محمد علی افشانی استاندار فارس 25 آذر ماه 95 در جلسه شوراي آموزش و پرورش فارس كه با حضور دانشآشتياني برگزارشد ، از تداوم فعاليت دانشگاه فرهنگيان به شكل كنوني انتقاد کرد و آن را به ضرر آموزش و پرورش دانست. ( این جا )
افشانی گفت: "دانشآموزان بعد از پذيرفته شدن در كنكور اول گزينههاي مربوط به دانشگاههاي معتبر را ميزنند و اگر جايي قبول نشدند، گزينه دانشگاه فرهنگيان را هم انتخاب ميكنند." افشانی افزود :"اعتقاد دارم كه در 4 يا 5 مركز استان كه تواناييهاي علمي خوبي وجود دارد بايد دانشگاه تربيت معلم خوب ايجاد شده و بعد از فارغالتحصيل شدن افراد از دانشگاههاي معتبر در رشتههاي مختلف ، از متقاضيان شغل معلمي آزمون جامع گرفته شده و نخبگان براي معلمي پذيرش شوند و دورههاي كوتاه مدت را طي كرده و به كار گمارده شوند."
نخستین پرسش این است که آیا استاندار فارس صلاحیت و تخصص اظهار نظر در باره مسایل آموزش و پرورش را دارد؟
محمدعلی افشانی سابقه معاونت وزیر آموزش و پرورش و ریاست سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس در دوره اصلاحات را در کارنامه خود دارد. بنابراین اظهار نظر ایشان صرف نظر از اینکه با آن موافق و یا مخالف باشیم بی ربط نیست. علاوه بر این ، نظر ایشان بحث جدیدی نیست. در دوره اصلاحات افراد دیگری از جمله مرتضی حاجی هم معتقد بودند که آموزش و پرورش با برگزاری آزمون جامع ، بهترین ها را در رشته های مورد نیاز از بین فارغ التحصیلان دوره کارشناسی جذب کند و افراد جذب شده موظف باشند که حداقل 40 واحد اختصاصی در ارتباط با حرفه معلمی را بگذرانند و با مدرک فوق لیسانس وارد آموزش و پرورش شوند .
مراکز تربیت معلم و مجتمع های فنی آموزش و پرورش تا سال 85 در سطح کاردانی ( فوق دیپلم ) نیرو تربیت می کردند و با بحران های مختلفی روبه رو بودند. با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد احیای مراکز تربیت معلم در دستور کار قرار گرفت. محمود فرشیدی در سال 85 مجتمع آموزش عالی پیامبر اعظم (ص ) را راه اندازی کرد. این مجتمع 165 آموزشكده فني و حرفهاي و 112 مركز تربيت معلم زیر پوشش گرفت. با الحاق آموزشکده های فنی به وزارت علوم فقط مراکز تربیت معلم زیر پوشش دانشگاه پیامبر اعظم باقی ماندند. در آذر ماه سال 87 علیرضا علی احمدی وزیر سابق آموزش و پرورش از تأسیس دانشگاه بزرگ فرهنگیان خبر داد و گفت: " تأسیس این "دانشگاه" در شورای عالی انقلاب فرهنگی در حال بررسی است" . با رفتن علی احمدی ، موضوع تاسیس دانشگاه فرهنگیان مدتی مسکوت ماند .
اواخر سال 89 ، حمیدرضا حاجی بابایی وزیر وقت آموزش و پرورش ، بار دیگر پرونده دانشگاه فرهنگیان را گشود و نهایتا در دی ماه سال 90 اساسنامه این دانشگاه در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد.در ماده 1 اساسنامه دانشگاه فرهنگیان ، ویژگی های دانشگاه چنین توصیف شده است : " مبتنی بر معیارهای نظام اسلامی، توانمند در زمینهسازی برای شکوفایی فطرت، استعدادها و شکلگیری هویت یکپارچه اسلامی- ایرانی- انقلابی دانشجو معلمان، برخوردار از هیئت علمی و مدیران مؤمن، آراسته به فضائل اخلاق اسلامی، عامل به عمل صالح، تعالیجو و تحولآفرین، باورمند به جامعه عدل جهانی (جامعه مهدوی) " در واقع این دانشگاه قرار است اهداف ایدئولوژیک مراکز تربیت معلم سابق را در قالبی جدید ادامه دهد. اتفاقی که افتاد این بود که یک شبه، مراکز تربیت معلم در مراکز استان ها تبدیل به پردیس شدند .
