این روزها موضوع " انتخابات " بحث روز بسیاری از مردم و نیز شبکه ها و گروه های مجازی است .
به هر حال چند هفته دیگر ، وضعیت یک قوه مهم کشور مشخص خواهد شد و البته آموزش و پرورش و معلمان هم بی نصیب از این تغییرات نخواهند بود .
فردی که در راس قوه مجریه قرار می گیرد و نیز وزیری که برای آموزش و پرورش انتخاب می کند چه بخواهیم و چه نخواهیم بر زندگی روزمره تک تک شهروندان و معلمان تاثیر زیادی می گذارد .
در این حوزه چند موضوع و مساله کلیدی است که باید به آن توجه شود .
1- برای نخستین بار در فضای آموزش و پرورش و معلمان یک پرسش راهبردی از کاندیداها مطرح کردیم ( این جا ):
" « صدای معلم » از نامزدها می خواهد در اولین گام اقتصاد آموزش و پرورش را در ارتباط با اقتصاد کلان کشور تعریف و تبیین نمایند .
برای جلب مشارکت و اعتماد سازی میان فرهنگیان و معلمان اعلام کنند که در چهار سال آینده ؛ آموزش و پرورش و مسائل معلمان الویت چندم آنان خواهد بود .
این انتظاری به جا و معقول از سوی جامعه فرهنگیان کشور است ."
آقای دکتر نجفی در همایش مسئولان ستاد فرهنگیان روحانی اعلام کرد ( این جا ) :
" من مطمئن هستم که در دولت دوازدهم و دولت بعدی آقای روحانی ؛ ان شاء الله آموزش و پرورش به طور کلی حتما جزو اولویت های بالای دولت قرار خواهد گرفت هم آموزش و پرورش و هم فرهنگ .
به خاطر آن که بسیاری از آن مشکلات و تنگناهایی که ما در سال 92 با آن برخورد داشتیم خوشبختانه در سال 96 از بین رفته است و بسیاری از زیر ساخت ها ایجاد شده است .
امیدوار و مطمئن هستم که آموزش و پرورش از اولویت بیشتری در دولت دوازدهم برخوردار خواهد بود و همین طور بخش فرهنگ ... "
در واقع به لحاظ منطقی و علمی هر فرد و یا کاندیدایی که به پرسش های معلمان و دغدغه آن ها در مورد آینده این دستگاه پاسخ دهد در اولویت خواهد بود .
البته همین پرسش را صدای معلم از آقای میرسلیم نیز مطرح کرد اما نه ایشان و نه سایر کاندیداها تاکنون زحمت پاسخ گویی را به خود نداده اند ( این جا ) !
حرف هایی که تاکنون برخی کاندیداها در مورد آموزش و پرورش و معلمان زده اند کلی ، تکراری ، شعاری و فاقد یک چارچوب کارشناسی و عملیاتی است .
پس به مصداق مثل معروف که گفته است " سرکه نقد به از حلوی نسیه " باید به این موضوع توجه کافی و وافی کرد .
2- بسیاری از فرهنگیان و معلمان از عدم توجه دولت و وزارت آموزش و پرورش به خواسته ها و مطالبات گلایه ها و انتقادات اساسی و جدی دارند .
واقعا پذیرفتنی نیست که حق التدریس معلمان پس از گذشت بیش از 7 ماه پرداخت نشود و یا پاداش فرهنگیان بازنشسته سال 95 علی رغم قول و قرار مسئولان مبنی بر اختصاص ردیف مستقل در بودجه تاکنون معطل بماند .
این ها خواسته های به حقی است که فقط باید به آن پاسخ منطقی داده شده و عمل شود .
اما در کنار همه این ها مطالبه گری و مطالبات فقط در این خلاصه نمی شود .
بسیاری از معلمان از وضعیت مدیریت های آموزش و پرورش در سطوح ( تحتانی – میانی و فوقانی ) ناراضی هستند .
آنان انتظار داشتند تا فانی قانون انتخابی شدن مدیران مدارس را احیا کند اما او علی رغم تذکرات بسیار به آن عمل نکرد .
آقای دانش آشتیانی هم اگر چه با اصل موضوع موافق است اما متاسفانه از حد " شعار " فراتر نرفته است !
با وجود آن که تشکیل « سازمان نظام معلمی » از اولویت و برنامه های وزیر آموزش و پرورش بوده است اما طرح تشکیل این سازمان با وجود نهایی شدن هنوز در کشوی میز آقای وزیر مانده است !
بسیاری از فرهنگیان از " تشکل های معلم نما " که فقط در موقع انتخابات فعال شده و پس از تعیین رئیس جمهور شروع به " سهم خواهی " می کنند و البته در برابر عملکرد مدیران سفارشی خود پاسخ گو نیستند و پس از آن تا انتخابات بعدی " کرکره ها " پایین می آید خسته اند ! ( در این باب در آینده مفصل و مستدل و مستند خواهم نوشت )
یکی از مسائل مهمی که همیشه در کنش گری معلمان مطرح بوده است بحث " دیده شدن " آنان توسط جامعه و مسئولان است .
برخی از معلمان تصور می کنند که دیده شدن الزاما با " اعتراضات خیابانی " میسر است .
تعداد قابل توجهی از معلمان هم در بدنه آموزش و پرورش نسبت به همه چیز بی تفاوت هستند !
آن ها منتظرند دیگران کنش گری کنند ، انتقاد کنند ، پی گیری کنند و هزینه بدهند و آن ها نیز فقط خوشه چین زحمات دیگران باشند !
این افراد تحلیلی از وضعیت موجود ندارند و حداکثر به دنبال مطالبات و منافع شخصی خودشان هستند .
وقتی که از آن ها در مورد " انتخابات " پرسش می کنی شانه بالا انداخته و حداکثر حرفشان چنین جملاتی است :
" همه مثل همند ، خانه از پای بست ویران است ، فایده ای ندارد و... "
شواهد و تجارب نشان می دهند این گونه معلمان در حوزه کار و فعالیت شان هم تقید و تعهد شغلی ندارند و لب کلام در مورد این گونه افراد این است که این ها واقعا به درد کار معلمی نمی خورند ...
اما کسانی که در این عرصه فعال هستند و مانند خیلی ها بی تفاوت نیستند باید گوشزد کرد که " دیده شدن " و " مطالبه گری " قواعد خاص خود را دارد .
برخی از معلمان بیان می کنند که باید قدرت خودشان را در انتخابات از طریق " سلبی " به رخ دیگران بکشند !
آن ها بر این باورند که فرضا با رای ندادن به رئیس دولت فعلی و یک دوره ای کردن ریاست ایشان بر قوه مجریه دیگران متوجه قدرت و اقتدار و نفوذ بالای اجتماعی معلمان خواهند شد و آنان و مطالبات شان را جدی خواهند گرفت !
اگر فرض این دوستان درست هم باشد فردای انتخابات و در صورت رای نیاوردن آقای روحانی ، طراحان این گونه فرضیه ها چگونه می خواهند ثابت کنند که این کار توسط آنان انجام شده است ؟!
هنوز معلمان در مجلس یک فراکسیون قوی و متشکل ندارند و جز عده معدود و انگشت شماری در مجلس واقعا کسی پژواک مطالبات آنان در جنبه های مختلف در مجلس نیست .
این گونه افراد یا احتمالا از واقعیات جامعه اطلاع ندارند و متوهم اند و یا افرادی هستند که آگاهانه و عامدانه به این فضا دامن می زنند و به دنبال ایجاد فضای روانی با مرعوب ساختن و ناامید کردن نیروهای تحول خواه در بدنه آموزش و پرورش هستند .
از زمان طرح موضوع انتخابات در جامعه به جز نامه آن 9 جامعه شناس، اقتصاددان و صاحب نظر تربیتی و رسانهای ( این جا ) و نیز مطالب و موضوعاتی که بعضا در صدای معلم مطرح می شود حرکت خاص و منسجم دیگری را در جامعه بزرگ و گسترده معلمان شاهد نبوده ایم .
بارها و بارها گفته ایم :
" انتخابات بهترین فرصت برای بیان مطالبات کارشناسی شده و نیز ارزیابی برنامه های نامزدها در حوزه آموزش و پرورش و معلمان است .
انتخابات بهترین فرصت برای نقد عملکرد جریان ها ، برنامه ها و افراد جهت ترسیم افق و چشم اندازی روشن برای آینده است .
انتخابات موسم قهر و انزوا نیست !
کنار کشیدن از مطالبه گری فعال و بی تفاوت بودن فقط راه را برای فرصت طلبان ، پوپولیست ها و موج سواران هموار خواهد کرد.
