در روزهای گذشته رییس جمهور گزینه های خویش برای وزارتخانه ها در دولت دوازدهم را به مجلس معرفی کرد. در میان ۱۷ نام پیشنهادی، سید محمد بطحایی گزینه پیشنهادی وزارتخانه ی به شدت گرفتار آموزش و پرورش است.
وزیر پیشنهادی انسانی خوشرو و خوش برخورد و از نیروهای کار کشته آموزش و پرورش هست و ده ها سال در جای جای این وزارتخانه مدیریت کرده و تجربه های ارزنده ای به دست آورده است. بطحایی در دوره وزارت علی اصغر فانی، معاون پشتیبانی او بود. با جایگزینی دانش آشتیانی به جای فانی، بطحایی به سازمان برنامه و بودجه کوچ کرد. نام بطحایی با نام فانی گره خورده است و با او به معاونت رسید و با او از معاونت رفت.
علی اصغر فانی هم از نیروهای کارکشته با پیشینه بیش از ۴۰ ساله در آموزش و پرورش بود اما به دلیل هایی چند- که جای طرح شان این جا نیست- نتوانست دل فرهنگیان را به دست آورد و رییس جمهور در اوج نارضایتی معلمان از فانی، او را کنار گذاشت.
بطحایی به عنوان مهمترین معاون وزیر با بسیاری از دیدگاه های مدیریتی فانی همسویی داشت؛ حتی در جاهایی نقش پر رنگ تر از رییس اش را عهده دار بود. با این رو آنان نتوانستند سامانی به گسترده ترین و آشقته ترین و ناکارآمدترین وزارتخانه کشور ببخشند و بارِ کج آموزش با مدیریت فانی و معاونش کج تر شد. با همه این ها نمی توان همه ناکارآمدی و افت ساختار آموزشی را پیامد مدیریت فانی و بطحایی دانست.
آموزش و پرورش دهه هاست که گرفتار چرخه ناکارآمدی ست و این وضع پیامد سال ها بی توجهی به مهمترین نهاد توسعه ای کشور بوده است. با این حال نمی توان از به سامان نشدن یا دست کم حرکت نکردن در مسیر به سامانی در دوره سه ساله مدیریت فانی و تیمش، از جمله بطحایی چشم پوشید.
نهاد آموزشی کشور با هزار و یک جور گرفتاری و ده ها گره کور و … نیازمند وزیری تواناتر و با نفوذتر، با درایت تر و دارای جایگاه سیاسی بالاتر از فانی و بطحایی ست.
فرهنگیان با همه گلایه هایی که به برگزیدن وزیر آموزش و پرورش در دولت یازدهم داشتند و با همه نقدهایی که در فضای رسانه ای حقیقی و مجازی به این دوره وارد نمودند، به خاطر مصلحت های بالاتر راهی جز پذیرش نداشتند. اما تیم رییس جمهور با دریافت این گلایه ها از مسیرهای گوناگون و برای به دست آوردن دل فرهنگیان وادار به تغییر وزیر شدند.
با توجه به تجربه سه ساله مدیریت محمد بطحایی در آموزش و پرورش امروز نیز بسیاری از فرهنگیان از گزینش ایشان به عنوان وزیر دلخور و نگرانند. دلخور از رییس جمهور به خاطر گماردن فردی با پیشینه نه چندان درخشان در دوره مدیریت اش، و نگران از این که آنان و آموزش و دانش آموزان باید همچنان شاهد چرخش در آموزش و پرورش بر پاشنه پیشین باشند.
گمانی نیست که آن هزار و یک جور گرفتاری که حل نمی شود، هیچ! گرفتاری های دیگر هم بر آن افزوده خواهد شد.
با همه احترام به شخصیت حقیقی گزینه معرفی شده باید تاکید کرد که شوربختانه ایشان توان رویارویی با گرفتاری های درون ساختاری و فراسازمانی سامانه آموزشی را ندارد و دور نیست که رییس جمهور باز هم به خاطر به دست آوردن دل فرهنگیان و استیضاح های پی درپی مجلس ایشان را نیز کنار بگذارد. این رویداد، دولت و آموزش و پرورش را به خانه نخست برمی گرداند و باز سوختِ زمان و هزینه و منابع را شاهد خواهیم بود.
اما سخن آخر با نمایندگانی که گویا بیش از فرادستان اجرایی با مردم سر و کار دارند.
گرفتاری های گوناگون آموزش و گستردگی و ژرفای آن ها بر کسی از جمله شما نمایندگان پوشیده نیست، امیدوارم مانند دولت، چشم بر حق بیش از ۱۳ میلیون دانش آموز و یک میلیون فرهنگی نبندید.
امروز دولت به هر دلیلی توپ گرفتاری های آموزشی را به زمین شما انداخته است، امیدوارم از این آزمون سر بلند بیرون آیید. معلمان هیچ گاه دست رد مجلس گذشته بر سینه دکتر نجفی را فراموش نمی کنند. امیدوارم نقش شما در ذهن معلمان خوش رنگ و سازنده تر باشد.
نظرات بینندگان
دوما مگر قحط رجال هست این آقا مانند فانی ۳۵ سال سابقه دارد حال حرف زدن ندارد دیگر
باند ستاد فرسوده اجازه جوان گرایی نمیده جوان نه ۵ سال و ده سال سابقه
کسانی که ۲۰ _۲۵ سال سابقه ند
پزشکیان با انتقاد از اینکه متأسفانه بیشتر وزارتخانههای دولت، سیاسی شده و حتی به نیروی خدمات یک مجموعه سیاسی نگریسته میشود، یادآور شد: در حالی که در دنیا نیز دولتها و وزرا تغییر میکنند و مابقی کارشناسان در جایگاه خود حضور دارند، اما در ایران با تغییر یک استاندار بیشتر فرمانداران و رؤسای ادارات نیز به ترتیب تغییر میکنند و به همین نحو نیز تمام سیستم تغییر میکند.
وی بیان کرد: دیگر در سیستم اداری و اقتصادی عنوان کارشناس وجود ندارد، پست کارشناسی موجود است، اما فرد منتخب کارشناس نیست و اسمش کارشناس بوده، اما در واقع کارشناس واقعی نیست، فردی که دو ماه آمده چه تجربهای دارد، حتی اگر اسم کارشناس روی آن گذاشته شود.