رئیس «دانشگاه» فرهنگیان که نماینده قانونی «دانشگاه» نزد مراجع حقیقی و حقوقی است با پیشنهاد وزیر آموزش و پرورش، تأیید وزیر علوم ، تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی و با حکم وزیر آموزش و پرورش برای مدت چهار سال منصوب میشود. در سال 92 علی اصغر فانی وزیر سابق آموزش و پروزش، محمود مهرمحمدی را به عنوان سرپرست دانشگاه فرهنگیان انتخاب و بعد از تایید وزیر علوم به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی کرد. با گذشت بیش از 40 ماه هنوز حکم ریاست مهرمحمدی در شورای انقلاب فرهنگی تایید نشده است و دانشگاه فرهنگیان با سرپرست اداره می شود. مهر محمدي، که دانش آموخته دانشگاه های امریکا است ، وعده داد که این دانشگاه را به « يك برند بينالمللي » تبديل کند. این در حالی است که با گذشت سه سال دانشگاه فرهنگیان از نظر امکانات حتی با دانشگاه های درجه 3 کشور قابل مقایسه نیست.
دانشگاه فرهنگیان 64 پردیس در سراسر کشور دارد که نیمی از آنها زنانه و نیمی مردانه است. ساختار دانشگاه فرهنگیان ، مانند دانشگاه آزاد غیر متمرکز است اما به لحاظ امکانات مالی ، تجهیزات و کادر علمی در مرتبه ای بسیار پایین تر از دانشگاه آزاد قرار دارد. اکثر پردیس های دانشگاه فرهنگیان، با گذشت سه سال ، از نظر ساختمان ، تجهيزات و هیات علمی ، در حد دبيرستان های شبانه روزي باقيمانده و به گفته دانشجویان در برخی پردیس ها، رفتار مسوولان فرهنگی دانشگاه با دانشجويان از برخورد با دانشآموزان دبيرستاني هم نازل تر است. دانشگاه برای اداره روزمره و پرداخت حقوق دانشجویان بورسیه ، در سال های گذشته مشکل داشته است. حتی درسال 94 مساله لغو تعهد خدمت و استخدام دانشجویان در بدو ورود مطرح شد. آموزش و پرورش به عنوان فقیرترین وزارتخانه ، پولی بابت تجهیز و توسعه 64 پردیس دانشگاه فرهنگیان ندارد.
در بین ورودی های دانشگاه فرهنگیان ، افراد علاقه مند به حرفه معلمی و نیز رتبه های بالای کنکور افزایش یافته است، اما به دلیل افزایش آمار فارغ التحصیلان بیکار ، مزیت دانشگاه فرهنگیان برای اغلب داوطلبان ، معافیت از خدمت نظام وظیفه ، استفاده از بورسیه تحصیلی و استخدام در بدو ورود به دانشگاه و محاسبه سال های تحصیل به عنوان سابقه خدمت است. اینکه معلمان آینده در دانشگاه اختصاصی پذیرفته و تربیت شوند نه تنها ایرادی ندارد بلکه یک امتیاز است. اما به شرطی که سطح دانشگاه تربیت معلم از نظر استانداردهای علمی و آموزشی در حد دانشگاه های متوسط دولتی باشد. تربیت معلم در مراکزی که فقط اسم دانشگاه را دارند اما از نظر امکانات و تجهیزات و کیفیت کادر علمی در حد دبیرستان هستند آن مزیت را از بین می برد. علاوه بر این فضای نسته و محدودیت های اعمال شده بر دانشجویان ، شخصیت آزاد و روحیه دانشجویان را تخریب می کند.
فلسفه تاسیس دانشگاه و دانشسرای خاص معلمان، در رژیم سابق و سال های اول انقلاب ، کمبود دانشگاه در کشور بود. آموزش و پرورش مجبور بود نیروی انسانی مورد نیاز خود را حتی در سطح مقدماتی (دیپلم و سیکل ) راسا تربیت کند. با گسترش دانشگاه ها در دهه 70 شمسی نیاز به مراکز ویژه تربیت معلم مرتفع شد و مراکز تربیت معلم که مدرک فوق دیپلم می دادند رو به افول رفت و استخدام آزاد فارغ التحصیلان دانشگاه ها از طریق آزمون در دستورکار قرار گرفت. این شیوه جذب معلم ناقص بود ، زیرا داوطلبان آزاد ، تخصصی در حرفه معلمی نداشتند. حلقه واسط همان چیزی است که افشانی بر آن تاکید کرده است . یعنی ایجاد 4-5 مرکز معتبر تربیت معلم که متقاضیان شغل معلمی از میان فارغ التحصیلان دانشگاه ها بعد از آزمون جامع ، دوره تربیت معلم یکساله را بگذرانند و فوت و فن معلمی را یاد بگیرند.
