حاج بابایی در آموزش و پرورش رفوزه شد؛ معلمان جذب شعارهای احساسی او نمی شوند !
بنا بر گزارش کانال منتسب به حمیدرضا حاجی بابایی اولین نشست شاخه فرهنگیان جبهه مردمی انقلاب اسلامی تشکیل شد
این گزارش به صورت کامل در صدای معلم منتشر گردید . ( این جا )
حمید رضا حاجی بابایی از اعضای هیات موسس این جبهه نزدیک به اصولگرایان است .
حاجی بابایی در این نشست گفت : « جبهه یک حرف دارد؛ نه به وضع موجود؛ وضعیتی که در جامعه به وجود آمده است، خواسته مردم نیست؛ خواسته شهیدان نیست؛ البته این بدان معنا نیست که زحمات ۳۷ ساله فراوانی که کشیده شده است را زیر ببریم ... »
حاجی بابایی با اشاره به ۳۷ سال پس از انقلاب نارضایتی خود را از عملکرد ۳۷ سال اخیر و وضعیت فعلی بیان می کند ولی او توضیح نمی دهد که خود او که سابقه ی چندین دوره نمایندگی مجلس در دوره های پنجم، ششم، هفتم، هشتم و دهم مجلس از حوزه ی همدان را در کارنامه دارد و سال های متمادی عضو هیت رئیسه مجلس و عضو کمیسون امنیت ملی و سیاست خارجی و عضو هیت رئیسه کمیسون تلفیق و بودجه نیز بوده، از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ وزیر آموزش و پرورش دولت محمود احمدی نژاد و سال های بسیاری به عنوان مدیر و سیاست مداری بنام فعالیت داشته است چه نقش و سهمی در وضعیت فعلی که خواستار تغییر آن است دارد ؟
حاجی بابایی به عنوان فردی که نقش قابل توجهی در برنامه ریزی و سیاست گذاری های نظام سیاسی داشته است نمی تواند برای فرار از مسئولیت و عدم پاسخ گویی در جایگاه یک منتقد صرف ظاهر شود !
بهتر است حاجی بابایی به جای طرح نقدهای کلی و عوام پسند علیه وضع موجود به پاسخ گویی نقدهای عملکرد خود در زمان وزارت و نمایندگی، بپردازد.
طبیعی است که حاجی بابایی و هر فرد می تواند منتقد هر رفتار و وضعیت و شخصی باشد ولی منطقی و اخلاقی آن است که ابتدا پاسخ گوی عملکرد خود به عنوان نماینده و وزیر باشد و مسئولیت خود را قبول کرده، سپس نقش منتقد بر عهده گیرد .
حاجی بابایی سخنان خود را این گونه ادامه می دهد : « باید طرحی نو انداخت، زمانی که از بالا به پائین تصمیم بگیریم جواب نمی دهد، باید همه در تصمیم گیری و تصمیم سازی مشارکت کنیم، باید قبول کنیم و بپذیریم ؛ باید با هم حرکت کنیم ، یک حرکت جمعی برای تغییر وضع موجود جواب می دهد . »
حاجی بابایی از جزئیات طرح نوی خود بیشتر از این توضیح نمی دهد و مشخص نمی کند که آیا منظورش از تصمیم گیری از بالا به پائین وضعیت سیاسی _ مدیریتی گذشته و فعلی است ؟
آیا طرح نوی او موجب آنارشیسم سیاسی _ اجتماعی نمی شود ؟
طبق قانون اساسی و قانون عادی کشور همه شهروندان ایرانی به نحوی در مسایل اجتماعی مشارکت دارند گاه توسط انتخابات به صورت مستقیم رئیس جمهور و نماینده مجلس را انتخاب می کنند و گاه به صورت غیر مستقیم بر تصمیمات و سیاست گذاری های کشور تاثیر می گذارند ؛ اینکه در برخی موارد اشکلات و نارسایی های وجود دارد آیا نیاز به طرحی نو است ؛ سوالی است که حاجی بابایی باید پاسخ دهد.
