صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

محمد شایگان

چرا صدای آموزش و پرورش بلند نمی شود ؟ آیا شیپور توسعه وارونه نواخته می شود ؟!

نگرش و جهت‌گيري جامعه،سياست گذاران، برنامه‌نويسان،‌ بودجه‌ريزان و مجريان ما،‌ درست بر ضد رويكرد و رهيافت غالبِ جهاني (مبني بر استقرار هزاره دانش بنياد و دانايي محور،‌ و تأكيد همگان بر نقش بنيادين و بي‌بديل سرمايه انساني و اجتماعي به منزله موتور و محور تحولات اجتماعی و نيز تلقی انسان به عنوان موضوع، محمول و مقصود هر گونه دگرگونی و توسعه) مي‌ باشد/ به همين قياس، در سطح جامعه نيز حرفه معلمي‌، در انتهای اولويت بندی دانشجویان و متقاضیان مشاغل قرار دارد و روي آوردن به آن، اغلب، برخلاف ميل باطني و از سر اجبار و اكراه بوده، و در هنگام انتخاب رشته نيز انتخاب دبيري در اولويت‌هاي پاياني و از سرِ اضطرار و احتياط قرار دارد/ نگرش دولت مردان و خانواده ها به معلم و روزمعلم و ...، هر يك حاوي رگه‌هايي از احساس ترحم و تحقیر نسبت به آن ها مي ‌باشد/ شايد تصادفي نباشد که روز معلم مصادف با روز کشته شدن الگوهاي آن(چه دکتر خانعلي و چه آیت...مطهري) واقع شده است، گويا در اين روز جامعه و زمام داران ما دانسته و ندانسته مشغول بزرگ داشت مرگ معلم و مقام معلمي مي باشند/ متاسفانه به رغم همه نقش و اهميتي كه نظام آموزشي در اعتلا و انحطاط و پیشرفت یا عقب ماندگي جوامع معاصر ايفا كرده و مي‌كند،با اين وجود هنوز قادر به احراز جايگاه واقعي خود در ادبيات سياسي-اجتماعي و فرهنگ برنامه‌نويسي و بودجه‌ريزي ما نشده‌است و همچنان در ذهن مسئولين ارشد و اولیای امور و نیز در زندگي مردم نه «سوژه اصلي» كه مسئله‌اي فرعي و حاشيه‌اي باقي مانده است/ آيا جز اين است كه دراين جا،ما،سرها را در ذیل و پاها را در صدر قرارداده ایم...


آموزش و پرورش ایران و جایگاه آن در توسعه پایدار و نقش مسئولان و جامعه   اگر تمايل به ساده‌سازي و ساده‌نگري تلقي نشود، به گمان نگارنده اُم‌المسائل نظام آموزشي و بلكه كل جامعه ايران كه باعث انبوه چالش‌ها و اين همه واپس‌ماندگي نه همان در سطح آموزش و پرورش،‌ كه در سطح ملي و جهاني شده است،‌ تنها يك علت دارد و آن هم عدم التفات و اعتنا به شأن و منزلت واقعي علم و معرفت ـ و به تبع آن معلم و پژوهشگر و استاد به مثابه طراحان و مهندسان بعد ذهني و نرم‌افزاري جامعه و به عبارتي مولدان،‌ حاملان و مروجان اين اكسير اعظم خوشبختي و توسعه ـ‌  مي ‌باشد.
يعني نگرش و جهت‌گيري جامعه،سياست گذاران، برنامه‌نويسان،‌ بودجه‌ريزان و مجريان ما،‌ درست بر ضد رويكرد و رهيافت غالبِ جهاني (مبني بر استقرار هزاره دانش بنياد و دانايي محور،‌ و تأكيد همگان بر نقش بنيادين و بي‌بديل سرمايه انساني و اجتماعي به منزله موتور و محور تحولات اجتماعی و نيز تلقی انسان به عنوان موضوع، محمول و مقصود هر گونه دگرگونی و توسعه) مي‌ باشد.
نگاهي گذرا و اجمالي به جايگاه آموزش و پرورش و معلم در بين برنامه‌هاي كلان ملي و در سند بودجه و نيز جايگاه و منزلت آن در سطح و در سلسله مراتب سازماني و ارزشي جامعه، حاكي از آن است كه در واقع عظيم‌ترين دستگاه و نهاد ملي كه بايد چشم و دل و چراغ جامعه باشد و همه خانواده‌ها و افراد جامعه به نحو مستقيم و غير مستقيم با آن مرتبط بوده و عزيزترين كسان خود را به آن سپرده‌اند،نهادي حاشيه‌اي، فراموش شده و تحقير شده مي‌باشد كه نمي‌ تواند نقش پويا و سازنده‌اي را در حيات و قوام و بالندگي جمعي ايفا كند و به رغم اين كه ژرف ترین و زيرساختي‌ترين سنگ بناي تحولات جامعه در آن رقم مي‌خورد،‌در سلسله مراتب اداری و اجتماعی، ‌سازماني حاشيه‌اي و مادون به شمار مي‌آيد كه ساير نهادها با دیدی تحقیرآمیز و حداکثر ترحم آمیز، بدان مي‌نگرند.
همچنين در صورتي كه برنامه‌هاي بلند مدت كشور از جمله سياست های كلان فرهنگي، مصوبات مجمع تشخيص مصلحت نظام،‌ طرح و برنامه‌هاي توسعه ملی، مصوبات مجلس و شوراي عالي انقلاب فرهنگي و ... را مورد بررسي قرار دهيم،‌ روشن مي‌شود كه شأن آموزش و پرورش در تدوين سياست‌ها و برنامه‌هاي مزبور در حداقل قابل انتظار نيز ديده نشده است.