اگر قرار است نگاه مسئولان و جامعه به آموزش و پرورش تغییر پیدا کند کلید آن در دست معلمان و مطالبه گری فعال و مستمر به روش های منطقی و قانونی است . "
متاسفانه برخی ها انگار در فضای جامعه و واقعیات آن تنفس نمی کنند و همه چیز را سیاه وسفید می بینند .
تنها هنر آنان نیر " نق زدن " به جای " نقد کردن " است .
چرا در میان حدود یک میلیون فرهنگی شاغل و 770 هزار فرهنگی بازنشسته نباید شاهد نگارش مطالب متعدد و متنوع کارشناسی شده ، منطقی و وزین در حوزه مطالبات آنان و در این برهه حساس باشیم ؟
3- « مطالبه گری و کنش گری فعال » فضای مناسب می خواهد .
متاسفانه حافظه تاریخی جامعه ما بسیار رقیق و فرار است .
هنوز خاطره معلمانی که به خاطر طلب حقوق قانونی و اجرای قانون و رفع تبعیض گرفتار انواع پرونده های اداری در هیات های تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش شدند را فراموش نکرده ایم .
هنوز خاطرات پرونده سازی هیات های تخلفات برای فعالان صنفی و تشکل ها با هماهنگی حراست های آن زمان وزارت آموزش و پرورش در اذهان باقی است .
خوشبختانه عملکرد و پیشینه بسیاری از این افراد و جریاناتی که اکنون داعیه دار حقوق و مطالبات فرهنگیان شده اند از ذهن ها پاک نشده است و اگر هم شود در فضای مجازی ابدی است !
برخی از معلمان در حوزه مطالبه گری دچار نوعی فراموشی و یا طغیان عواطف و احساسات شده اند !
بحث عبور از این و آن حاکی از نوعی روحیه قهرمان پرستی و آرمان گرایی آمیخته با رگه هایی قوی از پوپولیسم است .
زمانی می توان مطالبه گری کرد که فضای آن فراهم باشد .
در فضایی که امنیتی و یا پلیسی باشد و افراد جرات نکنند ساده ترین مطالبات خود را بر زبان آورند چگونه باید مطالبه گری و کنش گری کرد ؟
عقل و منطق ایجاب می کند که با عبرت از گذشته – هر چه می کشیم از خودمان است – و با نگاهی هوشمندانه و کلان نگر به آینده و با مطالبه گری فعال و همه جانبه ، پی گیر مطالبات و حقوق قانونی خود به راه های قانونی و منطقی باشیم .
باید با فعالیت و کنش گری مستمر و فراگیر درعرصه رسانه و افکار عمومی و بیان مطالبات در شکل کارشناسی و نه شعاری کاری کرد که موضوع آموزش و پرورش و معلمان وارد ادبیات و گفتمان نخبگان ، مدیران ، برنامه ریزان و جامعه شود .
اگر چه نشانه های آشکار و امید بخشی در این زمینه مشاهده می شود اما کافی نیست و نیاز به یک عزم عمومی در داخل خانواده بزرگ آموزش و پرورش دارد .
با کنار نشستن ، فحش دادن ، لعنت کردن و ژست طلبکارانه گرفتن مشکلی حل نخواهد شد ....
نظرات بینندگان
دوست عزیز امیدوار
از لطف شما ممنونم .
البته اگر شما ناامید بودید هیچ گاه چنین نقش مهم و پررنگی در صدای معلم نمی داشتید و بنده از این حضور آگاهانه تشکر و قدردانی می کنم .
پایدار باشید .
لطفامطالبات فرهنگیان رادرقالب چندسئوال مطرح فرماییدوازکاندیداهابخواهیدصراحتابه مطالبات ماپاسخ دهند.قطعاتنهاراه بهبوداوضاع فرهنگیان مطالبه گری است.بیاییدازظرفیت بالای فرهنگیان بصورت سیستماتیک بهره ببریم.
دوست عزیز
آقا / خانم تاجیک
ممنونم .
مطالبه گری یک فرآیند و وظیفه عمومی و همگانی است .
یک رسانه محدودیت هایی دارد و نمی تواند بر همه مسائل ریز و درشت اشراف داشته باشد .
این مردم و معلمان هستند که باید با رصد کردن مسائل و چالش ها از رسانه به عنوان وسیله ای برای تحقق اهداف و مطالبات استفاده کنند .
صدای معلم پذیرای نظرات و مطالب همکاران است .
پایدار باشید.
