده اند.
نکته مهم تر این است که در حوزه فرهنگ و آموزش تغییرات کند و آرام است. استفاده واژه های سیاسی مانند انقلاب و تحول بنیادین که شدت آن از انقلاب هم بیشتر است در حوزه فرهنگ و آموزش اگر جدی گرفته شود فاجعه بار است.
متن مصوب سند در شورایعالی آموزش و پرورش طبق قانون باید برای تصویب به نهاد بالادستی یعنی مجلس شورای اسلامی فرستاده می شد، اما به دلایل سیاسی و برای محکم کاری های اعتقادی به شورایعالی انقلاب فرهنگی ارسال شد.
اگر شأن شورایعالی انقلاب فرهنگی را قانونگذاری بدانیم،سند یک متن قانونی است. اما به دلایل سیاسی پیرامون آن هاله ای از تقدس تنیده اند تا کسی آن را نخواند و نقد نکند. در حالی که حتی در متن سند شیوه بازنگری و اصلاح آن پیش بینی شده است.
بعد از قضیه 2030 ، اصولگرایان، دولت روحانی را شماتت کردند که سند تحول بومی را گذاشته و دنبال سند یونسکو رفته است. دانش آشتیانی 7 خرداد 96 در جلسه کمیسیون آموزش مجلس (اینجا) گفت : "براي ما اصل، سند تحول بنيادين نظام آموزش و پرورش است و بايد گفت بسياری از مواردی كه در چارچوب اقدام 2030 آمده است، به صورت كامل تر در سند تحول بنيادين نظام آموزش و پرورش وجود دارد." دانش آشتياني در پاسخ به انتقادات نمايندگان از تاخير در اجراي سند تحول گفت: " بسياري از مواردي كه در سند تحول وجود دارد طراحي و اقدامش را انجام داده ايم. "
علی اصغر فانی وزیر اسبق آموزش و پرورش هم به شدت دنبال اجرای سند تحول بنیادین بود. وی در تاریخ 14 بهمن 94 با صدور حکمی اعضای «شورای راهبری اجرای سند تحول بنیادین» را معرفی کرد (اینجا ). سید محمد بطحایی معاون پشتیبانی وقت یکی از اعضای این شورا بود. در حکم صادره آمده بود :" نظر به اینکه اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در طول برنامه ششم توسعه، مهمترین وظیفه آموزش و پرورش به شمار میآید و هر نوع سیاستگذاری و برنامهریزی کلان در دستگاه تعلیم و تربیت رسمی کشور باید بر پایه سند تحول صورت پذیرد.به منظور نهادینه سازی و اجرای این سند، اعضای شورای راهبری اجرای سند تحول بنیادین منصوب میشوند.این شورا مسئولیت سیاستگذاری برای اجرای همه جانبه سند تحول آموزش و پرورش را عهدهدار است وستاد اجرایی سند نیز براساس مصوبات این شورا، برنامهریزی عملیاتی را با مشارکت معاونان، مشاوران، مدیران کل ستادی، استانها و کارشناسان و بهرهگیری از امکانات و ظرفیتهای نظام اجرایی موجود پیگیری میکند."