به نظر من ، حتی تاسیس این 4-5 مرکز معتبر تربیت دبیر که آقای افشانی پیشنهاد کرده هم ضروری نیست. آموزش و پرورش می تواند بعد از برگزاری امتحان جامع و انتخاب بهترین ها از بین فارغ التحصیلان رشته های مورد نیاز ، با دانشگاه ها برای برگزاری دوره تخصصی تربیت معلم با برنامه درسی مصوب این وزارتخانه قرار داد ببندد. در این طرح هم کیفیت بالا می رود و هم هزینه ها کاهش می یابد . با هیچ توجیهی نمی توان پذیرفت که گرفتارترین وزارتخانه کشور متصدی اداره و مخارج دانشگاهی با 64 فردیس زنانه و مردانه در سراسر کشور باشد. تجربه دانشگاه تربیت معلم به عنوان یک دانشگاه قدیمی و جدا شدن آن از آموزش و پرورش با نام دانشگاه خوارزمی نشان می دهد که آموزش و پرورش نمی تواند دانشگاه اداره کند. در دانشگاه شهید رجایی وابسته به آموزش و پرورش هم تنها نیمی از فارغ التحصیلان در آموزش و پرورش استخدام می شوند.
چه کسانی خواستار تاسیس و تداوم کار این دانشگاه بوده و هستند ؟
عده ای غرق در توهمات دهه 60 فکر می کنند که دانشجو - معلم را باید از فضای دانشگاهی پر جنب و جوش این دوره، ایزوله کرده و به صورت صندوقی تربیت کنند. چنین تلاشی به دلیل دسترسی آسان به اطلاعات، محکوم به شکست است. در دهه 60 می شد فضای فکری دانشجوی تربیت معلم را مهندسی و محدود کرد ، اما در عصر اینترنت و انفجار اطلاعات چنین رویایی قابل تحقق نیست. فشارهای فرهنگی بر دانشجویان دانشگاه فرهنگیان جواب نمی دهد و تفاوت کیفی از نظر گرایش اجتماعی بین دانشجوی دانشگاه فرهنگیان و دیگر دانشگاه های کشور وجود ندارد . دانشجویان دانشگاه فرهنگیان هم در برابر شرایط تحمیلی و محدودیت های غیر قانونی و کنترل فکر واکنش نشان می دهند.
اما برای عده ای از مدیران سابق و لاحق، رانت عضویت در هیات علمی این دانشگاه جذاب است . تا جایی که هیات علمی دانشگاه فرهنگیان را "پارکینگ مدیران" می نامند .بسیاری از مدیران آموزش و پرورش ، قبل از عزل ، جایی برای خود به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان رزرو می کنند. سطح دانش و نوع مدرک و شیوه کسب مدرک مدیران هم که معلوم است . هیات علمی پردیس های دانشگاه معلمان از نظر کیفی حتی با دانشگاه پیام نور هم قابل مقایسه نیست. عده ای از مدیران با مدارک پایین تر از دکتری ، خواب راه افتادن دوره تحصیلات تکمیلی در سطوح کارشناسی ارشد و دکتری، دانشگاه فرهنگیان و تبدیل این دانشگاه به منبعی برای توزیع رانت تحصیلی و صدور مدرک آسان برای مدیران ارشد و خواص تشنه مدرک می بینند .
انحلال این دانشگاه امر غریبی نیست و در اساسنامه پیش بینی شده است . به پیشنهاد وزیر آموزش و پرورش و تأیید هیئت امناء درصورت تخلف «دانشگاه» از مقررات اساسنامه، مصوبات و ضوابط «وزارت» و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و سایر ضوابط مربوط یا از دست دادن شرایط ادامه فعالیت به تشخیص وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دانشگاه منحل می شود، اما مرجع نهایی تصمیم گیری ، شورای عالی انقلاب فرهنگی است که بعید است با انحلال دانشگاه فرهنگیان موافقت کند.
مهم ترین دلیل برای حفظ دانشگاه فرهنگیان توجیهات ایدئولوژیکی است. اما عوامل ذی نفع در داخل آموزش و پرورش هم منافع خود را دارند. دو مانع ایدئولوژیک و منافع شخصی مدیران ارشد از عوامل بقای این دانشگاه است. کار آموزش و پرورش تاسیس و اداره دانشگاه نیست. هرچه مسئولیت های گوناگون را بار آموزش و پرورش کنیم، این وزارتخانه در انجام وظایف ذاتی و اصلی خود ناتوان تر و درمانده تر ظاهر می شود.
