شاید لازم باشد حکایت آن پدر پیر و فرزانه به فرزندانش را بارها مرور کنیم که چون دید بین آنها نفاق و دو دستگی وجود دارد شاخه هایی از چوب را به هم بست و از آنها خواست آن را بشکنند و هیچ یک نتوانستند، ولی وقتی بند آنها از هم گشود و تک تک آن چوب ها را به پوران داد و دوباره خواست آنها را بشکنند به راحتی همه آنهاچوب ها را شکستند. این حکایت بی ارتباط به حال امروز جامعه ما نیست که گاه بادی شاخه های درخت تنومند منافع ملی مان را به لرزش در می آورد. سخن از شعار هواداران تیم تراکتورسازی تبریز است که در دیدار با تیم استقلال که با برتری دو بر یک تیم آنها به پایان رسید،تعدادی از هواداران این تیم شعارهای قومیتی سر دادند. سر دادن شعار خلیج ع.ر.ب.ی از سوی رسانه های عرب زبان هم مورد توجه قرار گرفت، از الوکره گرفته تا الکاس. این اتفاق رضایت این رسانه ها را فراهم آورد و بالاخره برخی از اهداف آنها در رابطه با خلیج فارس برآورده شد.
به راستی چگونه می توانیم در هوای سرد آذربایجان، کنار بخاری که با گازی که از میدان های خلیج فارس استخراج می شود روسن است و گرما بخش خانه و کاشانه مان است، بنشینیم و هم صدا با دژخیمان که طمع به خاک پاک ما دوخته اند، نام جعلی آن خلیج زیبا آن را در استادیوم ها فریاد زنیم؟
ریشه های این رویداد هرچه باشد همان اندازه که دل هموطنان فارس زبان ما را به درد آورد، بر مذاق خیلی از ترک زبان های ایران نیز خوشایند نیامد و افرادی جون علی دایی و دکتر پزشکیان و ... نسبت به آن واکنش نشان دادند. این حرکت بسیارخوب بود و خوب تر آنست که به گاه توهین به ترک ها نیز، چه از جانب طرفداران تیم های تهرانی، چه از سکوی استادیوم ها و چه از رسانه ملی و نشریات، شخصیت های سیاسی و ورزشی فارس زبان چنین حرکت های اتفاق گرایانه را الگوی رفتار خود قرار دهند.
هرچند عشق و علاقه به زبان مادری و نژاد گرایش طبیعی تمامی اقوام و زبان های دنیاست، اما نژاد پرستی در اوج خود به صورت (Racism) تفکر برتر دانستن یک نژاد بر نژاد(های) دیگر تعبیر می شود.سراسر تاریخ بشر آکنده از نژادپرستی است. یونانیان باستان، هندیان و چینیها علیرغم خدمات زیادی که به بشریت کردهاند، در پست شمردن نژادهای دیگر، سابقه زیادی دارند. نژادپرستی همچنین نقش عمدهای در تاریخ معاصر آمریکا بازی کرده است. مردم سفیدپوست آمریکا، نژادپرستی را به مثابه توجیهی برای بردهداری و یا تحقیر سیاهپوستان به کار میبرند.
در اروپا نژاد پرستی در اوج خود به نازیسم و فاشیسم منجر شد که با روی کارآمدن هیتلر و موسیلینی به جنگ جهانی دوم منجر گردید. این جنگ خانمان سوز تلفاتی در حدود 50 و در برخی برآوردها 80 میلیون نفر داشته است و خونینترین جنگ تاریخ بشریت از زمان حضرت آدم تا به امروز محسوب میشود و چیزی در حدود 2.5% از کره زمین در آن جان خود را از دست دادند. از تلفات جنگ جهانی دوم چیزی در حدود 38 تا 55 میلیون نفر مربوط به افراد غیرنظامی بوده است و مابقی نیز مربوط به افراد نظامی بوده است، در طول این جنگ خانمانسوز چیزی در حدود 5 میلیون نفر اسیر جنگی در مدت حبس و زندان خود کشتهشدهاند. این فاجعه بزرگ در تاریخ بشری وخسارت سنگین آن بر جامعه اروپا، آنها را برآن داشت که از هر نوع نژادپرستی بیزاری جویند.