حمیدرضا حاجی بابایی هم مولف سند است و هم یکی از مدعیان اصلی اجرای آن است. به گفته حاجی بابایی سند تحول از ابتدای مهر 91 در آموزش و پرورش اجرا شده است. مهم ترین اتفاق در دوره حاجی بابایی اجرای طرح 6-3-3 یعنی تغییر ساختار دوره های آموزشی بود که با انتقادهای فراوانی مواجه شد اما حاجی بابایی این طرح را نقطه شروع و سخت ترین قسمت کار برای "اجرای سند تحول بنیادین" دانست (اینجا ) .تاسیس و شروع به کار دانشگاه فرهنگیان هم از دید حاجی بابایی ستون فقرات سند تحول است. اما چرا سند به رغم تلاش یکساله حاجی بابایی و کوشش سه ساله فانی و تاکیدات دانش آشتیانی در مدت 10 ماه وزارت ، هنوز اجرا نشده است؟ تا جایی که بطحایی در دومین روز وزارت خود از اجرای سند تحول سخن می گوید؟ آیا با روی کار آمدن بطحایی سند تحول اجرا می شود ؟
بطحایی معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی در مهرماه 95 در برنامه مناظره " غیر محرمانه " با حضور محمد بهرنگی استاد دانشگاه خوارزمی، حمیدرضا کفاش معاون پرورشی آموزش و پرورش و علی زرافشان معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش (اینجا) گفت:"سند تحول بنیادین در بعد مفهومی قوی نوشته شده است، اما عملیاتی کردن آن به برخی شرایط و امکانات نیاز دارد." ، سید محمد بطحایی با اشاره به این که اجرای سند تحول بنیادین نیازمند امکانات و منابع لازم برای عملیاتی کردن راهکارهای دستیابی به حیات طیبه است گفت: "براساس آسیبشناسی که در سالهای گذشته صورت گرفته است به این نتیجه رسیدیم که جایی که در سیستم تلاش و هزینه بسیاری صرف میکنیم اما در پیاده سازی افقها از تامین امکانات مورد نیاز غافل هستیم با مشکل مواجه میشویم. "بطحایی تصریح کرد:"اگر بخواهیم به آموزش و پرورشی که در سند تحول بنیادین اشاره شده است، برسیم در یک برنامه پنج ساله، حداقل به دو برابر این منابع نیاز داریم."
وی در خاتمه با تأکید بر اینکه مقدورات دولتها به هیچ عنوان اجازه این کار را نمیدهد ( اینجا ) یادآور شد: "بهرهوری منابعی که دولت در اختیار ما گذاشته، سی درصد است که باید درصدد باشیم با روشهای مختلف آن را افزایش دهیم." در سال 96 "مقدورات دولت" نسبت به سال 95 تغییر قابل توجهی نکرده است. اگر نظر آقای بطحایی نسبت به مهر 95 تغییر نکرده باشد پرسش این است که او چگونه می تواند بهره وری را افزایش دهد و در عین حال به عنوان نماینده 930 هزار فرهنگی شاعل و حدود 800 هزار بازنشسته فرهنگی در هیات دولتی گرفتار کسری بودجه، دنبال " ارتقای معیشت معلمان و بازنشستگان" باشد. حتی اگر دولت پول داشته باشد در سیستمی که بهره وری آن 30 درصد است دولت با چه منطق اقتصادی، منابع جدیدی را در اختیار آموزش و پرورش بگذارد؟
آقای بطحایی انگار سخنان رییس جمهور در آخرین دفاعش از گزینه های وزارت در مجلس را نشنیده است همراه با آقای بطحایی این سخنان را بخوانیم یا دوباره بشنویم.
رییس جمهور در آخرین نطق خود در مجلس گفت : " بودجه ما [سال 96 ] حدود 300 هزار میلیارد تومان است. البته رقم بالاتری تصویب شده، اما درآمد حاصله ما حدود همین قدر است و براساس محاسبات هم به سازمان برنامه گفتهام شرایط جدید را به وزرا ابلاغ کنند. ما در سال گذشته 40 هزار میلیارد تومان برای صندوق های بازنشستگی دادیم در حالی که این صندوقها مربوط به دولت و بودجه نیست و خودش باید متکفل باشد.... هیچ صندوقی امروز قادر نیست به تعهداتش عمل کند. وقتی 40 هزار میلیارد تومان ناچار برای صندوقها برود، بالای 40 هزار میلیارد تومان برای یارانه داده شود و نمایندگان تصویب کردند 60 هزار میلیارد هم به صندوق توسعه بریزیم این خودش 140 هزار میلیارد تومان میشود یعنی نصف بودجه رفت. اگر بخواهیم بدهکاری دولت به بخش خصوصی، پیمانکاران و بانک مرکزی هم حساب کنیم دیگر چیزی ته آن باقی نمی ماند." حتی اگر به حدی حدود 10-20 درصد اغراق در سخنان رییس جمهور قائل باشیم، وضعیت دخل و خرج به شدت نامتعادل است.
