در آبانماه 1395، دانشآشتياني تکنوکرات ۶۱ ساله و دانشيار دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي که به شدت مورد حمايت محمدعلي نجفي بود، جاي فاني نشست. دانشآشتياني چهره شناخته شدهاي در ميان جامعه فرهنگيان نبود اما به سبب حمايت محمدعلي نجفی و تشکلهاي صنفي- سياسي فرهنگيان توانست با راي اعتماد مجلس دهم به صندلي وزارت تکيه بزند.
حمايت قاطع و همه جانبه دولتمردان و همچنين گروهها و فراکسيونهاي مختلف از دانشآشتياني يکبار ديگر باعث شد تا مسائل آموزش و پرورش در صدر توجهها قرار گيرد و اميد آن ميرفت که با کمک و همياري دولت و مجلس، دانشآشتياني بتواند گره کور مشکلات لاينحل بزرگترين دستگاه اجرايي کشور را باز کند.
اما متاسفانه خيلي زودتر از آنچه انتظار ميرفت مشخص شد که پروژه آوردن دانشآشتياني به جاي فاني، يک پروژه سياسي با هدف جلب حمايت معلمان در انتخابات 96 بوده است. دانشآشتياني عليرغم تمام وعدههايي داده بود، عملاً در محقق کردن وعدههايش ناکام ماند، تا يکبار تمام اميدي که به اصلاح وضعيت نابه سامان آموزشوپرورش ايجاد شده بود از بين برود.
در جريان انتخابات رياستجمهوري، عدهاي از فعالان صنفي- سياسي و مديران ارشد آموزش و پرورش «شوراي سياستگذاري فرهنگيان ستاد روحاني» را تشکيل دادند. با انتخاب محمدعلي نجفي وزير آموزش و پرورش دولت سازندگي به عنوان رئيس ستاد فرهنگيان روحاني، بار ديگر دغدغهها و مسائل فرهنگيان در صدر بحثهاي انتخاباتي قرارگرفت. او از تشکيل «کارگروه بررسي مطالبات فرهنگيان» سخن گفت. کارگروهي که وظيفهاش بررسي اهم مطالبات فرهنگيان و ارائه گزارش آن رئيسجمهور دولت دوازدهم بود. متاسفانه پس از انتخابات «کارگروه بررسي مطالبات فرهنگيان» هيچ وقت تشکيل نشد تا شائبه سياسي و انتخاباتي بودن آن بيشتر به ذهنها خطور نمايد.
بعد از انتخابات، شوراي سياستگذاري فرهنگيان ستاد روحاني به رياست محمدعلي نجفي پشت درهاي بسته نشستهايي براي معرفي کانديدا يا کانديداهاي پست وزارت آموزش و پرورش به رئيسجمهور تشکيل داد. متاسفانه نشستهاي شوراي سياستگذاري در سکوت خبري برگزار ميشود و تا اين لحظه درباره محتواي نشستهاي شوراي سياستگذاري اعلام نظري از طرف مسئولان و دست اندرکاران شوراي سياستگذاري صورت نگرفته است. انتظار ميرفت که مسئولان و دست اندرکاران شوراي سياستگذاري فرهنگيان در راستاي پاسخگو بودن به افکار عمومي معلمان نسبت به اطلاع رساني شفاف و دقيق اقدام نمايند.
در حالي که چند هفته تا تعيين تکليف دولت دوازدهم باقي نمانده است و شمارش معکوس براي معرفي وزراي پيشنهادي رئيسجمهور آغاز شده است، با اعلام آغاز به کار «کمپين انتظارات فرهنگيان» يکبار ديگر موضوع مطالبات و خواستههاي آنان، بعد از تعلل و تاخير فراوان در صدر بحثهاي فعالان رسانهاي حوزه آموزش و پرورش قرار گرفته است. محمدعلي نجفي رئيس شوراي سياستگذاري فرهنگيان، هدف «کمپين» را مشخص کردن اصليترين خواستهها و انتظارات فرهنگيان کشور از دولت دوازدهم اعلام کرده است.
فارغ از تمامي بحثها پيرامون خبر تشکيل «کمپين انتظارات فرهنگيان » لازم است چند نکته مورد توجه مسئولان و دست اندرکاران کمپين قرار گيرد:
وقتي از خواستهها و انتظارات فرهنگيان گفته ميشود فقط مشکلات اقتصادي و رفاهي نيست، منظور تمام الزامات حرفهاي شغل معلمي است. امروز فرهنگيان دغدغه امکانات رفاهي، آموزشي، منزلت اجتماعي و مسائل اقتصادي دارند. بيترديد اولويت درخواستها و انتظارات معلمان ارتقاي وضعيت معيشتي است که متاسفانه ارادهاي جدي براي حل مشکل معيشتي آنان وجود ندارد.