شاید مشاهده تصاویر جنگ در سوریه و عراق و کشتار مردم بی دفاع و آوارگی میلیون ها نفر، ما را از مرور تاریخ جنگ های نژاد پرستانه نیز بی نیاز سازد. بی شک خاورمیانه از دیر باز محل زندگی اقوام و ادیان مختلفی بوده است. لازمه داشتن زندگی آرام در این تنوع قومیتی و فرهنگی حفظ احترام به تمامی قومیت ها، زبان ها و مذاهب است. هر گونه درگیری مذهبی و قومیتی می تواند تمامی کشورهای منطقه را با چالش مواجه کند. ایران یکی از کشور های خاورمیانه، از دیرباز در میان کشورهای منطقه نفوذ فرهنگی داشته است و از آنها نیز تأثیر پذیرفته است. از سوی دیگر ایران خود کشوری متشکل از زبان ها، قومیت ها و مذاهب مختلفی است. اگر در این کشور نیز بحران هویت شدت یابد و هر قوم و زبانی منافع خود را از منافع ملی فراتر بدانند، تنش های قومیتی قابلیت آن را دارد سرنوشتی شبیه عراق و سوریه برای مردم آن رقم زند.علاوه بر این باید همه اقوام و مذاهب ساکن در این کشور از فرصت برابر برای پیشرفت و ارتقا برخوردار بوده و از توسعه اقتصادی متعادلی نیز برخوردار باشند.
شعارهای اخیر هواداران تیم تراکتورسازی به عوامل ذیل مرتبط است:
این اقدام در وهلۀ نخست متأثر از شکست جبهه وهابی- عثمانی در حلب و موصل است. آزادی شهر راهبردی حلب در شمال غرب سوریه از دست شورشیان سوری شکست فوقالعادهای برای آمریکا و متحدان سنتی آن چون ترکیه، عربستان سعودی، قطر و اردن است. شاید اردوغان در میان برخی از پان ترکیست های داخلی نیز هوادارانی داشته باشد و از این ظرفیت خود بخواهد به قدرت نمایی بپردازد. اما کسی که فکر احیای امپراطوری عثمانی را در سر می پروراند و به خاطر آن مردم دو کشور عراق و سوریه را به خاک و خون کشیده است، بهتر است تاریخ جنگ های عثمانی و سلسله شیعی صفویه را به خوبی مرور کند و بداند که این ترک های ایران بودند که در زمان قدرت امپراطوری عثمانی پنجه در پنجۀ آنها داشتند و از سرزمین ایران دفاع می کردند.
شاید یادآوری این تاریخ برای هموطنان ترک زبان ما هم بی فایده نباشد. شکست شاه اسماعیل در جنگ چالداران باعث تسخیر تبریز توسط سپاه عثمانی شد و شهری پایتخت دولت صفویه به حساب می آمد، موقعیت خود را از دست داد. قتل و غارت ارومیه و سلماس و خوی توسط مصطفی پاشا در سال 985 هـ و در اوج آشفتگی صفویه و روی کار آمدن سلطان محمد خدابنده صفوی نیز از دیگر جنایات عثمانی ها در تبریزبود .وحشیانه ترین کشتار مردم آذربایجان و تبریز توسط عثمان پاشا و تصرف دیگر بار تبریز در سال 993 هـ انجام شد .
مورخان عثمانی می نویسند:
عثمانیان در شهر پراکنده شدند و به دستور عثمان پاشا به غارت مردم پرداختند و رعایا را اسیر کردند و در اثر جنگ و آتش سوزی تبریز به ویرانه ای بدل شد (صبحی تعلیق زاده –صفحه 324). وقتی به فرمان عثمان پاشا قتل عام اهالی تبریز آغاز شد، سادات و شرفا و بازرگانان و ارباب صنعت و هر که در شهر بود جمله را در سه شبانه روز از دم شمیر گدراندند (تاریخ پچوی- صفحات 98 و 99). مرور این تاریخ به ما می آموزد که بار دیگر به کسانی اعتماد نکنیم که دستشان به خون گذشتگان ما آغشته است. اردوغان باید بداند که مردم ایران عاشقان سینه چاک ابا عبدالله و حضرت ابوالفضل (ع) هستند و به کسانی که دم از اسلام می زنند ولی رشد اقتصادی شان وابسته به میزان بهره وری کاباره ها و دیسکو هایشان در آنتالیا و استانبول است، هرگز اجازه نخواهند داد به ایجاد تفرقه بین اقوام آنها امیدوار باشند.
همچنین مردم آذربایجان از یاد نبرده اند گفته های بابک خرمدین را زمانی که به دست معتصم عباسی به شهادت رسید: تو ای معتصم خیال مکن که با کشتن من فریاد استقلال طلبی ایرانیان را خاموش خواهی کرد من لرزه ای بر ارکان حکومت عرب انداخته ام که دیر یا زود آن را سرنگون خواهد نمود .تو اکنون که مرا تکه تکه میکنی هزاران بابک در شمال و شرق و غرب ایران ظهور خواهد کرد و قدرت پوشالی شما پاسداران جهل و ستم را از میان بر خواهد داشتاین را بدان که ایرانی هرگز زیر بار زور و ستم نخواهد رفت و سلطه بیگانگان را تحمل نخواهد کرد من درسی به جوانان ایران داده ام که هرگز آنرا فراموش نخواهند کرد.
