بدون تردید همه کشورهایی که مسیر توسعه را پیموده اند، آموزش و پرورش محور توسعه آنها بوده است . آموزش و پرورش هر کشوری نیروی محرکه ای است که سایرارکان آن نظام را به حرکت وا می دارد.
در کشورمان به سان سایر کشورها،اگر مسیر و هدف واقعی توسعه آموزش و پرورش و انسان فرض شود،هماره جایگاه نیروی انسانی (معلمان) نقشی بی بدیل در توسعه یافتگی خواهد داشت،اما تاثیرگذاری تحولات سیاسی سودجویانه بر این جایگاه در مجموع نه تنها توسعه یافتگی را سبب نشده بلکه نارضایتی و رنجش این قشر فرهیخته را فراهم آورده است و آنچه مرتبط با این درد به طورصریح و روشن مشهود است،عدم عملکرد منسجم مدیران و مجریانی است که باید از آمادگی درونی برای پذیرش تجربه های تازه و برنامه های علمی مبتنی بر دانش نوی مدیریت برخوردار باشند که نیستند.
نبود استقلال رای و نظر در تصمیم گیری های مدیریتی،نداشتن اعتقاد به آزادی اندیشه و عمل،جمع گرا و عدالت محور نبودن،عدم آگاهی به حقوق فردی خویش و مجموعه و از همه مهمتر،نداشتن تعهد و دلسوزی به برنامه های دولت نیز از عوامل و موانع توسعه نیافتگی ادارات آموزش و پرورش به حساب می آید که شرح و پرداختن به موارد از عهده نگارنده خارج است.
در ذکر عوامل موثر بر توسعه نیافتگی آموزش و پرورش می توان به سیاست زدگی آن اشاره داشت ؛ مانع و آفتی که نه تنها دغدغه فرهنگیان و صاحب نظران،بلکه خانواده های دانش آموزان رانیز نگران کرده است و آنچه در سنوات اخیر بیشتر ملموس و معمول است اینکه عرصه فرهنگ دستخوش و قربانی سیاست بازی های افرادسودجو شده است و تحقق اهداف متعالی تعریف شده اسناد بالادستی را دور و سخت نموده است.
سیاست زدگی،رقابت و چشم طمع دوختن بر حوزه آموزش و پرورش میان تمامی اهالی سیاست و کدخدامنش مابانه اداره کردن آن باعث می شود که عده ای از فرهنگیان که خود می توانند در سرنوشت شهر و دیارشان اثرگذار باشند،عملا درگیر مطامع سیاسی اشخاص و افراد مختلف کمتر از خویش شوند و امنیت ،آسایش و ترفیع شغلی خویش را در سایه قدرت رساندن آن افراد ببینند.
اذهان و افکارمردم بر این باور است که هر کسی از اهالی سیاست بر عرصه آموزش و پرورش سیطره یابد،بی شک برنده بازی سیاسی خواهد بود و شاید دلیل آن سیاست زدگی و جمعیت نافذ و کانال نفوذ این قشر به خانواده ها باشد ؛نتیجه و نمود آن،فردی را روانه مجلس می نمایدکه قدردان و مدافع حقوق فرهنگیان نخواهدبود و به تبع از فردای بسته شدن پرونده انتخابات، اولین گمانه زنی به تغییر مدیر آموزش وپرورش را شروع می دارد.
به راستی چرا این چنین عرصه تاخت وتاز افرادسودجو قرارگرفته ایم؟
مدیر آموزش و پرورش که مجری برنامه های دولت و وزارتخانه باید باشد،آیا باید با نظر نماینده تعیین شود؟
این ایراد مهم شاید در ادارت دیگر مورد مناقشه نباشد،اما آموزش و پرورش اهداف کلان ملی و دولتی دارد و نباید درگیر جنجال های نماینده و حامیان ایشان باشد.
وظیفه نماینده عزل یا نصب مدیران نیست .در اصل تفکیک قوا،نماینده مجلس قانونگذاراست و ناظر بر اعمال قانون ؛ بنابراین نباید تخطی از قانون را سرلوحه کار بداند .چنان چه نماینده در حوزه فرهنگ از جایگاه نظارت به دخالت تنزل یابد،عامل تنش در محیط های آموزش و پرورش،قطبی شدن و رقابت ناسالم بین مجموعه می شود و از همه مهمتر باعث می شود که یاران،مریدان و وامدارانش هیاهوی سیاسی ایجاد نمایندکه نتیجه اش واگذاری مسئولیت بدون صلاحیت به افراد فرصت طلب باشد.
نگارنده با سر تعظیم به پیشگاه همکاران زحمتکش معتقد است که سیاست زدگی ناشی از دخالت کدخدامنش مابان و نمایندگان در حوزه مدیریت کاری و شغلی آموزش وپرورش سم و قصه ی غم باری ست که عزت و همدلی همکاران را نشانه گرفته است ؛ لذا راه برون رفت از آن را ایمن بودن از دخالت سایرین درانتصابات مدیران این حوزه می داند.
حقیر دربازه زمانی و شغلی ۲۵ سال در آموزش و پرورش شاهد بازده و عملکرد مدیران این حوزه در شهرستان دلفان بوده ایم.فرصتی که حداقل می شود نگاهی گذرا به تاثیر سیاست زدگی در این اداره تاکنون داشت و ذکر و یادآوری آن شاید هشدار و تلنگری برای مدیران حال و آینده این حوزه مهم باشد.
همکاران عزیز !
منصفانه آنست که نباید منکر دخالت نمایندگان و کدخدامنش مابان در این مدت ۲۵ سال شد ولیکن آنچه از قضاوت همکاران فرهنگی مورد تایید و مبرهن است اینکه مدیران ادوار گذشته که تاثیر پذیری کمتری از نمایندگان و کدخدایان این حوزه داشته اند و بیشتر مجری برنامه های دولت بوده اند،کارنامه قابل قبول و شخصیتی محبوب از خویش به جامعه معرفی داشته اند.
مدیران موفق و مستقل، سوای عملکرد رضایت بخش دوران مدیریت شان بعداز خدمت، پویا و بیش از پیش از مقبولیت و اعتماد اجتماعی برخوردارمی شوند که در امور مهم اجتماعی و سیاسی نقش موثر ایفا می کنند اما متاسفانه مدیرانی که جهت حفظ میز مدیریت،خویش را باخته و مجری برنامه های نماینده و اطرافیان شدند،نه تنها در زمان مدیریت،بلکه بعداز آن به دلیل ایجاد نارضایتی و بی عدالتی،پشتوانه اجتماعی را از دست داده و حتی خویش را از حضور در بین فرهنگیان محروم و مطرود می دانند.
بنابراین مدیریت ادارات آموزش و پرورش،نقش حیاتی و حساسی در پیشبر اهداف این وازتخانه داردکه امیدواریم با شروع کار دولت دوازدهم شاهد مدیرانی مستقل ،دانش محور،متعهد و همگام با برنامه های دولت در ادارت آموزش و پرورش باشیم.
ان شالله در مقال و مجال آتی،به تاثیر سیاست در مدیریت آموزش و پرورش دلفان از گذشته تا به حال خواهیم پرداخت.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
بحث در مورد بی خاصیت شدن آن طولانیه و اکثر همکاران متوجه آن هستند.
اما به نظر من مهمترین دلیل آن به حاشیه راندن معلمان است.
وقتی یک مدیر مدرسه از معلم توقع داره که به همه دانش اموزان نمره بالا داده بشه، و یا هر طور بخواد میتونه با معلم رفتار کنه و ... میشه همین چیزی که الان هستیم.
در اولین قدم باید حیطه کاری معلمان رو از مدیران مدارس و ستادی جدا کرد. یعنی نباید اجازه داد که یک مدیر ستادی و اجرایی در کار آموزش دخالت داشته باشه.
باید با ایجاد گروههای آموزشی و با قدرت اجرایی واقعی از خود معلمان ، تصمیم گیریها به معلمان واگذار بشه.
حالا بعد از اون مهم نیست که یک مدیر ستادی و یا مدرسه چه غلطی میکنه. دیگه وقتی در حیطه کاری من نباشه دیگر مهم نیست.
چرا به جای اصلاح قانون دنبال خوب شدن اشخاص باندهای قدرت هستیم.
به نظر شما این متوقع بودن یک توهم نست؟
پس به جای خوب شدن اشخاص و مدیران!!!! بهتر است به دنبال اصلاح قوانین وسیستم رفته و سرنوشت خودمون رو از این آدمها جدا کنیم.
همه چیزهایی که وزیر جدید باید بداند تیتر روزنامه امروز همدلی بوده و در کانال فرهنگیان خراسان رضوی دیدم خیلی خوب بود اگه وزیر بعدی توجه کنه به مشکلات مدرسه معلم و دانش اموز:
دانش آموزان بلاتکلیف؛ آموزگاران تقلیل یافته-
تعویق در پرداخت حق الزحمه و حق التدریس معلمان
انتظار فرای عملیاتی شدن از معلمان-
کمبود فضای آموزشی-فرسودگی و ناایمن بودن مدارس
حجم بالای درس با کلا سهای فشرده-رگبار بخشنامه و دستورالعمل-مشکل عدم تناسب ساعات آموزشی با حجم کتب درسی در علوم پایه مثل علوم و ریاضی -فقدان آزمایشگاه و کارگاه-چاپ بی برنامه کتب درسی-کمبود فضای ورزشی و امکانات لازم-مشکل فرم ارزشیابی-حضور افراد ناکارآمد در مسند مدیریت مدارس به فراوانی-و...سرتیترهای امروز مطرح شده در امروز همدلی بوده
مدیران دوزیستی که بدون شایستگی وصرفابراساس رابطه،به مدیریت رسیده اند.