اگر فارغ از سیاست و ایدئولوژی به موضوع نگاه کنیم ، توجیهی برای ادامه کار این دانشگاه با این کمیت و کیفیت وجود ندارد.
نظرات بینندگان
مدرس یکی از پردیس
مهرمحمدی نه سواد و نه تجربه مدیریت دانشگاهی را دارد چیزکی از فلسفه تعلیم و تربیت خوانده است و فکر می کند مدیریت یک نهاد دانشگاهی با حلقه رفقا و دوستان و آن چیزک فسلفه تعلیم و تربیتی اش امکان پذیر است؟؟؟
در گذشته نیز دانشگاه های تربیت معلم در برخی شهر ها وجود داشت که عموم دبیران دبیرستان ها فارغ التحصیل این دانشگا ها بوده اند که از لحاظ کیفیت اموزشی دروس تخصصی و علوم تربیتی از استاندارد خوبی برخوردارند
به نظر من تبدیل به یک دمل چرکی شده که باید از شرش رها شد.
باید این سازمان.... رو از دست این ریشه های پوسیده و متحجر نجات داد.
****
بعد از فارغ التحصیلی نیز با تفکر مادی و استتثماری که این قبیل افراد دارند چند سالی فارغ التحصیلان را با حقوق ناچیز حق التدریس استثمار خواهندکرد کما اینکه در دولت به اصطلاح اصلاحات چنین کردند تا اینکه احمدی نژاد به کار گیری به شکل حق التدریس را ممنوع کرد.این اقایان هدفشان بازگشت به عقب است هدفشان پسرفت است.
برای دومین بار طی یک سال گذشته در این فقره، کاملا
با نظر حضرتعالی موافقم!
آن هم از فاصله 6000 کیلومتری!
در 3سال گذشته هر چی دانش اموز بسیار ضعیف و بی سواد داشتیم که در هیچ دانشگاهی قبول نشدند
افرادی که حتی جمع و منها و سواد نوشتن املایی بسیار ضعیفی داشتند
همه به دانشگاه فرهنگیان رفتند
حالا خودتان حساب کنید اینها وارد بدنه اموزش و پرورش می شوند و قرار است به بچه های مردم سواد نشان بدهند
در حالی خودشان بی سوادند
ما معلمین باید اجازه ندهیم کسانی که با درد معلم آشنا نیستند به جایگاه قدرت برسند.
با احترام وافری که برای آقای دکتر دانش آشتیانی قائل هستم،اما متاسفانه ایشان نیز فریب ژست روشنفکرانه آقای دکتر مهرمحمدی را خورده اند.ایشان باید بدانند دکتر مهرمحمدی دیکتاتوری است که اجازه انتقاد به کسی را نمی دهد،هرکس از ایشان و مدیریتش انتقاد کند بخاطر حکم ریاستش و بلاتکلیفیش باید از سیستم دانشگاه فرهنگیان حذف شود.متاسفانه آقای وزیر نیز شاید نمی خواهد ببیند،به نظر بنده تا فردی از خود بدنه آموزش و پرورش به دانشگاه فرهنگیان نیاید این دانشگاه درست نمی شود.
ای کاش می شد به خانواده بگوییم فرزندان دلبنتدتان را به این قربانگاه نفرستید.
به هر حال به امید پایان سرپرستی مهرمحمدی
روشهای دگم، آغشته به مفاهیم خشک مذهبی.
نماز و دعای اجباری، خرد کردن روحیه پرسشگری، از بین بردن اعتماد به نفس دانشجو و ... تا شخصی کاملا مطیع پرورش داده شود.
تزریق روح مردگی و انفعال.
حالا دانستن حق شهروندی به چه دردی می خورد وقتی گوش شنوایی نیست.
پاسخ ++3-8--جالب بود.دانش بدتر از فانی شده از بودجه پیداست.
ايا اينگونه معلم جذب كردن مشكلي پيش نمي اورد وبه تعليم وتربيت صدمه نمي زند خدا بداد بجه هاي ابتدايي بيچاره برسد با اين معلم گرفتنشان عجب نسلي داريم پيش رو
كاش استاندار مني عن در اينمورد بياناتي مي فرمودند تا فيض ببريم هرچند همه سرشان را مثل كبك كرده اند زير برف وني خواهند بشنود واصلا در موردش ي كم فكر كتند!!!