وظایف خطیر وزیر و تیم همراه در وزارتخانه عریض و طویل آموزش و پرورش :
هنگامی که سخن از گستردگی و عریض و طویل بودن وزارت آموزش و پرورش به میان می آید در ابتدای امر، ذهن شنوند یا خواننده به سمت تعداد فراوان پرسنل و دانش آموزان و گستردگی ادارات کل و ادارات نواحی و مناطق می رود. یعنی حدود یک میلیون معلم،32 اداره کل استانی و بیش از 730 اداره مناطق و نواحی و بیش از یک صدهزار مدرسه. همین مقدار پرسنل آموزش و پرورش هم به اندازه حدود یک سوم کل پرسنل دولت می باشد، ولی وزارت آموزش و پرورش فقط در این اعداد و ارقام کلیشه ای مذکور خلاصه نمی شود. و باید سایر بخش های دیگر این وزارتخانه به صورت مصادیق ذکر شود که ابعاد این گستردگی و عریض و طویل بودن کاملا برای خواننده مشهود شود.
این وزارتخانه علاوه بر بخش های مذکور دارای شش معاونت می باشد که عبارتند از :
1- معاونت آموزش ابتدایی
2- معاونت آموزش متوسطه
3- معاونت پرورشی و فرهنگی
4- معاونت تربیت بدنی و سلامت
5- معاونت حقوقی و امور مجلس
6- معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی
و علاوه بر این ها دارای هشت مرکز و دفتر ستادی هست که عبارتند از :
1- مرکز ملی پرورش استعداد های درخشان و دانش پژوهان جوان
2- مرکز امور بینالملل و مدارس خارج از کشور
3- مرکز سنجش
4- مرکز حراست
5- دفتر شاهد و ایثارگران
6- دفتر وزارتی
7- اداره کل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات
8- دبیر خانه هیأت مرکزی گزینش
گرچه چنین معاونت ها و دفاتر و مراکزی در اکثر وزارتخانه وجود دارند، زمانی مساله برای آموزش و پرورش بغرنج می شود که به این ساختار مشابه با سایر وزارتخانه ها، سازمان های اقماری اختصاصی وزارت آموزش و پرورش را به این بخش ها اضافه نماییم.
این سازمان های اقماری عبارتند از :
1- سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
2- سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور
3- سازمان آموزش و پرورش کودکان استثنایی
4- سازمان مدارس غیردولتی و مشارکت های مردمی و خانواده
5_ سازمان نهضت سواد آموزی
6- سازمان دانش آموزی
7- کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
8- صندوق ذخیره فرهنگیان
9- دانشگاه فرهنگیان
10- دانشگاه شهید رجایی
لازم به ذکر است که برخی از این سازمان های اقماری خودشان در حد و اندازه یک وزارتخانه کوچک بوده و دارای تشکیلات استانی می باشند که در انتصاب مدیران استانی آنها همانند مدیران کل آموزش و پرورش استان ها باید ملاحظات سیاسی و سایر ملاحظات نهادها و بخش های ذی نفوذ در نظر گرفته شود و همچنین صندوق ذخیره فرهنگیان با داشتن شرکت های متعدد تابعه یک کارتل تمام عیار اقتصادی است.
به همه موارد فوق :
شورای عالی آموزش و پرورش، مشاور همکاری با حوزه های علمیه، مشاور ایثار گران، مشاور عالی و سایر مشاورین مورد نیاز به تناسب کار و سلیقه وزیر وقت را هم اضافه نمایید !
حال متوجه گستردگی و عریض و طویل بودن واقعی آن خواهیم شد.هدف از بیان این اطلاعات در مورد وزارتخانه که با یک جست و جوی ساده در اینترنت و دیدن چارت وزارت آموزش و پرورش در دسترس همگان است، تکرار بدیهیات نیست، بلکه داشتن پیش فرض معلوم برای ورود به بحث اصلی مورد نظر نگارنده می باشد.
هر فردی که در راس این دستگاه واقعا گسترده قرار می گیرد می بایستی نسبت به همه بخش های آن آگاهی و اشراف داشته و از شرح وظایف هر بخش به خوبی مطلع باشد و تا حدودی از طرح ها و برنامه هایی که در آن بخش در حال انجام و اجرا است و همچنین مشکلات و معضلات اجرایی آن بخش آگاهی نسبی داشته باشد، و علاوه بر این ها نسبت به اهداف و روح کلی حاکم بر فعالیت همه این بخش ها که همان نظام تعلیم و تربیت نسل های آینده است مطلع باشد.