نماینده یک میلیون و 700 هزار فرهنگی شاغل و بازنشسته [بطحایی] احتمالا به خاطر حضورش در سازمان برنامه ، از وضع خزانه و درآمدهای کشور باخبر است.
اگر فرض عوام فریبی را کنار بگذاریم ، آقای بطحایی از معرفی خود به عنوان وزیر و رای بالای نمایندگان، "ذوق زده" و دچار سرگیجه موفقیت شده است. برخی همکاران می گویند نوبخت با بطحایی رفیق است و حالا که او وزیر شده هوایش را دارد و کمکش می کند. کسانی که این حرفها را می زنند ، دولت را تا سطح یک "باند مافیایی" تنزل می دهند. تا جایی که شنیده ام ، آقای بطحایی در ملاقات با رییس جمهور وعده داده که "منابع غیر دولتی" خلق کند و اتکای آموزش و پرورش به "بودجه دولتی" را کاهش دهد و از طریق "صرفه جویی و افزایش بهره وری" سالانه 6 هزار میلیارد تومان صرفه جویی کند. سیاست دولت در آموزش و پرورش همان 5 سیاست اعلام شده فانی است. ارتقای مدیریت آموزشگاهی ، توسعه مشارکت ها، تمرکززدایی ، عملیاتی کردن بودجه و بهسازی و سامان دهی نیروی انسانی.
آقای بطحایی در مقدمه برنامه ای که به مجلس داده (اینجا) می گوید : "باور دارم اجراي سند تحول بنيادين آموزش و پرورش، نياز به استلزامات و زيرساخت هايي دارد که برخي از مهم ترين آنها عبارتند از : " 1- ارتقاي جايگاه آموزش و پرورش در جامعه به عنوان نهاد مولد سرمايه انساني و اجتماعي و موتور توسعه و پيشرفت كشور. 2- ايجاد عزم ملي و مشاركت تمام قوا، دستگا ه ها و نهادها به ويژه خانواد ه هاي محترم دانش آموزان 3- ارتقاي منزلت و تأمين معيشت معلمان به عنوان اصل يترين مؤلفه تعليم و تربيت و قويترين عامل تحول آفرين4- جذب و تربيت نيروي انساني باانگيزه و داراي شايستگی هاي حرفه اي متناسب با نيازهاي كمي و كیفي آموزشي و تربيتي با توجه به بازنشستگی بیش از 400 هزار نفر تا چهار سال آینده. 5 - تأمين منابع مالي و امكانات مورد نياز كيفيت آفريني در آموزش و پرورش توسط نهادهاي تخصصيص دهنده منابع. استلزام یعتی لوازم مورد نیاز برای تحقق یک اتفاق ."
این حرفها یعنی اجرای سند تحول را تعلیق به محال کردن. آقای بطحایی هم نهایتا در باره سند تحول همان راهی را می رود که سه سلف او پیمودند.
نظرات بینندگان
تغییر همه معاونان وزیر از جمله نویدادهم و حاج اقای ابراهیمیان
تغییر و اصلاح قوانین در جهت عادلانه شدن نقل و انتقال و اعزام بخارج دبیران
ارزش یافتن نمره و به رسمیت شناختن اهمیت معلم در مدرسه و اخراج دانش اموزنماها و مردودی دانش اموزان ضعیف و بی ادب
تغیر بیمه تکمیلی معلمان از اتیه برنزی به ایران یا البرز ظلایی
عدم اسکان تابستانی فرهنگیان در مدارس
اهمیت یافتن کیفیت ضمن خدمت و لحاظ ان بصورت ضریب در فیش حقوقی
امکان ادامه تحصیل ارشد برا لیسانه های پیوسته یا نپیوسته دبیر
...