حاجی بابایی که منتقد تصمیمات از بالا به پائین است باید توضیح دهد چرا در زمان وزارت خود در دولت محمود احمدی نژاد این گونه عمل کرد و به نظر بیشتر منتقدان بر خلاف ادعایش عمل کرد.
وزارت آموزش و پرورش در زمان دولت محمود احمدی نژاد، که حمیدرضا حاجی بابایی هم یک دوره وزارت آموزش و پرورش را بر عهده داشت نه تنها انتخاب مدیران مدارس و مدیران میانی را توسط معلمان که در زمان وزارت مرتضی حاجی وزیر دولت اصلاحات وجود داشت ادامه نداد بلکه بیشترین تغییرات از بالا به پایین و طرح های از بالا به پایین در همین دوره اتفاق افتاد.
رکورد بیشترین تغییرات مدیریتی را محمود فرشیدی اولین وزیر آموزش و پرورش احمدی نژاد به خود اختصاص داد و حاجی بابایی آن زمان طرح نویی نیانداخت!
همچنین در زمان حاج بابایی طرح هایی مانند توصیفی شدن و نظام ۶_۳_۳ و طرح های مختلف دیگر بدون توجه به نظر معلمان به اجرا در آمد که در بیشتر موارد موجب اعتراض و عدم همراهی کامل معلمان با طرح ها و در نتیجه عدم موفقیت طرح ها شد !
حاجی بابایی در بخش دیگری از سخنان خود می گوید : «حقوق های نجومی برازنده این جامعه نیست. عدالت نیست یکی یک میلیون تومان حقوق بگیرد و یکی پنجاه میلیون ، روحیه اشرافی گری حاکم،این همه تبعیض برازنده این جامعه اسلامی نیست . ما با تلاش و سرمایه و کار مخالف نیستیم، ولی این که تفکر اشرافی گری تبدیل به یک مطالبه ... » .
حقوق های نجومی اصطلاحی است که بعد از افشای فیش های حقوقی مدیران دولتی در دولت حسن روحانی به آنها داده شد ؛ اینکه این حقوق چقدر به دلیل تخلف مالی مدیران و چه بخشی از آن به دلیل ضعف قانونی بود محل بحث می باشد که خارج از حوصله این نوشته است، ولی مساله ای که بسیار مشهود است انتشار این فیش ها موجب گسترش انتقادات و نارضایتی از دولت حسن روحانی شد و منتقدین دولت برای حمله به دولت از آن بهره گرفتند . اینکه حاجی بابایی به حقوق های نجومی و عدم انطباق آنها با عدالت اشاره می کند کاملا درست است اما او هیچ اشاره ای به اختلاس های پر سر و صدای چند سال اخیر که جنجالی ترین آنها در زمانی که وی وزیر آموزش و پرورش احمدی نژاد بود نمی کند و در گفته های وی اثری از آنها دیده نمی شود .
ابزاری بودن نگاه حاجی بابایی به این مساله و سیاسی بودن عدالت خواهی اش را در اذهان متبادر می کند.
حاجی بابایی خطاب به معلمان حاضر در جلسه که به نظر می رسد بیشتر آنان از مدیران و نزدیکان زمان وزارت خودش باشند چنین می گوید : « وضعیت فعلی پاسخ نمی دهد،مشکل مردم را حل نمی کند . لزوم بازگشت به آرمان های انقلاب اسلامی،راه امام (ره)،سیاست های مقام معظم رهبری،ضرورت بازگشت به مردم اینها زیربنایی فکری ایجاد جبهه است. در این مسیر امام گونه باید انقلاب را پیش برد . امام همه را با هم حرکت می دهد. در این مسیر از همه مهم تر رفتار فراجناحی است،حرکتی به طرف چپ و راست نیست،اصل انقلابی بودن و غیر انقلابی بودن است . تفکر اسلامی، تفکر رهبری، تفکر قرآنی، نگاه امام (ره) باید وارد میدان شود و یک حرکت فراجناحی داشته باشیم. »
حاج بابایی مشخص نمی کند که آیا از نظر او سیاست گذاری های کشور از مسیر انقلابی و تفکرات امام و منویات مقام معظم رهبری دور شده است که او اصرار به باز گشت به آن ها دارد؟ آیا دولت و مجلس و سیاست ها از نگاه امام و انقلاب فاصله گرفته است که او تاکید می کند نگاه امام ( ره ) باید وارد میدان شود ؟!