با این اوصاف واقعا وزیر آموزش و پرورش پیچیده ترین و دشوار ترین وظیفه را نسبت به سایر وزرا دارا ست، به همین علت باید وقت و انرژی بسیار بیشتری را در حوزه تخصصی خود صرف نماید، البته همه مواردی که ذکر شد فقط برای اداره روزمره این دستگاه عریض و طویل است در حالی که باید علاوه بر این فعالیت های روزمره، به فکر تهیه و تدوین طرح های روزآمد و کارآمد برای بهینه سازی امور بخش های مختلف این دستگاه نیز باشد.
با بررسی مطالب بیان شده کاملا بدیهی به نظر می رسد که یک نفر در قامت وزیر به تنهایی نمی تواند از عهده این امور برآید و هر وزیری باید دارای تیم آگاه، آشنا به امور مذکور و همدل و همراه باشد که در تحقق اهداف و برنامه ها ایشان را یاری کنند ، زیرا اگر وزیر تیم نداشته باشد یا اینکه تیم ایشان همراه و همدل نباشند بخش های مختلف اشاره شده به جزایر مختلف و پراکنده تبدیل می شوند که نه تنها اهداف و برنامه های وزیر را محقق نمی سازند بلکه با خنثی نمودن فعالیت های همدیگر، نا کارآمدی را تشدید خواهند کرد.
وزیر آموزش و پرورش می بایست در سطح مدیران ارشد حوزه ستادی و مدیران ارشد سازمان ها و بخش های اقماری کاملا از افراد متخصص و متعهد به اهداف و برنامه های خود استفاده کند. ولی به علت گستردگی وزارتخانه و سازمان های اقماری در بخش های مدیران میانی و پایه و کارشناسان می بایست از بدنه افراد شایسته و توانمند آموزش و پرورش استفاده بهینه نماید.
یکی از مشکل ترین تصمیمات یک وزیر و تیم مشاور ایشان، شناسایی افراد متخصص، متعهد و همراه به لحاظ سلیقه سیاسی با دولت مستقر است که بتواند آنها را در مصادر ارشد اجرایی هر یک از بخش های مذکور قرار دهد و این موضوع از حقوق اولیه مدیریتی یک وزیر محسوب می شود ؛ زیرا اگر یک وزیر نتواند تیم همراه و همدل خود را سریعا شناسایی و مشغول نماید باعث می شود امور به سیاق گذشته و بر حسب روزمرگی حاکم پیش رود و قطعا در کوتاه مدت و بلند مدت با مشکلات عدیده ای مواجه خواهد شد.
تجربه وزرای گذشته نشان داده است که اگر تیم وزیر همراه و همدل نباشند رقابت های پنهان و آشکاری بین تیم برای کسب جایگاه ویژه تر نزد وزیر در خواهد گرفت که نتیجه چنین رقابت هایی، عملا خنثی شدن برآیند فعالیت های وزارتخانه خواهد بود و متاسفانه ناکارآمدی سیستم آموزش و پرورش از عواقب چنین فعل و انفعالاتی در وزارتخانه است.
به نظر نگارنده از منظر دیگر این حجم عظیم از سازمان و دفتر و مرکز باعث لختی و عدم انجام به موقع و مفید امور و وظایف دستگاه آموزش و پرورش خواهد شد.
لذا ضروری به نظر میرسد وزیر محترم باید چابک سازی این بوروکراسی عظیم و کارآمد شدن آن را مد نظر قرار دهد زیرا تداخل وظایف و حتی معطل شدن انجام وظایف به علت این تداخل از عوارض این پیکره فربه و موازی کار است.
در سیستم های آموزش و پرورش کارآمد دنیا شاهد این حجم از بوروکراسی اداری و سازمان اقماری نیستیم و بسیاری از وظایف اداری در خود مدارس صورت می گیرد ،گرچه انجام این چابک سازی کار بسیار دشواری است و برای انجام آن نیاز به حمایت مجلس و دولت و حتی کلیت حاکمیت باشد، ولی بحث و تبادل نظر راجع به آن و حرکت هرچند اندک و کند در این راستا به روشن شدن اذهان و تلاش برای تحقق آن می انجامد.
روزنامه اعتماد
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
سازمان دانش آموزی با ید در وزارت جوانان و ورزش ادغام شود
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به وزارت ارشاد منتقل شود
صندوق ذخیره فرهنگیان نیز باید اگر امکان دارد به وزارت اقتصاد منتقل شود
دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی به وزارت علوم و تحقیقات منتقل شود
باید این سیستم رو متلاشی کرد و بر مبنای اصول مدیریت روز بنا کرد.
نگاه به آموزش و پرورش باید عوض بشه.
کار خیلی سخته. با این روشها نه تنها درست به شو نیست، بلکه هر روز واپسگراتر و خراب تر میشه.
یک سفره پهن شده فقط معلم بی نصیبه
اینها فقط عملکردشان توهین به معلمان زحمت کش و مظلوم است
اینها اموزش و پرورش را تبدیل به (((چاله میدان))) کرده اند
تمام بودجه سازمان هم به دست این افراد به یغما برده می شود