آری !
ایرانیان همیشه از هر قوم و نژادی یکپارچه در مقابل زیاده خواهی های بیگانگان به پا خواسته اند و از هر گوشه این خاک با جان و دل دفاع کرده اند. چنانچه در هشت سال دفاع مقدس این عهد را با خون خود امضا کردند و هنوز خون باکری ها در پای این مرام نامه خشک نشده است.
عامل دوم آزردگی ترک زبان ها از توهین های مداوم و جهت داری است که گاه توسط رسانه ملی و گاه توسط نشریات مختلف به آنها صورت می گیرد. پر پیداست هر فردی به مادرخود عشق می ورزد و به زبانی که اول بار محبت مادرش را در قالب واژه های آن شنیده است نیز بسیار علاقه مند است ؛ پس چرا باید عده ای بیمار صفت در پی توهین به اقوام به ویژه ترک ها که به حق همیشه پاسدار حریم ایران و ایرانی بوده اند، دل میلیون ها هموطن خود را بیازارند ؟ قومی که شاعر بلندآوازه شان سعدی، انسان را از آزردن یک مور نیز برحذر می دارد، چگونه خود را راضی می کند که باعث رنجش دل کسانی شود که دوشادوش آنها برای آبادی این مرز و بوم مجاهدت می ورزند. علاوه بر رسانه ها، برخی از مردم فارس زبان نیز در تعاملات روزمره خود، سایر اقوام ایرانی را به سخره می گیرند و به آنها توهین می کنند.
آیا کسانی که گرایش به خود برتربینی دارند، گمان نمی کنند که این اعمال بیشتر نشان حقارت آنهاست ؟
رفتارهایی که حتی شاعر پرآوازه آذربایجان، شهریار را برآن داشت که نسبت به آن، در شعر معروف خود واکنش نشان دهد. گاه رقابت های جناحی بین سیاست مداران نیز باعث می شود، جناحی برای ضربه زدن به جناح مقابل از حربه توهین به قومیت ها و تحریک آنها استفاده کند تا نارضایتی آنها که بر سر قدرت نمدی برای کلاه خود در انتخابات بعدی درست کند. باید گفت این شیطنت های بیمارگونه سیاسی به جای رقیب سیاسی ریشه های همبستگی ملی را هدف قرار می دهد و به شدت باید از آن پرهیز نمود.
عامل سوم ؛ توزیع نابرابر امکانات اقتصادی در شهرهای مختلف کشور است. باوجودی که کشور ما از قافله توسعه عقب مانده است اما توسعه متوازن در شهرها و مناطق مختلف می تواند، میزان نارضایتی ها را کاهش دهد. توسعه نواحی مرکزی کشور و عدم رسیدگی به حواشی و مرزها باعث نارضایتی مردم مرزنشین و مهاجرت آنها به مناطق برخوردار شده است. اگر ترک ها در همه شهر های ایران حضور دارند و کار می کنند به این دلیل است که در مناطق خود، کاری برای کسب روزی حلال برای خود و خانواده شان نیافته اند. مگر نه اینکه در هر شهری از شهرهای کشور، اگر نانوایی باشد که خوب نان بپزد یا قنادی که شیرینی هایش خوش طعم باشد و یا استاد و پزشکی باشد که نامش بر سر زبان ها باشد، معمولاً با آشناهای خود به زبان ترکی حرف می زند؟
ترک ها در طول تاریخ یاد گرفته اند که از دست رنج خود ارتزاق نمایند و همیشه به خاطر تعصبی که دارند کاری که بر عهده دارند را به درستی انجام می دهند تا کسی از کارشان ایراد نگیرد. و در هرجا حضور دارند به مردم آنجا خدمت می کنند و خدمت شان را باید پاس داشت.