در پرتو چنين نگرشي، طبيعي است كه سهم و جايگاه آموزش و پرورش در جلب حمايت حقوقي و مادی و بودجه موردنياز خود، توسط سياست گزاران و متوليان امور، فراموش و يا تحت‌الشعاع ساير اولويت‌ها قرار گيرد.
به همين قياس، در سطح جامعه نيز حرفه معلمي‌، در انتهای اولويت بندی دانشجویان و متقاضیان مشاغل قرار دارد و روي آوردن به آن، اغلب، برخلاف ميل باطني و از سر اجبار و اكراه بوده، و در هنگام انتخاب رشته نيز انتخاب دبيري در اولويت‌هاي پاياني و از سرِ اضطرار و احتياط قرار دارد.
فشارها و مشكلات معيشي معلمان و مقايسه دريافتي آن‌ها با دريافتي كارمندان ساير نهادها و سازمان‌هاي دولتي مأيوس كننده بوده و منزلت شغلي آن‌ها را به مراتب پايين اجتماعی تنزل داده است.

آن‌ها در جامعه سرافكنده و نزد همسر و فرزندان خود خجل و شرمنده هستند و در حالي که به دانش آموزان خود درس "بابا نان داد"را مي دهند هر روز بيش از پيش  خود را در ايفاي مسئوليت مزبور در قبال خانواده هايشان ناتوان احساس مي کنند. هنگام خواستگاري،‌ خريد، يا گفت و گو در جمعي ناشناس،‌ نگرانند كه مبادا اعلام شغلِ‌شان مترادف با نوعي زبوني و همراه با برانگيختن حس ترحم يا تمسخر مخاطبان كم‌مايه باشد و در مجموع از نوعي تحقير تاريخي، ملي و اجتماعي رنج مي برند.

نیز در اين راستا،‌ نگرش دولت مردان و خانواده ها به معلم و روزمعلم و ...، هر يك حاوي رگه‌هايي از احساس ترحم و تحقیر نسبت به آن ها مي ‌باشد.

آموزش و پرورش ایران و جایگاه آن در توسعه پایدار و نقش مسئولان و جامعه  شايد تصادفي نباشد که روز معلم مصادف با روز کشته شدن الگوهاي آن(چه دکتر خانعلي و چه آیت...مطهري) واقع شده است، گويا در اين روز جامعه و زمام داران ما دانسته و ندانسته مشغول بزرگ داشت مرگ معلم و مقام معلمي مي باشند!
بدين گونه اگر مصالح ومنافع اجتماعی و ملي اقتضا دارد كه معلمي‌ افضلِ كارمندي و وزارت آموزش و پرورش ارشدِ سازمان‌هاي كشور ‌باشد ؛ متأسفانه واقعيات خلاف اين را نشان مي‌دهد !
با توجه به اين كه در دنياي معاصر، سيستم آموزشي ابزار و تكيه‌گاه تمامي‌ دولت‌هاي مدرن براي نيل به توسعه پايدار و همه جانبه مي‌باشد،از اين رو بايسته است سياست گزاران و مسئولين عالي نظام با تجديد نظر در نگرش ها و روش‌هاي پيشين خود و اعاده جايگاه و منزلت آموزش و پرورش در سلسله مراتب سازماني و اجتماعي،حساب جديد و بيشتري بر روي نقش و سهم نظام آموزشي و فراتر از يك ميليون معلم باز كنند تا آن ها نيز به نوبه خود نقشي شايسته‌تر در اداره كشور و پيشبرد امور و نيل به جامعه مطلوب ايفا نمایند.
در صورتي كه از حوزه و منظر فرهنگ ،آهنگ توسعه پايدار داشته باشيم آيا با سرمایه گذاری در و تکیه بر سیستم آموزشی،فرآيند توسعه تسهيل و تسريع نمي‌گردد و هزينه آن كاهش نمي‌يابد؟

براي توليد،تمرين،ترویج و نهادينه كردن ارزش‌هايي چون آزادي، عدالت،مدارا، همزيستي، همفكري،خردورزی، تعامل اجتماعی، قانون گرايي، کار آفرینی،بهره وری،تبدیل عارضه مدرک گرایی به عطش مهارت اندوزی،کسب رموز و فنون موفقیت و شادکامی و ساير توانمندي‌ها و مهارت‌هاي فردي و جمعی و سرانجام عبور از فاز توسعه انباشتی و ورود به شاهراه توسعه فرآیندی در راستای نیل به توسعه درون زا،همه جانبه و پایدار،و... ؛ آيا نياز به زيرساخت های فرهنگی،آموزشي و تربيتي با محوريت مدرسه و معلم نيست؟
با توجه به اين كه دانش آموزان و فرزندان ما (اين سرمايه‌ها و مديران آتي جامعه)، بيشترين و بهترين ايام مفيد عمر خود را در محيط‌هاي آموزشي و در كنار معلمان سپري مي‌كنند و از سوي ديگر با عنايت به ضريب تعقل،آرامش، سلامت نفس و اثربخشي اکثریت قریب به اتفاق معلمان ؛ آيا اين محيط و اين قشر،موثرترین و قابل اعتمادترين حلقه جامعه براي بسترسازي و نهادينه كردن تحولات فرهنگي،اجتماعي و سياسي نيست؟

متاسفانه به رغم همه نقش و اهميتي كه نظام آموزشي در اعتلا و انحطاط و پیشرفت یا عقب ماندگي جوامع معاصر ايفا كرده و مي‌كند،با اين وجود هنوز قادر به احراز جايگاه واقعي خود در ادبيات سياسي-اجتماعي و فرهنگ برنامه‌نويسي و بودجه‌ريزي ما نشده‌است و همچنان در ذهن مسئولين ارشد و اولیای امور و نیز در زندگي مردم نه «سوژه اصلي» كه مسئله‌اي فرعي و حاشيه‌اي باقي مانده است.

در حالي كه دولت مردان و مديران ارشد ما، رسانه‌ها، جرايد و ...، حاضر هستند ساعات و صفحات طولاني را صرف بحث بر سر انرژي هسته اي،امريكا،افغانستان، عراق،فلسطین،سوریه و ... كنند مايل نيستند دقايقي اندك از وقت خود را وقف آموزش و پرورش و بحران‌هاي عميق آن كنند و در شرايطي كه نه فقط پيشرفت در حوزه علم و فرهنگ و اقتصاد، بلكه پيروزي در جنگ‌ها نيز هر روز بيش از پيش منوط و متكي بر تمهيدات و عمليات رواني و نرم افزاري و مقدم بر عمليات سخت افزاري مي‌شود و نيز تحولات اجتماعی (و انقلابات) خشن و خونين گذشته به تدريج ماهيتي لطيف و مخملين به خود مي‌گيرند،با اين همه درايران به واسطه غلبه نگرش سنتي همچنان از منظر سخت افزاري به حيات و توسعه كشور نگريسته مي‌شود!

آيا جز اين است كه در اين جا ما ، سرها را در ذیل و پاها را در صدر قرارداده ایم؟

(در واقع  زمامداران ما، تاکنون،شیپور توسعه را وارونه نواخته اند ؛ از این رو تعجبی ندارد که صدای چندانی از آن بیرون نیامده است).
ادامه دارد


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

چهارشنبه, 13 ارديبهشت 1396 12:26 خوانده شده: 1941 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +26 -1 --
ناشناس 1396/02/13 - 13:34
به گزارش جهان نيوز؛ محمد ایمانی در کانال تلگرامی خود نوشت:

همیشه راه حل های جادویی هست

نمونه : مسئله فرهنگیان
کارگران به ستوه آمده، پریروز در همایش تبلیغاتی آقای روحانی به مناسبت روز کارگر، به فریاد آمدند . می گفتند " عزا عزاست امروز ... زندگی کارگر ، رو به فناست امروز". دیروز روز معلم بود و شکایت و اعتراض فرهنگیان به بد عملی های دولت کمتر از کارگران نیست. فساد 11 هزار میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان هم که نمک بر زخم معلمان شده است.

آقای روحانی و ستاد او در این میان ، یک تدبیر مهم کردند : حذف روز معلم از برنامه های تبلیغاتی رئیس جمهور!

همیشه برای حل مسائل بغرنج و سخت، راه حل های میانبر و جادویی هم هست؛ از جمله پاک کردن اصل صورت مسئله! می شود یک مُسکّن شب انتخاباتی مثل افزاش حقوق ناگهانی هم تجویز کرد تا فرد به ستوه آمده ، موقتا یادش برود که درد ی چه بود و حتی دعا به جان شما بکند که سرچشمه رنج هایش بوده اید.
پاسخ + +22 0 --
معلم ناامید 1396/02/13 - 13:46
احسنت متاسفانه از بس به مشکلات معلمان توجه نشده و سران صنف در زندان که بقیه همکاران به سکوت بسنده میکنند
پاسخ + 0 0 --
معلم ناامید 1396/02/13 - 17:56
همکاران محترم بین ریسک رای به کاندیدای جدید یا ادامه روحانی به امید دور بعد بهترش برا معلما یا عدم رای کدام؟؟؟
پاسخ + 0 0 --
سیناسلیمی 1396/02/13 - 18:24
شما چرا دیگه ؟ شما که حامی آقای روحانی بودید ؟
پاسخ + +7 -1 --
زینب 1396/02/13 - 14:33
دست مریزاد! همه چیز را بوضوح بیان کرده اید.متشکریم.
پاسخ + +10 -1 --
ناشناس 1396/02/13 - 16:19
با تبریک هفته معلم به همه همکاران عزیز و همینطور به همه معلمان بازنشسته در وصف حال این روزهای اوضاع آموزش و پرورش فقط به این قول افلاطون تکیه می کنم:
جامعه اى که در آن پزشك از همه بیشتر محترم باشد؛مردم آن جامعه بیمار اند.جامعه ای که در آن «نظامیها» از هـمه محترم تر باشند؛ مردم آن جامعه وحشی اند ! جامعه ای که در آن «معلم» از همه ارزشمندتر باشدمـردم آن جامعه با «فرهنگ» اند. موفق باشید.
پاسخ + +9 -1 --
یک معلم 1396/02/13 - 18:08
افتخارم این است که در یکی از سال ها کولر اتاق دخترم را باز کردم و او را به داشتن بک پنکه بسنده نمودم و کولر را به کلاس درس دانش آموزانم بردم تا از گرما بال نزنند و سرانجام هم آب رویش ریختند و بازنشستش کردند و مفتخرم که آپ منطقه هم بویی نبرد یعنی خودم نگذاشتم درز کند. این مقدمه را گفتم تا بگویم فرهنگیانی که دستشان می رسد حواسشان به بچه های کارگرهایی که جان می کنند تا لقمه ای به دست آورند باشد در میان انان بچه هایی هستند که سال ها منتظر خرید یک دوچرخه یا یک اسباب بازی یا ... هستند و دارند عقده ای می شوند آن ها را بشناسیم و یا خود و یا از کانال دیگری اقدام به خرید آن کنیم هر چند می دانم که معلمان در زندگی و مخارج خودشان مانده اند اما به امید ثروتمندان نمانیم که چیزی از ان ها برای این بچه ها جدا نمی شود(البته به جز استثنائاتی) . از بابت این نظر که هیچ ربطی به موضوع ندارد معذرت می خواهم.
پاسخ + 0 0 --
حسن 1396/02/15 - 03:00
چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام گناه دختر بیچاره وت چه بود ؟؟لااقل دخترت را هم به کلاس می بردی تا مثل خودت از گرما نمیسوخت برادر گرامی
پاسخ + +9 -1 --
محمد باقر 1396/02/13 - 20:49
نگرش به حوزه اموزش و پرورش و معلم در کانون این نهاد باید تغییر کند .جهت تغییر باید اینگونه شود که این نهاد نه نهادی مدنیتی و نه نهادی حکومتی و نه نهادی به عنوان حلقه واسط و ارتباطی اجتماع و حاکمیت است .البته می تواند هر یک از این موارد بنا به نقش خویش داشته باشد لاکن از انجایی که این حوزه خود به عنوان نسخه پیچ برای تمام فرد فرد انسانها و اجتماعات و گروهها و جناهها و سیاست مداران و مجریان و همه ابناء بشر باید عمل نماید و راهنمایی و نظارت برهمه کار این نهاد مقدس است پس باید ان را نهادی فرا مدنیتی و فراحکومتی و فرا جناحی خواند تا به رسالت خویش بی دغدغه بپردازد .غیر این نگرش قطعا محتوم به شکست خواهد بود همانطور که تا کنون بوده و از احترام و کرامت و منزلت این نهاد و بالاخص معلم کاسته شده و رغبتی به ان نیست.با احترام
پاسخ + +8 -1 --
یک معلم 1396/02/13 - 22:07
اقای شایگان عزیز هر آنچه از دل برآید بر دل نشیند بیان سخنان گهربار و کارشناسی شده را به شما تبریک می گویم. امید است که به هیچ جریانی وابسته نباشید چون تقریبا همه جریان های سیاسی کشور معلمان را که دست ساخته خودشان هم هست به حاشیه رانده اند و ما دل خوشی از متصلین به جریان ها نداریم و دل به خدای متعال و انسان های صالح کشور که نمی توانیم پیدایشان کنیم بسته ایم.
پاسخ + +2 0 --
چغندربگ 1396/02/14 - 18:43
مدیران بی لیاقت آموزش و پرورش از مدیر مدرسه به بالا همه در درنیامدن صدا مقصرند! چون طرفدار وضع موجودند، چراکه اگر قرار باشد که هرکار بر مدار صحیحی باشد لابد و ناچار آنان از کرسی های خود سقوط می کنند! پس با آمارسازی و گزارش دروغ یا نگفت حقیقت و ....... آشغالارو زیر فرش می کنند!و این متوقف نمیشه تا روزی که آموزش و پرورش کاملا سقوط کنه! یعنی همه از پایین تا بالا به این نتیجه برسند که ظاهرا دیگه این سیستم جوابگو نیست و باید فکر تازه ای کرد.
پاسخ + +6 0 --
معلم 1396/02/14 - 21:01
همكارا دقت فرمودين إدارات آموزش وپرورش در روز وهفته معلم براي خود ضيافت وكادو وپاداش روز معلم ميگيرن مگه اونا معلم هستن مگه اونا كلاس ميرن اينجا ميشن معلم ولي انواع امتيازات واضافه كاري براي خودشون در نظر ميگيرن .من كار اداري داشتم در دو منطقه تو اين چند روز ديدم به اسم معلم چه مراسمي گرفتن براي خودشون هنوز حق التدريس ها رو ندادن وخبر دارم هنوز در خيلي مدارس مراسم روز معلم برگزار نشده وبه هفته بعد موكول شده تا پول جمع كنن از معلم ها وكادو سكه بگيرن براي مدير مدرسه تا شايد با هزار منت واز صدقه سر انجمن اوليا ومربيان مدرسه ١٠٠ تومن كادو بگيرن. يا حجت ابن الحسن ريشه ظلم وبكن
پاسخ + 0 -1 --
چغندربگ 1396/02/15 - 16:14
برادر! مرده صدا ندارد!
پاسخ + 0 0 --
حمید 1396/02/18 - 18:21
البته برای ارتقا جایگاه اموزش و پرورش همیشه پول نیاز نیست. مثلا میتوان بخشنامه کرد که از ارفاق بی مورد در نمره دهی برای افزایش درصد قبولی قبولی جلوگیری نمود.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

آیا ملاقات های مردمی وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم در کم کردن شکاف میان اداره و مدرسه و جلب اعتماد معلمان تاثیری دارد ؟

خیلی زیاد - 12.1%
زیاد - 3%
تا حدودی - 8.5%
تاثیری ندارد - 10.8%
نوعی عوام فریبی و سرکار گذاشتن معلمان است - 65.6%

مجموع آرا: 305

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور