فساد و استفاده شخصی و گروهی از امکانات عمومی تاریخچهای به درازی پیدایش نهادهای جمعی و عمومی دارد. توضیح آنکه با شکلگیری تمدن بشری و استقرار نهادهای عمومی، افراد و گروههای ذیقدرت و صاحب نفود با انگیزههای بهرهبرداری مضاعف و سهمخواهی بیشتر از عموم، روندهای جاری امور را به سود خویش و نزدیکانشان متمایل و منحرف نمودند.
فساد چیست ؟
واژه فساد در زبان لاتین از کلمه (rumper) به معنای « شکستن و نقض کردن » نشات گرفته است؛ نقض یک هنجار، قانون و یا مقررات و ضوابط اداری. فساد در زبان فارسی به معنای از بین بردن و تباه کردن است. در هر ساختار اداری، مجموعهای از قوانین و ضوابط مدون، چهارجوب جریانهای جاری امور را مشخص و معین مینمایند. این مقررات و ضوابط اداری که بیشتر مقتبس از ارزشها، هنجارها و عرفهای اجتماعی مورد پذیرش جامعه است؛ همچنین سهم و میزان دسترسی و بهرهمندی اقشار و گروههای مختلف اجتماعی را از قواعد و منابع عمومی تعیین میکنند.
فساد چه زمانی شکل میگیرد؟
هرگاه عمل و رفتاری بر خلاف مقررات و ضوابط مورد پذیرش به طور مستمر و مکرر انجام گیرد، به نحوی که در بین بخشی از کنشگران اجتماعی نهادینه شود؛ آنگاه فساد نمود پیدا میکند.
چرا فساد شگل میگیرد ؟
بر اساس نظریات صاحب نظران کنترل اجتماعی، پرسش چرا کج رفتاری و انحراف اجتماعی صورت میگیرد را بایستی با پرسش چرا کجرفتاری و انحراف اجتماعی رخ نمینماید جابه جا کرد. در چهارجوب این دیدگاه هر یک از اعضای احتماع بر اساس دیدگاه فردمحور و منفعتطلبی، از انگیزه بهرهبرداری مضاعف و سهمخواهی بیشتر از منابع عمومی به شکل بالقوه برخوردار هستند. آن چه شهروندان را به قواعد و مقررات اجتماعی و عمومی پای بند میسازد، کنترل اجتماعی و ترس از واکنش دیگران است. به این معنا که شهروندان با سبک و سنگین کردن امور، هرگاه احساس کنند که واکنش سایر کنشگران و اعضای دیگر نسبت به رفتارهای نابه هنجار و غیر متعارف آنها شدید است، انگیزهها و خواستههای بالقوه خود را در چهارجوبهای جاری اجتماعی تعریف و تعدیل مینمایند.
در همه نهادهای عمومی و ساختارهای اجتماعی، مجاری را جهت کنترل خواستهها و رفتارهای کنشگران تعبیه نمودهاند؛ به طور نمونه، در بیشتر ادارات، واحدهای حراست و ارزیابی عملکرد و شکایات وجود دارد که مسوولیت انطباق رفتارها و عملکردها را با مقررات مصوب و جاری را برعهده دارند؛ اما تجربه های میدانی در برخی از موارد از واقعیتهای حکایت مینماید که چنین واحدهای به علت اجبار در تبعیت از قدرتهای موجود در سطح ساختار اداری، همدستی و یا وجود منافع مشترک از امکان جلوگیری از فساد اداری برخوردار نیستند در واقع امر، امکان کنترل از درون، چندان کارساز نیست، مگر کنترل بر کنشگرانی که در ساختار اداری در جایگاه فرودستی قرار دارند. واحدهای کنترل در ساختار اداری به علت آن که تابع قدرت هستند، امکان کنترل بر اعضای در موقعیت فرادست را ندارند.
تجارب بشری نشان داده است که سازوکارهای بیرونی، جهت کنترل رفتار کنشگران قویتر و موثرتر از سازوکارهای درونی است.
رسانهها و مطبوعات آزاد ـ که از آنها به عنوان رکن چهارم دموکراسی یاد میشود ـ از طریق انعکاس آزاد واقعیات موجود در سازمانها، چه در بعد نامطلوب و چه در بعد مطلوب، به کنترل فساد اداری کمک میکنند.
رسانههای آزاد که از سه مولفه: شفافیت، سرعت و استقلال برخوردارند، میتوانند با اطلاعرسانی، آگاهیبخشی و فرهنگسازی، شهروندان را نسبت به جریانهای عمومی و اداری حساس نمایند و بالمآل حس مطالبهگری را در آنها پرورش دهند.
امروزه با گسترش ارتباطات و دسترسی بیشتر شهروندان به زیرساختهای ارتباطی، رسانههای جمعی از جمله رسانهها و سایتهای اینترنتی و شبکههای مجازی نقشی بسیار پررنگ در اطلاعرسانی، جهتدهی و تنویر افکار عمومی برعهده دارند. این رسانهها با افزایش حس مطالبهگری در شهروندان، مسوولان را نسبت به قدرت و اختیاراتشان به پاسخگویی و مسوولیتپذیری فرا میخوانند.
رسانههای جمعی اینترنتی، از سرعت و گسترهی اطلاعرسانی بسیار بالایی برخوردارند و با کاهش هزینههای انتشار بر استقلال اینگونه رسانهها افزوده شده است، به نحوی که با توجه به مولفههای «شفافیت، سرعت و استقلال»، میتوان از رسانههای اینترنتی و شبکههای مجازی، به عنوان رسانههای جمعی کارا و ایدهآل نام برد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
هیچ کسی هم بر اعمال این افراد نظارت نمی کند
معلمینی که در مدرسه زحمت می کشند
خود را با کادر اداری از نظر وضعیت مالی مقایسه کنند
بعد می توانید بفهمید که فساد اداری یعنی چه