دوست عزیز بازنشسته
من خیلی طرفدار جریانات پشت پرده نیستم .
این خاصیت کشورهای جهان سوم است که در آن آموزش و پروذش جایگاه چندانی در فرآیند توسعه ندارد .
پایدار باشید .
دوست عزیز
در کشور ما عادت بر این است که همه چیز را به گردن دولت می اندازند !
این در حالی است که مطابق قانون اساسی فقط یک سوم قدرت در دست دولت است .
در مطالبه گری همه ارکان قدرت باید مخاطب و مورد پرسش باشند .
قوه قضائیه و مجلس هم باید مورد مطالبه باشند .
پایدار باشید .
عموم معلمان، عمدتا جزء گروه های زیر متوسط از نظر اقتصادی و در حد متوسط و بالا از نظر دانش عمومی، تاریخ و معلومات می باشند.
اینان فی الواقع برای اداره خود و خانواده شان به چند غاز حقوق پرداختی نیاز داشته و عموما چنانچه نیازمند این مبلغ محقر نبودند تن بدین کار نداده و به حرفه دیگری می پرداختند!؟ از طرفی بازار کار امروزه در مملکت ما وضع فلاکت باری را پشت سر می گذارد که در نتیجه علاقه، عشق و اینگونه مسائل انتزاعی کمترین نقش را در انتخاب شغل دارند!
از طرفی وادی سیاست و بالطبع قدرت، عرصه بی رحم و خطر آفرینی است که معلمان با توجه به سرنوشت امثال "ابوالحسن خانعلی" در گذشته و امثال "اسماعیل عبدی" در حال، ترجیح می دهند که این نان بخور و نمیر را بر چشم گذاشته، زندگی درویشی را در پیش گرفته، و تحمل سختی داغ و درفش را به جان نخریده و انشا الله به زندگی طبیعی خود ادامه داده و این ضرب المثل را با خود زمزمه نمایند :
"زبان سرخ، سر سبز می دهد بر باد! "
دوست عزیز
آقای احمد
شاخص فرهیختگی اجتماعی می تواند با فاکتورهایی مانند سرانه مطالعه شناخته شود .
شما فکر می کنید چند درصد معلمان اهل مطالعه هستند ؟
بنا بر نظرسنجی که پرتال وزارت آموزش و پرورش برای مدت مدیدی در مورد موانست معلمان با کتاب و فرهنگ مطالعه قرار داده بود نشان می داد که بیش از 70د درصد معلمان کشور کتاب نمی خوانند !
پس این فرضیه شما رد می شود .
البته ما به دنبال علل آن نیستیم چرا که کتاب نخوانی یک فرهنگ عمومی است و معلمان هم تابعی از این جامعه هستند و از نقش مرجعیت خود فاصله گرفته اند .
درست است که کنش گری هزینه دارد اما ما باید با محاسبه سعی کنیم که از روش های کم هزینه استفاده کنیم .
کنش گری الزاما مترادف با هزینه دادن و قهرمان سازی نیست .
پایدار باشید .
آقای محمد باقر
البته این گونه نبود .
آقای میرسلیم سخن از فرهنگیان و معلمان به میان آورد و بنده به عنوان مدیر این رسانه از ایشان تشکر می کنم .
پایدار باشید .
دوست عزیز
آقای علی
سخن شما درست است .
اما تاکید میرسلیم بیشتر و ویژه تر بود .
پایدار باشید .
آقای محمدباقر
در مورد انتصابات سخن شما را قبول دارم اما در مورد افزایش حقوق باید گفت که این افزایش در ارتباط با نرخ تورم و نیز برنامه پنجم توسعه منطقی بوده است .
البته تبعیض ها جای خود باقی است و بنده نیز نسبت به آن معترض هستم و نوشته ام .
اتقاقا یکی از انتقادات نیروهای اصلاح طلب بر دولت آقای روحانی این بوده است که چرا نیروهای دولت قبل اکثرا ابقاء شده اند !
ضمنا برای حمایت به عنوان یک " معلم " باید منطقی بود .
برنامه آقایان رئیسی و یا قالیباف در حوزه آموزش و پرورش و معلمان چیست ؟
آموزش و پرورش اولویت چندم آن هاست ؟
بنده که در مناظره روز جمعه هر چقدر گوش کردم از این دو بزرگوار چیزی نشنیدم .
ضمن باید انتخابات را فراتر از مسائل شخصی و مدرسه دید .