عدم توزیع عادلانه امکانات اقتصادی و اجتماعی در کشور مهاجرت مرزنشینان و خالی شدن مرزها از جمعیت، تهدیدهای امنیتی از سوی بیگانگان را به دنبال خواهد داشت ؛ به طور مثال استان اردبیل که یکی از استان های ترک زبان می باشد. از نعمت راه آهن محروم است و بزرگ ترین کارخانه اش کارخانه سیمان می باشد. منطقه آزاد تجاری ندارد و مسیر جاده ای آن به پایتخت جاده سرچم است که بسیار نامناسب بوده و سالانه تعداد زیادی از هموطنان ما به خاطر تصادف در این جاده جان خود را از دست می دهند. در میان مناطق ترک زبان، تنها شهر تبریز توسعه پیدا کرده است. تیم تراکتورسازی و سایر تیم های لیگ برتری این شهر به خاطر توسعه اقتصادی آن می توانند برای خود اسپانسر جذب کنند ، در حالی که از سایر شهرهای ترک نشین هیچ تیمی در لیگ برتر حضور ندارد.تبریزی ها با زیر ساخت اقتصادی، از جمله داشتن آزاد راه و راه آهن توانسته اند سرمایه خوبی برای توسعه شهر خود جذب کنند. در حالی که شهری مثل اردبیل که تنها درآمدش از راه گردشگری است که بیشتر گردشگران آن نیز در فصل تابستان و از مناطق فارس زبان می آیند، با این شعارهای هواداران تیم تراکتورسازی تبریز که پشت شان به درآمد کارخانه ها و واحدهای صنعتی متعددشان گرم است، تنها منبع درآمد خود را نیز از دست خواهد داد. باید گفت ترک ها تنها طرفداران تیم تراکتور نیستند.
سوم ؛ احترام به اقوام مختلف از طریق احترام به هویت آنها و احتراز از هویت زدایی آنها می باشد. نام آذربایجان از آتروپات که آذربایجان را از چنگال اسکندر رهاند و تا سالیان دراز خود و خاندانش سر رشتهدار این سرزمین بودند، گرفته شده است. زبان امروزي ترکي که مردم آذربايجان ايران به آن صحبت مي کنند، شاخه اي از خانواده بزرگ زبانهاي ترکي Turkic languages” است. خوداين خانواده نيز در طبقه بندي زبان ها، از زبان هاي زير خانواده گروه زبان هاي آلتائيک Altaic شناخته مي شود. عده ای براین دیدگاه هستند که زبان اولیه مردم آذربایجان ترکی نبوده و بعدها وقتی قوم مغول به ایران حمله کردند و ایلخانان در مناطقی از شمال غربی ایران حکومت یافتند، مردم آذربایجان به زبان قوه غالب درآمدند. حال ریشه زیان ترکی در آذربایجان و سایر مناطق ایران هر چه باشد، واقعیتی که باید پذیرفت این است که این زبان در ایران گویشوران بسیاری دارد و همه اقوام از جمله آنهایی که زبان مادری شان فارسی می باشد باید به این زبان احترام بگذارند و به مردمی که به این زبان صحبت می کنند ارزش قائل شوند تا به طور متقابل احترام ببینند. تغییر نام شهرها و مظاهر طبیعی از ترکی به فارسی اقدامی جهت هویت زدایی از مردم ترک زبان است ؛ به طور مثال اردبیل شهری است که خاستگاه سلسله صفوی بوده است و قبر شاه اسمائیل در این شهر در بقعه شیخ صفی قرار دارد، همانند مشهد که قبر نادر شاه در آن جای گرفته است. با وجودی که خدمات نادرشاه و شاه اسماعیل به ایران هر دو به یک اندازه می تواند باشد و نیز رسمیت بخشیدن به مذهب شیعه در ایران اول بارتوسط شاه اسماعیل صورت گرفته است،مردم مشهد در جوار بارگاه امام رضا موزه نادری و مجسمه ای از نادرشاه دارند، اما در اردبیل هیچ نام یا نشانی از شاه اسماعیل یا مجسمۀ او نیست.
چهارم ؛ احتراز از هر نوع فعالیت تفرقه افکنانه است. تعصب به زبان و نژاد خواست همه اقوام ایرانی است و هیچ یک از اقوام ایرانی توهین به زبان و نژاد خود را بر نمی تابند. اما این دلیل موجهی برای ایجاد فراکسیون های ترک زبان ها، کردزبان ها و ... در مجلس نیست. نمایندگان مجلس در وهلۀ اول نماینده همۀ ملت ایران هستند و حفظ منافع ملی باید اولویت اصلی آنها باشد. در راستای این امر توجه به مطالبات منطقه ای نیز از اهمیت برخوردار است. باید در کشور ما مردم به بلوغ سیاسی و اجنماعی برسند تا به همۀ اقوام و مذاهب و زبان ها احترام بگذارند. این امر از طریق آموزش و پرورش درست و فرهنگ سازی مطلوب صورت می گیرد و گرنه تشکیل فراکسیون خود می تواند گامی در جهت ایجاد اختلاف های بیشتر باشد.
پنجم، لزوم احتراز از سیاسی کردن استادیوم های ورزشی و ورزشگاه هاست. تماشای بازی های فوتبال باید فقط برای لذت بردن از آن صورت گیرد و همچنین باعث افزایش پیوند و دوستی بین ملت ها و اقوام گردد. دادن شعارهای سیاسی و توهین آمیز که هم خلاف قانون فیفا و هم غیر اخلاقی است، می تواند عواقب نکبت باری داشته باشد. تهدید تمامیت ارضی و منافع ملی بر خلاف اصول قانون اساسی و برای تک تک ایرانیان خط قرمز محسوب می شود. سال هاست که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس خواهان تغییر نام این مکان به نفع خود هستند. علاوه براین کشور امارات مدعی مالکیت برجزایر سه گانه است. فشار آنها و حمایت انگلستان در دوره محمد رضا شاه نیز باعث جدایی بحرین از ایران گردید. به گفته فردوسی همه جای ایران سرای من است. الان هر کسی در آذربایجان می تواند به هر کجای ایران سفر کند و از مواهب طبیعی و فرصت های اقتصادی و اجتماعی آن بهره گیرد. به گاه حمله به ایران توسط صدام این همۀ مردم ایران بودند که به دفاع از خوزستان پرداختند و به هنگام حمله به آذربایجان توسط عثمانی ها و روس ها این همۀ مردم ایران بودند که به دفاع از این قسمت از خاک ایران به پا خاستند. یادمان باشد که برای دفاع از این سرزمین سردارهای بسیار سرهایشان بر سردار رفته است، پس آن را به بهایی ارزان نفروشیم.
به پاس هر وجب خاکی از این ملک چه بسیار است، آن سرها که رفته
زمستی بر سر هر قطعه زین خاک خدا داند چه افسرها که رفته
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
آذربایجان در طول تاریخ سنگر اسلام بوده است و لطفا برای آذربایجان باستان گرایی نسازید ، ما انسان مسلمان هستیم و باستان گرایی آریایی را دوست نداریم.
-لطفا نام مورخ عثمانی را بگید و عوام فریبانه حرف کلی نزنید.
- چرا به کشتار مردم ارومیه توسط ارامنه و سیمیتقو اشاره نکرده ای؟
- چرا شما در مقاله خود به ریشه های واگرایی اقوام اشاره نکرده اید؟
- چرا خواسته های فرهنگی و قومی را به سوریه و حلب ریط می هید؟ یعنی اینها همین دو سه روز اخیر به وجود آمده است.
_ مرز ایران و ترکیه به گفته مسوولین بیش از چهارصد سال است که امن و آرام است، در حالیکه جنابعالی از دشمنی و خصومت حرف می زنید، مگر ما حدود بیست سال پیش به مدت هشت سال با عراق جنگ نکردیم و این همه شهید ندادیم، پس چطور عراق الان دوست شده است و ترکیه دشمن
- هنوز در قرن بیست و یکم در هیچ آمارگیری رسمی آمار رسمی اقوام استخراج نمی شود و اینها همه به خاطر اهداف یکسان سازی است.
_ نباید به طبل دشمنی با اقوام داخلی و ملیت های خارجی بکوبیم، و چه عرب و چه ترک و چه دیگر اقوام باید مورد احترام باشند
_ عزیزان مشکل ما چنین شعارهایی نیست، باید فکری کرد که همه به هم احترام بگذاریم. نباید دنبال تاریخ سازی دروغین رفت و به نوعی در فکر ریشه خود در باستان گرایی بود، دنیای امروز فاکتورهای زیادی برای زندگی دارد.
- وجه اشتراک ما ایرانیها دین اسلام است و باید با بکار بستن آموزه های اسلامی جامعه آرمانی خود را بسازیم.
با تشکر از صدای معلم
شما تصور کن استانی مثل فارس یا مازندران که نیم کشاورزی ایران رو داره در چه وضعیتی هستن.خورستان که نفت داره و بوشهر که گاز داره و لرستان و چهارمحال و کهگلویه که آب و نفت داره رو در نظر بگیرید که حتی از پایین ترین شهرهای آذربایجان هم عقبتر هستن.بله قبول داریم که توزیع ثروت در ایران عادلانه نیست.ولی نه به ضرر ترکها بلکه به نفع اونهاست
مگه کم در ایران به رشتی و لر و اصفهانی و قزوینی جوک گفته میشه یا مورد تمسخر قرار میگیره.پس چرا فقط ترک زبان ها باید به این بهونه همچین کارهایی انجام بدن.دلیل روشنه.اینها بهانه است،هدف فقط تجزیه طلبیه.