در ابتدای نوشته خود می خواهم یادی کنم از فیلسوف و نابغه تعلیم و تربیت ایمانویل کانت. ”دوتا از ابداعات بشر را می توان یه حق از بقیه مشکل تر دانست: هنر کشور داری و هنر تعلیم و تربیت“
از همین نوشته می توان پی برد که آموزش تا چه حد می تواند سخت و مشکل باشد و نباید فراموش کرد که این جمله برای کسانی گفته شد که با یک ذهن آزاد و بدون دغدغه می خواهند آموزش دهند. پس با یک ذهن درگیر قطعا این کار سخت ترین کار ممکن خواهد بود.
دانشگاه فرهنگیان!
دانشگاهی که برای تامین،تربیت و توانمند سازی معلمان و نیروی انسانی در سال ۱۳۹۰ با تجمیع کلیه مراکز تربیت معلم سراسر کشور تاسیس شد ، دانشگاهی که از بدو تاسیس به صورت ویژه مورد توجه رهبری بوده و در رابطه با این دانشگاه فرموندند:
”این دانشگاه با دانشگاهای دیگر متفاوت است زیرا در آن شخصیت معلمان ساخته می شود بنابراین آموزش عالی باید پشتیبانی لازم را از دانشگاه فرهنگیان انجام دهد“
و می توان گفت این دانشگاه یکی از بزرگترین و گسترده ترین دانشگاهای ایران است ولی مشکلات و کمبود های آن به همان گستردگی این دانشگاه در سطح کشور هست. مشکلاتی که قرار نیست بعد از پنج سال هنوز رفع شود.
ولی مشکلات این دانشگاه فقط به کمبود منابع ختم نمی شود و متاسفانه ادبیات مسئولین دانشگاه اصلا در شأن دانشجو نیست و طرز برخورد با آنچه باید باشد متفاوت است.
اولین ورودی های این دانشگاه در بهمن ماه سال ۹۱ بوده و همه کسانی که به این دانشگاه آمده اند جدا از علاقه و عشق به شغل شریف معلمی به خاطر تعریف هایی که از دانشگاه شنیده اند و به دلیل تعهد کاری که برای آینده دارد جذب این دانشگاه شده اند.اما متاسفانه با فضایی روبه رو شده اند که بیشتر دانشجو ها را مأیوس،ناامید و البته پشیمان کرده است.
بسیاری از دانشجو معلم ها به امید تغییر در وضعیت موجود و این که شاید در آینده با مشغول شدن به تدریس وضعیت بهتر شود به خود دل گرمی می دادند.
مهر ۹۵ اولین خروجی دانشگاه فرهنگیان سر کلاس رفتند و با وجود تمام مشکلاتی که در دانشگاه فرهنگیان داشته اند با عشق و علاقه مشغول به کار شده اند و قرار بر این بود که با فراغ خاطر به تدریس،مطالعه، تحقیق و پژوهش بپردازند ؛ ولی با صدور اولین حکم کارگزینی گویی آن همه مشکلات و نبود امکانات در دانشگاه فرهنگیان تمرینی بود تا دانشجو معلمان سرد و گرم روزگار را خوب بچشند تا بتوانند با دیدی واقع بینانه وارد آموزش و پرورش بشوند.
الان سال هاست که در این وزارت خانه هیچ گونه تسهیلاتی اعم از مسکن و ...به پرسنل داده نمی شود ؛ ولی آیا می شود با این حکم کم دغدغه معیشتی نداشت؟
چرا در همین ابتدای راه باید اولین خروجی این دانشگاه این گونه بی انگیزه پیش بروند؟
آیا نمی شود با رفع دغدغه معیشتی این معلمان تازه نفس مسیر توسعه کشور را هموار کرد؟
قطعا با این احکام کم و تورم موجود در جامعه این نو معلمان در همین ابتدای راه به همان معلم های بی انگیزه ای تبدیل خواهند شد که متاسفانه الان در سیستم آموزشی به وفور دیده می شود و این خلاف سیاست دانشگاه فرهنگیان در ایجاد تحول و نوآوری در نظام آموزشی کشور هست.
وقتی این نو معلمان در حل امور جاری زندگی خود ضعیف باشند قطعا نمی توانند به پیچیده ترین مسائل تربیتی و آموزشی دانش آموزان سرک بکشند چه برسد به تغییر و حل آن ها، معلمانی که گویی از در همین ابتدای راه قرار است در شغل دوم و سوم اسیر باشند پس باید فکری به حال این وضعیت شود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اگر بعنوان یک همکار با ۲۰ سال سابقه بخواهم با شما یک نکته ضروری را مطرح کنم این است
در زمان ورود ما هم همین مشکلات و وضعیت بود و ماند که ماند هیچ چیزی تغییر نکرد البته با یک تفاوت الان با وجود وسایل ارتباطی سطح اطلاعات افراد بسیار بالا رفته /ای کاش یکی به ما می گفت از معلمی هیچگاه حداقل های یک زندگی دنیوی شما تامین نخواهد شد .
من با عشق به معلمی سراغ شغل دیگه میرفتم و بصورت امور خیریه در مدارس کار میکردم
حالا چرا غرق در مشکلات معیشتی هستند حتما نخبگان و سیاسیون نکته یی می دانند که معلم باید در فقر باشد
بطحایی وزیر بشه همچی حله.
یعنی نبود که بماند...
التماس یافتن راه نجات برای معلمان تازه کار توسط خودشان
عجب کولی خوردم