شکی نیست شفاف سازی و اصلاح رویه رای اعتماد اما منصافانه باشیم فراکسیون امید در مجلس اولا حداکثر فقط حدود120 رای دارد و دوما همه انها اصلاح طلب خالص نیستند
سوما چرا سراغ فراکسیون مستقلین و اصولگرایان هم نمیروید اونا در مقابل معلمان وظیفه و نقشی ندارند؟؟؟؟
راستی چه خبر از نظام معلمی و انجمن صنفی معلمان؟؟
به سادگی میبینیم که کسانیکه دارای پول، رانت و یا قدرت نظامی هستند، سوگلی و چشم چراغ حاکمیت هستند.
ما معلمان هیچ چیز دندان گیری برای ارکان حاکمیت، (دولت، مجلس، و بقیه ارکان) نداریم. پس کلاهمان پس معرکه است.
این بطحایی هم قول تلاش داده اند، نه قولی بدون قید و شرط برای درست کردن معیشت.
پس اگر کاری برای معلمان صورت نگیرد، خواهد گفت که من تمام تلاشم رو کردم ( همان قولی که داده بودم) و نشد. به همین سادگی.
شدیدا معتقدم یک نسخه به شدت فانی تر را پیش رو داریم !
خداوند آخر و عاقبت ما را به خیر کند که در تنها چیزی که به صرفه جویی و افزایش بهره وری فکر می کنیم آموزش و پرورش است که ترازوی سنجش آن هم به شدت سیاسی است تا علمی !!
جالبه. وزرای آموزش و پرورش هیچ برنامه ای ندارند.فقط مشغول سهم دهی و سهم خواهی هستن.!!
1- تغییرمدیران سیاسی وجناحی هرچندخودوزیرگرایش جناحی داردکه این موردبرای سیستم تعلیم وتربیت سم میباشد
2- تغییرمدیران کل استانهاکه دارای روحیه خشن،خودشیفته،جناحی میباشندازجمله استانهای سمنان واصفهان و...
3- همسان سازی حقوق همکاران بازنشسته باشاغلین
4-ارتقای حقوق همکاران شاغل
5-حذف گزارش نویسی ،مستندسازی،وکاغذبازی درسیستم
6-آموزش مولفه های مدیریتی به مدیران قبل ازانتصاب مانندانتقادپذیری،صداقت،پاکدستی ،مهربانی و... که این مولفه هادربسیاری ازمدیران کل سیستم نیست ویااندک مشاهده میگردد.
2-برای معلمان سرپرستان خانوار(چه مرد وچه زن)حق سرپرستی قابل توجهی در نظر گرفته شود.زیرا خانم های شاغل با نصف این حقوق هم کار می کنند و راضی اند.
نمیدونم چرا باید جناب بطحائی برای همون حقوق بخور و نمیر هم نقشه بکشه ...
در زمان فانی و روحانی هم فاجعه !!!!!
تا زمانیکه منابع و پول لازم برای اجرای سند تحول مهیا نشود نباید امیدی به بهبود وضعیت کنونی داشت.چون قوانین به اندازه کافی شفاف هستتد ولی پولی برای اجرای آن نیست.و این پول و منابع زمانی به آموزش و پرورش سرازیر میشود که دولت و حاکمیت نگاه طلبکارانه و مصرفی بودن را از این حوزه دور کند و آینده میلیون ها دختر و پسر این مملکت را به خرج تراشی های زاید در حوزه های مختلف ترجیع دهد که این هم امکانش ضعیفه.!!
بهره وری کارمندان ادارات آموزش وپرورش ...درصد
ولی......................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................!!!
یک فرهنگی باسابقه باید بدور از منیت و تخریب ،کارشناسانه سخن گوید.
مانند جناب آقای عبدالهی،
وضعیت آموزش وپرورش باتغییر وزیر ومعاونین بهبرد نخواهد یافت،
ضمن اینکه وزیر و کادر ستادی او از بدنه اموزش وپرورش هستن، پس مشکل کحاست،
مشکل در زیرساخت هاست.
عدم تزریق بودجه،و ورود بی بضابطه ی نیروهای غیر متخصص در آموزش وپرورش،دخالت نمایندگان مجلس باوضع قوانین غیر تخصصی و عدم اجرای مدرسه محوری