تا جایی که بر بیشتر مردم و خود نگارنده مشهود است تمام دولت ها با وجود اختلاف نظر در برخی سیاست ها، در مسیر خط امام و انقلاب و رهنمود های رهبری حرکت کرده اند ؛ اینکه حاجی بابایی خواستار برگشت به این راه است جای سوال دارد !
معمولا یکی از مسایلی که سیاست مداران در جایگاه لیدر انتخاباتی و منتقد شرایطِ مستقر در پیش می گیرند طرح چنین مسایلی است و حاجی بابایی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
حاجی بابایی در ادامه کارآمدی را ضرورتی دیگر در گفتمان برشمرد و گفت: « باید بپذیریم یک مولفه اساسی در نیروهایی که به کار می گیریم کارآمدی است . چه بسا با به کارگیری نیروهای ناکارآمد از مردم فاصله گرفتیم .این را باید بپذیریم ».
حاجی بابایی یکی از وزرایی است که در مورد عزل و نصب زمان وزارتش انتقادهای زیادی متوجه وی است ؛ او که در زمان وزارتش با برکشیدن هم استانی و دوستان نزدیک خود موج انتقادی را علیه خود راه انداخت بهتر است توضیح بدهد که آیا انتصاب بیش از ده نفر از مدیران ارشد آموزش و پرورش که برخی از هم استانی و دوستان نزدیک وی بودند با معیار کار آمدی بود یا روابط شخصی تاثیر داشت ؟
افرادی چون استعدادی، مستقیمی، عرفی، حیدری، سحرخیز، نوری، مسعودی، کیانی، هراتی، پاکبر و جلال رحیمی از جمله مدیران زمان حاجی بابایی بودند که منتقدان و کارشناسان معتقدند حاجی بابایی در بیشتر موارد به دلیل روابط شخصی و سیاسی آن ها را در سمت های مهم وزارت خانه گمارد و در بیشتر موارد کارآمدی لازم را نداشتند و این ناکار آمدی موجب تحمیل هزینه بر نظام آموزشی کشور شد !
حاجی بابایی در بخش پایانی حرف های خود، در بین اعضای جبهه ی مردمی نیروهای انقلاب اسلامی این چنین گفت :« باید جایگاه انقلاب را ارتقاء داد و برای ارتقای جایگاه انقلاب باید جایگاه آموزش و پرورش را ارتقاء داد . معلمان باید بیایند، حرکت کنند، اگر نظام می خواهد سر پا بایستد باید همه کارها را رها کنیم فقط به آموزش و پرورش برسیم . آموزش وپرورش که اعتلاء پیدا کند فرهنگ رشد می کند ،اقتصاد توسعه می یابد، به آموزش وپرورش که برسیم به همه اهداف خواهیم رسید؛ » .
به نظر می رسد حاجی بابایی این حرف های احساسی و شعاری را طبق روال سال های گذشته خود برای به دست آوردن دل معلمان زده است و از واقع بینی سیاسی و علمی برخوردار نیست.
حتما حاجی بابایی به عنوان عضو کمیسیون امنیت داخلی و سیاست خارجی می داند که مساله آموزش و پرورش در هیچ کشوری اولویت اول نبوده و نیست و مسایل امنیتی و نظامی و بهداشتی و ... در اولویت های بالاتری قرار دارند ؛ اینکه همه چیز را رها کنیم و فقط به آموزش و پرورش برسیم بقیه مسایل هم خود به خود ارتقا می یابند از زبان یک فرد که سال ها وزیر و نماینده و عضو هیت رئیسه مجلس و عضو کمیسیون امنیت داخلی و سیاست خارجی مجلس بوده است کمی تعجب آور است !
حاجی بابایی توضیح نمی دهد اگر چنین اعتقادی دارد چرا دوست نداشته و ندارد عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بشود ؟
همچنین حاجی بابایی توضیح نمی دهد چرا در این سال ها که خود قانون گذار و مجری قانون در زمینه آموزش و پرورش بوده است نتوانسته این گفتمان را پیش ببرد ؟
حاجی بابایی در سال های اخیر بارها از بردن معلمان به اوج قله سخن گفته است.
به نظر می رسد این گفته های حاجی بابایی اهداف انتخاباتی و تبلیغاتی دارد که در بیشتر موارد در همایش های معلمی آنها را بیان می کند تا در بین معلمان جایگاه خود را ارتقا دهد.
حمید رضا حاجی بابایی در بین سیاسیون هیچ وقت به عنوان شخص اول مطرح نبوده، ولی همواره دوست داشته با استفاده از پتانسیل معلمان نقش تاثیر گذاری در معادلات سیاسی ایفا کند .
او در زمانی در مجلس ششم و هفتم بود توانسته بود جایگاه خوبی نزد معلمان به دست آورد و گزینه ایده آل خیلی از معلمان و برخی تشکل ها برای وزارت آموزش و پرورش باشد ولی پس از اینکه در دولت احمدی نژاد وزیر آموزش و پرورش شد رویایی که معلمان از او داشتند نقش بر آب شد و به عقیده بسیاری از منتقدان او در این آزمون رفوزه شد.
او با در آمد سرشار نفتی دولت نتوانست از شعار فراتر رود و شکاف حقوقی بین معلمان و سایر کارمندان دولت که همواره مورد مثال و آرزوی معلمان هستند را کم کند.
بعد از اینکه محمود احمدی نژاد و رحیم مشایی نتوانستند در انتخابات شرکت کنند تیم نزدیک به آنها در پی برگزیدن لیدر و پرچم دار جدیدی است و در این راستا افراد مختلفی چون مرضیه وحیدی دستجری و حمید رضا حاجی بابایی بیشتر از دیگران در تلاش هستند خود را پرچم دار این راه معرفی کنند به طوری که حاجی بابایی که در دور اول انتخابات مجلس دهم از حوزه همدان به مجلس راه یافت در دور دوم سخنرانی های متعددی به نفع نامزدهای طیف خود در شهرهای مختلف انجام داد تا نقش خود را پررنگ نشان دهد ؛ در ادامه نیز به عنوان رئیس فراکسیون ولایت مجلس دهم انتخاب شد.
دولت روحانی در زمینه آموزش و پرورش نتوانست رضایت نسبی معلمان را به دست آورد ؛ از این روی حاج بابایی می خواهد شانس خود را در این زمین دوباره بیآزماید ولی حاجی بابایی یک نکته را نباید از یاد ببرد که بینش و درک سیاسی و عمومی معلمان چنان که او و نزدیکانش تصور می کنند پائین نیست که جذب سخنان انتخاباتی وی و همراهانش شوند.
حاجی بابایی در آزمون وزارت روفوزه شد.
حاجی بابایی در آموزش و پرورش و نزد معلمان جایگاه سابق خود را ندارد چنانچه بیشتر متحدان و طرفداران سابق وی به منتقدان جدی وی در میان معلمان بدل شدند !
به نظر می رسد بیشتر این همایش ها و سخنان به جای آن که موجب جذب معلمان به تیم و برنامه هایش شود در جهت انسجام تیم خودی و روحیه دادن به آنها در موسم انتخابات می باشد.
نظرات بینندگان
ای دولت دروزنه گیشتی مملکت وه تاراج برد
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند
گوییا باور نمی دارند روز داوری
کاین همه قلب و دغل در کار داور می کنند
یا رب این نو دولتان را با خر خودشان نشان
کاین همه ناز از غلام ترک و استر می کنند
.
.
.
فقط لیاقت معلم چهار تا شعار تو خالی است
به دنبال مشاغل آزاد بود و معلمی را شغل دوم و سوم کردن مدتهاست باب شده چه کسی فردا جوابگوی نیاز فرزند شماست؟
دشمن درجه دو انها دانش اموزان بی تربیت و والدین هستند