به نظرم :
احساسی هستیم : احساس در اکثریت مواقع بر عقل و عقل گرایی ما غلبه دارد ، زود به هیجان می آییم و به قول معروف جوگیر می شویم.
ناسیونالیستیم : با تهدید یا تهدید فرضی زود مسائل داخلی را فراموش می کنیم .
لجباز هستیم : حتی در لجاجت بر خلاف منافع خود عمل می کنیم.
گرایش به طرفداری از ضعیف تر داریم : بالعکس بیشتر مردم جهان که برای منافع گرایش به طرفداری از قوی تر دارند.
اهل یا طرفدار همه یا هیچ ایم : حمله یا فرار به خاطر عدم انعطاف پذیری ، از مکانیزم مصالحه به خاطر نداشتن نرمی و انعطاف کمتر استفاده می کنیم ، حتی آن جایی هم که می توانیم با مصالحه به 60/0 درصد خواسته مان برسیم از آن صرف نظر می کنیم .
کمتر نظارت می کنیم و نظارت اجتماعی خوبی نداریم : بمن چه ؟ به خاطر اینکه گروهی فکر نمی کنیم و گروهی عمل نمی کنیم ، شخصی هستیم .
ظریف طبع ایم : خشونت را دوست نداریم .
اگر هم بترسیم کمتر بروز می دهیم : بیان نمی کنیم و به دلیل تظاهر واکنش معکوس داریم .
رئوف و مهربان یم .
کم گوش می دهیم و تحمل کوش دادن مطلب را نداریم . به خاطر همین هم الف مطلب را شنیدیم اظهار نظر می کنیم.
کم تحلیل می کنیم و زود به ظاهر و صورت بسنده می کنیم . فکر می کنیم همه چیز را می دانیم ، یا باید همه چیز را بدانیم و به خاطر همین هم حتی مواقعی که می دانیم نفهمیدیم تظاهر به فهمیدن می کنیم .
تصویری هستیم : عکس را بیشتر از مطلب دوست داریم.
شنیداری هستیم : حوصله مطالعه نداریم و می خواهیم برایمان تعریف کنند ، می پرسیم : چه خبر ؟
ریا کاریم : به قول معروف صورت مان را با سیلی سرخ می کنیم ، به ظاهر خیلی بهاء می دهیم.
چاپلوسیم : اگر کسی بد کسی را گفت ما هم چند تا روش می گذاریم ، در تاکسی اگر راننده مرتکب خلافی شد و آن را به گردن راننده مقابل انداخت همه آن را تایید می کنیم.
بی ثباتیم : اگر تصمیم درستی برای مثلا دوره پنج ساله گرفتیم سال بعد آن را دنبال نمی کنیم .
مال خود می کنیم : بهره کار دیگران را به خود نسبت می دهیم ، کامپیوتر را رایانه اش می کنیم ، فاکس را نمابر می کنیم ، SMS را پیامک می کنیم ، در هر سازمانی کاری که از پایین ترین رده سازمانی تا بالا صورت می گیرد به حساب مدیر منظور می کنیم ، به خاطر همین هم انگیزه فعالیت را از دست می دهیم .
کمتر از دیگران تعریف می کنیم یا کمتر نکات مثبت دیگران را می گوئیم ، فکر می کنیم اگر بالا رفتند برای ما دردسر می شوند ، شاید به خاطر اینکه موقعیت ها در کشور ما محدود است.
چسبندگی و حس مالکیت داریم چسبندگی به ملک ، خانه ، ماشین ، وسائل منزل ، زن ، فرزند که همه اینها فرد را زمین گیر می کنند ، بالعکس اروپایی ها که حس مالکیت کمتری دارند با کیف دستی وارد جایی می شوند و با کیف دستی از آن جا خارج می شوند و زندگی پویاتر و متنوع تری دارند.
سایت شخصی
نظرات بینندگان
مطالب مختصر و کاربردی.