اجراي ناقص رتبهبندي در دولت تدبير و اميد را نميتوان اقدام بزرگي دانست. اجراي ناقص طرح رتبهبندي معلمان نهتنها باعث بهبود وضعيت معيشتي فرهنگيان و ارتقاي کيفيت نيروي انساني نشد، بلکه انگيزه و رشد و تعالي شايستگيهاي حرفهاي معلمين را تحت تاثير قرار داد.
ساماندهي نامناسب نيروي انساني باعث مشکلاتي در کيفيت کاري و توزيع نامناسب نيروي انساني شده است. ساماندهي نيروي انساني بايد به عنوان يک اولويت در دستور کار اين وزارتخانه قرار گيرد چراکه برنامهريزي و مديريت مناسب نيروي انساني دغدغهي بسياري از معلمان است.
آقاي نجفي؛ آيا نوبت اولويت، به آموزش و پرورش نرسيده است؟ آيا عدم توجه دولت به وزات آموزش و پرورش، فرافکني نيست؟ آيا مشکل تأمين اعتبار و بودجه فقط مختص آموزش و پرورش است؟ بهراستي دولت دوازدهم براي کاهش مشکلات وزارت آموزش و پرورش، چقدر بهفکر ارتقاء کمي و کيفي آموزش و پرورش است؟
آيا به اين اندیشيدهايد که چقدر از مديران کل آموزش و پرورش و همکاران ستادي آنها بر اساس شايسته سالاري و لياقت و نه باندبازي، اکنون با تکيه بر صندلي رياست دغدغه ارتقاء شان و جايگاه آموزش و پرورش را دارند؟! مطمئناً انتصاب مديران بازنشسته و ناکارآمد در سطوح ستادي مشکلات متعددي را براي اين حوزه ايجاد کرده است.
آقاي نجفي فرموده بوديد که کار در آموزش و پرورش بسيار سخت است و خواستههاي فرهنگيان چيزي نيست که در طي چهار سال محقق شود. آيا تقاضاي عدم انتصاب مديران سياسي و ناکارآمد در آموزش و پرورش، عدم برگشت بهکار نيروهاي بيانگيزه بازنشسته، اجراي قانون استخدام مربيان پيشدبستاني، حقالتدريسي و مربيان نهضت سوادآموزي، اقدام لازم براي اجراي کامل سند تحول آموزش و پرورش، رويکرد جدي و برنامهمحور درباره دانشگاه فرهنگيان و تقويت بنيه پژوهشي فرهنگيان، نظارت درست بر استفاده از منابع صندوق ذخيره فرهنگيان و توجه به بيمههاي درمان و تکميلي فرهنگيان انتظارات غيرمنطقي هستند؟
خواستهها و انتظارات در نظر معلمان ليست بلند بالايي دارد. خواستهي معلمان کشور فقط به معوقات محدود نميشود که آن را اعلام عمومي ميکنيد. تبعيض فاحش در زمينه معيشت معلمان، حقالتدريسهاي معوق و حق الزحمههاي پرداخت نشده امتحانات، حقوق معوق سرباز معلمها، بيمه طلايي فرهنگيان، پاداش پايان خدمت بازنشستگان و اقدامات رفاهي فرهنگيان هم جزء خواستهها و انتظارات به حق معلمان محسوب ميشود. معلمان اين واقعيات تلخ را با پوست و استخوان خود لمس ميکنند و نيازي به راه انداختن "«کمپين» نيست.
و کلام آخر:
آقاي نجفي !
دولت يازدهم در اجراي برنامههاي تحول در آموزش و پرورش نمره خوبي نگرفت و با انتخابهاي نادرست، وزارتخانه آموزش و پرورش را از مسير استراتژي «کيفيت بخشياش» دور کرد.
متأسفانه برنامهريزي صحيح و هدايت درست و مناسب در مورد منابع بودجه آموزش و پرورش وجود ندارد. بر کسي پوشيده نيست که فرافکني و شتابزدگي يکي از بزرگترين آسيبهاي مديريتي در هر سازمان است و بيگمان کارهاي شتابزده و کارشناسي نشده بيشترين آسيبها را به آموزش و پرورش وارد کرده است.
معلمان با نگاهي به برنامهها و اقدامات انجام گرفته بهدرستي و منطقي درباره «عملکرد شوراي سياستگذاري فرهنگيان» به قضاوت خواهند نشست.
آقاي نجفي!
خواستهها و انتظارات ما همين مسائل است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان