بیشک ستون و شالوده اصلی نیروی انسانی در آموزش و پرورش را معلمان تشکیل میدهند و جایگاه، تعلیمات و منزلت اجتماعی آنان در میزان کارایی و تأثیرگذاریشان بسیار مهم خواهد بود. منزلت یا پایگاه اجتماعی، موقعیتی است که در ذهن آحاد جامعه درباره یک شغل یا جایگاه اجتماعی وجود دارد و در این بحث مقصود از منزلت معلم، احترامي است که افراد جامعه برای شغل معلمی قائل هستند.
یافتههای پژوهشی مبنی بر پایینبودن منزلت اجتماعی معلمان از نظر دانشآموزان، حاكي از وجود رابطه بین عوامل مادی، خصوصیات حرفهای و پایگاه اجتماعی معلمان است و وجود شواهدی مبنی بر اینکه مشغولان به تحصیل در مرکز تربیت معلم بهندرت اولین انتخاب شغلی خود را معلمی قرار میدهند.
در واقع برای رسیدن به جامعه ایدهآل و آرمانی نیاز داریم شأن و منزلت فرهنگیان را روزبهروز افزایش دهیم. افزایش منزلت فرهنگیان دو جنبه مادی و معنوی دارد؛ جنبه مادی برای رفع گلایه معلمان است که سالهای سال است حقوق آنها از بسیاری از کارمندان دولت پایینتر است. البته در دولت آقای هاشمی، آقاي خاتمي و آقای روحانی تغییراتی انجام شد و حقوق معلمان از ١٠٠ تا ٣٠٠ هزار تومان افزایش پیدا کرد؛ اما جامعه فرهنگیان هنوز گلایه دارند که از جهت تحصیلات با بسیاری از کارمندان دولت همرتبهایم؛ اما آنها امتیازاتی مانند حق مسکن، بیمه و... دارند که حقوق دریافتیشان در مجموع یک میلیون تومان بیشتر از معلمان است.
در این شرایط امیدواریم در دولت آینده آقای روحانی این چالشها برطرف و حل شود. اولین قدم برای افزایش جایگاه و منزلت معلمان، نوع نگاه برنامهریزان فرهنگی و اقتصادی کشور است، اگر برنامهریزان کشور به مسئله تعلیم و تربیت و متولی اصلی آن و به تخصیص بودجه به آموزش و پرورش، دید سرمایهگذاری بلندمدت و پربازده داشته باشند، میتوان ادعا کرد اولین و مهمترین قدم در راستای افزایش شأن معلمان برداشته شده است. در کنار این مسئله، دومین قدم برنامهریزی فرهنگی برای ارتقای جایگاه علم در جامعه و زدودن رنگ مدرکگرایی و مقدمهشدن علم برای کسب ثروت است. در کنار این فرهنگسازی باید در تثبیت و نهادینهکردن نگاه ارزشمند به مقام معلم در وجود افراد و آحاد جامعه برنامهریزی کرد. در همین میان تکریم انسانی معلمان ایجاب میکند که آنها در بهکارگرفتن افراد در سمتهای درونسازمانی مانند مدیر کل، رئیس منطقه و... شرکت داشته باشند و به خواست آنها اهمیت داده شود.
در واقع نمایندهای نباید در این فرآیند دخالت کند و معلمان باید بهصورت مستقیم برای این سمتها تصمیمگیری کنند. علاوه بر این رفتار مدیران کل و رؤسای مناطق و مدیران مدرسه با معلمان باید تکریمآمیز باشد. گاهی مدیری انتخاب میشود که رفتار مناسبی با معلمان ندارد و در کار آنها دخالت میکند که نباید به این شکل باشد و رفتار غلطی است.
در همین میان نباید با اعتراض و انتقاد معلمان برخورد شود؛ این مسئله در دوره احمدینژاد دفعات زیادی تکرار شد و بسیاری از معلمان به زندان رفتند. مسئله بعدی این است که معلمان موفق نباید از دید وزارت آموزش و پرورش دور بمانند و رؤسای مناطق باید به کارکرد معلمان آگاه باشند.
یکی از بحثهای مهم توسعه، توسعه نیروی انسانی است. در کتاب مدارهای توسعهنیافتگی در اقتصاد ایران نوشته دکتر عظیمی، شش نکته ذکر شده که نکته اول این است که معلمان باید نگرش علمی را به نسلهای بعدی منتقل کنند؛ به این معنی که در زمینه مسائل اجتماعی مانند جهان طبیعت علتها را بررسی کنند تا معلولها از بین برود.
در واقع معلمان باید تفکر علمی را به دانشآموزان آموزش دهند. نکته دوم آزادی تفکر و اندیشه است؛ اگر بخواهیم آموزش در توسعه، کارکرد مثبت داشته باشد، باید آزادی تفکر و اندیشه داشته باشیم. نکته سوم هم نگاه معقول به دنیاست؛ باید به زندگی نگاه خوب داشته باشیم.
روزنامه شرق
نظرات بینندگان
دوست عزیز نانشاس
رویه صدای معلم تغییر نکره است و ما تقریبا همه نظرات را منتشر می کنیم اما به نظر می رسد برخی دوست دارند همیشه به صورت ناشناس اتهام پراکنی کنند بدون آن که مسئولیت آن را بپذیرند!
صدای معلم در مورد انتشار نظرات علی رغم انتقادهای بسیار سعی کرده است تا همه نظرات موافق و مخالف را منتشر نماید .
جناب عالی بفرمایید صدای معلم در کجا و کدام مورد " غیرقابل قبول " عمل کرده است ؟
پایدار باشید .