اغلب با کاغذهای با کیفیت و روغنی و چاپ رنگی در تیراژهای بسیار بالا منتشر می شوند و در مدارس و ادارات تابعه به صورت گسترده توزیع می شوند. نکته تاسف بار این است که این مجلات اغلب از نظر کیفی هیچ تناسبی با میزان هزینه هایی که بر گُرده معاونت ها و سازمانهای مذکور تحمیل می کنند ندارند و به جرات می توان گفت صرفا به ابزاری برای پر کردن ساعات کاری افراد و درج نام مدیران و کارشناسان در آن به عنوان عضو هیئت تحریریه و احیانا توزیع حق الزحمه انتشار شماره های آن تبدیل شده اند.
یکی از بدیهی ترین نقش هایی که می توان برای نشریات و مجلات متعلق به یک سازمان در نظر گرفت ، ارائه و انتشار آمار و اطلاعات مربوط به آن سازمان است .دسترسی افراد به این اطلاعات جهت استفاده در امور تحقیقاتی و پژوهشی و ارزیابی عملکرد واحد مربوطه در زمینه فعالیت ها و وظایف محوله ، بسیار حیاتی بوده و ضرورتی انکارناپذیر است.
با توجه به این نکته این سوال مطرح می شود که این نشریات با تیراژهای افسانه ای خود، تا چه اندازه منبع تحقیقات و پژوهش های مرتبط با آموزش و پرورش بوده و در چه حوزه ای محققان توانسته اند بر آمار و ارقام و اسناد این مجلات رنگارنگ تکیه کنند ؟ معمولا اطلاعات ، آمار و ارقام ، فارغ از میزان دقت و صحت آنها ، در قسمتهای مختلف آموزش و پرورش و در معاونتها و ادارات کل و … با فاصله های زمانی مختلف در پوشه ها و زونکن های متعددی جمع آوری می شود و بعد از ارائه گزارش های مربوطه به مدیران ، این اطلاعات در کمدهای مستقر در ساختمانهای آموزش و پرورش خاک می خورند.
در سال های اخیر برخی مباحث مرتبط با آموزش و پرورش در فضای رسانه های کشور مطرح شده و گفت و گوهایی را دامن زده است. مسائلی چون آسیب های اجتماعی و اعتیاد در میان دانش آموزان و … در مراکزی چون مرکز پژوهش های مجلس در قالب پژوهش منتشر شده است . در این میان آموزش و پرورش به عنوان متولی اصلی تربیت نوجوانان ، نه تحقیق مستقلی را منتشر می کند و نه حتی از آمار و ارقام مربوط به این موضوعات در میان دانش آموزان خبر دارد.
وزرای آموزش و پرورش اغلب بر این نکته تاکید می کنند که تقریبا همه بودجه این نهاد صرف پرداخت های پرسنلی می شود و پولی برای کارهای پژوهشی در اختیار ندارند ، اما سوال اینجاست که نشریه با تیراژ میلیونی و کیفیت فیزیکیِ بالا و محتوای به شدت ضعیف و غیر علمی را با چه بودجه ای منتشر می کنند و انتشار این نشریات چه دردی از آموزش و پرورش را درمان کرده است ؟
در زمانه ای که با کمترین هزینه ها و با تکیه بر اینترنت و شبکه های اجتماعی ، تاثیرگذارترین شیوه های انتقال مفاهیم و موثرترین راه های اطلاع رسانی در اختیار همگان قرار گرفته است ، آیا انتشار این مجلات و با این کارآیی اسفبار هدر دادن همین مقدار منابع محدود آموزش و پرورش نیست ؟
و آیا این مجلات که حتی از ارائه کوچکترین اطلاعات و آمار سازمان متبوع خود به مخاطبان هم عاجزند، تا به حال در ارتباط با هزینه ها و عملکرد خود مورد ارزیابی دستگاه های ذیربط قرار گرفته اند ؟
بازنگری در فلسفه وجودی این مجلات و حساب رسی دقیق آنها می تواند آزمون خوبی برای آقای دانش آشتیانی باشد.
نظرات بینندگان
بالاخره یک سفره ای پهن شده ، هر کس به اندازه زندگیش از اون میبره.