پایدار باشید .
جناب اقای پورسلیمان
اقای روحانی و اقای جهانگیری هم در سخن و هم در عمل در دوران 4ساله خود تمام توان خود را برای اموزش و پرورش نشان دادند و معلوم شد که این حوزه کاملا در سیاستهایشان مظلوم واقع شد اما با توجه به روحیاتی که در مناظرات و صحبتها از اقای رئیسی و اقای قالیباف دیدیم کاملا مشهود است که مدیرانی از جنس عملند تا سخن .البته به میزانی که اقای پورسلیم و اقای جهانگیری از اموزش و پرورش سخن گفتند در برنامه تلویزیونی اقایان رئیسی و قالیباف بیشتر سخن راندند و از زندگی معلم و کرامت کار صحبت نمودند.اما هیچکدام به اهداف و عملکرد و دادن قول به اموزش و پرورش نپرداخته و سوالات صدا وسیما اصلا در مورد اموزش و پرورش نبود.با احترام
آقای محمد باقر
انتخابات موسم حرف زدن در مورد آمال ها و آرزوها و شعار دادن نیست !
باید برنامه داد .
ما هم باید پی گیر و ناظر باشیم .
شما بفرمایید این آقای قالیباف و یا آقای رئیسی آموزش و پرورش اولویت چندم آن ها است ؟
آقای قالیباف در ده سال مدیریت اجرایی خود در شهر تهران برای معلمان چه کرده است ؟
آقای رئیسی چطور ؟
این دو نفر که شما نام بردید در مناظره روز جمعه هیچ اشاره ای حتی به اسم آموزش و پرورش و معلمان نکردند !
از شما که کارشناسی ارشد در تعلیم و تربیت دارید و اصل اول فلسفه آزادگی و پذیرش تفکر انتقادی است این چیزها بعید است !
البته از این که نظر صدای معلم را در مورد محتوای پرسش های صدا و سیما پذیرفتید سپاسگزارم .
پایدار باشید .
اقای قالیباف شهردار شما مرکز نشینان بوده و عملکرد ایشان تا جایی که من اطلاع دارم در حوزه مدیریت شهری خوب بوده است و اقای رئیسی هم که زندگانیش و ساده زیستی اش بر همه مردم هویدا و مدیریت ایشان در حوزه دادگستری و مبارزه بافساد کاملا آشکار است و ایشان در اجرای عدالت با برادر خود هم هیچ چشم پوشی ندارد.حالا چنین مردانی با چنین روحیه ای اگر برای اموزش وپرورش هیچ کاری نکنند لااقل مرد ان هستند که داشته ها را نگه دارند و نگذارند فساد 12 هزار میلیاردی در صندوق منهای سرقفلی هایش صورت پذیرد و یا اینکه مدیریتش به دست افرادی از جنس مدیران فعلی و اشرافیگرا بیفتد.و صد البته فکر می کنم برنامه دارند و اعلام خواهند کرد و کسانی که مثل اقای جهانگیری در برنامه قبلی سخنی برای جلب رضایت قشر معلم زدند به نظرم با عمل ایشان کلا منافات و مغایرت داشت و ففط گویای شنیده شدن زنگ خطری برای دولت بود تا بر آرای خود از طریق فرهنگیان بیفزاید.با احترام
آقای محمد باقر
بنده تا جایی که اطلاع دارم در حوزه مدیریت شهری ایشان کاملا ضعیف عمل کره است . ( در مورد عملکرد قالیباف در حال نوشتن مطلبی هستم که آن را به زودی تقدیم دوستان خواهم کرد . )
زندگی شخصی افراد با خودشان است مهم برون داد و عملکرد افراد است .
احمدی نژاد هم دم از ساده زیستی می زد اما چه دستاوردی برای جامعه ایران داشت ؟
اتفاقا آقای احمدی نژاد دارای یک پرونده به همان مبلغی که گفتید در دادگاه است !
دوست من !
عینک سیاسی را از پیش چشمان خود بردارید و با واقع بینی و انصاف مسائل را ببینید !
همین آقای قالیبافی که شما از آن دفاع می کنید در روزنامه همشهری کاریکاتوری علیه معلمان و در هفته معلم منتشر کرد و حتی دریغ از یک عذرخواهی !
پایدار باشید .
