تعلیم و تربیت انسان ها در کشورهای توسعه یافته از جایگاه والایی برخوردار است و هر حکومتی تلاش می کند تا برای تربیت و پرورش نسل های آینده کشور برنامه ریزی دقیق و اساسی انجام دهد.
در کشور ما متاسفانه دولت ها طی دوره های گذشته علی رغم شعارهای فراوان و پرطمطراق در عمل بی توجهی نسبت به آموزش و پرورش روا داشته اند وبه این نهاد به عنوان دستگاهی مصرف کننده نگریسته اند و این دستگاه عریض و طویل با مخاطبانی 40 میلیونی را دچار خمودگی و ایستایی کرده و از تحرک و پویایی باز داشته اند.
از نظر نگارنده اگر اقدامات صورت گرفته در یک کشور به شکلی باشد که خانواده ها در زمان تحصیل فرزندانشان اولویت آنها شغل معلمی باشد در آن صورت می توان گفت کشور در مسیر توسعه ی فرهنگی و پیامد آن توسعه ی سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی قرار گرفته است.
در نظام آموزشی ما همواره اجرای برنامه های تعلیم و تربیت به صورت آزمون و خطا صورت گرفته است و همین مسئله بزرگترین ضربه را به این دستگاه وارد کرده است.
اکنون که آقای روحانی در کابینه ی دوازدهم آقای محمد بطحایی را به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش وپرورش به مجلس معرفی کرده اند، موافقان و مخالفان ایشان در رسانه ها مشغول نقد و بررسی برنامه های ایشان هستند و از برآیند این نظرات و دیدگاه های کارشناسان و نمایندگان مجلس به نظر می رسد شرایط بطحایی برای کسب رای اعتماد از مجلس چندان مطلوب نیست.
مهمترین چالش وزیر جدید اقتصاد آموزش و پرورش است که پاشنه ی آشیل همه ی وزرای قبلی از بدو انقلاب بوده است و همواره از آن به عنوان اهرمی برای فشار بر وزیر و گرفتن امتیاز از سوی نمایندگان مجلس مورد استفاده قرار گرفته است.
در حال حاضر نظام تعلیم و تربیت با چالش های فراوانی به ویژه از زمان اجرای سند تحول بنیادین و استقرار نظام آموزشی 3-3-6 روبه رو می باشد که از آن جمله می توان به کمبود نیروی انسانی متخصص در دوره ی ابتدایی ، عدم توازن و ساماندهی نامناسب نیروی انسانی در مناطق مختلف ، ازدحام کلاس های درسی با اجرای طرح تجمیع ، اجرای ناقص نظام رتبه بندی معلمان ، عدم توجه به زیرساخت های لازم سخت افزاری و نرم افزاری برای نظام آموزشی جدید ، عدم توازن در هدایت تحصیلی دانش آموزان با توجه به نیازهای جامعه و... اشاره کرد.
سیدمحمد بطحایی متولد 1342 تهران دارای مدرک کارشناسی برنامه ریزی آموزشی و کارشناسی ارشد مدیریت دولتی گرایش مدیریت مالی می باشد.
سید محمد بطحایی از جمله وزرای پیشنهادی آموزش و پرورش است که بیشترین سابقه ی مدیریتی را در آموزش و پرورش دارد که ازآن جمله می توان به معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزیر، قائم مقام وزیر وسرپرست وزارتخانه به مدت 15 روزاشاره کرد ؛ وی هم اکنون رییس مرکز ملی نظارت راهبردی سازمان برنامه وبودجه کشور می باشد.
بطحایی به عنوان نزدیک ترین معاون وزیر به دیدگاه های مدیریتی فانی محسوب می شود و انتخاب ایشان ادامه ی روند مدیریتی فانی به شمار می آید.
وزیر پیشنهادی ازمدیران باتجربه و با سابقه در نظام آموزشی است لیکن این ویژگی ها برای برون رفت از شرایط موجود آموزش و پرورش کافی نیست.
از نظر نگارنده وزیر پیشنهادی علاوه بر ویژگی های فوق باید دارای نفوذ در ارکان حاکمیتی ، قدرت چانه زنی بالا و جایگاه سیاسی بالاتر نسبت به وزرای پیشین باشد.
برنامه های پیشنهادی ایشان کپی سندتحول بنیادین ، کلی گویی و همانند برنامه های اقتصادی ومعیشتی وزرای قبلی دارای ضمانت اجرایی نمی باشد.
عملکرد نامناسب ایشان در بحث صندوق ذخیره ی فرهنگیان ، اجرای نیم بند طرح رتبه بندی ، عدم پرداخت به موقع سرانه ی مدارس و پاداش پایان خدمت بازنشستگان ، عدم پوشش بیمه ی تکمیلی مناسب و همچنین رسانه ای کردن پرداخت معوقات فرهنگیان از جمله موارد منفی در زمان معاونت وزارتخانه می باشد.
حل ریشه ای مشکلات و معضلات آموزش و پرورش علاوه بر انتخاب یک وزیر باتجربه ،توانمند و مورد وثوق فرهنگیان به یک عزم ملی در همه ی ارکان نظام از جمله قوای سه گانه و سایر نهادهای حاکمیتی نیاز دارد ، بدیهی است در دستگاهی با این حجم مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری جابه جایی یک وزیر بدون کمک و همراهی سایر نهادهای حاکمیتی پاک کردن صورت مسئله است .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اینها با آوردن بطایی به دنبال ادامه همان شیوه فانی یعنی ساکت کردن صدای معلم و اداره معلمان با پایین ترین سطح حقوق و دریافتی میباشد.
حاصل این صرفه جویی ها هم خرج مستضعفین ممالک خارجه عراق ، یمن و سوریه .. شده و مقداری هم صرف ترمیم حقوق های چند ده میلیونی ارگانهای دیگر خواد شد.