نظر دکتر قالیباف در مورد اموزش و پرورش:
- اطمینان میدهم در صورت توفیق خدمت، در هر شرایط اقتصادی و حتی در شرایط تحریم، برای خوب اداره کردن دو وزراتخانه مهم آموزش و پرورش و آموزش عالی، هیچ بهانه ای باقی نگذارم.
-بنده مطالبات معلمان را میدانم و برای فراهم کردن آنها برنامه دقیق دارم.
- تردیدی نداریم که سرمایه گذاری در فرهنگ و به ویژه حوزه آموزش و پرورش جزو پربازده ترین سرمایه گذاری هاست. آینده ما منوط به سرمایه گذاری در حوزه آموزش و پرورش است.
به گفته قالیباف اکنون بیشتر معلمان در کشور ما به دلیل دغدغه معیشتی دو شغله اند و اگر این طور نباشد قادر به اداره زندگی نیستند. معلمان ما به دنبال رزق حلال هستند و جز این که برای گذران زندگی دو شغله باشند یا چند شیفت کار کنند راه دیگری ندارند.»
این سخنان نشان از داشتن برنامه ای عال برای اموزش و پرورش است.با احترام
این ها را همه می گویند .
برنامه ؟
اگر معنای برنامه را نمی دانید مطالعه کنید .
در مناظره روز جمعه حرفی از آموزش و پرورش و معلمان توسط ایشان زده نشد .
چرا اصرار می کنید ؟
پایدار باشید .
آقای محمد
به نظر می رسد افرادی مانند قالیباف در حال دانه پاشی برای جمع کردن رای هستند .
ایشان بفرمایند در حدود 10 سالی که شهردار تهران هستند چه کارها و یا برنامه هایی برای معلمان انجام داده اند .
معلمان از این تعریف و تعارف ها زیاد شنیده اند !
پایدار باشید .
سلام
قبلا برای حاجی بابایی و احمدی نژاد و الان هم قالیباف !
از نظر ما شما یک " کاسب " بیشتر نیستید !
پایدار باشید !
اتفاقا انتصاباتی که در ایندوره انجام شد نیاز به مرد انقلابی دارد تا این بساط را برچیند و ان اقای رئیسی و قالیباف هستند .فساد صندوق را ببین .فسادهایی از این دست در کشور رخ داده که نیاز به گاز انبری که دارد هیچ، بلکه نیاز به یک تبر به دست دارد تا مفسدان را از دم ریشه کن کند.(بالاخص 4 درصدی ها را).
بدان که اصلاح طلبان در این دولت جز دروغ
برای فرهنگیان هیچ دستاوردی نداشتن.
دولت حامی نجومی بگیر و سرمایه دار و اختلاس گر با طعم
اصلاح طلب و فریب مردم با ادعای روشنفکر درآوردن
دوست عزیز
بهار 1212
سخن شما منطقی است اما طراحی این ساختار نیاز به یک گرانیگاه و مرکز ثقل و نیز اتاق فکر دارد .
متاسفانه تشکل ها در حال حاضر آن گونه که لازم است ایفای نقش نمی کنند و وظایف خود را فراموش کرده اند .
راه منطقی این است که مفهوم تشکل بازتعریف شود .
اما سازمان نظام معلمی می تواند از عهده چنین کاری برآید .
پایدار باشید .
آقای چگینی
مشکلات این قشر شریف و زحمت کش که اتفاقا خیلی در آموزش و پرورش دیده نمی شوند یک واقعیت و حق است .
البته صدای معلم به اتدازه وسع خود سعی کرده است تریبون این دوستان باشد .
پایدار باشید .
جناب جلیل،ازفحوای کلامتان،نوع نگاهتان کاملامشخص است.انسان تاچه حدمیتواندحقیرباشدکه امثال حاجی بابایی رامنجی خودتلقی کند!؟
البته فشاراقتصادی باعث شده،برخی همکاران منجمله حضرتعالی مشاعرخودراتاحدودی ازدست بدهندوقوه تمیزشان یارای تعقل صحیح رانداشته باشند
استاد بزرگوار جناب آقاي پور سليمان ، دست مريزاد
همانطور که کارشناسان گفته اند تنها راه اعتلاي آموزش و پرورش کشور ، ايجاد عزم ملي براي اصلاح ساختار آموزش و پرورش است . از اينکه حضرتعالي در اين بحبوحه کارزار انتخاباتي جهت ايجاد عزم ملي براي اصلاح ساختار آموزش و پرورش قلم بدست گرفته ايد ! سپاسگزارم .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده